رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ما یه فامیل داشتیم که چند سال پیش (بیشتر از 10 سال پیش) دچار افسردگی شده بود. به من گفت دلیلش خوندن یک کتاب هست به اسم "سهم من" بعد از یه مدتی هم از همسرش جدا شد و سهم خودش رو از اون زندگی گرفت. چند ماه بعدش از ما و دوستان خواست که با همسر سابقش صحبت کنیم که دوباره باهم ازدواج کنند، اما همسر سابقش چند ماه بعدش با یک نفر دیگر ازدواج کرد. در هر صورت اون شخص سهم خودش رو گرفت، اما زندگی مشترک رو از دست داد و هنوز هم ازدواج نکرده.

در انتخاب کتاب باید دقت کرد.

یک مسأله دیگه: من 15 سال پیش یه نامزد داشتم که هر وقت کتاب دستم می دید، ناراحت می شد! می گفت روشهای توی کتاب رو می خوای روی خودمون تست کنی؟!!! مگه ما موش آزمایشگاهی هستیم؟!

با سهم من دپرس شد!!!! :/

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

جنس ضعیف از اوریانافالاچی و ترجمه ی یغماگلرویی؛ نظرشخصیم برای کتابها زبان محاوره نیست.ترجیح میدم طوری باشه که فکرنکنم دارم نظرات مترجم رو میخونم تا متن نویسنده،

جداازینا کلیت کتاب راجع به تحقیق یک خبرنگار درمورد موضوع زنان و وضعیتشون هست.به کشورهای مختلف میره و شرایط شون رو و برداشتش رو توصیف میکنه.

برای من جالب بود بخشی ش رو میدونستم و بخشهایی برام تازگی داشت.

 

کتاب بارهستی که تازه شروع کردم.. ازون دست کتابهایی ه که میتونم فضاروکامل مجسم کنم درذهنم و چون فیلمی هم راجع بهش ساخته شده بسته به نتیجه م ازکتاب میرم سمتش.

فضای کتاب هم راجع به رابطه دوشخص و جزییات حس ها و فکرها و حالتهایی ه که در یک رابطه برای دو طرف بوجود میاد..دوستش داشتم.:ws37:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

کتاب تصرف عدوانی

اثر نویسنده سوئدی لنا آندرشون

بهترین رمان سال در سال 2013 در سوئد

 

کتاب بسیار جالبی بود برام.

داستان دختریه که عاشق یک نویسنده میشه و نویسنده هیچ حسی بهش نداره. ولی با رفتارهایی و بدجنسی کامل همیشه امید رسیدن رو در دختر نگه میداره و یه جورایی میتونم بگم زندگی دختر (شخص اول داستان) رو ازش میگیره.

از طرفی مردیی که هیچ مسئولیتی در قبال علاقه ای که در دختر ایجاد کرده نمیپذیره و از طرفی دختری که علاقه اش به اون مرد به حدیه که نمیتونه از این رابطه یک طرفه بگذره.

نمونه این مردها رو به وضوح و به تعداد زیاد تو جامعه میبینم.

یعنی اگر خانمی (و البته آقایون) نتونه تشخیص بده این مسائل رو و مهارت اجتماعی و احساسی رو یاد نگرفته باشه واقعاْ خدا به دادش برسه.

خوندنش رو به همه خانم ها به شدت توصیه میکنم.

رفت تو لیست کتاب هایی که باید بدم دخترم بخونه.

 

چیزی که به من یاد داد هرچه سریعتر بیا بیرون از رابطه ای که اون قدری که انرژی میذاری انرژی دریافت نمیکنی.

قدر خودت رو بدون و خودت (حس و عشق و علاقه و جسمت) رو برای هرکسی خرج نکن.

 

من همیشه یه چیزی تو این موارد میگم : وقتی رابطه ات دیدی یک طرفه شده و احترامت حفظ نمیشه سریع بیا بیرون ازش.

بمیر از غم نداشتنش.

تا آخر عمر حتی خواستی پای حست وایسا.

ولی بیا بیرون از اون رابطه.

 

راستش همیشه به خودم میگم آدم (مخصوصاْ دختر) تو رابطه باید کمی عزت نفس داشته باشه.

تشخیص بده کی برای چه چیزی میخوادش.

اصلاْ آدم حساب نکنه کسی که واقعاْ دوسش نداره رو.

 

یه دوستی داشتم به یه دختره همچین مدل رابطه ای داشت.

دختره به شدت دوسش داشت ولی پسره واقعاْ نه و فقط به خاطر رفع تنهایی و روزمرگی و عادت و اینگه یکی شبا بهش شب بخیر بگه و البته نیاز جنسی نگهش داشته بود. (درسترین فعل همین نگه داشتنه براش)

تا رابطه اشون سرد میشد دختره یه گوشی آیفون براش میخرید.

تا رابطه اشون سرد میشد دختره دعوتش میکرد و کاری نبود که تو رابطه جنسی براش نکنه.

تا رابطه اشون سرد میشد سعی میکرد با خانواده پسره صمیمی بشه.

تا رابطه اشون سرد میشد سعی میکرد از طریق ماها دوستمو راغب به موندن تو رابطه کنه.

ولی تمام این کارها فقط مدت زمان اسارت و بندگی اون دختره رو طولانی تر کرد.

تا آخر سر رابطه اشون تموم شد و این دوستم به یک هفته نکشید رفت سراغ یکی دیگه.

دوست صمیمی همون دختر!

البته زمانی هم که با اون بود شیطنت های خودش رو داشت.

حقیقتش فقط دلم برای اون دختر میسوخت که چقدر بدبخته و چقدر تو تربیتش کوتاهی شده.

نکته به این سادگی رو نمیدونه.

عزت نفس!

عزت نفس!

عزت نفس!

یعنی اولین چیزی که به دخترم یاد میدم. (چیزی که دختر تو داستان هم به شدت نداشت).

 

 

معمولاْ پسرایی که دنبال هدف های مشخصی تو رابطه هستن همون اولش خودشونو نشون میدن.

از همون اول دنبال اینن که یه جایی با هم تنها باشن.

واقعاْ یکی از راهکار ها میتونه این باشه که ببینه حاضره چقدر منتظر بمونه.

معمولاْ پسرهایی که دنبال رخت خواب و این جور چیزا هستن همون اولش ببیینن نمیتونن به نتیجه برسن ول میکنن میرن سراغ نفر بعدی.

 

 

حقیقتش تو دوره ای زندگیم هستم که خیلی کمکم کرد و واقعاْ آرومم کرد.

نمیدونم یهویی چجوری همچین کتابی رسید دستم اونم درست موقعی که خیل بهش احتیاج داشتم.

 

 

 

 

ltcsuqmq9yq5g2auikdc.jpg

 

 

 

 

s4btomm6acwrjxrg6ccm.jpg

 

 

 

 

9np3ci1a72qdstj524pn.jpg

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

کفش باز، خاطرات خالق برند نایکی

نویسنده فیل نایت

داستان از اونجا شروع میشه که یه جوون آمریکایی که تازه درسش تموم شده به فکر این میوفته از کشور ژاپن کفش وارد کنه و نمایندگی فروش محصولات ژاپنی تو آمریکا رو تاسیس کنه. با دست خالی و بی هیچ پشتوانه مالی و هیچ تخصصی حتی.

و یواش یواش (که کل داستان کتاب راجع به این یواش یواش پیش رفتن هستش) کارش میگیره و کارخونه های خودش رو تاسیس میکنه و میشه همین برند نایکی که الان میشناسیم. با سالانه 15 میلیارد دلار فروش.

خالق برند یه آدم واقعاْ معمولی که با تلاش و تصمیم های نه چندان دشوار در ابتدا و فقط بر اساس تلاش بی وقفه و خلاقیت میتونه شرکت رو بندازه رو دور موفقیت و بعد تو هرمرحله با وارد کردن آدمهای درست به جایگاه درست موفقیت شرکت رو تضمین میکنه.

تو داستان زندگیش پر از مواقعیه که شکست خوردن ولی به جای تسلیم شدن جنگیدن و از پسش براومدن.

 

چیزی که من یاد گرفتم از این کتاب:

- خیلی مهمه که بدونی با چه کسی شریک بشی. میتونم بگم درصد زیادی از (تقریباْ تمام) موفقیتش رو مدیون شرکاش هستش.

بعد از یه مدت از شروع کار هسته اصلی کارخونه میشه یه اکیپ خیلی جور و دیوانه موفقیت شرکت.

- نوآوری. همیشه دنبال نوآوری بودن و از ایده های جدید حمایت کردن.

- صداقت.

- همیشه آماده بودن برای تغییرات بزرگ.

تو خیلی از موارد که من میخوندم کتاب رو وفکر میکردم که این دیگه آخرشه و این از پا درشون میاره، باز یه ایده به ذهنش میرسیده و شرکت رو نجات میداده.

فکر کن مثلاْ وام چند میلیون دلاری یه بانک رو نداشتن بدن و بجاش میرن از یه بانک دیگه وام بیشتر میگرن!

- ریسک و شانس و نوآوری.

به قول خودش شانس یکی از ارکان موفقیت آدم هستش.

-مشورت. سرهرداستانی با کسایی که میتونن کمکش کنن مشورت میکرده و نظر همه رو میپرسیده.

 

یه جا میخوندم خالق برند آیس پک تو سن ۱۸ سالگی کلی چک برگشتی داشته و از دست طلبکار ها فراری بوده و تو همون دوران اوج استرس و تنش فکری و قایم شدن از دست شرخر و طلبکار برند آیس پک رو اختراع میکنه و یه مغازه اجاره میکنه و بیزینس جدید و ...!!!

فکر کن تا خرخره تو قرض و چک برگشتی باشی بعد بری گرونترین جای تهران مغازه اجاره کنی و بیزینس جدید راه بندازی که آیا بگیره یا نگیره!!!

کارش آنچنان میگیره که تو عرض ۶ ماه کل چک هاشو پاس میکنه و مغازه رو میخره و شعبه های جدید و ... میشه همین آیس پک.

 

 

 

 

88a697l3kvj96xur14n.jpg

 

 

 

0qu2ry41qrh8otauv76v.jpg

  • Like 6
لینک به دیدگاه

خرده جنایت های زناشوهری

نویسنده : اریک امانوئل اشمیت

ترجمه شهلا حائری

 

موضوع کتاب در مورد مردیه که بر اثر یه حادثه فراموشی گرفته و حافظه اش رو از دست داده و همسرش سعی میکنه از این موقعیت استفاده کنه و شخصیت اون مرد رو جوری بسازه که خودش دوست داره.

و بعد متوجه مشخص میشه مرد داستان اصلاْ‌ فراموشی نگرفته بوده و میخواسته با این کار ببینه کدوم رفتارهاش باعث اذیت همسرش میشه و مرد ایده آل از نگاه همسرش چیه.

کتاب خوبی بود. بشینی پاش اونقدری گیرایی داره و کم حجم هست که بدون وقفه بخونیش و تمومش کنی.

 

چیزی که من یاد گرفتم : بعضی از رفتارها و لجاجت های شخصیتی وجود داره که واقعاْ زندگی رو هم برای خودت و هم برای دیگران ملال آور میکنه و میشه اونها رو ترک کرد.

هیچوقت برای تغییر دیر نیست.

واقعاْ چی مهمتر از اینکه درکنار کسانی که دوسشون داریم یه زندگی خوبی داشته باشیم.

 

یبار سرکلاس دانشگاه بودیم. موبایل یه رفیق من زنگ خورد. زنگش هم از اینا بود که صدای تو مخ و بلند.

استاد نگاهش کرد و صحبتش رو ادامه داد.

بهش گفتم فلانی موبایلت رو سایلنت کن ولی نکرد.

۵ دقیقه بعد دوباره موبایلش زنگ خورد و همون زنگ صدای بلند.

استاد گفت فلانی لطفاْ موبایلتون رو سایلنت کنید.

با تعجب گفتم خب چرا سایلنتش نمیکنی؟! و باز هم نکرد.

۵ دقیقه بعد دوباره زنگ خورد موبایلش و همون داستان ها.

و ۵ دقیق بعد هم باز این اتفاق افتاد.

حالا این دوست من هم یه آدم نرمال و آروم و نه از اینا که دنبال اذیت کردن و لج و لج بازی با کسی هستن.

استاد به خاطر این رفتارش تو اون درس با نمره ۹ مردودش کرد.

 

رفتار این دوست من واقعاْ برای من جای تعجب داشت.

خب چرا؟؟؟

چرا بعضی از این لجبازی ها و رفتارهای احمقانه امون رو نمیخوایم ترک کنیم؟

لجاجت و قد بازی و ... تا کجا؟ تا زندگیمونو اذیت کننده کنه برامون؟

 

خب یه رفتاری داری که داره لذت زندگیت رو ازت میگیره خب چرا ترکش نکنیم؟

همش با واژه های من همینم و لج بازی و حماقت حاضر نیستیم بپذیریم بعضی از کارهامون اشتباهه.

 

یه جا میخوندم ترک یه رفتار در بدترین حالتش 250 روز زمان لازم داره و در خیلی از موارد نزدیک 20-30 روز.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

ولی اون بلوغ فکری و شخصیتی که برسی به اونجایی که بفهمی رفتارت اشتباهه و دنبال تغیرش باشی کار هرکسی نیست.

تو اطرافیانم خداروشکر چند مورد دیدم طرف بعد 34-35 سال زندگی فهمیده فلان رفتارش درست نیست و دنبال تغیرش رفته.

لطفاْ بعضی مواقع از این آلزایمرا بگیریم یا از کسانی که دوسشون داریم رک و پوست کنده بپرسیم کدوم رفتار من هست که اذیت کننده است برات.

دوست داری چه رفتاری به رفتار هام اضافه بشه.

یه دوستی داشتم زمان دانشگاه این هر چند ماه یکبار میومد این مدلی صحبت کردن با اطرافیانش که تو چند ماه اخیر کدوم رفتارم بود اذیتت کرد و نقطه ضعفم چیه.

 

 

73x8aau8hcuhpecwkrb.jpg

 

 

8pdb0qhwbcjt59aa4e.jpg

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

آخرین کتابی که خوندم به پیشنهاد امیر خان ، کتاب من پیش از تو نوشته جوجو مویز بود .کتاب خوبی بود. میشه گفت تقریبا نمک همه چیزش به اندازه بود ، از افراط و تفریط تو هر موضوعی بدم میاد .داستان حول یک مرد بسیار فعال از نظر زندگی کاری و اجتماعی در زندگی گذشته و یک دختر جوان خوگرفته به یک زندگی عادی و بی فراز و نشیب میگذره .اما حالا شرایط عوض شده و این دو نفر باهم برای مدتی ارتباط دارند .بیشتر توضیح نمیدم تا جذابیتش برای خواننده کمتر نشه و نمره از 10 بهش 6.5-7میدم .

  • Like 4
لینک به دیدگاه

*پس از تو *نوشته جوجو مویز ،در ادامه کتاب قبلی به نام *من پیش از تو* هست .این کتاب رو بیشتر از کتاب قبلی پسندیدم .میشد ازش آموخت ،یک سری مسائل رو به خودمون یادآوری کنیم و .... در کل نمره م از 10 به این کتاب 7.5 هست.:ws37:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

جری جوان از جین وبستر ،تو فولدر کتابراهم بود و خواستم بخونمش اما در واقع چیز خاصی برای ارائه نداشت .صرفا یک رمان که بنظرم برای دخترهای نوجوان 12-13 ساله شاید مناسب باشه . همین .نمره از 10 بهش 2 میدم .:banel_smiley_4:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

کتاب تصرف عدوانی به پیشنهاد اعضای انجمن که یک کتاب فوق العاده بود از نظر بیان و توصیف حس های شخصیتها در یک نوع از رابطه.

مجموعه ی کاملی از حس ها و فکرها و‌دیدگاه ها در یک نوعی از رابطه،رو بیان و خواننده رو در درستی و نادرستی تصمیمات شخص اول همراه میکنه..

+حرص ها خوردم از عزت نفسی که استر داستان نداره...!

 

 

 

کتاب انسان موجودی یک روزه اثر اروین یالوم و ترجمه نازی اکبری.

رواندرمانگر معروف اروین یالوم که جلسات ش با مراجعه کنندگانش رو مکتوب کرده و فضای کتاب اونقدر پویاس که حس میکنی بعنوان یک شخصیت همراه در جلسات رواندرمانی ش حضور داری.

کلیت موضوع راجع به مرگ زندگی امید و درون پردازی ه .

از کتابایی ه که ترغیب م میکنه به بقیه اثارنویسنده م سربزنم.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

کتاب* باز هم من* ادامه دو کتاب قبلی جوجو مویز ،در حد کتاب دومش بود و خب البته نتایج جلد دومش میشه محسوب کرد و طبیعتا نسبت به جلد اولش بهتر بود .نمره از 10 بهش 7 میدم .با ارفاق 7.25:ws3:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

کتاب «گرسنه» یا «گرسنگی» اثر کنوت‌هامسون و ترجمه احمدگلشیری.

داستان کتاب راجع به یک نویسنده ی روزنامه ست که شرایط زندگی خوبی نداره و با نوشته هایی که گاها به روزنامه میفرسته ،روزانه زندگی میکنه.

سبک نوشتاری کتاب طوری ه که شما در فکر شخصیت اصلی شریک هستین و انگار با صدای فکر این شخص همراه میشید.

غم.غصه.شادی،دیوانگی،عشق،غرور،عزت نفس ،خواری ...تمام این حسها در شرایط مختلف همراهی تون میکنه.

و میشه گفت لبخندتلخ به لب خواننده س ازابتداتا انتهای کتاب.

نقطه قوت کتاب شرافته.

بااینکه ازنگاه دیگران درداستان شخص اصلی نقش گدا رو داره (همونقدر که گاهی نقش نویسنده ،نقش انسان و نقش معشوقه میگیره)

اما عزت نفسی که داره شرافت ش رو درروزهای سخت به اون یاداوری میکنه . چون ازنظر خودش تااون لحظه اززندگی تلاش ش رو کرده و هنوزم تلاش میکنه(درحد خودش و روش خودش)

و اینکه امیدداره.امید به شرایط بهتر.

نقطه ضعف ش عدم مدیریت بحران ه.بااینکه تجربه میکنه اما هربارتکرارمیکنه اشتباهاتش رو.

بااینکه این نوع کتابها سبک من نیست اما لذت بردم.

 

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

شبهای روشن داستایوفسکی

یک فیلم هم به همین نام از فرزادموتمن هست که مدتهاست میخام ببینم اما نشده . داستان کتاب از معرفی شخصیت مرد داستان شروع میشه و ما با این شخصیت پابه محیط بیرون میذاریم و با اشنایی اتفاقی شخصیت زن داستان همراه میشیم. و ازون به بعد محوریت داستان حول مکالمات این دو میگذره و شناختشون و ...

من رو یاد فیلم سه گانه ی "قبل از غروب "انداخت.

یه جاهایی نتونستم ارتباط بگیرم با مکالمات اما حس کتاب رو به صرف تجربه م درک کردم.

ازون کتابایی ه که بازم میرم سراغش و با دقت بیشترمیخونمش.شاید اون موقع این معرفی رو ویرایش کنم.:ws37:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
  • 4 ماه بعد...
  • 4 هفته بعد...
  • 2 هفته بعد...

کتاب تحلیل رفتارمتقابل از ون جونز و یان استوارت و ترجمه دکتر بهمن دادگستر

این کتاب فوق العاده ست ..یکی از بهترین کتابهای روانشناسی که خوندم و البته هنوزهم ادامه داره و ازون کتابهایی هست که باید چندبارخونده بشه تامفهوم اصلی رو درک کنی/

سبک نوشتاری و اصطلاحاتی که داره وشیوه ی خوندش رو باید متوجه شد تا بفهمی چه منظوری داره و درکجا میشه از راهکار استفاده کرد.

طبقه بندی رفتاری ادمها براساس نوع واکنششون و تغییررویه رفتاری و روزمره ادمها درمحیط بیرون یا خانواده یا کاری  و بررسی اونها و ....

لینک به دیدگاه
  • 4 ماه بعد...
×
×
  • اضافه کردن...