nazanin_66 370 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۸۹ در دنیای لجام گسیخته كنونی، كه مادیات همه چیز را تحت الشعاع قرار داده است، عواطف، احساسات و بشردوستی و نوع پرستی می رود كه به فراموشی سپرده شود. در دنیایی كه فقر و تنگدستی، جنگ و خونریزی، فساد و تباهی هر روز رو به افزایش است؛ چیزی جز پشتوانه معنوی، مثبت اندیشی، جز تغییر و تحول درونی نمی تواند بشر را از این همه نابسامانی و از هم گسیختگی و از هم پاشیدگی های روانی نجات دهد.اما سؤال اینجاست كه مثبت اندیشی مقوله روان شناختی است یا جامعه شناختی؟ آیا ویژگی های فردی موجب شاخص ها و معیارهای مثبت نگری است یا این كه فضا و شرایط اجتماعی است كه ما را به مثبت نگری رهنمون می كند؟ در این مقاله سعی شده است هم رویكرد روانشناختی و هم رویكرد جامعه شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. مثبت اندیشی از نظر روان شناسی زندگی سرشار از نعمت ها و ثروت های نامحدود است. همه انسان ها حق و اختیار دارند در زندگی موفق شده و با شادمانی و نشاط زندگی كنند، ولی دستیابی به شادی و شادابی و موفقیت در هر زمینه، فقط به همت و تلاش افراد بستگی دارد، هیچ كس جز خود شخص نمی تواند موفقیت ها و شادابی ها یا غم ها و شكست ها را برای خویشتن فراهم سازد. چگونه است كه گروه اندكی، احساس خوشبختی و سعادت می كنند، در حالی كه عده زیادی از خود ناراضی هستند. به طور كلی، هر كس حوادث و القائات بیرونی را با توجه به باورها و بینش خود تفسیر و توجیه می كند. در واقع حقیقت همه چیز از افكار و ذهن انسان سرچشمه می گیرد، یعنی انسان ساخته و پرداخته افكار خویش است، در واقع تو همان هستی كه می اندیشی این ذهن ماست كه از ما انسانی موفق و قوی می سازد، یا برعكس آن عمل می كند. روان شناسان معتقدند كه اندیشه ها و پندارهای ماست كه كیفیت زندگی ما را می سازند، اندیشه ها هستند كه موجب موفقیت یا شكست، عامل سلامتی یا مریضی، باعث خوشبختی یا بدبختی ما هستند. با اندیشه های مثبت است كه انسان سرشار از شور و شوق و اشتیاق، احساس خوشبختی، تندرستی و آرامش می كند و با افكار منفی است كه احساس شكست، بدبختی، مریضی، بیچارگی و بدبینی می كند. با اندیشه های مثبت است كه توانمندی ها، اعتماد به نفس و خودباوری ها قویاً افزایش می یابند، در حالی كه با افكار منفی احساس ناتوانی، حقارت و خودكم بینی ها در انسان تشدید گردیده و در نتیجه بسیاری از امراض روحی و جسمی گریبان گیر فرد می شود. جای تأسف است كه اكثر مردم بدون این كه خود متوجه باشند، با تكرار اندیشه های مجرب، انرژی های خود را بر ضد خویش به كار برده و سبب بدبختی های خود می شوند! وقتی اندیشه های منفی را در سر داریم، آنها را خواسته یا ناخواسته هر روز چند هزار مرتبه تكرار می كنیم، در نتیجه افكار منفی قوی تر می شوند و جای بیشتری در ذهن به خود اختصاص می دهند در نهایت تمام بخش تولید فكر را تحت نظارت خود می گیرند و به مجموعه افكارمان، ماهیت منفی می دهند. با این روند، بدون این كه بخواهیم و ندانسته، بخش عظیمی از توانایی های (بالقوه و بالفعل) خود را ناتوان ساخته و بیهوده هدر می دهیم در نتیجه بی حوصله، كم اشتها، پریشان حال، بدخواب و افسرده… می شویم و به ناراحتی های قلبی و عروقی و فشار خون و درد دیگر دچار می شویم، به عبارت ساده سموم حاصل از نگرانی، خشم، ترس، ناكامی و منفی بافی ما را به سوی بیماری و نابودی می كشاند.انسان برای بقا و بهتر زیستن همیشه تلاش می كند، در این حركت مهم ترین مسأله بهره مندی از تفكر مثبت است و این تلاش، بشر را به سرمنزل آرامش و آسایش جسم و روح سوق می دهد. گواه آن سفارش بسیاری از بزرگان دین است كه انسان را به اندیشه مثبت رهنمون كرده اند. مثبت اندیشی از نظر جامعه شناسی مثبت نگری حاصل تعامل آرام و بدون مشكل با محیط اجتماعی است كه پیامد آن مجموعه ای از تمایلات مبتنی بر رضایت مندی، خوش بینی، امید، اعتماد و اطمینان خاطر در فرد است. نقطه مقابل آن وجود بیزاری، ترس، عصبانیت، ناامیدی و نگرانی خواهد بود.مثبت نگری زمانی بوجود می آید كه افراد احساس نمایند دركشان از خودشان تأیید شده است. مثبت نگری نوعی خیر عمومی است كه پیامد و حاصل آن را باید در تشریك مساعی، طراوت اجتماعی، وفاق اجتماعی، عواطف مثبت، زندگی انجمنی و مشاركت اجتماعی جستجو كرد. مثبت نگری نوعی سرمایه عاطفی است كه هزینه های كنترل و نظارت رسمی را كاهش می دهد و افراد را متقاعد به رفتار مطابق با ارزش ها و هنجارهای اجتماعی پذیرفته شده می نماید. سرمایه ای كه به واسطه استفاده از آن زایش تازه ای پیدا می كند، زیرا وقتی افراد از عواطف مثبتی كه دیگران ابراز می دارند استفاده می كنند به نوعی عواطف مثبت تازه ای را تولید می كنند.مهمترین تأثیر مثبت نگری بر زندگی عادی یا روزمره این است كه در صورت وجود مثبت نگری زندگی روزمره معطوف به آینده خواهد بود و افراد جامعه از گذشته نگری منفی و داشتن كنش های آنی و لحظه ای رهایی پیدا خواهند كرد. آنها پذیرای برنامه داشتن و كنش های عقلانی معطوف به هدف خواهند شد؛ كنش هایی كه آنها را وادار به تلاش و كوشش مضاعف و نیل به اهداف متعالی تر می نماید به گونه ای كه نوعی آینده گرایی و آینده اندیشی را در افراد جامعه تقویت می نماید كه خود می تواند پیامدهای مثبت متعددی را به دنبال داشته باشد. هر چند كه مثبت نگری در نگاه نخست و نقطه آغازین از خود فرد شروع می شود و تجلی آن را در فرد می بینیم اما حاصل آن در تجربه جمعی فرد كه در فرآیند تعامل اجتماعی شكل می گیرد دیده می شود؛ تجربه ای كه نمونه آن را در جامعه و فرهنگ حاكم بر آن می بینیم. جوامع منعطف، بالنده و پویا در قیاس با جوامع سخت و ایستا و بسته از آمادگی بیشتری برای مثبت نگری برخوردار هستند زیرا جوامع و فرهنگ های بسته بیشتر خصلت جرم گرایانه دارند كه بیشتر آن مولد نوعی بدبینی هستند. فرهنگ جامعه تأثیر بسزایی در مثبت نگری یا برعكس آن در منفی نگری دارد. در جامعه ای كه بدی، زشتی، ظلم و شرارت وجود دارد این امر باعث می شود تا افراد هر روز با آن بدی ها روبه رو شوند و كم كم عادت كنند تا فقط زشتی ها را تداعی نمایند.اگر منفی نگری در جامعه ای شایع شود كودكان و نوجوانان آن جامعه با مشاهده منفی گرایی تحت تأثیر قرار می گیرند و همان طور كه تئوری یادگیری مشاهده ای بیان می كند این نگرش و رفتار را یاد می گیرند و بروز می دهند.تقویت ارزش های اخلاقی مثبت در جامعه مدیون كار و تلاش، صداقت، تعاون و همكاری، احترام به یكدیگر و تقویت عزت نفس در سطح فردی و در سطح ملی و تقویت عملكرد، كارایی سازمانی و حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است و می تواند مثبت نگری را در بین افراد جامعه تقویت نمایند. علاوه بر این تقویت غرور ملی می تواند زمینه را برای مثبت اندیشی فراهم نما ید و از موانعی كه باعث پیشرفت مثبت نگری می گردد می توان عدم احساس موفقیت و كارا بودن و نرسیدن به آ رزوها و آرمان ها و ناامیدی و بدبینی را نام برد.متن زیر بیانی از خانم ویرجینیا ستیر درمانگر انسان دوست است و می تواند بیانگر مثبت اندیشی و عزت نفس باشد. چه خوب است هر كس به عنوان اعلامیه جهانی حقوق من، آن را در اتاقش نصب كند و هر چند یك بار آن را بخواند: می خواهم بدون اسارت دوستت بدارم، با آزادی كنارت باشم، بدون اصرار تو را بخواهم، با احساس گناه تركت نكنم، با سرزنش از تو انتقاد نكنم و با تحقیر به تو كمك نكنم، و اگر تو نیز با من چنین باشی، یكدیگر را غنی خواهیم كرد. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده