رفتن به مطلب

ماجرای گفتگوی من با حاج آقا الله آبادی!!


Hossein.T

ارسال های توصیه شده

سلام!

امروز بیکار بودم گفتم برم یه سوال فلسفی از یه آخوند به صورت آنلاین بپرسم ببینم به بحث به کجا میرسه! صحبتامون جای بحث زیاد داشت ولی من تمام سعیمو کردم رو سوالم متمرکز شم و به بحث شاخ و برگ ندم!

 

خوندنش خالی از لطف نیست!

 

من :سلام میتونم یه سوال در مورد خدا بپرسم!؟

الله آبادی:سلام وقت بخيربفرماييد

من :آیا خدا میتونه سنگی خلق کنه که خودش نتونه بلند کنه!؟

الله آبادی:چنين سنگي در فرض هم وجود ندارد لذا شدني نيست اما اگر کاري شدني باشد چرا مي‌تواند

الله آبادی:يعني وقتي کاري در غلط هست

من :خب! از نظر عقل انسان این سنگ وجوود نداره همونطوری که از نظر عقل انسان نیمه کردن ماه محاله!

الله آبادی:ديگر ارتباطي به توانايي پيدا نمي‌کند

من :شما از کجا میدونید این کار غلطه!؟

الله آبادی:زيرا وقتي مي‌گوييم خدا يعني قادر مطلق و قاهر و جبار نه يک موجود ضعيف نحيف و ناتوان

من :خب اگه قادر مطلق باشه پس باید بتونه چنین سنگی خلق کنه!

الله آبادی:اگر منظورتان سنگي عظيم است بله مي‌تواند

الله آبادی:حتي بالاتر از اين چنين سنگهايي را افريده است

من :سنگی که خود خداوند نتونه بلندش کنه!

الله آبادی:بيرون از شمار

الله آبادی:اين همه ستاره و سياره

من :شما معتقدید تمامی ستاره ها و سیارات رو خداوند خلق کرده!!؟

الله آبادی:وقتي مي‌گوييم خدا يعني بزرگتر از آسمان و زمين

من :بله ینی بزرگ تر از همه ولی بنده جواب سوالم رو نگرفتم!

من :خداوند میتونه این سنگ رو خلق کنه یا خیر!؟

الله آبادی:يعني همان سنگي را که شما فرموديد را نيز آفريده است

الله آبادی:لذا آن سنگ تحت قدرت خدا بوده است

من :سنگی که خودش نتونه بلند کنه رو آفریده است!؟

الله آبادی:لذا هيچ موجودي بيرون از قدرت خدا نيست

من :دوباره میپرسم سوالم رو :

من :خداوند قدرت برتر

من :میتونه چنین سنگی خلق کنه که قادر به بلند کردنش نباشه!؟

الله آبادی:چنين سنگي وجود ندارد و خدا هر سنگي را مي‌تواند بلند کند

من :شما از کجا میدونید چنین سنگی وجوود ندارد!؟

من :عقل انسان محدوده و چنین فکری میکنه!

من :در ثانی :

الله آبادی:از آنجا که آفريننده‌ هستي بزرگتر از مخلوق خويش است

من :به فرض وجوود ندارد . . . آیا خدا قادر به خلق اون هست!؟

من :آفریننده ی هستی به لحاظ پیچیدگی و استعداد از مخلوق خویش بزرگتر است نه به لحاظ جثه

الله آبادی:ببخشيد کمي اصطلاحي مي‌گويم:

الله آبادی:وجود چند مرتبه دارد

الله آبادی:ذهني خيالي خارجي

الله آبادی:اين که مي‌گوييد سنگ اگر منظورتان خيال است بله خدا چنين قدرتي دارد

من :بله!

من :جن چه نوع موجودیه!؟ ذهنی!؟ خیالی !؟ خارجی!!؟

من :من منظورم خیال نیست

الله آبادی:خارجي

من :واقعیت است

من :به قول شما در عالم وجوود چنین سنگی خلق کنه

الله آبادی:واقعيت قاعده دارد

الله آبادی:هر مصنوعي صانع مي‌خواهد

الله آبادی:قبل از صانع هيچ نبوده است

الله آبادی:همه چيز را صانع مي‌افريند

من :بله درسته ولی من جواب سوالمو نگرفتم

من :اگه خداوند قادر مطلق هست پس باید بتونه چنین سنگی در وجوود خلق کنه

الله آبادی:سوالي دارم

من :بفرمایید

الله آبادی:غذا را چگونه شور مي‌کنيم

من :با نمک

الله آبادی:نمک را به چه شور مي‌کنند

من :شوری نمک به دلیل وجوود مواد شیمیایی در نمکه

من :تشریف دارید!؟

الله آبادی:جوابتان نرسيد

من :عرض کردم شوری نمک به دلیل وجوود مواد شیمیایی در نمکه

الله آبادی:آيا منظورتان از مواد شيميايي غير از کلريد سديم يا همان نمک است

من :مواد شیمیایی مختلف + اون چیزی که شما فرمودید!

الله آبادی:آيا چيزي غير از نمک هم در نمک وجود دارد

من :نمک یه ماده ی مرکبه . . . که مخلوطی از چند ماده هست!

من :در واقع نمک فقط یک اسمه!

الله آبادی:بله مرکب از کلر و سديم

من :این سوال شبیه اینه که شما بپرسید آیا چیزی غیر از خون هم در خون وجوود دارد!!!!

الله آبادی:يا به اصطلاح عاميانه همان نمک لذا براي شوري نمک به دنبال چيز ديگري نبايد بود

من :باید دنبال مواد شیمیایی بود وهمچنین باید دنبال عوامل سازنده ی اون مواد شمیایی هم بود!

من :تشریف دارید!؟

الله آبادی:جوابتان نرسيد

من :باید دنبال مواد شیمیایی بود و همچنین باید دنبال عوامل سازنده ی اون مواد شمیایی هم بود!

الله آبادی:عرض کردم همان کلر و سديم است

الله آبادی:اما نکته اين است که

الله آبادی:براي شوري نمک نمي‌توان به دنبال ماده‌ي ديگري بود

من :خب برای تولید کلر وسدیم چی!؟

من :نمیشه دنبال ماده ی دیگری بود!؟

من :بگذریم! شما منظورتون از این حرف چیه!؟

الله آبادی:کلر ماده‌ي اوليه است سديم نيز همينطور

من :خب !؟

الله آبادی:يعني اينها دو مولکول ساده هستند نه مرکب

من :بله!

من :خب!؟

من :حق با شماست! خب نتیجه !!؟

الله آبادی:لذا اگر کسي از شما بپرسد نمک را به چه شور مي‌کنيد چه مي‌گوييد؟

من :کلر و سدیم!

الله آبادی:متاسفانه نه کلر و نه سديم هيچکدام شور نيستند

الله آبادی:يعني جوان غلط است

من :خب عامل شوری چیست!؟

الله آبادی:جواب اين است که

الله آبادی:شوري نمک از خود آن است

الله آبادی:و چيزي نمک را شور نکرده است

الله آبادی:اين را اصطلاحا مي‌گويند ذاتي

من :به لحاظ علمی به نظرتون این حرف درسته!؟

الله آبادی:اين يک قاعده‌ي منطقي است

الله آبادی:کسي تا به حال با آن مخالفت نکرده است

من :به لحاظ شیمیایی و علمی شوری نمک دلایل علمی داره!

من :خب بازم بگذریم! شما به چی میخواین برسین!؟

الله آبادی:اگر شما اصطلاح ديگري براي شوري داريد اشکال ندارد

من :بگذریم! هدف شما از این مثال چیست!؟

الله آبادی:نامي علمي بر آن بگداريد

من :من شیمیدان نیستم!

الله آبادی:اما واقعيت خارجي همان شوري است نامش هرچه باشد

من :بله ! و اما جواب سوال من!!!؟؟؟

الله آبادی:هر موجودي خالقي مي‌خواهد

من :بله! باز هم جواب سوال من!!؟

من :خداوند به عنوان قادر مطلق خالق همه هست!

الله آبادی:همان سنگ هم نياز به جا و مکان دارد

الله آبادی:جا و مکان را نيز خالق آفريده است

من :خب!!؟

من :میتونه سنگی خلق کنه که قادر به بلند کردنش نباشه!!؟

الله آبادی:لذا شما چگونه مي‌توانيد چيزي پيدا کنيد تا نمک را با آن شور کنيد

من :سنگی کوچک و جمع و جور اما با وزن به غایت سنگین که قادر به بلندکردنش نباشه!؟

من :این جواب سوال من نیست!

الله آبادی:اين را اصطلاحا مي‌گويند محال عقلي

من :نمک شور هست! نیاز به شور کردن ندارد!

الله آبادی:وقتي مي‌گوييم خدا يعني قادر مطلق

من :محال عقل انسانی!

من :نه محال اراده ی خداوندی!

الله آبادی:اما اگر قادر به انجام کاري نيست يعني نقض حرف قبلي

الله آبادی:يعني چگونه مي‌گوييد خدا قادر است ؟

من :خدا قادر است چون قادر به انجام هر کاری هست!

الله آبادی:پس آن چه تصور کرديد خدا نيست زيرا خدا يعني قادر بر هر کار

من :ینی قادر به خلق چنین سنگی نیست!؟

الله آبادی:اگر قادر نيست حدا نيست

من :پس میفرمایید نمیتواند چنین سنگی خلق کند!؟

من :پس میفرمایید نمیتواند چنین سنگی خلق کند!؟

من :تشریف دارید!؟

الله آبادی:بله چنين سنگي قابليت خلق را ندارد

من :قابلیت خلق ندارد یا خداوند نمیتواند خلق کند!؟

من :از نظر عقل انسان قابلیت خلق ندارد!

من :از نظر خداوند که قادر است چی!؟

الله آبادی:خداوند نيز سرآمد عاقلان است

الله آبادی:بلکه حکيم هم هست

من :بله درسته اما از نظر عقل بنده و شما این کار محال است!

من :شما کی با خداوند صحبت کردید که میگید خداوند هم نظر بر غیر ممکن بودن این سنگ دارد!؟

الله آبادی:از نظر چه کسي و با چه استدلالي شدني است؟

من :به نظر شما دو نیم کردن ماه که در زمان حضرت محمد اتفاق افتاد شدنی بود!؟

الله آبادی:خدا دو نماينده براي انسان فرستاده است

الله آبادی:يکي عقل و ديگري پيامبران عليهم السلام

من:خب!؟

الله آبادی:اگر راه ديگري براي سوال از خدا هست بفرماييد

من :کار محال از نظر عقل محدود انسان محال است

الله آبادی:هم پيامبران و هم عاقلان مي‌گويند چنين سنگي قابليت وجودي ندارد

من :از کجا میدونید سوالی از پیامبران در این باره مطرح شده!!!؟

من :در ثانی : از لحاظ عقل محدود انسان این کار محال است!

من :نه برای قادری مطلق چون خدا!

الله آبادی:حداقل قرآن در اختيارمان هست

من :در قرآن خیلی چیز ها نوشته نشده! دلیل بر نبودن نیست!

من :کجای قرآن به اختراع برق و بمب اشاره کرده!؟

الله آبادی:البته اگر حوصله داريد يک داستان کوتاه برايتان نقل کنم

من :بله حتما

الله آبادی:کسي از امام عليه السلام پرسيد آيا خدا مي‌تواند دنيا درون تخم مرغي قرار دهد

الله آبادی:فکر مي‌کنيد جواب امام عليه السلام چه بود؟

من :مسلما خیر!

الله آبادی:ايشان فرمودند بله

من :جالبه!

من :خب!؟

الله آبادی:زيرا آن سوال کننده فرصت کافي براي جواب گرفتن نداشت

الله آبادی:فرمودند چشم انسان

من :خب!؟

من :چشم انسان چی؟

من :قادر به دیدن بزرگتر از خودشه!؟

الله آبادی:به اندازه تخم مرغ است و دنيا در آن جا مي‌گيرد

من :پس با این وجوود خداوند قادر به خلق چنین سنگی هست!!؟

الله آبادی:لذا خدا از نظر قدرت مشکلي ندارد

من :پس میتواند خلق کند!؟

الله آبادی:اگر شما توانستيد چنين سنگي را تصور کنيد خدا نيز قادر به خلق آن هست

الله آبادی:اما کسي نمي‌تواند چنين سنگي را تصور کند

من :ببینید! من گفتم! در زمان حضرت محمد

من :ماه نصف شد!

من :کی میتونست تصور کنه!؟

من :امر محال بود!

من :در ثانی

من :چیز های زیادی هستند که خارج از تصور انسان عادی است

الله آبادی:متاسفانه اين ماجرا به صورتي نقل شده است که قابل پذيرش نيست

الله آبادی:زيرا روايت آن سند درستي ندارد

من :به عنوان مثال قرار گرفتن میلیاردها ترانزیستور در یه مربع 40 نانومتری!!!

الله آبادی:اما مي‌توانيد ماجراي عصاي حضرت موسي را بگوييد

من :ه عنوان مثال قرار گرفتن میلیاردها ترانزیستور در یه مربع 40 نانومتری!!!

من :چیز کاملا محال عقلی ولی ممکن علمی!

الله آبادی:هيچ محال عقلي نمي‌توان يافت که ممکن علمي باشد

من :مثال بالا!

الله آبادی:مگر اين که محال عادي را محال عقلي بناميم

من :از نظر عقل انسان 40 سال پیش کاملا محال!

الله آبادی:در اصطلاح به آن محال عادي مي‌گويند

الله آبادی:مانند آرزوي پرواز براي انسان

من :خب به هر حال از نظر یه انسان عادی این کار محاله! ولی شدنی!

من :غیر از اینه!؟

الله آبادی:گمان مي‌کنم کمي متوجه اشکال شما شدم

الله آبادی:زيرا شما محال عادي را نيز محال عقلي مي‌ناميد

الله آبادی:بله محال عادي شدني است

الله آبادی:اما محال عقلي هيچ گاه شدني نيست

الله آبادی:زيرا اگر حتي يک مورد هم اشتباه باشد ديگر قاعده عقلي نيست

من :بازم بحث اول! محال عقلی از نظر انسان شدنی نیست

الله آبادی:خير محال عقلي تا به حال يک مورد هم نقض نشده

من :چون انسان با عقل ناقصش در آن دخیل بوده!

من :و انسان اون رو رد کرده!

الله آبادی:مثل اين که چيزي هم سفيد باشد و همان نقطه در همان زمان سياه باشد

الله آبادی:يا يک چيزي شور باشد و در همان زمان شور نباشد

من :به نظر شما خداوند قادر به خلق چیزی نیست که هم زمان شور باشد و شور نباشد!!؟

الله آبادی:خير

من :پس قدرت خلق خداوند زیر سواله!

الله آبادی:خير زيرا هيچ عاقلي اين را ضعف نمي‌داند

من :چرا!؟ خداوند قادر مطلق است!

من :پس هر کاری از او ساخته است!

الله آبادی:امور در عالم سه دسته است

الله آبادی:ببخشيد باز اصطلاحي مي‌شود

الله آبادی:ممکن

الله آبادی:محال

الله آبادی:واجب

من :خب!؟

الله آبادی:اگر کاري محال است براي همه محال است حتي براي خدا و هيچ عاقلي اين را ضعف انسان يا خدا نمي‌داند

الله آبادی:زيرا کار کار محالي است

من :بازم سوال قبلی :

من :کار محال در نظر انسان محال است نه خداوند!

الله آبادی:نه اين که انسان يا خدا قادر به انجام آن نباشد

من :شما کی با خداوند مناظره داشتید که بپرسید این کار از نظر شما محاله یا خیر؟

الله آبادی:از نمايندگانش سوال کنيد

الله آبادی:رسول باطني

الله آبادی:و رسول بيروني

من :رسول درونی که کاملا محدود و ناقصه!

من :رسول بیرونی هم که متاسفانه آخریشون غیب شدن!

الله آبادی:پس از رسول بيروني سوال کنيد

الله آبادی:حضرت علي عليه السلام فرمودند در قرآن پاسخ همه‌ي اين گونه سوالات شما هست

من :بله چشم!

من :حاج آقا شرمنده وقتتونو گرفتم

الله آبادی:خدا نگهدارتان

  • Like 11
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 43
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

:ws3:

 

میخوام درباره امام زمان باهاش صحبت کنم خو:4chsmu1:

بیا :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

باشد که پند گیرید!!! :vahidrk:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

بچه ها بزارین این میو میو بره باهاش صحبت کنه

این اندازه یه فیضیه اخوند سواد دینی داره :ws3:

 

ولی به شرطی که متن گفتگو رو بیاره اینجا بزاره تا یه خرده شش هامون حال بیاد:ws3:

 

برو میلاد برو

  • Like 6
لینک به دیدگاه
بچه ها بزارین این میو میو بره باهاش صحبت کنه

این اندازه یه فیضیه اخوند سواد دینی داره :ws3:

 

ولی به شرطی که متن گفتگو رو بیاره اینجا بزاره تا یه خرده شش هامون حال بیاد:ws3:

 

برو میلاد برو

خدا آخر و عاقبت کار رو بخیر کنه.:icon_pf (34):

برو پسر.دعای ما هم پشت سرته.تو الان نقش پیشمرگا رو داری:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

بابا حسین جیگر این که درست جواب داده بود دیگه... نمیشه همچین سنگی خلق کرد... اگر خدا قدرتی مطلق باشه در نتیجه هیچ سنگی بی نهایت سنگین نیست... اگر سنگی وجود داشته باشه بی نهایت سنگین که حتی خدا هم نتونه اون رو بلند کنه در نتیجه خدا دیگه قدرت مطلق نیست... این بیچاره هم که همین رو گفته دیگه... :ws52:

 

من دلم یکم بره اون آخونده سوخت... :hanghead:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
بابا حسین جیگر این که درست جواب داده بود دیگه... نمیشه همچین سنگی خلق کرد... اگر خدا قدرتی مطلق باشه در نتیجه هیچ سنگی بی نهایت سنگین نیست... اگر سنگی وجود داشته باشه بی نهایت سنگین که حتی خدا هم نتونه اون رو بلند کنه در نتیجه خدا دیگه قدرت مطلق نیست... این بیچاره هم که همین رو گفته دیگه... :ws52:

 

من دلم یکم بره اون آخونده سوخت... :hanghead:

خو مشکل اینجاست که اگه قدرت مطلق باشه باید در زمینه ی خلقت هم قدرت مطلق باشه دیگه!! :ws3:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
خو مشکل اینجاست که اگه قدرت مطلق باشه باید در زمینه ی خلقت هم قدرت مطلق باشه دیگه!! :ws3:

خوب داره... یعنی از نظر فلسفی داره... مشکل در حقیقت اینه که نمیشه دو واقعیت هم زمان با هم "بی نهایت" باشند...

سنگی بی نهایت سنگین و قدرتی بی نهایت قوی نمیتونند در یک جهان هم زمان باشند...

یا اون سنگ بی نهایت سنگین نیست... یا خدا بی نهایت قدرتمند نیست...

  • Like 4
لینک به دیدگاه
خوب داره... یعنی از نظر فلسفی داره... مشکل در حقیقت اینه که نمیشه دو واقعیت هم زمان با هم "بی نهایت" باشند...

سنگی بی نهایت سنگین و قدرتی بی نهایت قوی نمیتونند در یک جهان هم زمان باشند...

یا اون سنگ بی نهایت سنگین نیست... یا خدا بی نهایت قدرتمند نیست...

خوب دقیقا مشکل من همینه!

به لحاظ عقل انسان چنین چیزی غیر ممکنه! ولی خدا که قادر مطلقه چرا باید براش مساله ای باشه!!!؟:ws52:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

فرض کنیم چنین خدای عاجزی هست که سنگی خلق میکنه ونمیتونه بلندش کنه

این یعنی نقض قادر بودن خدا

پس چنین خدایی درواقع نمیتونه وجود داشته باشه

خدایی که از خلقت محال عاجز بشه خدا نمیشه

یعنی تو فلسفه ومنطق شرط اولی مقدم بر شرط اخری هست

یعنی اگر قادر مطلق فرض میکنی نمیشه فرض محال درموردش به کار ببری

واگر خدایی نباشه چه کسی چنین سنگی خلق میکنه که کسی نمیتونه بلندش کنه

مطمئنا علم با محال سازگار نیست پس از نظر علمی هم فرض ساقط میشه

حالا پرتقال فروش کیه؟

  • Like 3
لینک به دیدگاه
فرض کنیم چنین خدای عاجزی هست که سنگی خلق میکنه ونمیتونه بلندش کنه

این یعنی نقض قادر بودن خدا

پس چنین خدایی درواقع نمیتونه وجود داشته باشه

درسته!

خدایی که از خلقت محال عاجز بشه خدا نمیشه

خو محال از نظر کی!!؟ انسان!؟

یعنی اگر قادر مطلق فرض میکنی نمیشه فرض محال درموردش به کار ببری

باز هم محال از نظر کی!!!؟

واگر خدایی نباشه چه کسی چنین سنگی خلق میکنه که کسی نمیتونه بلندش کنه

مطمئنا علم با محال سازگار نیست پس از نظر علمی هم فرض ساقط میشه

و در کمال تعجب باز هم محال از نظر کی!!؟

ببین!

ما فرض رو بر این میگیریم که خدایی بی نهایت قادر وجوود داره که چیزی براش محال نباشه! ینی همین خدایی که مردم بهش اعتقاد دارن!

  • Like 2
لینک به دیدگاه
درسته!

 

خو محال از نظر کی!!؟ انسان!؟

 

باز هم محال از نظر کی!!!؟

 

و در کمال تعجب باز هم محال از نظر کی!!؟

ببین!

ما فرض رو بر این میگیریم که خدایی بی نهایت قادر وجوود داره که چیزی براش محال نباشه! ینی همین خدایی که مردم بهش اعتقاد دارن!

 

خب از نظر کی باشه اگه خیلی فرق میکنه

من از نظر انسان گفتم

از نظر خدا بگی که فعلا نیستم این سوال پیش نمیاد

چون ما نمیتونیم چنین چیزی رو فرض کنیم نقص خودمونو به خدا نسبت میدیم

درحالیکه انسان هیچوقت به کمال کامل نمیرسه ونمیتونه برسه

چاکرداش حسین گلمونم هستیم:icon_gol:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...