hodaa 5488 ارسال شده در 24 مهر، 2010 خوب احساس خاصی نداشتم چون اون موقع نمدونست آدم نی خوابیده بودم خونه عموم بیدار شدم دیدم دختر عموم داره از اتاق داره میره بیرون فنگاهمم کرد دم در لبخند زد،بعد من گفتم خوب منم پاشم دیگه،بلند شدم دیدم دختر عموم رو تختش هنوز خواب....ه 3
anthonio montana 3249 ارسال شده در 24 مهر، 2010 تو تویه دنیای خودت بودی اونا اومدن...اره احتمالش زیاد بود میرفتم.. اینطوری بیشتر اذیت میشم خودم میدونم.... آره...الان تازه آواتارتو دیدم...آقا شرمنده...من کاری به جن ندارم...:banel_smiley_52: من توی دنیای خودم بودم ولی یه لحظه وجودشون رو به سخره گرفتم که نباید می گرفتم:banel_smiley_52: 1
anthonio montana 3249 ارسال شده در 24 مهر، 2010 خوب احساس خاصی نداشتم چون اون موقع نمدونست آدم نیخوابیده بودم خونه عموم بیدار شدم دیدم دختر عموم داره از اتاق داره میره بیرون فنگاهمم کرد دم در لبخند زد،بعد من گفتم خوب منم پاشم دیگه،بلند شدم دیدم دختر عموم رو تختش هنوز خواب....ه :banel_smiley_52::banel_smiley_52: حتما از اون لبخندایی که javier bardem تو no country for old men می زد:banel_smiley_52: 1
hodaa 5488 ارسال شده در 24 مهر، 2010 :banel_smiley_52::banel_smiley_52:حتما از اون لبخندایی که javier bardem تو no country for old men می زد:banel_smiley_52: نمیدونی چه حسی داره 2تا آدم یه شکل ببینی :banel_smiley_52: پارسالم من تنها بودم تو خونه داشتم تست میزدم (ساعت 10شب بود)،که یه سری آزمون کپی شده بود تستهای یه صفحه رو که زدم دیدم تستی که خونده بودم با روان نویسی که کنارم بود (رنگ قرمز)تیک خورده گفتم هدا توهم زدی بس درس خوندی،چشمام رو بستم دوباره باز کردم دیدم شده 2تا:banel_smiley_52: گفتم بی خیال رنگ جزوه کپی کامل مشکیه،خودت کپی کردی....اما باز محل ندادم رفتم صفحه بعد رو بزنم دیدم شد 3تا قشنگ حس کردم یکی داره باهام بازی میکنه....منم بستمش اومدم از اتاقم بیرون هنوزم جرئت ندارم شبا تنها تو اتاقم بخوابم ،تخت خواهرمم اوردم تو اتاقم 1
asal sadra 3752 ارسال شده در 24 مهر، 2010 راستی اینم یادم رفت بگم مصری ها برای ساخت اهرام علم ریاضی کشف کردن.. از جمع تفریق گرفته تا هندسه و محاسبه مساحت مثلثات و.. همین طور اختر شناسی نجوم... ادمای اون دوره خیلی باهوش بودن و خیلی عالم این دو حالت داره یا اینارو غیر بشر بشون یاد داده یا خودشون توانستن اگه حالت دوم باشه ساخت اهرام کمی معقول تر میشه فقط میمونه بلند کردن سنگهای چند تنی یه تیکه که نه با حیوان میشه تکون داد نه بوسیله میلیاردها انسان... 1
asal sadra 3752 ارسال شده در 24 مهر، 2010 آره...الان تازه آواتارتو دیدم...آقا شرمنده...من کاری به جن ندارم...:banel_smiley_52: من توی دنیای خودم بودم ولی یه لحظه وجودشون رو به سخره گرفتم که نباید می گرفتم:banel_smiley_52: :w00: کوفت مگه اواتارم چه شه :banel_smiley_52:خودمم ترسیدم... دروخ گفتم اقا هم خودتی راسی یه چیزه ذیگه هم هست بعضیا مدلشون یعنی جنا بیشتر سراغشون میرن این پارانرمالم اگه ذیذه باشه اون دکتر به دختره میگه که این جن ازت خوشش اومذه میخواد ببردت الانم هدا همینطوریه جنا دوسش دارن ولی من تا حالا چیزی ندیدمو نشنیدم.... 2
hodaa 5488 ارسال شده در 24 مهر، 2010 :w00: الانم هدا همینطوریه جنا دوسش دارن ولی من تا حالا چیزی ندیدمو نشنیدم.... :icon_pf (34)::icon_pf (34)::icon_pf (34): 1
hodaa 5488 ارسال شده در 24 مهر، 2010 اما یه چیزی که هست،همیشه آدم فکر میکنه اگه یه وقت جن ببینه از ترس سکته میزنه اما اکثر کسایی که دیدن میگن که اون لحظه یه جورایی خونسردی و نمیترسی منم همیشه فکرش برام ترسناکتر بود... العانم فکر نکنم اگه باز ببینم بترسم... 1
mohsen 88 10106 ارسال شده در 25 مهر، 2010 ديگه کسي نظري نداره؟؟ نمینونم چنین چیزایی رو باور کنم.به نظرم هر چیزی که نسبت بهش شناخت کافی وجود نداشته باشه باعث ایجاد خرافه و باورهای غلط میشه 1
rdnaser 10 ارسال شده در 25 مهر، 2010 ز فکر تفرقه باز آی تا شوی مجموع به حکم آنکه چو شد اهرمن سروش آمد
toranj m 387 ارسال شده در 25 مهر، 2010 من تا حالا 2 بار جن دیدم. دیگه هر گز حاضر نیستم جن ببینم. واقعا هنوزم یادم میاد می خوام سکته کنم. ( ما تویه طالقان یه باغ و یه خونه داریم. یه شب که تنها جلو ی خونه رو به رویه باغ ایستاده بودم یه جن اومد به سمتم. منم جیغ کشیدمو چراغه نفتی که دستم بود رو طرفش پرت کردم.اونم یه با یه صدا مثه زوزه ی باد از سریع شروع کرد دویدن و ازم دور شد. خیلی سریع می دوید. یه چیزی حدود 400 کیلومتر در ساعت ) 2
pianist 31129 مالک ارسال شده در 26 مهر، 2010 من تا حالا 2 بار جن دیدم. دیگه هر گز حاضر نیستم جن ببینم. واقعا هنوزم یادم میاد می خوام سکته کنم. ( ما تویه طالقان یه باغ و یه خونه داریم. یه شب که تنها جلو ی خونه رو به رویه باغ ایستاده بودم یه جن اومد به سمتم. منم جیغ کشیدمو چراغه نفتی که دستم بود رو طرفش پرت کردم.اونم یه با یه صدا مثه زوزه ی باد از سریع شروع کرد دویدن و ازم دور شد. خیلی سریع می دوید. یه چیزی حدود 400 کیلومتر در ساعت ) جدي!؟ :banel_smiley_52: حالا از کجا مطمئني که جن بوده؟؟ 1
toranj m 387 ارسال شده در 4 آبان، 2010 جدي!؟ :banel_smiley_52: حالا از کجا مطمئني که جن بوده؟؟ مطمئنم. چون تو طالقان اونجایی که ما هستیم خیلی ها جن می بینن. قبلا هم قدیما یکی از اهالیه روستا با جن ها عروسی کرده بود . همه می دونن. اونی هم که من دیدم ادم نبود . چون سریع غیب شد. و پاهاشم مثه سم ( ثم ) اسب بود. 2
pianist 31129 مالک ارسال شده در 15 آبان، 2010 مطمئنم. چون تو طالقان اونجایی که ما هستیم خیلی ها جن می بینن. قبلا هم قدیما یکی از اهالیه روستا با جن ها عروسی کرده بود . همه می دونن. اونی هم که من دیدم ادم نبود . چون سریع غیب شد. و پاهاشم مثه سم ( ثم ) اسب بود. :jawdrop::jawdrop::jawdrop::jawdrop: :w58: :jawdrop::jawdrop::jawdrop::jawdrop: 1
ساز دهني 422 ارسال شده در 15 آبان، 2010 به نظر شاخص بنده اون زمونا جن و انس در كنار هم زندگي ميكردن و بسياري از بناها از قبيل تخت جمشيد ، اهرام ثلاثه مصر و خونه ما توسط اجنه ساخته شدن
ساز دهني 422 ارسال شده در 15 آبان، 2010 من تا حالا 2 بار جن دیدم. دیگه هر گز حاضر نیستم جن ببینم. واقعا هنوزم یادم میاد می خوام سکته کنم. ( ما تویه طالقان یه باغ و یه خونه داریم. یه شب که تنها جلو ی خونه رو به رویه باغ ایستاده بودم یه جن اومد به سمتم. منم جیغ کشیدمو چراغه نفتی که دستم بود رو طرفش پرت کردم.اونم یه با یه صدا مثه زوزه ی باد از سریع شروع کرد دویدن و ازم دور شد. خیلی سریع می دوید. یه چیزی حدود 400 کیلومتر در ساعت ) :ws28: مرسدس جن بوده
ارسال های توصیه شده