رفتن به مطلب

ويژگي هاي شخصيتي افراد خود شيفته


ارسال های توصیه شده

ويژگي هاي شخصيتي افراد خود شيفته .... :ws2::icon_gol::icon_gol:

NewsImage.aspx?id=37605&filename=81.jpg

 

اختلالات شخصيتي طيف بسيار گسترده اي را دربر مي گيرد. در صفحه خانواده و سلامت به تناوب درباره انواع اين اختلالات با کارشناسان مختلف گفت وگو شده است. يکي از اختلالاتي که در جامعه نسبتا شايع است «خودشيفتگي» است. خودشيفتگي يا به اصطلاح عموم خودبزرگ بيني صفت ناپسندي است که برخي از افراد را درگير خود مي کند.

شايد لازم باشد اول از تعريف صفت خودشيفتگي آغاز کنيم. به اين منظور از دکتر مريم رسوليان، روان پزشک و عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران کمک گرفتيم. وي در تعريف خودشيفتگي به خراسان چنين اظهارنظر مي کند: خودشيفتگي به معناي پذيرش خود يا قبول خود و فقط ديدن خود است. خوب است بدانيد در دوران نوزادي، انسان به تمام معنا خودشيفته است. يک نوزاد تصور مي کند که فقط خودش در دنيا وجود دارد و هر نياز او که برآورده مي شود، به خاطر اوست.

او قادر نيست دنياي پيرامون را مستقل از خودش بفهمد. به تدريج با رشد و به تعويق افتادن نيازهايش درمي يابد که فقط خودش نيست و ديگراني هستند که قادرند نيازهاي او را برطرف کنند. پس از مرحله خودشيفتگي اوليه که ذکر شد، خودشيفتگي ثانويه بروز پيدا مي کند که در اين مرحله کودک احساس مي کند چون موجود خوبي است ديگران نيازهاي او را برآورده مي کنند. اين مراحل رشد خصلت خودشيفتگي در دوران کودکي است.خودشيفتگي در بزرگسالان علل متفاوتي دارد و عوامل ژنتيکي محيطي و تربيتي در آن نقش دارند. هم چنين افرادي که بيش از اندازه نيازهايشان برآورده شده يا دچار محروميت هاي شديد بوده اند هم مي توانند دچار خودشيفتگي بيمارگونه و غيرطبيعي شوند. معمولا اين افراد يک خصلت يا ويژگي مثبت نسبت به ديگران دارند. هوش زياد، زيبايي ظاهري، فرزند اول خانواده بودن و موقعيت هاي خاصي که توسط جامعه و خانواده جايگاه برتري نسبت به ديگران به فرد داده شده، باعث مي شود بازخورد مثبت ديگران در آن ها دروني شده و دچار خودشيفتگي شوند. تحسين افراطي اطرافيان از اين افراد به آن ها پندار «متفاوت بودن از ديگران» را مي دهد و اين خاص بودن نوعي الگوي رفتاري در فرد شکل مي دهد که منجر به برتري طلبي و حس بي عيب و نقص بودن مي شود.

اولين پيامد اين احساس، نقدناپذيري است. فرد خودشيفته حاضر نيست هيچ انتقادي را بپذيرد و خودش را به دور از انتقاد مي داند. يکي از مهم ترين ويژگي هاي افراد خودشيفته همين انتقادناپذيري است و هر انتقادي را مساوي با تهديد نسبت به خود مي دانند و اگر کسي به آن ها انتقادي وارد کند، احساس مي کنند شخصيت شان زير سوال رفته است. آن ها بيشتر در مقابل انتقاد رويکرد «همه يا هيچ» را در پيش مي گيرند و به عبارتي مي خواهند ديگران آن ها را همان طور که هستند بپذيرند نه اين که با انتقاد کل وجودشان را زير سوال ببرند. دکتر رسوليان با اشاره به ساير خصلت هاي منفي افراد خودشيفته ادامه مي دهد: فرد خودشيفته همواره خود را برتر از ديگران حس مي کند و به همين دليل از اطرافيان انتظار دارند همواره آن ها را مورد تحسين و تمجيد قرار دهند و به عبارتي به آن ها بي عيب و نقصي و خاص بودن را گوشزد کنند. در صورتي که تعريف و تمجيد از آن ها انجام نگيرد به شدت احساس خطر مي کنند و نگران هستند که به اندازه کافي مورد تحسين قرار نگرفته اند.چنين خصلتي باعث مي شود افراد خودشيفته هميشه از اطرافيان خود سوءاستفاده کنند و در همه حال حق به جانب باشند و بهترين ها را به قيمت زيرپا گذاشتن حقوق ديگران و استثمار آن ها براي خود فراهم مي کنند. اعتراض ديگران به اين افراد اغلب نابه جا تلقي مي شود و افراد خودشيفته لازم نمي بينند نياز ديگران را مدنظر قرار دهند و براي آن حقي قائل شوند.تعاملات اجتماعي افراد دچار اختلال خودشيفتگي نيز اغلب معيوب است. اين افراد فاقد حس همدلي با ديگران هستند و در نتيجه نمي توانند دوستان صميمي و خوبي داشته باشند. اغلب روابط آن ها با اطرافيان سطحي است و همواره به جاي جذب، ديگران را از خود دور مي کنند. روابط اجتماعي ضعيف باعث مي شود تصور کنند ارزش هاي وجودي و فردي شان توسط ديگران ناديده گرفته مي شود و کسي قدر آن ها را نمي داند.طبق تحقيقات کساني که در يک حوزه توانايي خاصي دارند ممکن است بيش از ديگران به اين اختلال دچار شوند. فرد خودشيفته قابليت خاص خود را که فقط در يک بعد است، به تمام ابعاد زندگي اش تسري مي دهد و هميشه از توانايي خود و تمجيد ديگران سخن مي گويد. در واقع فرد خودشيفته در هر موقعيتي که قرار بگيرد فقط مي تواند به نقش برتر و قابليت خاص خود فکر کند و سخن بگويد و نقش هاي ديگر خود را که ضعيف تر است، انکار کند.اين روان پزشک در ادامه با تقسيم بندي شخصيت هاي خودشيفته مي گويد: يک گروه خودشيفته هايي هستند با اعتماد به نفس پايين که بسيار آسيب پذير مي باشند و چنان در مقابل انتقاد آسيب پذير هستند که با کوچک ترين انتقاد توسط ديگران، براي هميشه گروه دوستان و اطرافيان را ترک مي کنند و نظرات آن ها را برنمي تابند. گروه دوم خود شيفته هايي هستند که اعتماد به نفس بالايي دارند و به هيچ عنوان نمي توانند انتقادي را بپذيرند و بلافاصله انتقاد را به ديگران برمي گردانند.برخي از کارشناسان معتقدند که خودشيفتگي در برخي تيپ هاي شخصيتي مثل شخصيت هاي وسواسي و پارانوييد بسيار برجسته است. در اين تيپ هاي شخصيتي بها دادن به خود و از خود راضي بودن در اين افراد بالاست و آن ها هم به مرز خودشيفتگي بسيار نزديک هستند.دکتر رسوليان درباره ارتباط خودشيفتگي با اعتماد به نفس مي گويد: خودشيفتگي مي تواند يک صفت مفيد باشد زيرا دوست بودن با خويشتن سنگ بناي اول رشد شخصيت است اما وقتي خودشيفتگي فردي را از انتقاد ديگران ناراحت کرد و روابط اجتماعي سالم او را مختل نمود ديگر نمي توان از آن به عنوان خودشيفتگي سالم ياد کرد.وي درباره نحوه برخورد با يک همسر خودشيفته توضيح مي دهد: واقعيت اين است که روابط در زندگي زناشويي مثل يک جورچين است. ممکن است فردي با يک ايراد خيلي بزرگ در کنار فردي قرار بگيرد و بتوانند با هم سازگار باشند. اما اگر ۲ نفر که دچار خودشيفتگي افراطي هستند در کنار هم قرار بگيرند نخواهند توانست با هم کنار بيايند زيرا هر يک منتظر تحسين و تمجيد طرف مقابل است.

بنابراين توصيه ما به کساني که همسر خودشيفته دارند اين است که او را بپذيرند اما نه با ناديده گرفتن حقوق و خواسته ها و نيازهاي خودشان. در واقع نيازها و خواسته هاي خود را مطرح کنند و از همسرشان مطالبه کنند اگر تنشي به وجود آمد مي توانند با مراجعه به مشاور يا روان شناس مشکل خود را حل کنند. واقعيت اين است که بيان مستقيم اين صفت به فرد خودشيفته کاري از پيش نمي برد زيرا اکثر اين افراد معتقد هستند که مشکلي از ناحيه آن ها وجود ندارد و اين ديگران هستند که اشتباه مي کنند.در واقع، از همسران مي خواهيم تلاش نکنند همديگر را تغيير دهند بلکه با تغيير رفتار يکديگر را متوجه اشتباهاتشان کنند. در مورد همسران خودشيفته بايد گفت فداکاري و ايثار و ناديده گرفتن حقوق و نيازها توسط طرف مقابل کمک به ارضاي حس خودشيفتگي است و مشکل را حل نمي کند. تنها راه مطالبه خواسته ها و نيازهاي واقعي و منطقي است.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...