Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۴ دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد 4 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۴ دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد دوش دیدم که ملائک در میخانه زدندگل ادم بشرستندو به پیمانه زدند ساکنان حرم سطر عفاف ملکوت با من راه نشین باده مستانه زدند اسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه فال به نام من دیوانه زدند دخترم! بند دلم غمگینم! شیشه عمر غبار آگینم! جوجه گم شده در توفانم! شاخه خم شده از بارانم! ای جگر پاره ام! ای نیمه من ! میوه عشق سراسیمه من! . . . . . 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۴ نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد 4 لینک به دیدگاه
helma.b 3345 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۴ نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر داردنه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد در مذهب عاشقان قرار دگر است وین باده ناب را خمار دگر است هر علم که در مدرسه حاصل گردد کار دگر است و عشق کار دگر است... 9 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۴ تو را بر در نشاند او به طراری که میآید تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد 9 لینک به دیدگاه
yanāl 2221 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۴ دوستان عیب من بیدل حیران نکنید گوهری دارم و صاحبنظری می جویم.... 8 لینک به دیدگاه
roozbeh ameri 8439 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۴ دوستان عیب من بیدل حیران نکنید گوهری دارم و صاحبنظری می جویم.... میخواستم رها شوم از عاشقانهها دیدم که در نگاه تو حاصل نمیشود تا نیستی تمام غزلها معلّق اند این شعر مدتیست که کامل نمیشود. نجمه زارع 8 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۴ میخواستم رها شوم از عاشقانهها دیدم که در نگاه تو حاصل نمیشود تا نیستی تمام غزلها معلّق اند این شعر مدتیست که کامل نمیشود. نجمه زارع دیوانهام بخوان که به عقلم نیاورند دیوانهی تو است که عاقل نمیشود 5 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۴ دوش در وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند 6 لینک به دیدگاه
roozbeh ameri 8439 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۴ دوش در وقت سحر از غصه نجاتم دادندوندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند سلام یه (در)اضافه نوشتی دنیا جهنمی ست کـــــــه در روز سرنوشت تصویرش از مخیله ی شیطان گذشته است 4 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۴ تکلیف پای عابران چیست؟ آیهای از آسمان فاصله نازل نمیشود خط میزنم غبار هوا را که بنگرم آیا کسی زِ پنجره داخل نمیشود؟ 4 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۴ تکلیف پای عابران چیست؟آیهایاز آسمان فاصله نازل نمیشود خط میزنم غبار هوا را که بنگرم آیاکسی زِ پنجره داخل نمیشود؟ دوباره “دیده اَمَت” زّل بزن به چشمانی که از حرارت ” من دیده ام ترا ” گرم است 4 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۴ دوباره “دیده اَمَت” زّل بزن به چشمانیکه از حرارت ” من دیده ام ترا ” گرم است ترا نگاه کنم هرچه روز تعطیل است مرا ببر به همین سینمای غیرمجاز تو ـ صحنههای رمانتیک و جملههای قشنگ که حفظ کردهای از فیلمهای غیرمجاز زبان به کام بگیر و شبیه مردم باش مباد دم بزنی از خدای غیرمجاز 4 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۴ اي جان دارم ميخونم.. زان يار دلنوازم شكريست با شكايت گر نكته دان عشقي بشنو اين حكايت 6 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۴ اي جان دارم ميخونم..زان يار دلنوازم شكريست با شكايت گر نكته دان عشقي بشنو اين حكايت چیو دارین میخونین ای جان؟؟؟خُل بازیه منو میخونید؟مشاعره با خود:ws3: ============================================= تخلیض غزلم چیست غیر نام شما؟ ز یمن نام شما خود زبان من گویاست 4 لینک به دیدگاه
helma.b 3345 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۴ تصـــــویـری از آینــــده با طـــرحِ عَــــــدَم می آورد عمری به رسمِ عاشقـی در گـل نظـــر کردم ولی گل با تمــــامِ خوشگـلی پیــشِ تو کـــم مـی آورد حتـــی رقـــابت بیــنِ تــو با گــل اگـــر برپـــا شود بلـبل بــه نفــعِ خوبیـَت صـــدها قســـم می آورد... 5 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۴ تصـــــویـری از آینــــده با طـــرحِ عَــــــدَم می آورد عمری به رسمِ عاشقـی در گـل نظـــر کردم ولی گل با تمــــامِ خوشگـلی پیــشِ تو کـــم مـی آورد حتـــی رقـــابت بیــنِ تــو با گــل اگـــر برپـــا شود بلـبل بــه نفــعِ خوبیـَت صـــدها قســـم می آورد... عشقم چرا 5تا مصرعه؟؟؟؟؟ اونی که شروع کردی مصرع دومه بیت قبلیه:hapydancsmil: اما عیب نداله بی بخلم خوتم ======================== دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۴ در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد 5 لینک به دیدگاه
Dreamy Girl 6672 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۴ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﺤﺮﯾــﻢ ﻣﻦ ﺑــﺮﺩﺍﺭ ﺑﻌــﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬــﺎ ﺩﺭ " ﻭﯾـَﻦ " ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ 5 لینک به دیدگاه
roozbeh ameri 8439 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۴ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﺤﺮﯾــﻢ ﻣﻦ ﺑــﺮﺩﺍﺭ ﺑﻌــﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬــﺎ ﺩﺭ " ﻭﯾـَﻦ " ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ من زخم های بال و پرم خوب میشود من در هوای تو بپرم خوب میشود حتی تو یک نظر هم که نگاهم کنی بس است یک لحظه شانه های خودت را عصا کنی... 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده