ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ دلم هوای بارونو کرده تو این گرمای طاقت فرسا همین عکس بارون دارین بزارین برا تمدد اعصاب خوبه همین 5 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ بعد از اين همه روز آفتاب ، بلاخره ديروز باران گرفت . بغض آسمان ترکيد و صدايش تا ساعتها گوشمان را نواخت . باران مي باريد نه چک چک چک که شر شر شر. باران باريد و همه جا را شست. همه آلودگي ها را همه دود ها را همه سياهي ها را از ديروز تا حالا هواي آسمان هواي باران است . هنوز هم دارد رعد مي زند .رعدي که با تمام ترسناکيش عجيب دلت را آرام مي کند . ببار اي باران که دل زمين سخت تنگ توست. ببار اي باران که در اين روز هاي آخر زمستان غنچه هاي نشکفته هوايت را کرده اند. ببار اي باران که نواي عطش خاک به آسمان رسيده است. ببار اي باران که دلهاي خشکيده ما تنها با نواي توست که جاني تازه مي گيرد! 5 لینک به دیدگاه
saba888 1746 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ دلم هوای بارونو کرده تو این گرمای طاقت فرسا همین عکس بارون دارین بزارین برا تمدد اعصاب خوبه همین عكس چيه!! الان امر مي كنم مي باره!!! 1 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ واااااای داغ دلمو تازه کردین....:cryingf: من تو تابستون افسردگی حاد میگیریم...تو پاییز انرژی مفرط!!!! منم بارون میخوام...البته از نوع پاییزیش نه بهاری....با خش خش برگهای زرد چنار و...... هییییییییییی.........هنوز 2 ماه مونده!!! 1 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ واااااای داغ دلمو تازه کردین....:cryingf:من تو تابستون افسردگی حاد میگیریم...تو پاییز انرژی مفرط!!!! منم بارون میخوام...البته از نوع پاییزیش نه بهاری....با خش خش برگهای زرد چنار و...... هییییییییییی.........هنوز 2 ماه مونده!!! صدای خش خش برگای خزونی توی گوشم ناله می کرد سیاوش یا برگریزونای پاییز کی چشم برات نشته ابی بارونو دوست دارم ولیسیاوش وقتش می رسه 1 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ صدای خش خش برگای خزونی توی گوشم ناله می کرد سیاوشیا برگریزونای پاییز کی چشم برات نشته ابی بارونو دوست دارم ولیسیاوش وقتش می رسه وای وای ....برگریزونای پاییز.... یا کویر گوگوش... هی ...چه فایده ...هر چقدم داد بکشم که الان وقتش نیست!!!! 1 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ نمی شد یکی میذاشتی دونفر زیر چتر باشن رفیق لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ نمی شد یکی میذاشتی دونفر زیر چتر باشن رفیق اون وخت اگه میومدن 100 هزار تومان جریمم می کردن، تو می دادی ؟ 1 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ اون وخت اگه میومدن 100 هزار تومان جریمم می کردن، تو می دادی ؟ ارزش نداره........... فک کن 1 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ باران را دوست دارم، چرا که مرا به یاد تو میاندازد. به یاد تو که همانند باران بر من خواهی بارید. باران را دوست دارم، چرا که حرفهایت همانند باران روی شیشه دلم خواهد نشست، چرا که آوای خوش تو را از چمنزار سرسبزیها برایم میآورد، چرا که لحظه های آمدنت را، در گوشم زمزمه میکند؛ لحظه های نابی که در آن خورشید را گم نخواهم کرد، حتی در آسمانی که آبی نباشد. همان لحظه های نابی که انتظار به پایان خواهد رسید و بهار قدم به خانهامان خواهد گذاشت و زمین لبخند خواهد زد و خاک زنده خواهد شد و شب تاریک بقچه سیاهش را برای همیشه جمع خواهد کرد. 2 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ باران را دوست دارم، چرا که مرا به یاد تو میاندازد. به یاد تو که همانند باران بر من خواهی بارید. باران را دوست دارم، چرا که حرفهایت همانند باران روی شیشه دلم خواهد نشست، چرا که آوای خوش تو را از چمنزار سرسبزیها برایم میآورد، چرا که لحظه های آمدنت را، در گوشم زمزمه میکند؛ لحظه های نابی که در آن خورشید را گم نخواهم کرد، حتی در آسمانی که آبی نباشد. همان لحظه های نابی که انتظار به پایان خواهد رسید و بهار قدم به خانهامان خواهد گذاشت و زمین لبخند خواهد زد و خاک زنده خواهد شد و شب تاریک بقچه سیاهش را برای همیشه جمع خواهد کرد. مرسی لیلی 1 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ دلم را برايت پاک کردم کنار گذاشتم برايت همه گلها را چيده ام توي گلدان روي ميز است ... تمام لحظات خيس زير باران را و تمام روزهاي آفتابي با تو بودن را فهرست کردم مي خواهم ببينمت باري ديگر نشانت دهم تمام خاطراتمان را ساعتي از انتظارم مي گذرد ... سالها بعد : دلم برايت تنگ شده ... پرستوهاي مهاجر هم اين را فهميده اند که باران اين روزها بي دليل نمي بارد و آسمان تنها دليل سرخ بودنش تنهاييش است 1 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ باز باران با ترانه با گوهر هاي فراوان مي خورد بر بام خانه من به پشت شيشه تنها ايستاده در گذرها رودها راه اوفتاده با دوپاي کودکانه مي پريدم همچو آهو مي دويدم از سر جو دور مي گشتم زخانه مي شنيدم از پرنده داستانهاي نهاني از لب باد وزنده راز هاي زندگاني بس گوارا بود باران وه! چه زيبا بود باران مي شنيدم اندر اين گوهرفشاني رازهاي جاوداني، پند هاي آسماني "بشنو از من کودک من پيش چشم مرد فردا زندگاني - خواه تيره، خواه روشن - هست زيبا، هست زيبا، هست زيبا!" 1 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ واقعا مزین کردی مرسی دلم خنک شد 1 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ باران عشق باریدوانتظارصدای دلنشین تو به پایان رسید. با ریختن باران ، تو مثل همیشه به حرف آمدی وگفتی این باران عشق است باران دل من، بارانی است که هیچ وقت در زندگی من تمامی ندارد .باران احساس است. همیشه در آرزوی باران که بهترین آرزوی توست به انتظار مینشینم! 1 لینک به دیدگاه
عزرائیل بامرام 263 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ جاتون خالی تو شهر ما نم نم بارون میاد! 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده