Ali.Akbar 9300 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۸۹ از نظر روانشناسی، اهمالكاری یا تنبلی یعنی به آینده محول كردن كاری كه تصمیم به اجرای آن گرفتهایم. به طور كلی، به تعویق انداختن كار، رفتاری ناپسند و ناراحتكننده است كه پیامدهای ناخوشایندی در بر دارد و هرگز نمیتوان از تاخیر در انجام كارها، به تصور و گمان بهتر ارائه كردن آنها دفاع كرد. اهمالكاری به هر شكلی كه باشد ، رفتاری نامطلوب و نكوهیده است كه بتدریج در وجود انسان به صورت عادت درمیآید. پس با آن مبارزه كنید ، زیرا پیامدهای تاخیر در كار، برای خود شخص نیز رنجآور است و احساسی كه از این تاخیر در او ایجاد میشود، علاوه بر زیانهای پیشبینی شده و نشده، شرمساری و بیزاری از خویشتن را نیز در بر دارد. از نظر آماری، این عادت نزد بیشتر مردم رایج است و بسیار نادرند كسانی كه دچار این بیماری نباشند. عادت به تعویق انداختن كار در انسان، نظیر بسیاری از عادتهای دیگر همچون پرخوری و سیگار كشیدن، جنبه فراگیر دارد و مردم با این كه از زیان آنها آگاه هستند، با وجود این از كنارش بیتوجه میگذرند. ما عادت داریم برای خطاهای خود ازجمله تاخیر در كارها، به عذر و بهانه و منطقی جلوه دادن آن رو آوریم، در نتیجه با این كار خود ، به تجدید و تقویت آنها كمك میكنیم. وقتی برای به تعویق انداختن كارهای خود عذر و بهانه میآورید، در حقیقت آن را موجه جلوه میدهید و عواقبش را از یاد میبرید. خصوصیات افراد تنبل این افراد از تاخیری كه در كارشان دادهاند ، ناراحت و پشیمان هستند. تنبلی این افراد با احساس ناخوشایندی همراه است و همچنین احساس پوچی و بیارزشی میكنند. در بیشتر گزارشها این نكته جلبنظر میكند كه افراد یاد شده از نداشتن اعتماد به نفس شكایت دارند. وجود نشانههای افسردگی، خستگی، سردردهای شدید، بیخوابی، فشارخون و زخم معده در وجود فرد تنبل، گواه بر آن است كه او میخواهد خود را از رنج تنبلی نجات دهد. در كارشان احساس مسوولیت نمیكنند و در زندگی بتدریج دوستانشان را از دست میدهند. احساس مسوولیت نكردن باعث میشود افراد تنبل به نصایح دوستان، استادان و كسانی كه میخواهند در این باره به او كمك كنند گوش ندهند، در نتیجه بتدریج آنها را از دست میدهند. به طور كلی، به تاخیر انداختن كارها از 3 ناراحتی منشا میگیرد: الف - احساس خودكمبینی به طور نسبی هر كس در مواقعی احساس خودكمبینی میكند. یعنی شخصیت خود را در جایگاهی پایینتر از آنچه هست میبیند و از این نظر دچار ناراحتی میشود یا اعتماد به نفس خود را از دست میدهد و احساس بیارزشی میكند. ب - پایین بودن سطح تحمل (سرخوردگی) یكی از علل سرخوردگی یا پایین بودن سطح تحمل، به خود رسیدن و افراط است؛ مثلا افراط در خوردن، افراط در خوشی، زیادهروی در مصرف مواد مخدر و غیره. عوامل یاد شده موجب سرخوردگی نمیشوند، ولی بتدریج زمینه را برای آن مهیا میكنند. خصوصیات یاد شده در رفتار هر كس به طور نسبی دیده میشود. از كار كردن نهراسید و تنها به خوب ارائه كردن آن توجه نداشته باشید، چون همیشه قضاوت درباره كار انجام نشده، پوچ و بیحاصل است. اگر شما به ایدهآل میاندیشید، یعنی میخواهید هر كاری را به بهترین شكل انجام دهید ولی نمیتوانید و طبعا ناراضی میشوید. نارضایتی عاملی است كه شما را از فعالیت بعدی بازمیدارد و دیگر حاضر نخواهید بود آن كار را ادامه دهید و این وضع در شما ابتدا به صورت بهانهجویی و سرانجام عادت ظهور خواهد كرد. شما باید بدانید مقصود از كار، انجام آن به نحو احسن نیست. هر كار خوب و ظاهرا بیایراد، خالی از نقص نخواهد بود. سختگیر نباشید و به خود اعتماد داشته باشید. یكی از دلایل بیعلاقگی، عدم اعتماد به نفس است، پس خود را باور كنید. پرتوقعی در حقیقت عامل مستقیم سرخوردگی است. دوست دارید در آزمون ادبیات انگلیسی حتما نمره 20 بگیرید یا لااقل نمره 18 و 19، در غیر این صورت ترجیح میدهید به تحصیلتان ادامه ندهید. این همان پرتوقعی است كه از آن یاد كردیم و طرز فكری است كه شما را به تنبلی سوق میدهد، زیرا ترس دارید كه توقع شما در حد انتظارتان نباشد و به این دلیل كوشش و سعی لازم را به كار نمیبرید، در نتیجه نسبت به كار بیعلاقه میشوید. هرگاه در كاری به نتیجه بالاتر از میزان استعداد و توانایی خود فكر كنید، باید بدانید به جای این كه به ادامه آن تشویق شوید ، به بیزاری و انزجار از آن سوق داده خواهید شد؛ چراكه توانایی شما نمیتواند بیش از حد كارآییتان در آن باشد. بدون واهمه درباره نتیجه كار به فعالیتهای خود بپردازید. تنها اشتغال به كار، شما را از اندیشههای مزاحم نجات خواهد داد و بتدریج درمییابید كه به سوی موفقیت گام برمیدارید و در كارتان احساس بهروزی میكنید. شما در هر كاری كه شروع میكنید، باید از پیش خودرا برای مواجهه با برخی مشكلات آماده كنید. این احتمال كاملا طبیعی و منطقی است. نباید با خود بگویید: «به علت مشكلاتی كه وجود دارد آن كار را دوست ندارم.» پس در مواجهه با مشكلات شكیبا باشید. به خود تلقین كنید كه میتوانید آن را به شكلی دلخواه انجام دهید. خود این فكر به شما نیرو میدهد كه در جهت مقصود پیش بروید. ج - خشم بسیاری از تنبلیها نتیجه خشم و پرتوقعی است؛ مثلا شاگردی از ترس مردود شدن، انجام تكالیف درسی خود را عقب میاندازد و از آن نظر كه نمیتواند آن را به طور كامل انجام دهد ، بهانهتراشی میكند. مثلا تقصیر را به گردن هم اتاقی خود میاندازد ، استادش را مقصر میداند كه تكلیف مشكل برای او تعیین كرده است. والدینش را مقصر میداند كه او را به مدرسه بردهاند و شب به معلمان و والدین خود احساس دشمنی میكند. از كار كردن نهراسید و تنها به خوب ارائه كردن آن توجه نداشته باشید ، چون همیشه قضاوت درباره كار انجام نشده پوچ و بیحاصل است. در بررسی آماری كه در این مورد به عمل آمده، معلوم شده علت عمده تنبلی در افراد، پرتوقعی و پایین بودن سطح تحمل آنهاست كه به خصومت و تنفر آنها از اشخاص میانجامد. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده