رفتن به مطلب

دو كاج ...


pegah

ارسال های توصیه شده

دو کاج (نسخه قدیم)

 

در کنار خطوط سیم پیام

خارج از ده ، دو کاج ، روییدند

سالیان دراز ، رهگذران

آن دو را چون دو دوست ، می دیدند

روزی از روزهای پاییزی

زیر رگبار و تازیانه ی باد

یکی از کاج ها به خود لرزید

خم شد و روی دیگری افتاد

گفت ای آشنا ببخش مرا

خوب در حال من تامّل کن

ریشه هایم ز خاک بیرون است

چند روزی مرا تحمل کن

کاج همسایه گفت با تندی

مردم آزار ، از تو بیزارم

دور شو ، دست از سرم بردار

من کجا طاقت تو را دارم؟

بینوا را سپس تکانی داد

یار بی رحم و بی محبت او

سیم ها پاره گشت و کاج افتاد

بر زمین نقش بست قامت او

مرکز ارتباط ، دید آن روز

انتقال پیام ، ممکن نیست

گشت عازم ، گروه پی جویی

تا ببیند که عیب کار از چیست

سیمبانان پس از مرمت سیم

راه تکرار بر خطر بستند

یعنی آن کاج سنگ دل را نیز

با تبر ، تکه تکه ، بشکستند

شاعر: محمد جواد محبت

 

دو کاج (نسخه ی جدید )

در كنار خطوط سيم پيام ،خارج از ده دو كاج روئيدند

ساليان دراز رهگذران ،آن دو را چون دو دوست مي‌ديدند

روزي از روزهاي پائيزي ،زير رگبار و تازيانه باد

يكي از كاجها به خود لرزيد،خم شد و روي ديگري افتاد

گفت اي آشنا ببخش مرا ،خوب در حال من تأمل كن

ريشه‌هايم ز خاك بيرون است،چند روزي مرا تحمل كن

كاج همسايه گفت با نرمی

دوستی را نمی برم از یاد،

شاید این اتفاق هم روزی

ناگهان از برای من افتاد.

مهر بانی بگوش باد رسید

باد آرام شد، ملایم شد،

کاج آسیب دیده ی ما هم

کم کمک پا گرفت و سالم شد.

میوه ی کاج ها فرو می ریخت

دانه ها ریشه می زدند آسان،

ابر باران رساند و چندی بعد

ده ما نام یافت کاجستان ...

شاعر: محمد جواد محبت

 

  • Like 5
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...