pegah 733 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۸۹ اندک زمانی دلم میگیرد جوانی شور نشاط کجایند چرا کسی نیست که به فریادم رسد چه غمگینم من کاش مرگ نزدیک خانه ام بود به چه امیدی شب تارم رو صبح کنم 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۸۹ زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ پرشی دارد اندازه عشق زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت، از یاد من و تو برود. 2 لینک به دیدگاه
pegah 733 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۸۹ دلم تنگ برای با تو بودن کاش میدانستی که چه غمگینم من کاش می دانستی که پنجره از عبور تو خسته است نه از خیس شدن زیر باران کاش میدانستی که دلم خسته است شکگسته است از برای تو امیدم امید چه امیدی ..........چه امیدی 3 لینک به دیدگاه
pegah 733 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۸۹ زندگی سوخت و ساختن است بی جهت تجربه اموختن است 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده