MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۸۹ سیمای بدقواره شهر ما بدقوارگی و آشفتگی چنان بر شهرهای ما سایه افکنده که رها شدن ازآن تلاش بسیار می خواهد و زمان طولانی. کافی است پا به خیابان بگذاری تا با انبوهیاز رنگ ها، سنگ ها، شیشه ها، آجرنماها و بتن هایی روبرو شوی که نام بنا برخوددارند. بلندوکوتاه با خطوط افقی و عمودی نامتناسب و رنگ های ناهمگون. پنجره هاینازیبا، ورودی ها و مصالح متنوع و... .این گوناگونی و ناهمگونی در سبک و شکل بهاغتشاش انجامیده و شهرهایی بی هویت، غیرانسانی، ناهماهنگ و نابسامان را به شهروندانهدیه کرده است. بدقوارگی و آشفتگی چنان بر شهرهای ما سایه افکنده که رها شدن از آن تلاش بسیار می خواهد و زمان طولانی. کافی است پا به خیابان بگذاری تا با انبوهی از رنگ ها، سنگ ها، شیشه ها، آجرنماها و بتن هایی روبرو شوی که نام بنا برخود دارند. بلندوکوتاه با خطوط افقی و عمودی نامتناسب و رنگ های ناهمگون. پنجره های نازیبا، ورودی ها و مصالح متنوع و... .این گوناگونی و ناهمگونی در سبک و شکل به اغتشاش انجامیده و شهرهایی بی هویت، غیرانسانی، ناهماهنگ و نابسامان را به شهروندان هدیه کرده است. معماری شهرما دیگر هیچ نوع مشخصه ای را تداعی نمی کند و در واقع سازمان فضایی و محیط کالبدی شهر ، احجامی مکعب،تک عملکردی ،بدون دید و منظر و بدون سایه روشن های مناسب ، بدون نشانه و از این دست است. بناها پیوستگی خود را نسبت به زمین ،آسمان و همجواری از دست داده اند و فضاها از میان آن سربرآورده اند. بافت شهری متشکل از احجام پراکنده ای است تهی از ارزش های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که بحران هویت شهری و معماری را نمایان تر می سازد این در حالی است که مردم نیازمند تغییرات در شهرها هستند. روحیه افسرده آنها نیاز به تنوع رنگ، فضا و محیط دارد و در صورت بی توجهی به آن ،فضاهای شهری ما روز به روز خموده تر و غمگین تر می شود و نتیجه ،بی تفاوتی مردم نسبت به محیط پیرامونشان است. بخشی از این مشکل به سیاست های ساخت و ساز وزارت مسکن و شهرداری ها برمی گردد و بخشی دیگر به ساختار مالکیت زمین در شهر و ساختار سرمایه در گردش. سیمای شهر با وجود آن که نخستین جلوه از شهر است که در ذهن و حافظه شهروندان باقی می ماند اما سال هاست که از چشم برنامه ریزان و و مدیران شهری کشور دور مانده است و هنوز برنامه جامعی برای آن وجود ندارد. این در حالی است که شهرهای گذشته ما با ساختار و بافت های همگون و نسبتا سنتی ،مطابق با شرایط اقلیمی، نیازها و عقاید مذهبی مردم شکل گرفته بودند و نوعی تعادل و توازن میان صورت و محتوا وجود داشت. بنایی وجود نداشت که ازساخت فرهنگی و عقیدتی مردم و شهروندان و کالبد و بدنه شهر تاثیر نگیرد. اما امروز روند شتابان تغییرات دنیای مدرن در عرصه های اقتصادی، اجتماعی ،فرهنگی و معماری از یک سو و سیل ایده ها و طرح های جدید در طراحی و معماری از سوی دیگر موجب شده که سیمای امروز شهر ما نه آن همانگی و هم سنخی گذشته را حفظ کرده و نه ترکیب موزون و ساختار تعریف شده و معنا دار مدرن در آن پرورش یافته باشد. به گفته علی نوذرپور رئیس مرکز آموزش ها و پژوهش های شورای عالی استان ها ،شهر تهران از ابعاد مختلف كالبدي، فرهنگي و اجتماعي دچار بحران هويت شده و هرچه ميگذرد اين بحران گستردهتر و عميقتر ميشود. می گوید:" آنچه موجب افتخار و تعلق انسان به محل سكونت و شهر خود ميشود، وجود خصوصيتي است كه آن را از بقيه متمايز ميكند. در شهر تهران در اثر شهرنشيني شتابان، عناصر هويتبخش در مقياس شهر و محلههاي آن پديد نيامده و يكساني و يكنواختي در شهر مشاهده ميشود. زیرا در شهرنشيني شتابان مسئله اصلي مردم تأمين سرپناه است و نيازهاي اجتماعي ـ فرهنگي و كيفيت زندگي متناسب با محيط، كمتر مورد توجه قرار ميگيرد. این در حالی است که رفع اين معضل شهر تهران با هويت بخشيدن به عناصر و اجزاء آن ميسر مي شود. از اين رو لازم است شاخصهاي اين عناصر كه ريشه در مكان و زمان دارد و با سنتها و عقايد جامعه پيوستهاند،نمود يابند." او از جمله عناصر تأثيرگذار در هويت شهر را بافتها و بناهاي با ارزش تاريخي می داند و می گوید:" متأسفانه این عناصر در طول دهههاي گذشته مورد بيتوجهي قرار گرفته و قسمتي از اين فضاها نابود و يا در معرض نابودي قرار گرفتهاند، به نحوي كه به هويت شهر آسيب جدي وارد شده است. از اين رو ضرورت دارد كه به طور كلي بهسازي و نوسازي بافتها و بناهاي با ارزش در دستور كار مديران و برنامهريزان قرار گرفته و با آموزش شهروندان و آشنايي آنها با هويت تاريخي شهر و محلات مختلف، ضمن فراهم آوردن زمينة احساس تعلق به آن ،زمينه مشاركت آنها در بازسازي هويت شهر فراهم شود." او با اشاره به این که میادین مهم و تقاطع ها فضاهای باارزش شهر محسوب شده و تنفس گاه های شهری به شمار می روند معتقد است هنوز به طراحی درست این فضاها با توجه به عملکردشان توجهی نمی شود هر چند در برخی نقاط مثل حسن آباد طراحی بدنه و بازسازی تقاطع انجام و از بنای باارزش تاریخی آن حفاظت شده است اما هنور در میدان آزادی که سمب پایتخت به شمار می رود احساس ناامنی و بی هویتی می کنی. فضا از هر سو یله و رها است و احساس تعلقی را در شهروند ایجاد نمی کند و اینها ازمواردی است که تحت تاثیر الزامات کسب درآمد شهرداری قرار گرفته است." می گوید:"این در حالی است که یک گروه با تخصص شهرسازی ،معماری،جغرافیا ،محیط زیست و برنامه ریزی شهری باید کاربری شهر را تعیین و مشخصات شبکه ها ،رابطه بین بناها ،معابر، عرض و طول و ارتفاع ساختمان ها را در طرحی جامع مشخص کنند و بر اساس آن تراکم هر منطقه تعریف شود .در حالی که بی توجهی شهرداری ها به این موضوع نه تنها موجب به هم خوردگی سیمای شهری بلکه موجب تراکم جمعیتی ساکن در محلات و به تبع آن افزایش نیاز به خدمات آموزشی، بهداشتی و شهری به ویژه آب، برق و فاضلاب می شود که در طرح محاسبه نشده و سیستم شهری را دچار مشکل می کند." این کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری و منطقه ای ايجاد عناصر فرهنگي در شهر و محلات و توجه به عناصر ديگر تشكيل دهندة هويت شهر از جمله نما و منظر شهري را در ایجاد اين تعلق مؤثر می داند. می گوید:" سيما و منظر شهري مقولهاي است كه در شهر تهران كمتر مورد توجه قرار گرفته است به نحوي كه هر روز در گذر از معابر شهر و با نگاهي به اطراف ميتوان پريشان حالي سيماي شهري كه بخشي از هويت شهر را شكل ميدهد مشاهده کرد. ناهماهنگي بين ابعاد و ارتفاع ساختمانها، استفاده از الگوهاي طراحي و مصالح و رنگ معابر متفاوت و ناهمگون در عناصر دخيل در سيماي شهر، نماهاي ساختمان های مغشوش و ناهمخوان با يكديگر، از جمله مصاديق اين موضوع هستند كه چهرهاي نازيبا و آشفته به شهر تهران بخشيده اند. دستگاههاي متولي اين امر يا در اثر غفلت و يا به خاطر درگيري با مسائل ديگري كه اولويت بيشتري براي آنها دارند از ساماندهي سيما و منظر شهر و هويت بخشي به آن چشم پوشيدهاند به نحوي كه اكنون امور مربوط به سيما و نماي ساختمانها و تصميمگيري درخصوص آن را سلايق مالكان و سازندگان اين بناها تعيين ميكند حال آنكه همة شهروندان خواسته يا ناخواسته، در معرض سيما و منظر فضاهاي شهري قرار دارند و از آن تأثير ميپذيرند. درواقع ميتوان گفت كه نماهاي شهري بخشي از حوزة عمومياند كه به وسيلة بخش خصوصي بدون نظارت ايجاد ميشوند و اين بنياديترين نقد بر وضعيت موجود نماهاي شهر تهران است." در حالی که بنا بر تعریف متخصصان، شهر زیبا، شهری است که در آن بین سه عنصر انسان، طبیعت و کالبد شهر تعادل ایجاد شود ،این تعادی در فضای شهری تهران کمتر دیده می شود .کارشناسان می گویند زندگی شهری نوعی اضافه بار اطلاعاتی برای افراد ایجاد می کند که استرس آور است و خستگی و ذهنی و نبود تمرکز حواس را موجب می شود در حالی که با استفاده از مناظر طبیعی و زیبایی های نهفته در شهرها تا حدود زیادی می توان از این فشارها کاست. آنان نابسامانی سیمای شهری را ناشی از دو مشکل نبود طرح های بالادست و ناکارامدی یا نبود مصوبات قانونی عنوان می کنند و می گویند:"ایجاد طرح های کلان و برنامه هماهنگ و مدون در این زمینه و تهیه راهکارهای اجرایی و ضوابط و قوانین لازم و همچنین ایجاد ساختار مناسب برای اجرای قوانین از مواردی است که باید مورد توجه مسئولان شهری قرار گیرد." به گفته نوذرپور در بندهای 1و 27 ماده 55 قانون شهرداری ها ،شهرداری موظف به ایجاد خیابان ها ، کوچه ها ،میدان ها، باغ های عمومی مجاری آب و توسعه معابر در حدود قوانین موضوعه و هرگونه اقدامی است که در حفظ نظافت و زیبایی شهر موثر است. در ماده 23 قانون نوسازی و عمران مصوب 1347 هم اختیار نظارت بر طرز استفاده از اراضی داخل محدوده و حریم شهر از جمله تعیین تعداد طبقات ، ارتفاع و نماسازی و کیفیت ساختمان ها بر اساس نقشه جامع شهر و منطقه بندی آن بارعایت ضوابطی که از سوی شورای عالی شهرسازی تعیین و توسط وزارت کشور ابلاغ می شود بر عهده شهرداری ها گذاشته شده است بنابراین شهرداری ها با استفاده از اختیارات فوق مکلف به برنامه ریزی برای دستیابی به سیمای شهری مناسب و هماهنگ هستند . اما به گفته نوذرپور شهرداری به دلیل مسایل جدی که با آن مواجه است و حجم بالای کار به سیمای شهر به عنوان الویت اول نگاه نمی کند به ویژه آن که فروش تراکم و تغییر کاربری به دلیل کمی منابع درآمدی ،رویه ای است که از اصفهان به تهران آمد و از آنجا به سایر شهرها سرایت کرده است.می گوید:" وقتی فروش تراکم و تغییر کاربری رویه ای برای کسب درآمد شهرداری شد در عمل سیما و منظر شهری دچار مساله شد" او با اشاره به این که معاونت شهرسازی به دلیل نیاز شهرداری ها به درآمد دنباله رو سایر حوزه ها در شهرداری شد گفت:" با توجه به این که 10 کمیسیون فعال در تهران ماهانه 100 تا 150 پرونده تخلف ساخت و ساز را مورد بررسی قرار می دهند در سال 12هزار تخلف ساختمانی از مصوبات طرح جامع در شهر صورت می گیرد که این حجم از تخلف را در هیچ کشور پیشرفته دنیا نمی توان یافت." در شهر تهران نه طرح جامعی دارد و نه طرح تفضیلی و برای همین شهر بدون برنامه اداره می شود اگر چه هنوز طرح جامع قدیم ملاک کار است و طرح جدید نیز برای تصویب در معاونت شهرسازی به سر می برد اما به نظر نمی رسد که وجود این طرح ها بدون در نظر گرفتن ضوابط اجرایی مشخص اجرا شود زیرا تخلف و عدول از مقررات شهرسازی حالا به یک فرهنگ شده است . بند"ب" ماده 137 برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی کشور، وزارت مسکن و شهرسازی را موظف کرده است تا ابزارها و راهکارهای قانونی ساماندهی سیمای شهری را ایجاد کند اما این وظایف در اجرا با موانعی روبرو بوده اند . او که به عنوان نامزد انتخاباتی شورای سوم شهر تهران توجه به تنوع نور و رنگ در سيمای شهري،حفاظت و بهسازي بافت ها و بناهاي با ارزش تاريخي و طراحي الگوهاي مناسب ساماندهي منظر شهر را در برنامه تبلیغاتی خود لحاظ کرده است می گوید:" نبود مقرراتی جامع به عنوان راهنمای طراحی و شهرسازی در زمینه نظارت و ساماندهی به ساخت و ساز و نمای شهری از سوی وزارت مسکن و شهرسازی وبی توجهی شهرداری به آن سبب شده است که امر ساخت و بازسازی ساختمان ها ، معابر، میدان ها ، یادمانها و فضاهای سبز عمومی بدون هیچ الگو و معیاری طراحی و ساخته شود که در نهایت آشفتگی و ناهماهنگی سیمای شهری را به دنبال داشته است." او نبود طرح های فرادست و جامع نگر و طرح های کلان توسعه شهری با توجه به فرهنگ بومی، وضعیت اقلیمی، فعالیت اقتصادی، تحرک اجتماعی و با توجه به الگوی سنتی و سازگار را از دیگر موانع ساماندهی سیمای شهری عنوان می کند. نوذرپور مانع سوم را دیوانسالاری عریض و طویل، پراکنده و ناهماهنگ نهادهای رسمی ذی نفوذ در مدیریت شهری می داند و می گوید:" این دیوان سالاری گسترده با جهت گیری های متضاد سبب شده هر دستگاه اجرایی به نفع خود در سیمای شهر دخل و تصرف کند و ذهنیت و منافع خود را به سیمای شهر تحمیل کرده و رابطه ساختاری و بافت بدنه شهر را بر هم زده و شهروندان و کاربران شهری را با گرفتاری و نابسامانی مواجه سازد." او ناآگاهی شهروندان و کاربران اقتصادی، اجتماعی شهری از حق خود را نسبت به دخالت، نظارت و مشارکت در روند طراحی و ساخت و سار شهری را نیز از دیگر موانع این راه دانسته و معتقد است این مردم و شهروندان هستند که می توانند با حضور فعال خود و اعمال نظارت و یا انتخاب در مقابل دخل و تصرف های نادرست در سیمای شهر از هویت فرهنگی، اجتماعی و تاریخی خود دفاع و رابطه سیما و محتوا را به شکلی متعالی در شهر برقرار سازند و حفظ کنند. آنچه به شهر هویت میبخشد وابسته به برداشتهایی است که ساکنان شهر از محیط اطراف خود دارند؛ بدین معنی که مفهوم هویت با کیفیت زندگی در شهر ارتباط دارد. شهر از دو بخش کلی تشکیل میشود. حوزه خصوصی و حوزه عمومی زندگی دو بخش کلان هر شهر هستند. در شهر تهران به علت اینکه اهمیتی کمی، به نسبت جمعیت ساکن در آن، به حوزه عمومی داده شده است، گاهی به نظر میرسد که حوزه عمومی تکههایی باقیمانده از حوزه خصوصی است که هیچ معنا و مفهومی را به ذهن متبادر نمیکند. چنین به نظر می رسد که فضاهای شهری زندگی مانند میدانها، خیابانها، پارکها و... در میان متولیان خصوصی زندگی شهری، به فراموشی سپرده شدهاست! به طوری که این گونه به ذهن میرسد که در فضاهای شهری ما، اول ساختمانها ساختهمیشوند و بعد آنچه که باقی میماند، فضاهای شهری است! در این صورت چطور میتوان به زیباسازی فضایی که بدون تعریف خاصی ایجاد شده، پرداخت؟ نوذرپور راه حل برون رفت از این وضعیت را تدوين اصول و ضوابط و مقررات نما و منظر شهري براساس ويژگيهاي فرهنگي، اقليمي و كاركردي مناطق مختلف شهر،نظارت بر نماسازي ساختمانها به منظور جلوگيري از ايجاد نماهاي ناهمخوان و مغشوش با اساس ضوابط مصوب،استفاده از تشكلهاي حرفهاي به عنوان بازوهاي اجرايي شهرداري جهت كنترل ضوابط نماهاي شهري و فرهنگسازي و آموزش دست اندركاران ساختوساز و صاحبان حرف و شهروندان درخصوص اصول و ضوابط نماسازي می داند . ساماندهي نماهاي شهري تهران با اولويت نماهاي فرسوده، و خيابانها و محورهاي اصلي شهر،زيباسازي محيط شهري با استفاده گسترده و اصولي از رنگ و نور و ديگر مصالح و ابزارهاي نوين، از جمله رنگآميزي فضاها، جدارهها و مبلمان شهر به صورت گسترده در هماهنگي با محيط جهت ايجاد حس اميد و آرامش در شهروندان و ايجاد تعادل در منظر خيابان با استفاده از رنگهاي مناسب براي ساختمانها و واحدهاي تجاري و اداري در لبههاي اصلي شهر از راه حل هایی است که او در این خصوص ارائه می دهد و می گوید:"استفاده از نقاشي ديواري و کارهای گرافیکی در بدنة خيابانها، پيادهروها، ميدانها و پاركها جهت جذابيتبخشي به چهرة شهر، بكارگيري سنگ در بهسازي و نوسازي پاركها، ميادين، پيادهراهها با هدف افزايش زيبايي و بالا بردن كيفيت عناصر و پايداري و ماندگاري آنها،نورپردازي فضاهاي شهري تهران متناسب با ويژگيهاي محيطي وبالا بردن حس تعلق شهروندان به شهر و فضاهاي تاريخي و يادماني با ايجاد زمينههاي مشاركت و همكاري آنها در ادارة شهر را از اقدامات اساسی در ایجاد سیمای مناسب شهری است که شورای سوم باید به آن توجه ویژه نشان دهد." حفاظت و بهسازي بافتها و بناهاي با ارزش فرهنگي و تاريخي، از جمله تهيه طرحهاي موضعي ساماندهي بافتهاي تاريخي محلات شهر و تدوين ضوابط و مقررات ملاك عمل، تعريف و احياي محورهاي تاريخي شهر، احياء بناهاي با ارزش تاريخي در داخل بافت قديمي و جلب مشاركت مالكان و بخش خصوصي براي بازسازي و نوسازي بافتها و محلات قديمي با ارائه تمهيداتي نظير بخشودگي در عوارض ساختوساز و … از دیگر مواردی است که این برنامه ریز شهری برای حفاظت از بافت تاریخی شهر برآن تاکید دارد او ساماندهي كاربريها و انتقال كاربريهاي مزاحم از بافتهاي تاريخي، هويت بخشي به محلات قديمي واجد ارزشهاي تاريخي، طراحي و استقرار ساختار مديريت و برنامهريزي بافت تاريخي شهر، گسترش گردشگري و استفاده از پتانسيلها و ظرفيتهاي شهر با ايجاد زيرساختها و تأسيسات مورد نياز خصوصاً در بافتهاي تاريخي و طراحي عناصر مبلمان شهري متناسب با ويژگيهاي محيطي و اجراي آن در شهر را نیز در لیست برنامه حفظ سیمای شهری خود گنجانده است. زهره خوش نمک ماخذ: همکلاسی 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده