afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ وقتی سخن از مهربانی، همدلی و مفاهیمی از این دست میشود، پای افرادی غیر از خود فرد به میان میآید. فارغ از مباحث فلسفی و علمی درباره اجتماعیبودن، واقعیت این است كه زندگی ما آمیخته با دیگران است. تجزیه و تحلیل این نكته نشان میدهد كه آنچه این سبك از زندگی را به وجود میآورد «ارتباط» افراد با یكدیگر است، نه كنار هم بودن تعدادی جسم. و اما ارتباط، پیوند میان قلبها و روحهاست، نه بدنها. انسان در زندگی اجتماعی همانند دانههای تسبیحی است كه نیاز به نخی دارد تا آنها را در كنار هم به نظم درآورد و ارتباط آنها را با یكدیگر برقرار كند. الفت عاطفه و مهربانی نخ نامرئی ارتباط میان انسانهاست. از آنجا كه زندگی اجتماعی پیوند جانهاست، نه بدنها، ارتباط میان آنها نیز نه اتصال بدنها، بلكه به هم وصل كردن روحها و قلبهاست كه توسط مهر و عاطفه صورت میگیرد. این همان چیزی است كه در متون دینی از آن به عنوان «الفت» یاد میشود. الفت در روابط انسانی، به معنای پیوند عاطفی میان آنهاست . بدون الفت، جمعیت فراوان به آحاد پراكندهای تبدیل خواهد شد كه هیچ كارایی نخواهد داشت. از این رو، یكی از ضرورتهای موفقیت در زندگی پرورش این قابلیت و تبدیل آن به نیرویی بالنده است كه از آن با نام «مهرپروری» یاد میكنیم. الگوهای ارتباط عاطفی ارتباط امری دوسویه است و بهترین نوع ارتباط عاطفی الفت دوطرفه. معنای دوطرفه بودن ارتباط این است كه هر كدام از انسانها باید فرستنده و گیرنده الفت باشند. از این منظر، چهار الگوی ارتباطی وجود دارد. الگوی نخست نه «مهرپذیر» است و نه «مهرورز». احساسات این گروه نسبت به كسی برانگیخته نمیشود و احساسات دیگران را نیز درك نمیكنند. اینان نه نیاز عاطفی خود را ارضا میكنند و نه نیاز عاطفی دیگران را. پیامبر خدا (ص) میفرماید: «خداى رحمان به مردمان دلرحم رحم مىكند. به ساكنان زمین رحم كنید تا آن كه در آسمان است به شما رحم كند» (كنز العمّال، ح 5969). الگوی دوم مهرپذیر است، اما مهرورز نیست. این گروه عواطف دیگران را درك میكنند، از آن خرسند میشوند، لذت میبرند و بهرهمند میشوند، اما توان پاسخ عاطفی به آنان را ندارند. اینان نیاز عاطفی خود را برآورده میكنند، اما نیاز دیگران را نه. الگوی سوم مهرورز است، اما مهرپذیر نیست. این گروه به هر دلیل، ممكن است به دیگران مهر بورزند، اما مهر متقابل آنان را درك نمیكنند. اینان شاید نیاز عاطفی دیگران را برآورند، اما نیاز خودشان برآورده نمیشود. الگوی چهارم هم مهرورز است و هم مهرپذیر. این گروه هم توان مهرورزیدن به دیگران را دارند و هم توان درك مهر آنان را. از این رو، هم نیاز عاطفی خودشان را برآورده میكنند و هم نیاز عاطفی دیگران را. اهل ایمان مهرورز و مهرپذیرند. در روایات اسلامی، مؤمن را كانون الفت دانسته؛ و بیان شده دیگران با او الفت میگیرند و او با دیگران الفت میگیرد. در مقابل، كسانی كه نه الفت میگیرند و نه الفت میپذیرند . در روایات اسلامی نكوهش و جزو منافقان دانسته شدهاند.2 مؤمن انسان رشدیافتهای است كه از ظرفیت بالای عاطفی برخوردار است و لذا دو توانمندی در او وجود دارد: یكی، توان ابراز احساسات به دیگران و دیگری، توان درك عواطف آنان. رحمت انسان موجودی است نیازمند كه در طول زندگی، با نقصها و كاستیهایی مواجه، و این امر موجب ضعف و ناتوانی فرد میشود. افرادی كه توان مهرورزی دارند عواطفشان برانگیخته میشود و به ناتوانی و كاستی همنوع خود واكنش مثبت نشان میدهند. این همان چیزی است كه در متون دینی از آن با نام «رحمت» یاد میشود. كسی كه از ویژگی رحمت برخوردار باشد(رحیم) با مشاهده وضع رقتبار همنوع خود، قلبش به تپش میافتد و نیاز او را رفع میكند. انسانهای رحیم هم توان درك نیاز و نقص دیگران را دارند و هم توان رحم به آنان را. قلمرو دلرحمی هرچه توان رحم فرد بیشتر باشد شعاع رحم او به دیگران نیز گستردهتر خواهد بود. این قلمرو از نزدیكترین فرد شروع میشود و تا رحمت فراگیر ادامه مییابد. برخی فقط توان رحم به نزدیكترین افراد (مانند: فرزند، همسر و فامیل) را دارند و رحمت برخی به دوردستها نیز میرسد. پیامبر خدا (ص) میفرماید: «خداى رحمان به مردمان دلرحم رحم مىكند. به ساكنان زمین رحم كنید تا آن كه در آسمان است به شما رحم كند» (كنز العمّال، ح 5969). در این حدیث، سخن از رحم به همدینان نیست، سخن از رحم به انسان است. به همین دلیل، پیامبر اكرم(ص) را «رحمة للعالمین» میخوانیم، نه «رحمة للمؤمنین». روزی رسول خدا(ص) به مردم فرمودند: «سوگند به آن كه جانم در دست اوست، وارد بهشت نمى شوید تا اینكه به همدیگر رحم كنید.» مردم عرض كردند: «اى رسول خدا! همه ما دلرحم و مهربانیم.» حضرت فرمود: «نه اینكه به یك فرد خاصى رحم كنید، بلكه به همه مردم رحم كنید» (كنز العمال، ح 25268). و اما آنچه در صدر فهرست قرار میگیرد «خود– رحمی» است. نخستین مرتبه رحم به خود است. خود ما نیز نیازمند رحم خود هستیم. امام علی(ع) میفرماید: چه چیز تو را در گناهورزى گستاخ كرده است؟ چرا همچنان كه به دیگران رحم مىكنى، به خودت رحم نمىكنى؟» (نهجالبلاغه، خطبه 223). هرچه بعد رحمت فرد توسعهیافتهتر باشد دلرحمی نیز گستردهتر خواهد بود. هرچه دایره «بیتفاوتی عاطفی» گستردهتر باشد فرد به لحاظ عاطفی رشدنایافتهتر است و هرچه دایره «توسعه عاطفی» گستردهتر باشد فرد رشدیافتهتر است. تذكر این مسئله ضروری است كه در كنار رحمت، شدت و غلظت نیز نیاز است تا تقارن و «توازن عاطفی» به وجود آید. لذا در ویژگی پیامبر اكرم(ص) و پیروان ایشان میبینیم كه اینان هم شدت دارند (أَشِدَّاءُ على الكُفَّارِ) و هم رحمت(رُحَماءُ بَیْنَهُمْ). لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده