هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ بنابراین همین معماری که پشت سر منه خودش یه سمفونیه منتها بعضیا نمیشنون تک تک ذرات این عالم نهان باتو می گویند روزان و شبان ما سمیعیم و بصیر و با هوشیم با شما نامحرمان ما خاموشیم ما یه اوستایی داشتیم خدا رحمتش کنه مرحوم پدرم و میگم با هم رفته بودیم چهلستون اصفهان و بعد دیدم که ایشون داره میرقصه به سماع اومده گفتم چی بود گفت این یه سمفونیه .... این یه هارمونیه گفت هارمونیم هارمونیم هارمونی سمفونیم سمفونیم سمفونی بنابر این همه قصه های عالم هم یه قصه س اونم قصه خلقته از وحدت به کثرت اونوقت دوباره از کثرت به وحدت بقول مولانا میگه عمو سبزی فروش بله............... سبزیت گل داره بله............درد دل داره بله این عمو سبزی فروش ......این پیر طریقته.........سبزی وحدت میده ما بخوریم.....این همون پیریه که گفت پیر را بگزین که بی پیر این سفر هست بس پر افت و خوف و خطر هر که او بی سر بجنبد دم بود جنبش او جنبش کژدم بود و اکثر بزرگان طریقت ما هم لقب بابا داشتن....مث بابا طاهر بابا رکنی بابا کرم..........اینم داداش هموناس واسه همینم بهش میگن عمو سبزی فروش .........و اون عنصر positive خلقته که همیشه میگه بله............هرچی بهش بگی میگه بله.......من نعنا میخوام بله........تو رو تنها میخوام بله...........من ترب میخوام بله...........بر عکس اون عنصر اهریمنی که همیشه میگه نه ..........نگاتیوه.....چون وقتی شما میگین بله دیگه بله کار تمومه .........ولی وقتی میگین نه تازه میگیم چرا نه .........تازه اول گفتگوه .......... گفتگو هم که ایین درویشی نبود ...ورنه با تو ماجراها داشتیم..........اون همیشه میگه نه ........من زن سرهنگ نمیشم .........خوب چرا نمیشی؟.........من زن ملا نمیشم ......چرا نمیشی؟.........بنابراین میگه که سبزی گل داره بله...........سبزی در ادبیات جهانی نماد و سمبل وحدته.....the green of the world in the university..... در مقابلش گل نماد و سمبل کثرته ..........چون ما همه یه چیز بودیم....وقتی خداوند گل مارو افرید...........گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند .......... وارد عالم تحینات و تکثرات و مادیات و نفسانیات شدیم...........بنابراین سبزی گل داره..........از سبزی به گل............از وحدت به کثرت..........اینجا پرده اول نمایش خلقت تموم میشه بعد میگه درد دل داره بله..........این درد دل این دل درد نیست ............این درد عشقه........گفت درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد.......اشک خونین به طبیبان بنمودم گفتند........درد عشق است و جگر سوز دوایی دارد...... این همون دردیه که توماس ادیسون............اون شاعر بزرگ بلژیکی.........توی اون شعر معروفش سمفونی اسمانها ........میگه سلیمان من زحلت بالعراقی...........الاغی من نواها ما الاغی........الا ای ساربان محفل دوست.......الی رکوانکم طالش تیاقی......سلیمان معشوق ........ از وقتی رفته به عراق ............ از دوری روی او ..........دیدمو چشیدم و کشیدم .......انچه دیدم و چشیدم و کشیدم........بنابراین درد درد عشقه .......... و عشق هم همخانه وحدته.........جان خوکان و سگان از هم جداست.........متحد جانهای عشاق خداست.........بنابر این این عشق همخانه وحدته از سبزی به گل............از وحدت به کثرت..........و بعد از گل به درد .........دوباره از کثرت به وحدت...........بعد از درد دلم که اسهاله و دوباره کثرت.......... 18 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ اون تیکه های اینگلیشش خیلی تمیز بود.... 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ یادش بخیر اولین تاپیکم بعد اینکه از مدیریت دراومده بودم یه شعر بود از یغما که اشاره به صداوسیما والهی قمشه ای داشت چی درست شد تو اون تاپیک 4 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ ادامه ش رو هم بنویسم؟ نه مثه اینکه امروز واقعا دلت هوای منبر رو کرده!!!!!:icon_pf (34): 1 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ من ادامه میدم با این شعر زیبای مولانا که میفرماید که ................حب نبات است پدر سوخته ...........اب حیات است پدر سوخته..................این همونیه که گفت......دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند...........و اندر ان ظلمت شب اب حیاتم دادند...........اون اب حیات همین پدرسوخته س.................بس که سیه چرده و شیرین لب است............چون شکلات است پدرسوخته...............این پدر رو نباید با عقده اوزیت اشتباه بگبریم.........این پدر همونیه که پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت.....نا خلف باشم اگر من به جویی نفروشم...........چون شکلات است پدر سوخته...........اب شود چون بدهانش بری..........توت هرات است پدر سوخته........... تا بتوانیش بگیر و ببوس..............البته میشه بجای بوسه ..........بوسه ای از لب لعلش نچشیدیم و برفت.........از کلمات دیگه ای استفاده کرد ...........که منتها میان تاپیک رو قفل میکنن..........ولی تا بتوانیش بگیر و ببوس.............صوم و صلات است پدر سوخته...........مثل صوم وصلات باید او رو بوسید..........صوم و صلات است پدر سوخته..............می نرسد جز به فرومایگان.............خمس و زکات است پدر سوخته............با همه ناراستی و بد دلی ..............خوش حرکات است پدر سوخته.............خوش حرکات است پدر سوخته...........تمام این شعر در همین یک بیته اونایی که این بیت رو درک بکنن اون شراب روحانی رو نوشیدن............اون شراب روحانی که میگه ساقیا بده جامی زان شراب روحانی.......همش رو همین بیته که میخوام بگم......اونها اون وقت یک جور سرمستیی دارن..........که دیگه از این مستیای معمولی نیست........... قافیه هرچند غلط میشود................چون برای بزرگان ما قافیه مهم نیست..................قافیه اندیشم و دلدار من .....گویدم مندیش جز دیدارمن...........قافیه مهم نیست...............تمام اون فیض دیدار اینجاست...........قافیه هر چند غلط میشود.............باب لواط است پدر سوخته 8 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ :imoksmiley: مطمئنی حالت خوبه امروز؟؟؟؟؟؟؟؟ 1 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ eeee سلام سهیل!!!! تو برگشتی؟؟؟!!! حالا چرا شاکیی؟؟؟ 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ بابا تقصیر من چیه ایرج میرزا .......شاعرشه ولی حال کردی متن ادبی رو 4 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ من از این دکتر حرفای زیادی یاد گرفتم:دی خواستم بگم که طرفدار هم داره ایشون کلا جهان یک قطبی زود نابود میشه:دی 7 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ من از این دکتر حرفای زیادی یاد گرفتم:دیخواستم بگم که طرفدار هم داره ایشون کلا جهان یک قطبی زود نابود میشه:دی منم دوسش دارم اگه پای حرفاش نبودم که این تاپیک جیگر و نمیزدم ............ 5 لینک به دیدگاه
zzahra 4750 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ من از این دکتر حرفای زیادی یاد گرفتم:دیخواستم بگم که طرفدار هم داره ایشون کلا جهان یک قطبی زود نابود میشه:دی آره سهیل جان منم خیلی موقعا میشینم پای حرفاش و دوسش دارم ولی هوتن واقعا قشنگ نوشتی 4 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ منم دوسش دارماگه پای حرفاش نبودم که این تاپیک جیگر و نمیزدم ............ کارت درسته داش 3 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ یادش بخیراولین تاپیکم بعد اینکه از مدیریت دراومده بودم یه شعر بود از یغما که اشاره به صداوسیما والهی قمشه ای داشت چی درست شد تو اون تاپیک :there: من یادمه چه جنجالی بپا شد:ws28: ولی من شنیدم الهی قمشه ای و ترور کردن تو سشوارش بمب گذاشتن داشت موهاش و سشوار میکرد شهید شد:ws28: 2 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ یادش بخیراولین تاپیکم بعد اینکه از مدیریت دراومده بودم یه شعر بود از یغما که اشاره به صداوسیما والهی قمشه ای داشت چی درست شد تو اون تاپیک الهی قمشه ای = کبریت بی خطر صدا وسیما!!! 4 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ منم دوسش دارماگه پای حرفاش نبودم که این تاپیک جیگر و نمیزدم ............ همون کبریت بی خطر بیتره!! :there:من یادمه چه جنجالی بپا شد:ws28: ولی من شنیدم الهی قمشه ای و ترور کردن تو سشوارش بمب گذاشتن داشت موهاش و سشوار میکرد شهید شد:ws28: الهی قمشه ای = کبریت بی خطر صدا وسیما!!! دقیقا همین جمله بود دی: 3 لینک به دیدگاه
Behrooz CE 550 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ فکر جالبیه ها. آدم بشینه حرفای این علما و زعما رو که دارن سخندانی میکنند یه جا بنویسه و ببینه که سر و ته داره یا اینکه لحن و حرف زدنشونه که سحر میکنه. 2 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ ولی تا بتوانیش بگیر و ببوس.............صوم و صلات است پدر سوخته...........مثل صوم وصلات باید او رو بوسید..........صوم و صلات است پدر البته اینجاش مشکل داره هوتن جان... شعر اصلی اینجوریه که ایرج میرزا میگه: (( تا بتوانیش بگیر و بُکُن صوم و صلاة است پدر سوخته )) منظور اینه که معشوقه مانند روزه(صوم) و نماز(صلاة) هست.روزه رو میگیرن و نماز رو میکنن.فعل کردن قبلا برای نماز صرف میشده... راستی من فایل صوتی این رو دارم.مث اینکه تو دانشگاه شریف بوده.بعدش شنیدکم که دانشجویی که اجرا کرده اینو اخراج شده.البت فک کنم شایعه بود. جسارت نشه دوستان.تذکر بود فقط. 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ البته اینجاش مشکل داره هوتن جان... شعر اصلی اینجوریه که ایرج میرزا میگه: (( تا بتوانیش بگیر و بُکُن صوم و صلاة است پدر سوخته )) منظور اینه که معشوقه مانند روزه(صوم) و نماز(صلاة) هست.روزه رو میگیرن و نماز رو میکنن.فعل کردن قبلا برای نماز صرف میشده... راستی من فایل صوتی این رو دارم.مث اینکه تو دانشگاه شریف بوده.بعدش شنیدکم که دانشجویی که اجرا کرده اینو اخراج شده.البت فک کنم شایعه بود. جسارت نشه دوستان.تذکر بود فقط. عزیزم من شعر ایرج میرزا رو حفظم.............کلی شعر دیگه هم ازش بلدم ولی ننوشتم برای اینکه جاش نبود بله من اینو از فایل صوتی پیاده کردم........... و فایل صوتیش رو دارم..........اگه لینکی ازش دارید بزارین برو بکس استفاده کنن این اجرا به گوش خو دکتر هم رسیده و ایشون کلی خندیدن و مجری رو تشویق کردن 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده