رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

اون موقعی که می خواستم وارد رشته عمران شم یه دوستی به من یک نکته ای رو گوشزد کرد:

 

رضا درسهای عمران همه شون جذاب و دوست داشتنی و بااهمیت هستند ولی 3 تا درس رو بهشون اهمیت خاصی بده:1-بارگذاری 2-متره و برآورد 3-روشهای اجرایی ساختمانها

 

از اون روز 7 ترم میگذره درسهای یاد شده پاس شدن و واقعا هم جزء درسهایی بودن که به زباله دان عمرانی ذهنم نریختمشون...این ترم روشهای اجرا داشتم...درس واقعا جذابیه ولی در صورتی که بهش اهمیت داده بشه...امیر عزیز قول داده که توی بخش های اضافه شونده به تالار عمران یک بخش کارگاه فنی (ایجاد تاپیک هایی در مورد چگونگی اجرا،نحوه اجرا و نکات اجرایی سازه ها) هم اضافه بشه که توش مسائل اجرایی مطرح بشه...من خودم به شخصه علاقه زیادی به این جور تاپیکها دارم چون می خوام توش از تجربه همتون استفاده کنم...چند تا مقاله توی کامپیوترم پیدا کردم که بد ندیدم اون رو توی تاپیک قرار بدم...موفق باشید(مونتانا)

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 50
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

نکات اجرایی ساختمان سازی

 

1. براي اندازه گيري عمليات خاكي در متره و برآورد از واحد متر مكعب استفاده مي شود.

 

 

2. آجر خطائي ، آجري است كه در اندازهاي 5×25×25 سانتيمتر در ساختمانهاي قديمي براي فرش كف حياط و غيره بكار مي رفت.

 

 

3. چنانچه لازم باشد در امتداد ديواري با ارتفاع زياد كه در حال ساختن آن هستيم بعدا ديوار ديگري ساخته شود بايد لاريز انجام دهيم.

 

 

4. هرگاه ابتدا و انتهاي يك ديوار در طول ديوار ديگري بهم متصل شود ، به آن ديوار در تلاقي گفته مي شود.

 

 

5. در ساختمانهاي مسكوني (بدون زيرزمين)روي پي را معمولا بين 30 تا 50 سانتي متر از سطح زمين بالاتر مي سازند كه نام اين ديوار كرسي چيني است.

 

 

6. قوس دسته سبدي داراي زيبايي خاصي بوده و در كارهاي معماري سنتي استفاده مي شود.

 

 

7. حداقل ارتفاع سرگير در پله 2 متر مي باشد.

 

 

8. ويژگيهاي سقف چوبي :الف)قبلا عمل كلافكشي روي ديوار انجام مي گيرد ب)عمل تراز كردن سقف در كلاف گذاري انجام مي شود ج)فاصله دو تير از 50 سانتيمتر تجاوز نمي كند د)تيرها حتي الامكان هم قطر هستند.

 

 

9. گچ بلانشه كندگير بوده ولي داراي مقاومت زياد مانند سيمان سفيد است.

 

 

10. به سيمان سفيد رنگ معدني اكسيد كرم اضافه مي كنند تا سيمان سبز به دست آيد.

 

 

11. سنگ جگري رنگ كه سخت ، مقاوم و داراي رگه هاي سفيد و در سنندج و خرم آباد فراوان است.

 

 

12. دستگاه كمپكتور ، دستگاهي است كه فقط سطوح را ويبره مي كند ، زير كار را آماده و سطح را زير سازي مي كند.

 

 

13. عمل نصب صفحات فلزي (بيس پليتها) در زمان 48 ساعت بعد از بتن ريزي صورت مي گيرد.

 

 

14. زماني كه خاك (زمين) بسيار نرم بوده و مقاومت آن كمتر از يك كيلوگرم بر سانتيمتر مربع باشد از فونداسيون پي صفحه اي استفاده مي گردد.

 

 

15. قطر دايره بتون خميري ، بر روي صفحه مخصوص آزمايش آب بتون ، حدود 30 تا 35 سانتيمتر مي باشد.

 

 

16. حدود درجه حرارت ذوب شدن خاك آجر نسوز 1600 درجه مي باشد.

 

 

17. نام آجري كه از ضخامت نصف شده باشد ، آجر نيم لايي ناميده مي شود.

 

 

18. نام ديوارهاي جداكننده و تقسيم پارتيشن نام دارد.

 

 

19. عمل برداشتن خاك كف اطاق و ريختن و كوبيدن سنگ شكسته بجاي آن را بلوكاژ مي گويند.

 

 

20. زمين غير قابل تراكم هوموسي ناميده مي شود.

 

 

21. عمق پي هاي خارجي يك ساختمان در مناطق باران خيز حداقل 50 سانتيمتر است.

 

 

22. نام فضاي موجود بين دو رديف پله چشم ناميده مي شود.

 

 

23. در سقف هاي چوبي حداكثر فاصله دو تير 50 سانتيمتر است.

 

 

24. سيمان نوع اول براي ديوارها و فونداسيونهاي معمولي استفاده ميگردد.

 

 

25. اكسيد آهن را براي تهيه سيمان قرمز رنگ ، با كلينگر سيمان سفيد آسياب مي كنند.

 

 

26. نام ديگر لوله هاي سياه بدون درز مانسمان نام دارد.

 

 

27. سريعترين و عملي ترين وسيله اجراي اتصالات ساختمان ،پلها و نظاير جوش مي باشد.

 

 

28. حاقل درجه حرارت براي بتن ريزي 10 درجه مي باشد.

 

 

29. ضخامت اندود سقف با ملات گچ و خاك بايد بين 1 تا 2 سانتيمتر باشد.

 

 

30. اندود زير قيروگوني ، ماسه سيمان است.

 

 

31. چنانچه گودبرداري از سطح زمين همسايه پائين تر باشد ، حداكثر فاصله شمعها 5/2 متر مي باشد.

 

 

32. در پي كني هاي كم عمق در زمين هاي ماسه اي حدود زاويه شيب 30 تا 37 درصد مي باشد.

 

 

33. براي ايجاد مقاومت مناسب در طاق ضريس حداقل خيز قوس بايد 3 سانتيمتر باشد.

 

 

34. لوله هاي مانسمان سياه و بدون درز ، گاز رساني

 

 

35. در بتون ريزي ديوارها و سقفها ، صفحات قالبي فلزي مناسب ترند.

 

 

36. از اسكديپر براي خاكبرداري ، حمل ، تخليه و پخش مواد خاكي استفاده مي گردد.

 

 

37. اتصال ستون به فونداسيون به وسيله ستكا انجام مي گيرد.

 

 

38. براي لوله كشي فاضلاب يهتر است از لوله چدني استفاده گردد.

 

 

39. پر كردن دو يا سه لانه از تيرآهن لانه زنبوري در محل تكيه گاهها جهت ازدياد مقاومت برشي است.

 

 

40. بهترين و با استفاده ترين اتصالات در اسكلت فلزي از نظر استحكام و يك پارچگي اتصالات با جوش است.

 

 

41. ارتفاع كف داربست جهت اجراي طاق ضربي تا زير تيرآهن سقف برابر است با قدبنا+پنج سانتيمتر.

 

 

42. در ساختمانهاي مسكوني كوچك (يك يا دو طبقه) قطر داخلي لوله هاي گالوانيزه براي آب رساني بايد 2/1 اينچ باشد.

 

 

43. وجود سولفات سديم،پتاسيم و منيزيم محلول در آب پس از تركيب با آلومينات كلسيم و سنگ آهك موجود در سيمان سبب كم شدن مقاومت بتون مي گردد.

 

 

44. زمان نصب صفحات بيس پليت معمولا بايد 48 ساعت پس از بتون ريزي فونداسيون انجام شود.

 

 

45. براي ساخت بادبند بهتر است از نبشي ، تسمه ، ناوداني و ميلگرد استفاده گردد.

 

 

46. هدف از شناژبندي كلاف نمودن پي هاي بنا به يكديگر و مقاومت در برابر زلزله مي باشد.

 

 

47. سقفهاي كاذب معمولا حدود 30 تا 50 سانتيمتر پايين تر از سقف اصلي قرار مي گيرد.

 

 

48. قلاب انتهايي در ميلگردهاي يك پوتربتوني براي عامل پيوند بيشتر آرماتور در بتون مي باشد.

 

 

49. حد فاصل بين كف پنجره تا كف اطاق را دست انداز پنجره ميگويند.

 

 

50. در ساخت كفراژ ستونها ، قالب اصلي ستون بوسيله چوب چهارتراش مهار مي گردد.

 

 

51. طول پله عبارت است از جمع كف پله هاي حساب شده با احتساب يك كف پله بيشتر.

 

 

52. آجر جوش بيشتر در فونداسيون مورد استفاده قرار مي گيرد.

 

 

53. اثر زنگ زدگي در آهن با افزايش قليايت در فلز نسبت مستقيم دارد.

 

 

54. از امتيازات آجر لعابي صاف بودن سطوح آن ، زيبايي نما ، جلوگيري از نفوز آب مي باشد.

 

 

55. در كوره هاي آجرپزي بين خشتها صفحه كاغذي قرار مي دهند.

 

 

56. بهترين نمونه قطعات كششي ضلع تحتاني خرپاها مي باشد.

 

 

57. تيرهاي بتن آرمه، خاموتها(كمربندها) نيروي برشي را خنثي مي كنند.

 

 

58. چسبندگي بتون و فولاد بستگي به اينكه آرماتورهاي داخل بتون زنگ زده نباشد.

 

 

59. شيره يا كف بتون زماني رو مي زند كه توسط ويبره كردن هواي آزاد داخل بتون از آن خارج شده باشد.

 

 

60. آلوئك در اثر وجود دانه هاي سنگ آهن در خشت خام در آجرها پديدار مي گردد.

 

 

61. خشك كردن چوب به معني گرفتن شيره آن است.

 

 

62. لغاز به معني پيش آمدگي قسمتي از ديوار.

 

 

63. مقدار كربن در چدن بيشتر از سرب است.

 

 

64. لوله هاي آب توسط آهك خيلي زود پوسيده مي شود.

 

 

65. آجر سفيد و بهمني در نماي ساختمان بيشترين كاربرد را دارد.

 

 

66. آجر خوب آجري است كه در موقع ضربه زدن صداي زنگ بدهد.

 

 

67. لاريز يعني ادامه بعدي ديوار بصورت پله پله اتمام پذيرد.

 

 

68. كرم بندي هميشه قيل از شروع اندود كاري گچ و خاك انجام مي گيرد.

 

 

69. براي خم كردن ميلگرد تا قطر 12 ميليمتر از آچار استفاده مي گردد.

 

 

70. اسپريس يعني پاشيدن ماسه و سيمان روان و شل روي ديوار بتوني.

 

 

71. براي ديرگيري گچ ساختماني از پودر آهك شكفته استفاده مي گردد.

 

 

72. مشتو يعني ايجاد سوراخهائي در سطح خارجي ديوارها جهت ساختن داربست.

 

 

73. بتون معمولا پس از 28 روز حداكثر مقاومت خود را به دست مي آورد.

 

 

74. پيوند هلندي از اختلاط پيوندهاي كله راسته و بلوكي شكل مي گيرد.

 

 

75. وجود بند برشي در پيوند مقاومت ديوار را ضعيف مي كند.

 

 

76. كاملترين پيوند از نظر مقاومت در مقابل بارهاي فشاري وارده پيوند بلوكي مي باشد.

 

 

77. قپان كردن در اصطلاح يعني شاقولي نمودن نبش ديواره.

 

 

78. خط تراز در ساختمان براي اندازه برداريهاي بعدي و مكرر در ساختمان است.

 

 

79. ضخامت و قطر كرسي چيني در ساختمانها بيشتر از ديوارهاست.

 

 

80. پارتيشن ميتواند از جنس چوب ، پلاستيك و فايبرگلاس باشد.

 

 

81. از ديوارهاي محافظ براي تحمل بارهاي افقي و مايل استفاده مي شود.

 

 

82. ملات باتارد از مصالح ماسه ، سيمان و آهك ساخته مي شود.

 

 

83. مقدار عمق سطوح فونداسيونها از زمين طبيعي در همه مناطق يكسان نيست.

 

 

84. ملات ساروج از مصالح آهك ، خاكستر ، خاك رس ، لوئي و ماسه بادي ساخته مي شود.

 

 

85. ملات در ديوار چيني ساختمان حكم چسب را دارد.

 

 

86. ملات آبي اگر بعد از ساخته شدن از آب دور نگهداشته شود فاسد مي گردد.

 

 

87. در مجاورت عايقكاري (قيروگوني)از ملات ماسه سيمان استفاده مي شود.

 

 

88. براي ساخت ملات باتارد آب + سيمان 250+آهك 150+ ماسه

 

 

89. پيه دارو تركيبي از مصالح آهك ، خاك رس ، پنبه و پيه آب شده

 

 

90. ابعاد سرندهاي پايه دار 1 تا 5/1 عرض و طول 5/1 تا 2 متر .

 

 

91. معمولا براي كرم بندي ديوارهاي داخلي ساختمان(اطاقها) از ملات گچ و خاك استفاده مي شود.

 

 

92. طرز تهيه گچ دستي يا گچ تيز عبارت است از مقداري آب + گچ بااضافه مقداري سريش.

 

 

93. وجود نمك در ملات كاه گل موجب ميشود كه در آن گياه سبز نشود.

 

 

94. هنگام خودگيري حجم گچ 1 تا 5/1 درصد اضافه مي شود.

 

 

95. گچ كشته يعني گچ الك شده ورزداده + آب.

 

 

96. اندودهاي شيميايي در سال 1948 كشف شد كه تركيب آن پرليت ، پنبه نسوز مواد رنگي و ميكا مي باشد كه بعد از 8 ساعت خشك ميشوند و بعد از دو تا سه هفته استحكام نهايي را پيدا مي كنند و در مقابل گرما ، سرما و صدا عايق بسيار خوبي هستند.

 

 

97. سراميك بهترين عايق صوتي است ، زيرا سلولهاي هوايي بسته اي دارد كه ضخامت آن 6 تا 10 ميليمتر است.

 

 

98. آكوسيت نيز عايق خوبي براي صداست.

 

 

99. اندازه سرندهاي چشم بلبلي 5 ميليمتر است.

 

 

100. سرند سوراخ درشت به سرند ميليمتري مشهور است.

 

 

101. اندودهاي هوايي يعني اندودي كه در مقابل هوا خودگيري خود را انجام مي دهند.

 

 

102. تركيب اندود تگرگي يا ماهوئي پودر سفيد سنگ + سيمان رنگي +آب (در حالت شل) مي باشد.

 

 

103. وقتي با سنگ سمباده و آب روكار سيماني را مي شويند تا سنگهاي الوان خود را نشان دهند به اصطلاح آب ساب شده مي گويند.

 

 

104. كار شيشه گذاري در آب ساب و شسته انجام مي گيرد.

 

 

105. فرق اندود سقف با ديئار در فضاهاي بسته (مانند اطاق) اين است كه اندود سقف سبك و ديوارها معمولي مي باشد.

 

 

106. مهمترين عامل استفاده از اندود در سقف هاي چوبي محافظت از آتش سوزي مي باشد.

 

 

107. سقفهايي با تيرآهن معمولي طاق ضربي و بتني مسلح در درجه حرارت 400 تا 500 درجه تغيير شكل پيدا مي كنند.

 

 

108. ضخامت اندود گچ و خاك حدودا 2 سانتيمتر است.

 

 

109. توفال تخته 30 تا 40 سانتيمتري كه تراشيده و سبك است.

 

 

110. علت ترك اندود در سقفهاي چوبي افت تيرهاست.

 

 

111. سقف كاذب در مقابل گرما ، سرما ، رطوبت و صدا عايق خوبي به حساب مي آيد.

 

 

112. در زير سازي سقف جهت اجراي اندود در كنار دريا از ني بافته شده بيشتر استفاده مس شود.

 

 

113. توري گالوانيزه در نگهداري پشم شيشه در سقفهاي سبك ، سطح ديوارهاي قيراندود و سطح تيرآهنهاي سقف كاربرد دارد.

 

 

114. مصرف ميلگرد جهت اجراي زير سازي سقفهاي كاذب 9 عدد در هر متر مربع مي باشد.

 

 

115. موارد اصلي استفاده از سقفهاي كاذب بيشتر به منضور كم كردن ارتفاع ، عبور كانالها و لوله ها و زيبايي آن مي باشد كه شبكه آن حتما بايد تراز باشد.

 

 

116. بهتر است در سقفهاي بتوني ميله هاي نگهدارنده سقف كاذب قبل از بتون ريزي كار گذاشته شود.

 

 

117. در سقفهاي كاذب مرتبط با هواي آزاد(مانند بالكن) اندود گچ + موي گوساله و آهك استفاده مي شود.

 

 

118. شالوده در ساختمان يعني پي و فونداسيون.

 

 

119. ابعاد پي معمولا به وزن بنا و نيروي وارده ، نوع خاك و مقاومت زمين بستگي دارد.

 

 

120. در نما سازي سنگ ، معمولا ريشه سنگ حداقل 10 سانتيمتر باشد.

 

 

121. در فشارهاي كم براي ساخت فونداسيونهاي سنگي از ملات شفته آهك استفاده مي شود و براي ساخت فونداسيونهايي كه تحت بارهاي عظيم قرار مي گيرند از ملات ماسه سيمان استفاده مي شود.

 

 

122. در ساختمان فونداسيونهاي سنگي پر كردن سنگهاي شكسته را ميان ملات اصطلاحا پر كردن غوطه اي مي نامند.

 

 

123. پخش بار در فونداسيون سنگي تحت زاويه 45 درجه انجام مي گيرد.

 

 

124. در ساختمانهاي آجري يك طبقه براي احداث فونداسيون اگر از شفته آهكي استفاده شود اقتصادي تر است.

 

 

125. در پي هاي شفته اي براي ساختمانهاي يك تا سه طبقه 100 تا 150 كيلو گرم آهك در هر متر مكعب لازم است.

 

 

126. اصطلاح دو نم در شفته ريزي يعني تبخير آب و جذب در خاك.

 

 

127. معولا سنگ مصنوعي به بتن اطلاق مي شود.

 

 

128. زاويه پخش بار فنداسيون بتني نسبت به كناره ها در حدود 30 تا 45 درجه مي باشد.

 

 

129. بتن مكر براي پر كردن حجمها و مستوي كردن سطوح كاربرد دارد.

 

 

130. مهمترين عمل ويبراتور دانه بندي مي باشد.

 

 

131. معمولا بارگذاري در قطعات بتني بجز تاوه ها پس از هفت روز مجاز مي باشد.

 

 

132. از پي منفرد بيشتر در زمينهاي مقاوم استفاده مي شود.

 

 

133. بتون مسلح يعني بتن با فولاد.

 

 

134. از نظر شكل قالبندي براي فونداسيونها قالب مربع و مسطيل مقرون به سرفه مس باشد.

 

 

135. پي هاي نواري در عرض ديوارها و زير ستونها بكار مي رود و در صورتيكه فاصله پي ها كم باشد و با ديوار همسايه تلاقي نمايد پي نواري بيشترين كاربرد را دارد.

 

 

136. در آسمان خراشها ، معمولا از پي ژنرال فونداسيون استفاده مي شود و وقتي از اين نوع پي در سطحي بيش از سطح زير بنا استفاده شود زمين مقاوم و بارهاي وارده بيش از تحمل زمين است.

 

 

137. هرگا فاصله پي ها از هم كم بوده يا همديگر را بپوشند يا يك از پي ها در كنار زمين همسايه قرار گيرد از پي هاي مشترك استفاده مي شود.

 

 

138. اصطلاح ژوئن درز انبساط است.

 

 

139. ميتوان به جاي دو پي با بار مخالف از پي ذوزنقه اي استفاده كرد.

 

 

140. بهترين و مناسب ترين نوع پي در مناطق زلزله خيز پي راديه ژنرال است.

 

 

141. در اجراي شناژبندي جهت اتصال به فونداسيون معمولا شناژها از بالا و پايين همسطح هستند.

 

 

142. در كفراژبندي پي چهارگوش از نظر سرعت و اجرا اقتصادي تر است.

 

 

143. در عايق بندي از گوني استفاده مي كنيم ،زيرا از جابجايي قير جلوگيري مي كند و حكم آرماتور را دارد كه در پشت بام از جلو ناودان به بعد پهن مي شودكه در 2 لايه گوني انجام مي گيردكه گوني ها در لايه بعدي نسبت به لايه قبل با زاويه 90 درجه برروي هم قرار مي گيرند.

 

 

144. زير قيروگوني از اندود ملات ماسه سيمان استفاده مي شود كه بعضي از مهندسان در زير قير اندود ملات ماسه آهك استفاده مي كنند كه در اينصورت قيروگوني فاسد مي شود.

 

 

145. از قلوه سنگ (ماكادام) در طبقه هم كف مي توانيم بجاي عايق كاري استفاده كنيم كه ضخامت آن حدود 40-30 سانتيمتر خواهد بود.

 

 

146. اگر در عايقكاري ، قير بيش از حد معمول مصرف شود باعث مي شود قير در تابستان جابجا شود.

 

 

147. عايقكاري قيروگوني مي بايست از سر جانپناه حدودا 20 سانتيمتر پايينتر شروع شود و قيروگونيي كه روي جانپناه كشيده مي شود براي جلوگيري از نفوذ بارش با زاويه است.

 

 

148. سطح فونداسيون به اين دليل عايق مي شود كه از مكش آب توسط ملات ديوار چيني ها به بالا جلوگيري ميكند.

 

 

149. در عايقكاري عمودي روي ديوارهاي آجري بهتر است كه از اندود ماسه سيمان استفاده شود.

 

 

150. اصطلاح زهكشي يعني جمع كردن و هدايت آب ،كه فاصله آبروها در زهكشي بايد به حدي باشد كه به پي ها نفوذ نكند.

 

 

151. اگر توسط سفال زه كشي كنيم بايد حتما درز قطعات را با ملات پركنيم.

 

 

152. حداقل شيب لوله هاي زه كشي به سمت خوضچه 2 تا 4 درصد مي باشد.

 

 

153. حداقل شيب لوله هاي فاضلاب 2 درصد است.

 

 

154. براي جلوگيري از ورود بو به داخل ساختمان ، شترگلو را نصب مي كنند.

 

 

155. عليترين نوع لوله كشي فاضلاب از نوع چدني مي باشد كه با اين وجود در اكثر ساختمانها از لوله هاي سيماني استفاده مي شود كه ضعف اين لوله ها شكست در برابر فشارهاي ساختمان مي باشد.

 

 

156. سنگ چيني به سبك حصيري رجدار بيشتر در ديوار و نما سازي استفاده مي شود.

 

 

157. ضخامت سنگهاي كف پله و روي دست انداز پنجره 5/4 سانتيمتر مي باشد.

 

 

158. جهت اتصال سنگهاي نما به ديوار استفاده از ملات ماسه سيمان و قلاب مناسبتر مي باشد كه جنس قلابها از آهن گالوانيزه مي باشد.

 

 

159. سنگ مسني معمولا در روي و كنار كرسي چيني نصب مي شود و زواياي اين سنگ در نماسازي حتما بايستي گونياي كامل باشد.

 

 

160. در نما سازي طول سنگ تا 5 برابر ارتفاع آن مي تواند باشد.

 

 

161. معمولا 30 درصد از سنگهاي نما بايستي با ديوار پيوند داشته باشند كه حداقل گير سنگهاي نما سازي در داخل ديوار 10 سانتيمتر است.

 

 

162. در بنائي دودكشها باستي از مخلوطي از اجزاء آجر استفاده شود.

 

 

163. در علم ساختمان دانستن موقيعت محلي ، استقامت زمين ، مصالح موجود ، وضعيت آب و هوايي منطقه براي طراحي ساختمان الزامي مي باشد.

 

 

164. در طراحي ساختمان ابتدا استقامت زمين نسبت به ساير عوامل الويت دارد و لازم به ذكر مقاومت خاكهاي دستي همواره با زمين طبيعي جهت احداث بنا هرگز قابل بارگذاري نيست.

 

 

165. زمينهاي ماسهاي فقط بار يك طبقه از ساختمان را مي تواند تحمل كند.

 

 

166. هنگام تبخير آب از زير پي هاي ساختمان وضعيت رانش صورت مي گيرد.

 

 

167. زميني كه از شنهاي ريز و درشت و خاك تشكيل شده دج ناميده مي شود كه مقاومت فشاري زمينهاي دج 10-5/4 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع مي باشد.

 

 

168. مطالعات بر روي خاك باعث مي گردد وضع فونداسيون ، ابعاد و شكل آن بتوانيم طراحي كنيم.

 

 

169. در صحرا براي آزمايش خاك از چكش و اسيد رقيق استفاده مي گردد.

 

 

170. سيسموگراف همان لرزه نگار است.

 

 

171. خاكي كه برنگ سياه قهوه اي باشد مقاومتش بسيار عالي است كه نفوذ آب در آنها كم و به سختي انجام مي گيرد.

 

 

172. سنداژيا گمانه زني همان ميله زدن در خاك و برداشت خاك از زمين مي باشد.

 

 

173. اوگر همان لوله حفاري است.

 

 

174. خاك چرب به رنگ سبز تيره و داراي سيليكات آلومينيوم آبدار است.

 

 

175. معيار چسبندگي خاك اين است درصد دانه هاي آن كوچكتر از 002/0 ميليمتر باشد.

 

 

176. اصطلاحا خاك مرغوب زد نامگذاري مي شود.

 

 

177. براي جلوگيري از ريزش بدنه و ادامه پي كني و همين طور جلوگيري از نشست احتمالي ساختمان همسايه و واژگوني آن و جلوگيري از خطرات جاني بايد ديوار همسايه را تنگ بست كه تحت زاويه 45 درجه انجام مي گيرد.

 

 

178. ديوار اطراف محل آسانسور معمولا ازمصالح بتون آرمه مي سازند.

 

 

179. پي سازي كف آسانسور معمولا 40/1 متر پايين تر از كفسازي است.

 

 

180. قديمي ترين وسيله ارتباط دو اختلاف سطح بواسطه شيب را اصطلاحا رامپ مي گويند كه حداكثر شيب مجاز آن 12 درصد مي باشد كه ات 5/2 درصد آن را ميتوان افزايش داد.

 

 

181. براي ساختن پله گردان بيشتر از مصالح بتون آرمه و آهن استفاده مي شود.

 

 

182. پله معلق همان پله يكسر گيردار است.

 

 

183. پله آزاد در ورودي ساختمان به حياط يا هال و نهار خوري استفاده مي شود.

 

 

184. پله هاي خارجي ساختمان حتي الامكان مي بايست آجدار باشد.

 

 

185. به فضاي موجود بين دو رديف پله چشم پله مي گويند.

 

 

186. فواصل پروفيل هاي جان پناه پله 12-7 سانتيمتر مي باشد.

 

 

187. شاخكهاي فلزي جتنپناه بهتر است كه از پهلو به تير آهن پله متصل شود.

 

 

188. سرگير يا حدفاصل بين دو رديف پله كه رويهم واقع مي شوند حداقل 2 متر مي باشد.

 

 

189. طول پله مساوي است با تعداد كف پله منهاي يك كف پله.

 

 

190. پيشاني پله به سنگ ارتفاع پله اطلاق مي شود.

 

 

191. براي جلوگيري از سرخوردن در پله لب پله ها را شيار و اجدار مي سازند و گاهي اوقات لاستيك مي كوبند

 

 

192. اتصال پله هاي بالا رونده به دال بتني (پاگرد) يه روي دال بتني متصل مي شوند ولي پله هاي پايين رونده در دال بتني بايستي به مقابل دال بتني وصل شوند.

 

 

193. اجراي جانپناه پله معمولا با مصالح چوبي زياتر مي باشد.

 

 

194. پله هايي كه مونتاژ مي شوند به پله هاي حلزوني معروف هستند.

 

 

195. از نظر ايمني اجراي پله فرار با مصالح بتني مناسبتر است.

 

 

196. تيرهاي پوشش دهنده بين دو ستون (روي پنجره ها و درب ها ) نعل درگاه نام دارد كه انتقال بار توسط آن يكنواخت و غي يكنواخت است.

 

 

197. گره سازي در چهار چوبهاي درب و پنجره و دكوراسيون بكار مي رود.

 

 

198. تحمل فشار توسط بتن و تحمل كشش توسط فولاد را به اصطلاح همگن بودن بتن و فولاد مي نامند.

 

 

199. بالشتك بتوني در زيرسري تيرآهن هاي سقف مصرف مي شود كه جنس آن مي تواند فلزي ، بتوني زير سري و بتوني مسلح باشد.

 

 

200. در اجراي تير ريزي سقف با تيرآهن ، مصرف بالشتك كلاف بتني و پليت مناسبتر است.

 

 

201. بالشتك هاي منفرد زيرسري ، حداقل ريشه اش از آكس تير ريزي سقف 25 سانتيمتر است.

 

 

202. اجراي مهار تير ريزي سقف با ميلگرد معمول تر مي باشد.

 

 

203. براي تراز كردن تير ريزي سقف بايد بوسيله سيمان همه در يك افق ترازي قرار گيرد.

 

 

204. طاق ضربي از نظر ضخامت به سه دسته تقسيم مي شودكه معمول ترين آن نيم آجره مي باشد كه مهمترين عامل مقاومت در طاق ضربي خيز قوس مناسب است.

 

 

205. در زمستان پس از دوغاب ريزي طاق ضربي ، بلافاصله بايستي كف سازي كامل روي سقف انجام شود.

 

 

206. اگر هوا باراني باشد پس از اتمام طاق ضربي نبايد دوغاب ريخت.

 

 

207. سقفهاي بتني قابليت فرم(شكل) گيري بهتري دارند.

 

 

208. وظيفه انسجام و انتقال نيروها در سقفهاي بتني بعهده آرماتور مي باشد.

 

 

209. اودكادر سقف هاي بتني به منظور خنثي كردن نيروي برشي بكار مي رود.

 

 

210. بطور نسبي عمل بتون ريزي بين دو تكيه گاه مي بايست حداكثر طي يك روز عملي شود.

 

 

211. از ويژگي هاي سقفهاي مجوف سبكي آن است كه در اين سقف ها آرماتور گذاري بصورت خرپا مي باشد.

 

 

212. تفاوت سقف هاي پيش فشرده با سقف هاي مجوف سفالي كشيده شدن آرماتورها مي باشد.

 

 

213. حداقل زمان بريدن ميلگردها در سقفهاي پيش تنيده معمولا 7 روز مي باشد.

 

 

214. نيروي كششي ذخيره شده در آرماتور سقفهاي پيش تنيده عامل خنثي كننده نيروي فشاري است.

 

 

215. در سقفهاي مجوف هنگامي از تيرهاي دوبل استفاده مي شود كه دهانه و طول تير زياد باشد.

 

 

216. قبل از ريختن پوشش بتون در اجراي تيرچه بلوكها ابتدا مي بايست سطح تيرچه و بلوك مرطوب شود.

 

 

217. اصطلاحا ميش گذاري در بتن مسلح آرماتورهاي شبكه نمره كم اطلاق مي گردد.

 

 

218. حداكثر فاصله دو تير در سقفهاي چوبي 50 سانتيمتر مي باشد.

 

 

219. معمولا زمان باز كردن قالبهاي مقعر در سقف هاي بتوني 5 روز مي باشد.

 

 

220. استفاده از قالبندي مقعر بتني در سقفهاي اسكلت فلزي و بتني معمولتر است.

 

 

221. كابلهاي برق در سقفهاي مقعر داخل لوله هاي فولادي تعبيه مي شود.

 

 

222. در ساختمان هايي كه بيشتر مورد تهديد آتش سوزي بهتر است نوع بنا بتني باشد.

 

 

223. در كارخانه هاي صنعتي معمولا از سقف اسپيس دكس استفاده مي شود.

 

 

224. اصطلاحا مفهوم سرسرا همان سقف نورگير است.

 

 

225. در شيشه خورهاي نورگير سقف براي فضاهاي وسيع از سپري استفاده ميشود زيرا از خمش در طول جلوگيري مي كند.

 

 

226. مهمترين مزيت سقفهاي كاذب آكوستيك بر ساقفهاي كاذب عايق در برابر صدا مي باشد.

 

 

227. مهمترين مزيت سقفهاي كاذب آلومينيومي عدم اكسيداسيون آن مي باشد.

 

 

228. روش جلوگيري از زنگ زدگي آرماتور در بتن اين است كه جرم آن را مي گيريم و داخل بتن قرار مي دهيم.

 

 

229. اتصال سقف كاذب در راستاي ديوارها باعث پيش گيري از جابجايي سقف و تركهاي موئين خواهد شد.

 

 

230. قرنيز يكطرفه آب را به يك سمت منتقل مي كند و هنگامي از قرنيز دو طرفه هنگامي استفاده مي شود كه دو طرف ديوار آزاد باشد.

 

 

231. قرنيز حتما بايد آبچكان داشته باشد كه آبچكان شياره زير قرنيز مي باشد.

 

 

232. قرنيزي كه توسط آجر چيده مي شود هره چيني مي نامند.

 

 

233. قرنيز پاي ديوارهاي داخلي به منظور جلوگيري از مكش آب توسط گچ و … و جلوگيري از ضربه ها و خراشها استفاده مي شود و حتما بايد آبچكان داشته باشد.

لینک به دیدگاه

در تميز كردن نماي ساختمان نكاتي را بايد رعايت كرد كه به شرح زير مي باشد :

 

 

1- به طور مسلم ، در مواقع بنايي روي سطوح ديوارهاي آجري ، سنگهاي نما ، اندودهاي سيماني و اندودهاي شيميايي ملات پاشيده مي شود كه قبل از سكني گزيدن در ساختمان بايد اين ملاتها از سطح نما گرفته شود.

 

 

2- شوره سفيد رنگ در آجرهايي ديده مي شود كه در اثر مكش آب و يا جذب رطوبت ، نمكهاي موجود در گل پخته را به شكل كپك بر سطح آجركاري ساختمان نمايان مي سازند. ابتدا به علت ناچيز بودن آن را جارو مي زنيم . چنانچه شوره زياد باشد ، آن را چند بار با آب و جارو مي شوييم . اگر با شستن برطرف نشد ، با اسيد رقيق و برس سيمي ، شوره هاي حاصله را از نما پاك مي كنيم.

 

 

3- در شهرهاي بزرگ صنعتي ، سطوح تمامي بناهايي كه در كنار كارخانه ها قرار دارند ، ممكن است دوده بگيرد . چنانچه دوده چرب نباشد ، با جارو و گردگيري مي توان آن را تميز كرد. اما اگر دوده چرب باشد ، به نسبت غلظت چربي آن از اسيدهاي رقيق تا غليظ استفاده مي كنيم كه پس از مصرف ، فورا بايد سطح نما را با آب بشوييم . قابل توجه اينكه استفاده از اسيد غليظ بايد به اندازه اي باشد كه سطح آجركاري و يا سنگهاي آهكي دچار فرسودگي و خوردگي نشود.

 

 

4- زنگ فلزات مانند آهن و مس بر سطح نما اثرات ناهنجاري مي گذارد.

 

 

5- رشد خزه ها نيز بر ديوار نما اشكالاتي ايجاد مي كند و بايد زدوده شوند ؛ زيرا ريشه هاي فرعي در بند آجركاري كه ملات خاكي دارد ، اثر مي كند و باعث لقي و جا به جايي آجرها مي شود . همچنين حشرات و باكتريها لابه لاي شاخه ها و برگهاي خزه ها لانه مي كنند و زندگي انسان را دچار مخاطره مي سازند.

 

 

6- شوره بر اثر رطوبت موضعي مانند تركيدگي لوله در خاك و ديوار پيش مي آيد و نما را نا زيبا مي سازد كه رفع نقايص آن را در بالا شرح دادم.

 

 

7- پاشيدگي قير يا آسفالت در سطح ديوار و نما به هنگام كار كه نحوه برطرف كردن آن ذكر خواهد شد.

 

 

8- رنگهاي روغني مانند نقاشيها و شعار نويسي ديواري .

 

 

9- دوده قهويه اي و سياه كه از دودكش بخاريها بوجود مي آيد.

 

 

10 – نماهاي رنگ آميزي شده كه بر اثر مرور زمان ، لكه لكه و يا بي رنگ مي شوند و در اين حالت ، بايد دوباره رنگ آميزي شوند.

 

 

در ادامه به طور كامل موارد ذكر شده را توضيح خواهم داد .....

 

 

روش تمز كردن نماي ساختمان :

 

 

1- زماني كه جرمه روي نما ناچيز و سطحي است ، مي توانيم روي آن آب بپاشيم و هنگام حركت آب از بالا به طرف پايين ، با سنباده غير سيمي يا مويي و در مواردي سنگساب دستي سطح را سايش دهيم . سپس با آب گرفتن جرمها ، نما را تميز كنيم.

 

 

2- اگر جرم روي نما زياد باشد ، يا نما به رنگ روغني آغشته باشد و يا مورد ديوارنويسي واقع شده باشد ، براي تميز كردن آن ، از روش تميز كردن مكانيكي و وزش ماسه اي با فشار دستگاه استفاده مي كنيم . در اين روش ، بايد فشار ماسه اي بحدي باشد كه نما دچار خلل و فرجهاي ريز نكند. معمولا اين روش براي نماهايي مفيد است كه مصالح سخت دارند ؛ مانند سنگ كاريهاي تزئيني . در اين دستگاه ، چهار نوع شلنگ با قطرهاي مختلف وجود دارد كه از آنها براي زدودن جرم استفاده مي شود. لازم به ذكر است كه نوع ماسه هاي به كاررفته در اين عمل بايد غير سيليسي باشد تا براي كارگران زيان آور نباشد و همين طور غبارهايي را كه از ماسه به وجود مي آيد ، پس از پايان كار با آب مي شوييم و تميز مي كنيم . بديهي است كه پاشيدن آب ممكن است از درزها به قسمتهاي داخلي ساختمان اثر كند . در آخر نيز توجه گردد كه برسهاي مكانيكي كه با چرخش و حركت دوراني سطح را تميز مي كنند بايد با دقت انجام شوند تا اولا امواجي در سطح نما بوجود نيايد و ثانيا گرد حاصله براي كارگران زيان آور نباشد.

 

 

تميز كردن نما با مواد شيميايي :

 

 

برخي از مواد شيميايي و نمكها مي توانند در نما هاي سنگي ، آجري و نما با مصالح ديگر ، خسارت كلي وارد آورند و باعث تخريب آنها و يا به وجود آمدن لكه و حفره هايي در سطوح شوند كه بين آنها به موارد زير اشاره مي كنم :

 

 

1- اسيد رقيق فلوئوريدريك : اين اسيد را به مقدار 10% با آب مخلوط مي كنيم و با قلم ، چكته و يا فرچه بر سطحي كه قبلا با آب خيس شده است ، مي ماليم . سپس با برس چرمي سايش مي دهيم و بلافاصله با آب مي شوييم.

 

 

2- اسيد فسفريك : براي پاك كردن زنگ آهن ، محلول اسيد فوق را با سمپاش و يا برس به سطحي كه قبلا خيس كرده ايم ، ميزنيم و با برس نرم ديگري بر كحل آن مي كشيم و بلافاصله آن را با آب شستشو مي ئهيم . اين اسيدها سطح شيشه را مي خورند و دچار يخزدگي مي كنند . به اين ترتيب ، جلاي سنگهاي نما در كنار پنجره و يا نماسازي رو كار از بين مي رود . در ضمن ، تخته هاي زير پايي را فاسد و در بعضي موارد سوراخ مي كنند . پاشيدن شدن اسيد مذكور بر دست و بدن سبب سوختگي شديد مي شود.

 

 

3- تمز كردن بوسيله بخار آب : با دستگاه ، آب گرم و بخار را بر سطح كار مي پاشيم . برخي از موارد سطح نما در بخار آب حل و شسته مي شود ؛ اما استفاده از اين روش از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه نيست . در آخر نيز نكته اي را بنده يادآوري مي كنم كه قبل از استفاده از مواد شيميايي جهت تميز كردن كل نما ، سطح كوچكي را به طور آزمايشي تميز مي كنيم و پس از اطمينان از اينكه اشكالي پيش نخواهد آمد ، نما را پاك خواهيم كرد. در مواردي ، استفاده از آب تنها ، سبب انتقال نمكها از دل كار بر سطح كار مي شود كه در اين صورت ، سطح كار دائم شوره مي زند.

 

 

تمز كردن دوده از نما با شستشو :

 

 

1- لكه هايي را كه از دوده بخاري حاصل مي شود ، مي توان با آب گرم و مواد كف كننده ، بويژه صابون شست.

 

 

2- چنانچه دوده چرب باشد ، دو تا سه بار شستشو با آب و صابون ، تميز مي شود.

 

 

3- چنانچه دوده بسيار چرب باشد ، مي توان از گل " مهل" يا " تالك" و يا " تري كلروراتيلن"

 

 

خميري تهيه كرد و بر سطح لكه گذاشت و پس از خشك شدن ، سطح مذكور را با برس تراشيد و چربي غليظ را از آن گرفت. و بايد دقت شود كه اين عمل در هواي آزاد انجام شود تا خطر تنفسي براي كارگران پيش نيايد. لازم به ذكر است كه گرفتگي در دودكشهاي داخلي مانند آبگرمكن و بخاري به علت سطوح غير صيقلي آنهاست . دود در خلل و فرجهاي آنها و بويژه در لوله هاي سيماني نشست و پس از مدتي دودكش را مسدود مي كند . معمولا از پشت بام ، سنگ كيلو را با طنابي محكم به درون سوراخ دودكش مي بنديم و بعد بالا و پايين مي كشيم . با اين عمل ، دوده ها از سوراخ آن بيرون مي ريزد . اگر پارچه زبري نيز اطراف وزنه ببنديم ، جداره دودكش بمراتب بهتر پاك مي شود. در بازار ايران نيز وسيله موجود مي باشد كه مجموعه اي از فنرها و وزنه است كه براي تميز كردن دودكش ها مورد استفاده قرار مي گيرد.

 

 

پاك كردن اثرات قير و قطران از روي نماي ساختمان :

 

 

1- لكه هاي قير و قطران را مي توان تراشيد و اثرات باقي مانده آن را با خميري كه از تركيب " تالك" و يا " گل مهل" حلالي همچون " تولوئن " و يا " تري كلروراتيلن " و يا " جوهرهاي معدني" به دست مي آيد ، پاك نمود. پس از خشك شدن خمير ، آن را با برس از سطح نما مي تراشيم . به طور مسلم ، چون اين مواد شيميايي است ، كاركردن با آنها با احتياط و دقت لازم انجام شود .

 

 

2- هنگام صبح كه هوا خنك است ، با احتياط كامل مي توان با ضربه نوك كاردك ، قير را از سطح كار تراشيد.

 

 

3- مي توانيم پارافين را روي محلي كه قير به صورت مذاب و لكه بر سطح آجركاري نشسته است ، بكشيم و لكه ها را پاك كنيم.

 

 

4- لوله هاي بخاريهايي كه گالوانيزه نيستند ، در اثر آب باران و برف ، زنگ آبه قهوه اي رنگي در سطح نما ايجاد مي كنند كه با آغشته سازي محل به محلول پارافين ، لكه ها از بين خواهند رفت .

 

 

5- اثرات موجود از لكه هاي قهوه اي منگنز را نيز با يك واحد " پراكسيد هيدروژن " و يك واحد " اسيد استيك " كه در چهار واحد آب حل مي كنيم ، مي توانيم از بين ببريم.

 

 

6- در تماس چربيهاي مرطوب با نما ، رنگهاي خاكستري و قهوه اي كه از صمغ چوب و يا مازوت خارج مي شود ، بر سطح نما اثر مي كند. براي پاك كردن آنها ، محلول اسيد " اكزوليك " را در چهار واحد آبگرم و داغ حل مي كنيم. سطح رنگي را با محلول به دست آمده آغشته مي كنيم و با مالش برس سيمي ، نگها را از بين مي بريم .

 

 

باز هم و باز هم يادآوري مي كنم كه چون مواد مصرفي ، شيميايي هستند بايد اين كارها را با وسايل كامل ايمني و توجه خاص به اصول صحيح انجام داد.

لینک به دیدگاه

همه چيز در مورد پيدايش ترك در ساختمان .....

 

افت پي بر اثر عواملي همچون رطوبت و فشارهاي وارده از طبقات ، بي مقاومتي خاك و عملكردهاي آن پيش مي آيد . همچنين نوع مصالح مصرفي و اجراي غيرفني ، سبب نشستهاي پي مي شود . در مجموع ، بر اثر حركات زمين ، اسكلت بنا حركت مي كند و شكستهاي مختلف كه شامل تركهاي عميق و يا معمولي و در مواردي به شكل مويي است ، نمايان مي شود.

 

 

موقعيت ترك :

 

 

تركهاي عميق : اين تركها گاهي به طور دائمي به وجود مي آيد و دليل آن نشست مرتب پي است كه در اين صورت ، بودن ساكنان در ساختمان خطرناك است.

 

 

تركهاي ثابت : معمولا پس از نشست پي ، تحرك ساختمان كم مي شود. اين پديده بر اثر قطع رطوبت و فشرده شدن سطح زير پيش مي ايد. در نتيجه ، شكست و افت ديوارها و اسكلت بنا نيز متوقف ، و حالت ترك ثابت مي شود.

 

 

موي تركهاي معمولي : اين تركها در اثر افتهاي كوچك در اسكلت بنا و به واسطه نيروها و در مواردي به علت نوع مصالح اندود به وجود مي ايند. رطوبت ، انقباض و انبساط حاصله در مقابل خشك شدن سطوح مرطوب ، باعث ايجاد تركهاي مويي مي شود.

 

 

حالتهاي ترك :

 

 

ترك را به شكلهاي مختلف مي توان آزمايش كرد. نوع خطرناك و بدون خطر آنها را به شكلهاي زير مي توان شناسايي كرد:

 

 

الف) بند دوقسمت ديوار را كه بر اثر تركهاي عميق از يكديگر جدا شده اند ، با گچ دستي طوري كف كش مي كنيم كه ملات فقط دو قسمت جدا شده را پوشش دهد ؛ يعني در تركها نفوذ نكند

 

 

پس از خودگيري و خشك شدن ملات گچ ، چنانچه از ديوار جدا شود ، اسكلت در حال نشست و افت كامل است كه بايد در مورد آن با احتياط رفتار كرد.

 

 

ب) در موارد ذكر شده در بالا ، مي توان روي ترك دو قسمت جدا شده ديوار را نوار كاغذي از جنس كاهي نازك به ابعاد 30*3 سانتيمتر به شكل ضربدر (*) با پونز نصب كرد. چنانچه كاغذ پاره شود ، شكست و نشست در ساختمان بسيار خطرناك مي باشد. در اين صورت ، ساختمان بايد از سكنه خالي شود.

 

 

ج) در نشستهاي خطرناك ، كلاف پنجره بر اثر نيروي فشار ، اهرم و دفرمه مي شود . به علت بالا بودن ضريب شكنندگي ، شيشه پنجره ها ترك مي خورند و مي شكنند.

 

 

د) در افتهاي مداوم پي و مواقع سكوت ، صداهاي "تك تك " كه حاصل ترك مصالح و بويژه اجركاري است ، شنيده مي شود.

 

 

روش تعمير تركها :

 

 

همانطور كه گفتيم ، بر اثر نشست ، تركهايي به وجود مي آيد كه برخي از آنها مويين و ريز هسنتد . با خالي كردن اطراف آنها و با " كشته كشي " و كشيدن پنبه آب روي سطوح تركهاي مويين آنها گرفته و آماده نقاشي مي شوند.

 

 

تركهاي نيمه عميق :

 

 

بر اثر حركت پذيري سقف توفال كه از انقباض و انبساط رطوبت و حرارت حاصل مي شوند . تركهايي به وجود مي آيد . اين تركها را با نوك كاردك و ماله خالي مي كنيم و پس از " آماده كشي " و پرداخت كشته و پنبه زني ، تركها را مي گيريم و آماده نقاشي ميكنيم.

 

 

تركهاي عميق :

 

 

اطراف ترك را با تيشه مي تراشيم و سپس درز آن را كاملا خالي مي كنيم. كاربردن گچ دستي و كف كش كردن ، درون ترك را پر و سطح آن را با گچ آماده صاف مي كنيم . سپس با گچ كشته و پنبه اب ، سوح آن را كاملا پرداخت و آماده نقاشي مي كنيم.

 

 

توجه شود : چون سطح كشته كشي در بعد بيشتري انجام مي شود تا خطر كپ كردن به وجود نيايد ، بابد اصولي را به كاربرد تا سطح ترك از اطراف به شكل پخ از گچكاري و اندود برداشته شود تا عمق ترك در سطحي عريض پيوند شود. به اين عمل اصطلاحا " پرداخت كردن ، كشته و همسطح كردن با زمينه در گچكاري قديمي " مي گويند.

 

 

ترك در تقاطع ديوار :

 

 

ديوارها بر اثر نداشتن پيوند با هشت گير ترك مي خورند . در مواقعي نشست و شكست ديوارها ، تركها كاملا باز و رويت مي شوند . در بعضي موارد ، اين تركها بسيار عميق هستند ؛ به طوري كه مي توان دست را در درون آنها حركت داد . در اين حالت ، چنين عمل مي كنيم :

 

 

1- سطح ترك را از دو طرف كاملا با تيشه مي تراشيم ، و پس از جارو ، سطوح آن را كاملا مرطوب مي كنيم .

 

 

2- چنانچه لازم باشد ، كنارهاي ترك را با قلم و چكش چند سانتيمتر بازتر مي كنيم تا نشست گچ با عمق بيشتري انجام شود.

 

 

3- ملات گچ تيزون را شلاقي در درون ترك مي كوبيم تا سطح ترك كاملا پر شود.

 

 

4- پس از پر كردن ترك به شكل سرتاسري و كف كش كردن گچ تيزون ، اندود گچ و خاك را اجرا مي كنيم.

 

 

5- در صورت نياز ، ترك را شمشه گيري مي كنيم تا در سطح گچكاري يكنواختي به وجود آيد.

 

 

6- با گچ آماده و سپس گچ كشته ، سطح اندود را " سفيدكاري" مي كنيم و با پنبه آب زدن براي پرداخت ، گچكاري را خاتمه مي دهيم.

 

 

توجه شود: چنانچه در محل تقاطع ديوار ديوار ابزار گرد زده شود ، يعني ماهيچه به وجود آيد ، ترك مجددي پيش نخواهد آمد .

 

 

ترك در نعل درگاه :

 

 

به علتهاي زير ، نعل درگاه و سوح زير آن مي شكنند :

 

 

الف) در اثر نشست ستون زير نعل درگاه ، به علت اهرم شدن آن ، برش افقي به وجود آيد.

 

 

ب) برشهاي عمودي به خاطر وجود پيوند و اثر نيروهاي فشاري در امتداد تير نعل درگاه و برشهاي طولي بعد از مقدار گير نعل درگاه به وجود مي آيد كه در هر دو حالت ، جداره تركها را مي تراشيم ، باز مي كنيم و سپس گرد آن را مي گيريم . بهد ، محل مرطوب شده را با اصطلاحا گچ تيزون ( زودگير) پر مي كنيم و زمينه را با كشته كشي آماده مي سازيم و سپس تركها را به ترتيب ترميم و تعمير مي كنيم.

 

 

 

پيوند در تركهاي عميق :

 

 

چنانچه ترك عميق باشد ، رجهاي بريده شده را از دو طرف به اندازه يك نيمه ، خالي مي كنيم و با به كاربردن ملات مرغوب و اجرهاي راسته مقاوم ، سطح ترك را در عزض ديوار با رعايت پيوند ، كامل مي گيريم و سپس مبادرت به اندودكاري مي كنيم. در اين صورت ، اثر ترك كلي محو مي شود. در بعضي موارد ترك به حدي است كه از بيرون نور و اشيا قابل رويت مي شود .

 

 

به طور مسلم ، اين ترك و شكست و نشست از پي شروع مي شود و تا بالاترين قسمت ساختمان ادامه مي يابد كه براي تعمير ان ، به اينصورت عمل مي كنيم : مسير ترك را در كفسازي دنبال مي كنيم و با برداشتن كفسازي به پي مي رسيم . تعمير از پي شروع مي شود . پاز كرسي چيني ، جداره ترك را جهت به وجود آوردن پيوند خالي مي كنيم . پس از بنايي ترك مذكور ، در عمق ديوار اندود و سفيدكاري انجام مي دهيم.

 

 

رفع ترك اطراف ستونهاي فلزي :

 

 

در اجراي اسكلت فلزي كنار ستون فلزي ، هر 60 سانتيمتر ، ميلگرد با برگشت به صورت l خوابيده به نام علمي كيليبس به معناي گيره ، چفت و بست ، پهلو گرفتن و سفت كردن است . آهنگر اسكلت ساز آن را اصطلاحا كلمس مي گويد . حدودا به قطر نمره 16 ميليمتر و به طول 50 سانتيمتر و برگشت ( گونيا زاويه 90 درجه ) حدود 12 سانتيمتر پاجوش به قطر كافي اتصال مي شود. اين اجرا ديوار آجري را با ستون فلزي به طور اصولي پيوند و اتصال مي دهد. اجراي اصولي اين روش يه اين شرح است كه كيليپس زا به دو ستون مقابل و در راستاي يكديگر جوش مي دهيم . سپس ، با ميلگرد راستاي هم قطر و با رعايت اورلپ به دو كيليپس جوش مي دهيم . توجه گردد كه چنانچه فاصله دو ستون فلزي مقابل از 3 متر بيشتر باشد ، بايد از وجود وادار ، فلزي مانند سپري جهت نصب بين دو ستون استفاده كنيم. سپس ، كيليپس گذاري بين ستونها و وادار را در راستاي يكديگر انجام دهيم . بهد هم سفتكاري ديوار را اجرا كنيم. باز هم توجه گردد كه چنانچه فاصله تير زيرين و تير فوقاني در قاب ، مرتفع و بيشتر از ارتفاع 3 متر باشد ، بايد از وجود تير فرعي غير باربري مانند نبشي استفاده كنيم . به طور مسلم ، اتصال تير فرعي با وادار و اجراي كليپس گذاري در مجموعه ذكر شده ، سفتكاري را با اسكلت فلزي كاملا درگير مي سازد. با اين روش اولا وجود تركها در موقع نشست از بين خواهد رفت ؛ ثانيا در مقابل زلزله و تحركات زمين ، ديوارهاي ساختمان و به خصوص ديوارهاي خارجي نگهداري مي شوند كه از براي تعمير چنين عمل مي كنيم :

 

 

1- سطح اندود رويه ، آستر روي ستون و دو ديوار متصل به ستون فلزي را به عرض 100 سانتيمتر و در شرايط محدود حتي به عرضي كمتر ، جمع اوري مي كنيم .

 

 

2- به فاصله و ارتفاع هر 60 سانتيمتر از ذدو ديوار ، كناره ستون را در يك رج افقي به اندازه 50 سانتيمتر خالي مي كنيم.

 

 

3- عمل كليپس گذاري را در دو رج خالي شده با ستون فلزي از ميلگرد حداقل نمره 16 با جوش مطمئن و كافي انجام مي دهيم.

 

 

4- محل خالي را با ملات مرغوب و آجر نيم لايي آبخور به طور اصولي انجام مي دهيم تا شكاف گرفته شود.

 

 

5- پس از جارو زدن سطح تراشيده شده و آب پاشيدن به ان ، ميخ سر كج را به فاصله هر 25 سانتيمتر طوري مي كوبيم كه 5/1 سانتيمتر با سطح ستون و سفتكاري فاصله داشته باشد.

 

 

6- توري گالوانيزه به عرض 80 سانتيمتر را توسط سيم آرماتور بندي با قلاب مطمئن و محكم به ميخهاي سركج مي بنديم .

 

 

7- اندود آستر را طوري انجام مي دهيم كه توري در وسط ملات قرار گيرد و اندود را مسلح سازد.

 

 

8- پس از آستر ، عمل سفيدكاري و لكه گيري و سپس رنگ و روغن را انجام مي دهيم.

 

 

با اين روشهايي كه در بالا توضيح دادم چنانچه نشست به وجود آيد ، ديگر ترك در كناره ستون فلزي به وجود نخواهد آمد.

لینک به دیدگاه

مزاياي سقف تيرچه بلوك.....

 

 

در زير مهمترين ويژگيهاای اين نوع سقف در مقايسه با سقف تيرآهن – طاق ضربی و دال بتنی يکپارچه آمده است:

 

 

1) به علت مصرف بلوک تو خالی و حذف بتن ناحيه کششی در مصرف بتن صرفه جويی می شود.

 

 

2) به علت توليد تيرچه و بلوک در کارخانه نيروی انسانی کمتری مورد نياز است .

 

 

3) وزن تيرچه ها کم است به طوريکه توسط کارگران قابل نصب است و در طبقات کم نياز به جرثقيل نيست .

 

 

4) به علت پيش ساخته بودن تيرچه و بلوک نصب سقف بسيار آسان و سريع خواهد بود .

 

 

5) قالب بندی زير سقف فقط به شمع بندی و نصب چهار تراش در فاصله های معين جهت تامين تکيه گاههای موقت تيرچه ها محدود میشود .

 

 

6) به طور يکپارچه بتن ريزی می شود و بتن کمتری نسبت به سقفهای بتن آرمه معمولی مورد نياز است .

 

 

7) مقاومت سقف اجرا شده با تيرچه بلوک در برابر نيروهای افقی ( باد – زلزله ) بسيار خوب است .

 

 

8) به علت تو خالی بودن بلوک سقف عايق حرارتی و صوتی خوبی است .

 

 

9) به علت مسطح بودن زير سقف در مقايسه با طاق ضربی ضخامت نازک کاری به حداقل می رسد و بار مرده سقف کمتر می شود .

 

 

10) با توجه به مصرف كم فولاد از نظر اقتصادي مناسب است .

لینک به دیدگاه

نكات اجرايي زير سازي پي :

 

 

فرض كنيد يك پروژه اسكلت فلزي را بخواهيم به اجرا در آوريم ، مراحل اوليه اجرايي شامل ساخت پي مناسب است كه در كليه پروژه ها تقريبا يكسان اجرا مي شود ، اما قبل از شرح مختصر مراحل ساخت پي ، بايد توجه داشت كه ابتدا نقسه فنداسيون را روي زمين پياده كرد و براي پياده كردن دقيق آن بايستي جزئيات لازم در نقشه مشخص گرديده باشد. از جمله سازه به شكل يك شيكه متشكل از محورهاي عمود بر هم تقسيم شده باشد و موقعيت محورهاي مزبور نسبت به محورها يا نقاط مشخصي نظير محور جاده ، بر زمين بر ساختمان مجاور و غيره تعيين شده باشد.( معمولا محورهاي يك امتداد با اعداد 3،2،1و... شماره گذاري مي شوند و محورهاي امتداد ديگر با حروف c-b-a و ... مشخص مي گردند. همچنين بايد توجه داشت ستونها و فنداسيونهايي را كه وضعيت مشابهي از نظر بار وارد شده دارند ، با علامت يكسان نشان مي دهند : ستون را با حرف c و فنداسيون را با حرف f نشان ميدهند . ترسيم مقاطع و نوشتن رقوم زير فنداسيون ، رقوم روي فنداسيون ، ارتفاع قسمت هاي محتلف پي ، مشخصات بتن مگر ، مشخصات بتن ، نوع و قطر كلي كه براي بريدن ميلگرد ها مورد نياز است بايد در نقشه مشخص باشد. قبل از پياده كردن نقشه روي زمين اگر زمين ناهموار بود يا داراي گياهان و درختان باشد ، بايد نقاط مرتفع ناترازي كه مورد نظر است برداشته شود و محوطه از كليه گياهان و ريشه ها پاك گردد.سپس شمال جغرافيايي نقشه را با جهت شمال جغرافيايي محلي كه قرار است پروژه در آن اجرا شود منطبق مي كنيم ( به اين كار توجيه نقشه مي گويند) پس از اين كار ، يكي از محورها را (محور طولي يا عرضي ) كه موقيعت آن روي نقشه مشخص شده است ، بر روي زمين ، حداقل با دو ميخ در ابتدا و انتها ، پياده مي كنيم كه به اين امتداد محور مبنا گفته مي شود ؛ حال ساير محورهاي طولي و عرضي را از روي محور مبنا مشخص مي كنيم ( بوسيله ميخ چوبي يا فلزي روي زمين ) كه با دوربين تئودوليت و براي كارهاي كوچك با ريسمان كار و متر و گونيا و شاغول اجرا مي شود. حال اگر بخواهيم محل فنداسيون را خاكبرداري كنيم به ارتفاع خاكبرداري احتياج داريم كه حتي اگر زمين داراي پستي و بلندي جزئي باشد نقطه اي كه بصورت مبنا (b.m) بايد در محوطه كارگاه مشخص شود ( اين نقطه بوسيله بتن و ميلگرد در نقطه اي كه دور از آسيب باشد ساخته مي شود).

 

 

نكات فني و اجرايي مربوط به خاكبرداري: داشتن اطلاعات اوليه از زمين و نوع خاك از قبيل : مقاومت فشاري نوع خاك بويژه از نظر ريزشي بودن ، وضعيت آب زير زميني ، عمق يخبندان و ساير ويژگيهاي فيزيكي خاك كه با آزمايش از خاك آن محل مشخص مي شود ، بسيار ضروري است. در خاكبرداري پي هنگام اجرا زير زمين ممكن است جداره ريزش كند يا اينكه زير پي مجاور خالي شود كه با وسايل مختلفي بايد شمع بندي و حفاظت جداره صورت گيرد ؛ به طوري كه مقاومت كافي در برابر بارهاي وارده داشته باشد يكي از راه حلهاي جلوگيري از ريزش خاك و پي ساختمان مجاور، اجراي جز به جز است كه ابتدا محل فنداسيون ستونها اجرا شود و در مرحله بعدي ، پس از حفاري تدريجي ، اجزاي ديگر ديوار سازي انجام گيرد.

 

 

نكات فني و اجرايي مربوط به خاكريزي و زير سازي فنداسيون : چاههاي متروكه با شفته مناسب پر مي شوند و در صورت برخورد محل با قنات متروكه ، بايد از پي مركب يا پي تخت استفاده كرد يا روي قنات را با دال بتن محافظ پوشاند. از خاكهاي نباتي براي خاكريزي نبايد استفاده كرد . ضخامت قشرهاي خاكريز براي انجام تراكم 15 تا 20 سانتيمتر است . براي انجام تراكم بايد مقداري آب به خاك اضافه كنيم و با غلتكهاي مناسب آن را متراكم نمايي ، البته خاكريزي و تراكم فقط براي محوطه سازي و كف سازي است و خاكريزي زير فنداسيون مجاز نمي باشد. در برخي موارد ، براي حفظ زير بتن مگر ، ناچار به زير سازي فنداسيون هستيم ، اما ممكن است ضخامت زير سازي كم باشد ( حدود 30 سانتيمتر ) در اين صورت مي توان با افزايش ضخامت بتن مگر زير سازي را انجام داد و در صورت زياد بودن ارتفاع زير سازي ، مي توان با حفظ اصول فني لاشه چيني سنگ با ملات ماسه سيمان انجام داد.

 

 

بتن مگر چيست؟

 

 

بتن با عيار كم سيمان زير فنداسيون كه بتن نظافت نيز ناميده مي شود معمولا به ضخامت 10 تا 15 سانتيمتر و از هر طرف 10 تا 15 سانتيمتر بزرگتر از خود فنداسيون ريخته ميشود.

 

 

قالب بندي فنداسيون چگونه است؟

 

 

قالب بندي بايد از تخته سالم بدون گره به ضخامت حداقل 5 . 2 سانتيمتر يا ورقه هاي فلزي صاف يا از قالب آجري (تيغه 11 سانتيمتري آجري يا 22 با اندود ماسه سيمان براي جلوگيري از خروج شيره بتن ) صورت گيرد. لازم به يادآوري است كه پي هاي عادي مي توان با قرار دادن ورقه پلاستيكي ( نايلون) در جداره خاكبرداري از آن به عنوان قالب استفاده كرد.

 

 

تذكر: در آرماتور بندي فاصله ميله گردها تا سطح آزاد بتن در مورد فنداسيون نبايد از 4 سانتيمتر كمتر باشد.

 

 

منبع : جزوه آقای مهندس غضنفری

لینک به دیدگاه

چگونگي اجراء و نصب پيچهاي مهاري ( بولت) و صفحه كف ستوني (Baseplate) :

 

ابتدا دلايل استفاده از صفحه كف ستوني و بولت را توضيح مي دهم :

 

 

ستونهاي يك ساختمان اسكلت فلزي ، نقش انتقال دهنده بارهاي وارد شده را به فنداسيون (به صورت نيروي فشاري ، كششي ، برشي يا لنگر خمشي) به عهده دارند. در اين ميان ، ستون فلزي با صفحه اي فلزي كه از يك سو با ستون و از سوي ديگر با بتن درگير شده است روي فنداسيون قرار مي گيرد. توجه به اينكه ستون فلزي به علت مقاومت بسيار زياد تنشهاي بزرگي را تحمل مي كند و بتن قابليت تحمل اين تنشها را ندارد ؛ بنابراين صفحه ستون واسطه اي است كه ضمن افزايش سطح تماس ستون با پي ، سبب مي گردد توزيع نيروهاي ستون در خد قابل تحمل براي بتن باشد. كار اتصال صفحه زير ستوني با بتن بوسيله ميله مهار (بولت Bolt) صورت مي گيرد و براي ايجاد اتصال ، انتهاي آن را خم مي كنيم و مقدار طول بولت را محاسبه تعيين مي كند. تعداد بولت ها بسته به نوع كار از دو عدد به بالا تغيير مي كند ، حداقل قطر اين ميله هاي مهاري ميلگرد نمره 20 است ؛ در حالي كه صفحه تنها فشار را تحمل مي كنر ، بولت نقش عمده اي ندارد و تنها پايه را در محل خود ثابت نگه مي دارد . نكته مهم هنگام نصب ستون بر روي صفحه تقسيم فشار اين است كه حتما انتهاي ستون سنگ خورده و صاف باشد تا تمام نقاط مقطع ستون بر روي صفحه بيس پليت بنشيند و عمل انتقال نيرو بخوبي انجام پذيرد . از آنجا كه علاوه بر فشار ، لنگر نيز بر صفحه زير ستوني وارد مي شود ، طول بولت بايد به اندازه اي باشد كه كشش وارد شده را تحمل نمايد كه اين امر با محاسبه تعيين خواهد شد.

 

 

انواع اتصال ستون به شالوده :

 

 

جزئيات اتصال ستون فلزي به شالوده بتني به نيروي موجود در پاي ستون بستگي دارد . در ستون با انتهاي مفصلي فقط نيروي فشاري و برشي از ستون به شالوده منتقل مي شوند. اگر بخواهيم لنگر خمشي را نيز به شالوده منتقل نماييم ، در ان صورت ، نياز به طرح اتصال مناسب براي اين كار خواهيم داشت كه اتصال گيردار خوانده مي شود.

 

 

روش نصب پيچهاي مهاري :

 

 

به طور كلي ، دو روش براي نصب پيچهاي مهاري وجود دارد :

 

 

الف) نصب پيچهاي مهاري در موقع بتن ريزي شالوده ها : در اين روش ، پيچها را در محلهاي تعيين شده قرار مي دهند و موقيعت آنها را به وسيله مناسبي تثبيت مي كنند ؛ سپس اطرافشان را با بتن مي پوشانند . روشهاي گوناگوني براي تثبيت پيچهاي مهاري در محل خود وجود دارد كه صورت زير توضيح خواهم داد :

 

 

روش اول : ابتدا بوسيله صفحه اي نازك مشابه با ورق كف ستوني كه شابلن يا الگو ناميده مي شود . قسمت فوقاني بولت و قسمت پايين را بوسيله نبشي به يكديگر مي بنديم تا مجموعه اي بدون تغيير شكل به دست آيد ؛ آن گاه محورهاي طولي و عرضي صفحه الگو را با مداد رنگي ( گچ و يا رنگ) مشخص مي كنيم ؛ سپس بوسيله ريسمان كار يا دوربيت تئودوليت با ميخهاي كنترول محور كلي فنداسيون را در جهتهاي طولي و عرضي به دست مي آوريم و به كمك شخصي با تجربه در موقيعت مناسب آن قرار مي دهيم. ( محور طولي و عرضي صفحه شابلن بر محور طولي و عرضي كلي فنداسيون منطبق مي شود و در ارتفاع صحيح و به صورت كاملا تراز نصب مي گردد.) سپس به وسيله قطعات آرماتور آن را به ميلگردهاي شبكه آرماتور فنداسيون يا به قطعات ورقي (كه در بتن قرارداده اند ) جوش (منتاژ) داده مي شود ؛ به گونه اي كه هنگام بتن ريزي ، صفحه از جاي خود حركتي نداشته باشد. بايد دقت داشته باشيم كه در موقع بتن ريزي ، هوا در زير صفحه شابلن ، محبوس نسود . براي اين منظور ، معمولا سوراخ بزرگي در وسط شابلن تعبيه مي كنند كه وقتي بتن از اطراف زير صفحه را پر مي كند ، هوا از راه سوراخ خارج گردد و با بيرون زدن بتن از وسط صفحه ، از پر شدن كامل زير آن اطمينان حاصل شود.

 

 

روش دوم : صفحه تقسيم فشار پيش از بتن ريزي پي به طور دقيق در محل خود قرار مي گيرد و بوسيله آن بولت ها در جاي خود ثابت مي شوند . پس از بتن ريزي ، صفحه را از جاي خود خارج مي كنند و در كارگاه به طور مستقيم به پاي ستون متصل مي نمايند و پس از نصب ستون به همراه صفحه مهذه ها را محكم مي بندند. در اين حالت ، هر صفحه اي بايد كاملا علامت گذاري شود تا هنگام نصب اشتباهي رخ ندهد.

 

 

روش سوم : صفحه را قدري بالاتر از محل اصلي خود نگه مي دارند تا محل ميله هاي مهار به طور دقيق تعيين شود ؛ سپس ميله مهارها را ثابت مي كنند و عمل بتن ريزي را انجام مي دهند ؛ در حالي كه صفحه هنوز در جاي خود ثابت است . پس از پايان يافتن بتن ريزي صفحه را در تراز مورد نظر نگه مي دارند . اين عمل را مي توان به وسيله مهره هاي فلزي در زير صفحه اي كه ميله مهارها از درون آنها عبور كرده اند با پيچتندن و تنظيم آنها تا تراز لازم انجام داد. سپس فاصله هاي بين دو صفحه و روي بتن پي با ملات ماسه شسته و سيمان به نسبت يك حجم سيمان به دو حجم ماسه كاملا پر مي گردد يا از ماسه سيمان نرم (گروت) استفاده مي گردد.

 

 

ب) نصب پيچهاي مهاري پس از بتن ريزي شالوده : در اين روش ، در محل پيچهاي مهاري به وسيله قالب در داخل بتن فضاي خالي ايجاد مي كنند كه اين قالب جعبه ناميده مي شود . ميلگردي در بتن قرار مي دهيم ، پس از گرفتن و سخت شدن بتن شالوده ، جعبه را از محل خود خارج مي كنيم ؛ سپس پيچ مهاري را در محل خود درگير با آرماتور قرار مي دهيم و تنظيم مي كنيم و اطراف آن را با بتن ريزدانه ( با حفظ اصول بتن ريزي) پر مي كنيم . لازم به يادآوري است جعبه اي كه براي ايجاد فضاي خالي لازم براي نصب پيچ مهاري به كار مي رود ، بايد چنان طرح ريزي و ساخته شده باشد كه به سادگي و در حد امكان ، بدون ضربه زدن ، شكستن و خرد كردن از داخل بتن خارج شود. براي اين منظور مي توان از جعبه هايي كه قطعات آنها به صورت كام و زبانه متصل مي شوند يا از جعبه هاي لولايي و ساير اقسام جعبه ها استفاده كرد . در مواردي كه از پيچهاي مهاري با قلاب انتهايي و ركاب يا از پيچهاي مهاري با انتهاي كلنگي استفاده مي شود . براي سزعت بخشيدن به كار ، از جعبه هاي ساخته شده يا ورقهاي فولادي كه در درون بتن باقي مي مانند ، استفاده مي شود . بايد توجه داشت كه اين شيوه كار بيشتر براي فنداسيون ماشين آلات صنعتي در كارخانجات كاربرد دارند . لازم به ذكر است در بعضي مواقع براي اتصال كف ستون به شالوده ، به جاي پيچهاي مهاري از ميلگردها يا تسمه هايي استفاده مي كنند كه به ورق كف ستون جوش داده مي شوند كه به اين صورت مي باشد كه معمولا در موقع بتن ريزي ، مجموع ورق كف ستونها و مهارها را در شالوده كار مي گذارند ، پس از گرفتن و سخت شدن بتن ، ستون را روي ورق كف ستون قرار مي دهند و جوشكاري مي كنند.

 

 

محافظت كف ستونها و پيچهاي مهاري ( مهره و حديده ):

 

 

كف ستون ها از جمله قطعات ساختماني هستند كه اغلب در معرض اثر شديد رطوبت قرار دارند و بايد به نحو مطلوب حفاظت شوند . در ساختمانهاي معمولي و به طور كلي در ساختمانهايي كه پس از پايان يافتن كار اسكلت فلزي ديگر نيازي به بازديد و تنظيم كف ستونها نيست ، اطراف كف ستون را با بتن پر مي كنند و در صورتي كه قبل از بتن ريزي سطوح فولادي خوب تميز شده و كا جوش يا زغال جوش برداشته شده باشد ، بتن به فولاد مي چسبد و آن را كاملا محافظت مي كند . در بعضي ديگر از ساختمانها ، كف ستونها را نظير ساير قطعات به وسيله رنگ محافظت مي كنند . در ساختمانهاي صنعتي كه امكان باز كردن و نصب مجدد آنها وجود دارد ، با مواد قيري مخلوط با ماسه نرم از كف ستون ها حفاظت مي شود ؛ همچنين براي تميز ماندن حديدهاي پيچهاي مهاري و دوري از آسيب ديدگي بايد قبل از بتن ريزي فنداسيون ، قسمت حديدها به وسيله پلاستيك يا گوني يا سيم مناسب بسته شده ، پوشش مناسب صورت گيرد .

لینک به دیدگاه

مقاومت هر سازه در برابر زلزله به دو عامل اساسي بستگي دارد: يكي نوع ساخت سازه و به كارگيري اصول و قوانين مهندسي در طراحي و اجراي آن و ديگري بزرگي و قدرت زلزله

در سالهاي اخير از طريق رسانه هاي گروهي هر چند وقت يك بار خبري در مورد روش هاي ابداعي مهندسان سازه براي مقاوم سازي ساختمان ها يا ساخت سازه هاي مقاوم در برابر زلزله شنيده مي شود؛ شيوه هايي مثل قرار دادن ساختمان روي بلوك هاي لغزشي، حفر كانال هاي بسيار بزرگ در اطراف فونداسيون ها (پي ها)، معلق كردن ساختمان از زنجير(!)، آويزان كردن پاندول هاي بزرگ از سقف و.... نكته قابل تامل در مورد اين راهكارها، تقريبا غير عملي بودن آنها با توجه به وضعيت ساخت وساز در كشوري مثل ايران آنهم در مقياس وسيع است. البته نه تنها در ايران بلكه در اكثر كشورها اين كار تا حدود زيادي نشدني است و اگر هم قابليت اجرايي داشته باشند بسيار هزينه بر بوده، براي تمام ساختمان ها قابليت اجرايي ندارند. در كنار اين روش ها، كارهايي مثل استفاده از جدا سازها، ميرا كننده ها و جذب كننده هاي انرژي (قرار دادن فنرهاي پلاستيكي ويژه يك يا چند لايه در پي ساختمان) براي كاهش خسارات و تلفات، عملي تر به نظر مي رسد.

 

با توجه به توضيحات فوق، در حال حاضر بهترين راه حل يافتن شيوه هايي براي بهبود روند ساختمان سازي كنوني است. يعني با تغييراتي چند در روش هاي اجرايي و صد البته با انجام كارها بر اساس ضوابط و آئين نامه ها از ابتدا تا اتمام كار اجرايي پروژه ها، مي توان به نتايج بسيار بهتري دست يافت.

مقاومت هر سازه در برابر زلزله به دو عامل اساسي بستگي دارد: يكي نوع ساخت سازه و به كارگيري اصول و قوانين

 

 

مهندسي در طراحي و اجراي آن و ديگري بزرگي و قدرت زلزله.

 

 

نوع، كميت و كيفيت مصالح

از اين ديدگاه ساختمان ها به طور كلي به چهار دسته ساختمان هاي فولادي، بتني، ساختمان هاي با مصالح بنايي (آجري) و ساختمان هاي چوبي تقسيم مي شوند. با توجه به كاربرد بيشتر و به روز بودن ساخت سازه هاي بتني و فولادي در عصر حاضر، قوانين موجود در زمينه ساخت اين دو نوع سازه را بيشتر مورد بحث و بررسي قرار مي دهيم. سازه هاي بتني و فولادي اگر براساس اصول مهندسي و ضوابط و آئين نامه هاي اجرايي موجود ساخته شوند، تفاوت آنچناني از نظر مقاومتي با هم ندارند. با يادآوري اين نكته كه، فولاد در برابر حرارت و مواد شيميايي نسبت به بتن مقاومت كمتري دارد (آتش سوزي و ذوب شدن، زنگ زدگي، پوسيدگي و...). در زلزله هر چه اعضاي سازه شكل پذيرتر و انعطاف پذيرتر باشند، خسارات مالي و جاني وارده كمتر خواهدبود. براي اين كار بهتر است از فولاد كم كربن، جوش پذير و داراي شكل پذيري بالا استفاده شود. البته صرفا فولادي بودن يك سازه تضميني بر مقاومت آن در برابر زمين لرزه نيست. به عنوان مثال برج 20 طبقه

Pinot Suarez كه يك برج فولادي بود در زلزله سال 1985 مكزيكوسيتي، كاملا فرو ريخت. بنابراين مقاومت بالاي سازه هاي فولادي مستلزم اجراي اتصالات و جوش ها و ساير مولفه هاي اجرايي آنها، به طور كاملا علمي و فني و بر اساس آئين نامه هاي ملي و بين المللي موجود است.

 

 

باد بندها

در ساختمان هاي فولادي، بادبندها بعد از تير و ستون و در موقع زلزله و باد حتي مي توان گفت بيش از آنها داراي اهميتند و عامل بسيار مهمي براي مقاومت در برابر زلزله و بارهاي جانبي ديگرهستند. انواع باد بندهاي هم مركز و خارج از مركز، به اشكال مختلف vو v معكوس و ضربدري (X) مورد استفاده قرار مي گيرند. بادبندهاي X براي مقابله با باد كاربردي ترند تا در برابر زلزله و در برابر بارهاي متناوب از شكل پذيري كمتري برخوردارند، زيرا كه در اين نوع بادبندها در هنگام وارد شدن نيروهاي جانبي، همواره يك عضو مورب آن در كشش و ديگري در فشار است و اين باعث شكست آني يا اصطلاحا شكست ترد مي شود . طراحي و اجراي بادبندها بايد با نهايت دقت و بر اساس اصول و قوانين مهندسي خصوصا در مورد محل قرارگيري خود بادبندها، نوع و اندازه پروفيل مصرفي، مقدار و نوع و طول جوش ها، نوع درز جوش و... صورت گيرد.

 

 

تير و ستون هاي بتني

بتن مسلح بتني است كه در آن براي مقاومت و شكل پذيري بيشتر در قديم از مواد و اليافي طبيعي مثل موي اسب، بز و در عصر حاضر از فولاد (اكثرا ميلگرد يا سيم هاي ضخيم و...) يا از الياف مصنوعي استفاده مي شود. در اجراي اين نوع اعضا رعايت نكات زير الزامي است:

بكار بردن ميزان آرماتور در حد مورد نياز طبق نقشه نه بيشتر و نه كمتر، فاصله گذاري مناسب بين آرماتورها، عدم استفاده از ميلگردها و مسلح كننده هاي زنگ زده و آغشته با گرد و خاك يا هر ماده ديگر، برس كشيدن آرماتورها قبل از بتن ريزي و تميز كردن آنها، استفاده از بتن با عيار (مثلا بتن با عيار 350 يعني بتني كه در هر متر مكعب آن كه در حدود 4/2 تن وزن دارد ميزان سيمان مصرفي 350 كيلوگرم است) سيمان خواسته شده طبق نقشه اجرايي، رعايت زمانبندي بتن ريزي، استفاده از سيمان با تيپ بندي متناسب با شرايط محيطي محل احداث سازه و نيز متناسب بامقاومت خواسته شده، استفاده از سنگدانه ها (شن و ماسه )با دانه بندي مناسب و درصد اختلاط صحيح و نهايتا استفاده از آب مناسب بتن ريزي. زيرا هر آبي كه املاح آن از حد طبيعي بيشتر يا كمتر باشد براي بتن ريزي مناسب نيست و بتن ساخته شده با آن مقاومت مطلوب را نخواهد داشت. بهترين آب براي ساخت بتن، آب آشاميدني و قابل شرب است.

 

 

يك بتن ايده آل

بتن مصالحي است متشكل از سنگدانه (شن وماسه حدودا 70 درصد) و مابقي آب و سيمان است. بتن بعد از 28 روز به حدود 90 درصد از مقاومت نهايي خود

مي رسد و هر آن به مقاومت آن افزوده مي شود تا به مقاومت كامل خود برسد.

براي دستيابي به يك بتن ايده آل بايد نسبت آب به سيمان مناسب بوده، دانه بندي استاندارد و مقاومت و سختي كافي سنگدانه ها (شن وماسه) و مخلوط كردن آنها با نسبت هاي تعيين شده نيز بايد بر اساس

دستور العمل هاي موجود باشد. استفاده از نوع سيمان (تيپ 1،۲، ۳، 4،۵، ضد سولفات) متناسب با شرايط محيطي و مقاومت مورد نياز مهمترين عامل در كيفيت بتن است، متراكم كردن كامل و هواگيري بتن در هنگام بتن ريزي به كمك لرزاندن بتن در مدت زمان معين براي خروج آب و حباب اضافي بتن و جلوگيري از تخلل (حفره حفره شدن) بتن و در نتيجه كاهش مقاومت آن بعد از گيرش بتن نتيجه اي بي نقص را به همراه خواهد داشت.

 

شكل هندسي نقشه ساختمان

يك سازه مقاوم در برابر زلزله داراي نقشه ساده، متقارن وبدون كشيدگي در سطح(پلان) و ارتفاع (نما و مقاطع عرضي) است؛ چنين سازه اي داراي توزيع مقاومت يكنواخت و پيوسته بوده، در برابر زلزله

مقاوم تر است. هرچه نقشه يك ساختمان ساده تر باشد، باعث قدرت بيشتر مهندسان در درك رفتار لرزه اي سازه از يك طرف و از جهت ديگركسب اطلاعات بيشتري از رفتار ديناميكي (حركتي) اتصالات آن مي شود. بهترين شكل پلان به صورت مربع يا اشكال منظم هندسي نزديك به آن (مثلا مستطيلي) است. نقشه هاي دايره اي هم مناسبند. نقشه هايي كه شماي كلي آنها بصورت (L - صليبي - U - H -T) هستند، نامناسب بوده، محاسبات اين سازه ها كه داراي نقشه هاي كشيده هستند، پيچيده تر از ديگر ساختمان هاست ..و حتما باید از درز زلزله استفاده شود

 

 

ارتفاع ساختمان

نسبت ارتفاع (h ) به عرض (b) ساختمان نبايد از 4 تجاوز كند. اگر اين نسبت بين 4 تا 6 باشد حالت بحراني داشته، هر چه اين نسبت بيشتر شود احتمال واژگوني و از جا كنده شدن ساختمان وجود دارد. حتي الامكان بايد سعي شود كه تمام طبقات داراي ارتفاع يكسان و يكنواخت بوده و در ساختمان طبقات با ارتفاع غير معمول كوتاه يا بلند نداشته باشيم. پرهيز از داشتن

تراز هاي دو قسمتي در ساختمان و ساخت باز شوها در ديافراگم ها (منظور از ديافراگم صفحه اي است فرضي كه نقاط مقاوم را به هم متصل مي كند تا به صورت يكپارچه عمل كرده و در برابر نيروها مقاومت كنند. عمده ترين ديافراگم ها در ساختمان ها سقف طبقات هستند كه باعث عملكرد همزمان و هم جهت تير ها و ستون ها و به طور كلي عمل كردن همزمان تمام اجزاي طبقه و نهايتا كل سازه مي شوند) نيز امري ضروري است.

 

شرايط زمين محل احداث

اگر ناگزير به ساخت در يك زمين با نقشه نامنظم باشيم، با ايجاد درز انقطاع (جدا كننده) با عرض مناسب پلان را به شكل هاي منظم هندسي تقسيم مي كنيم تا هم اجرا راحت و اصولي تر باشد و هم از

ضربه زدن ساختمان هاي مجاور به همديگر در هنگام زلزله جلوگيري شود. دوري از احداث سازه روي سطوح شيب دار يا تپه ها، از مواردي است كه مي تواند ما را به ساخت سازه اي مقاوم رهنمون شود. البته ساخت وساز در اينگونه مكان ها هم ضوابط خاص خود را دارد ‍؛ از جمله قرار دادن عناصر مقاوم مركز سختي در پايين شيب.

 

پي سازي

اجراي فونداسيون ساختمان بايد به طور كاملا فني و دقيق روي زمين با مقاومت كافي و كنترل شده، باخاك كاملا متراكم و داراي دانه بندي و جنس مطلوب باشد، تا احيانا مسئله نشست و لغزش در پي رخ ندهد. به جرات مي توان گفت كه خرابي در فونداسيون ساختمان ها، همواره به سبب گسيختگي خاك زير آن صورت

مي گيرد و واژگوني در اثر بلندشدن پي بندرت پيش مي آيد.در انتها، شايان ذكر اينكه، اگرچه ممكن است براي مالكان ،پيمانكاران ، سازندگان و شركت هاي بيمه از نظر هزينه هاي اجرايي، تفاوت چنداني بين فروريختن كامل يا آسيب ديدگي جزئي سازه وجود نداشته باشد كه منجر به عدم كارايي آن شده كه نياز به تخريب كامل و جايگزيني داشته باشد، ولي براي ساكنان ساختمان ها اين تفاوت بسيار حياتي و در واقع مرز بين زندگي و مرگ است.

بنابراين، رعايت نكات فوق هر چندكه نتواند مانع آسيب ديدگي جزئي ساختمان ها شود ولي، اگر از تخريب صد در صد آنها جلوگيري كند، در اين صورت بازهم در كارمان موفق بوده ايم و تا حدودي به اهدافمان رسيده ايم.... ولي مسلم بدانيد كه، در پيش گرفتن مسير رعايت قوانين و مقررات و بندهاي آئين نامه هاي اجرايي به يك جا ختم مي شود و آن جايي است كه با ساخت سازه هاي مقاوم در برابر زمين لرزه و ساير نيروهاي خارجي و داخلي وارد بر ساختمان ها، تلفات و خسارات جاني و مالي، تا حد بسيار زيادي كاهش پيدا خواهد كرد...، اميد آن داريم كه چنين شود.

 

به نقل از وبلاگ معین عمران

لینک به دیدگاه

گرمايش از كف

 

آشنايي با سيستمهاي گرمايش از كف با افزايش روز افزون جمعيت و همچنين كاهش منابع انرژي، مصرف بهينه انرژي امري بديهي مي باشد. در اين راستا نقش سيستم هاي گرمايشي بهينه ساختمان ها و مجتمع هاي مسكوني در كنترل و بهينه سازي مصرف انرژي مهم وقابل تامل مي باشد.

 

 

سيستم حرارتي گرمايش از كف كه انتقال حرارت به صورت تشعشعي (تابشي) سهم زيادي در فرآيند گرمايشي آن دارد، درمقايسه با ساير سيستمهاي حرارتي نه تنها در صرفه جويي و بهينه سازي مصرف انرژي بلكه در مقوله رفاه و آسايش ساكنان ساختمان ها داراي نقاط قوت بسياري مي باشد. در سالهاي اخير، سيستم گرمايشي از كف در كشورهاي اروپائي و آمريكا بسيار متداول شده است و دليل اين گسترش روزافزون بهينه بودن مصرف انرژي، توزيع يكسان گرما در تمامي سطح و فضا و دوري از مشكلات موجود در ساير روش ها ، به عنوان مثال سياه شدن ديوارها، گرفتگي و پوسيدگي لوله ها و… مي باشد. استفاده از روش گرمايش از كف جهت گرمايش محل سكونت از ديرباز به طرق مختلف انجام مي گرفته است. بطوريكه رومي ها زير كف را كانال كشي كرده و هواي گرم را از آن عبور مي دادند و كره اي ها دود حاصل از سوخت را قبل از اينكه از دودكش عبور كند از زير كف انتقال مي دادند. در سال 1940 نيز فردي بنام سام لويت براي اين منظور لوله هاي آب گرم را در زير كف قرار داد. دركشور ايران نيز درمناطق كوهستاني و سردسير ازجمله آذربايجان اين روش مورد استفاده قرار مي گرفته، كه بيشترين مورد استفاده آن درحمام ها بود.

 

 

به طور كلي سه نوع روش گرمايش از كف موجود است: 1-گرمايش با هواي گرم 2-گرمايش با جريان الكتريسيته 3-گرمايش با آب گرم به دليل اينكه هوا نمي تواند گرماي زيادي را درخود نگاه دارد روش هواي گرم در موارد مسكوني چندان به صرفه نيست و روش الكتريكي نيز فقط زماني مقرون به صرفه است كه قيمت انرژي الكتريكي كم باشد.درمقايسه با دو روش ذكر شده، سيستم گرمايش با آب گرم ( هيدروليك) مقرون به صرفه تر و خوشايندتر مي باشد.

 

 

بدين خاطر سالهاي متوالي در سراسر دنيا مورد استفاده قرار گرفته است. روش گرمايش از كف به عنوان راحت ترين، سالم ترين وطبيعي ترين روش براي گرمايش شناخته شده است. همانطور كه افراد دريك روز سرد زمستاني توسط تشعشع خورشيد احساس گرما مي نمايند دراين روش نيز گرما را بوسيله انتقال حرارت تشعشعي(تابشي) از كف دريافت مي كنند و يقيناً احساس آسايش بيشتري خواهند نمود. در اين سيستم گرمايشي معمولاً دماي آب گرم موجود در لوله هاي كف خواب بين 30 تا60 درجه سانتي گراد مي باشد كه درمقايسه با ساير روشهاي موجود، كه دماي آب بين 54 تا 71 درجه سانتي گراد است، 20 تا40 درصد در مصرف انرژي صرفه جوئي مي شود. در ساختمان هائي كه داراي سقف بلند مي باشند استفاده از سيستم گرمايش از كف باعث كاهش مصرف انرژي و صرفه جوئي در مصرف سوخت مي شود، به اين خاطر كه در ساير روشها (مانند رادياتور و بخاري) هواي گرم در اثر كاهش چگالي سبك شده و به سمت سقف مي رود و اولين جائي را كه گرم مي كند سقف مي باشد (اين موضوع به طور واضح درسمت چپ شكل زير مشخص مي باشد). به علت بالا بودن دماي هوا در كنار سقف ميزان انتقال حرارت آن به سقف از هرجاي ديگر بيشتر است و اين عامل باعث اتلاف مقدار زيادي انرژي مي شود.

 

 

درروش گرمايش از كف ابتدا قسمت پائين كه مورد نياز ساكنين است گرم مي شود وهوا با دماي كمتري به سقف مي رسد، كه اين يكي از مزاياي اصلي اين سيستم مي باشد. يكي ديگر از مزاياي استفاده از روش گرمايش از كف كه امروزه بسيار مورد توجه واقع مي شود آسايش و راحتي افراد مي باشد، به طوريكه آسايش و راحتي فرد در محل سكونتش بدون اينكه از هر بابت داراي محدوديت باشد فراهم مي شود. در نظر بگيريد كه بدن شما در يك اتاق بگونه اي گرم شود كه شما در هنگام استراحت هيچگونه هواي گرمي را استنشاق نكنيد وتنفس شما بسيار ملايم صورت گيرد، اين بهترين روش گرم كردن در يك آپارتمان و يا يك منطقه صنعتي است. همه اعضاي بدن شما بخصوص پا كه بيشترين فاصله را با قلب دارد هميشه گرم خواهد ماند و اين براي انسان بسيار مطلوب خواهد بود.

 

 

همانگونه كه قبلاً اشاره شد در گرمايش بوسيله رادياتور يا بخاري دماي قسمت پائين اتاق سردتر از بالاي آن مي باشد كه اين حالت براي كودكان كه داراي اندام كوچكي هستند ناخوشايند است، بطوريكه افزايش البسه آنها براي جلوگيري ازبيماري، آزادي كودكانه آنها را محدود مي كند. سيستم گرمايش از كف برخلاف رادياتور كه هواي محل سكونت را به دليل گرماي بيش ازحد خشك مي كند،رطوبت را درحد متعادل نگه مي دارد. همانطور كه مي دانيد بيشتر افراد از كثيف شدن ديوارها و محيط زندگي در اثر استفاده ازمنابع گرمايي همچون بخاري و رادياتور احساس نارضايتي مي كنند. از آنجا كه درسيستم گرمايش از كف جريان هوا به آرامي از پايين به بالا مي باشد بنابراين ديوار ها پاكيزه مي مانند. همين امر در مورد افرادي كه داراي آلرژي (حساسيت) هستند بسيار مورد اهميت است زيرا كه محيط زندگي عاري ازهرگونه محرك خواهد شد. استفاده از اين سيستم در مكانهايي همچون آشپزخانه و حمام كه كف آنها معمولاً خيس و مرطوب است مناسب بوده و باعث خشك شدن كف مي شود. مسئله مهم ديگر اينكه در اين روش رطوبت زمين كه دربعضي ازمنازل منجر به بروز بيماريهاي مفصلي مي شود از بين رفته و باعث كاهش درد بيماران مبتلا به ناراحتي هايي از قبيل رماتيسم خواهد شد.

 

 

همچنين از رطوبت ديوارها و كپك زدن آن كه شكل خوشايندي ندارد جلوگيري مي شود و ديگر اينكه در اين سيستم جايي براي رشد و تكثير حشرات موزي وجود ندارد. يكي ديگر از فوايد سيستم گرمايش از كف اين است كه ديگر فضاي منزل يا محل كار توسط دستگاههاي رادياتور و بخاري اشغال نمي شود و به همين منظور آزادي بيشتري در تغيير دكوراسيون محل زندگي خواهيد داشت. شايد به نظر آيد كه به هنگام نصب سيستم كف خواب ديگر نمي توانيد پوشش مورد علاقه تان را براي كف انتخاب كنيد! ولي اين طور نيست. مطمئن باشيد كه شما مي توانيد براي پوشش كف منزل خود از هر نوع مصالحي ازجمله سنگ، سراميك، كاشي پاركت چوب وفرش نيز استفاده كنيد بدون اينكه تأثيري درگرماي مطلوب محيط شما بگذارد. يكي ديگر از مزاياي استفاده از سيستم گرمايش از كف در روشهاي ذوب برف مي باشد بطوريكه از اين روش براي ذوب يخ يا برف موجود در پياده روها، لنگرگاههاي بارگيري، جاده ها، ورودي ساختمانها و بيمارستانها، باند فرود هواپيما و زمينهاي ورزشي از جمله زمين فوتبال وغيره كه دسترسي آسان و سريع به محل الزامي است مي توان استفاده كرد. بطوريكه اين روش علاوه بركاهش هزينه هاي برف روبي و نمك پاشي، در حفظ ساختار موارد گفته شده بسيار موثر خواهد بود.

لینک به دیدگاه

امروزه توجه بسیاری از کارشناسان به سوی مسائل مربوط به رفاه و آسایش شهروندان و همچنین کاهش هزینه های پرداختی انرژی معطوف شده است. در این راه اخیرا در اروپا دیوار هایی ساخته می شود که از جنس شیشه است. این دیوارها دوجداره هستند. این دیواره ها به گونه ای ساخته شده اند که هوا در فضای مابین دو شیشه جریان پویا دارد. ساخت این دیوارها مهر تاییدی بر ساخت دیوارهای نوین در معماری امروز است.

 

 

دیوارهای حائل دوجداره نسل جدیدی از سیستم های گرماساز، تهویه هوا و سرماساز است که سیستم تعدیل کننده دما را که تا پیش از این در بخش مرکزی درونی خانه نصب می شد امروزه به پیرامون خانه انتقال داده است.

 

 

فرضیه ساخت این دیوار ها بسیار آسان بوده و با توجه به سیستم های تهویه هوا که قبلا رایج بوده و ناکارآمد نشان داده است؛ معماران و مهندسین را به فکر واداشته است که بر روی مسائل مربوط به کنترل حرارتی متمرکز شوند. این طرح مشابه "پنجره های مونتیسلو" که توسط "توماس جفرسون" طراحی شده است می باشد؛ بدین ترتیب که هوا تمیز و تازه به سطح پایینی آورده می شوند و پس از جذب آلودگی ها و گرما به بلا می رود.

 

 

مهم ترین تحول تکنیکی که این تولیدات پدید می آورند این است که این سیستم ها همگام با الگوهای معماری نوین بصورت کنترل و نظارت اتوماسیون پیش می رود. این کنترل ها احتمالا جوابگوی نیاز بشر امروز خواهد بود. کارشناسان اینطور برآورد کرده اند که این قبیل دیوارها نقش تولید دوباره انرژی را بر عهده دارند و به واژه "فرانمایی زیست محیطی" معنا می بخشد. سیستم این دیوارها به نحوی است که تمام ابعاد مثبت زیست محیطی را در خود دارد.

 

 

سازندگان این دیوارها متخصصانی از کشور آلمان بوده اند که هدف اصلی آنها حفاظت از محیط زیست بوده است. در این دیوارها برای کنترل نور خورشید یک ورقه آلمینیومی سوراخدار با عرض 30 سانتی متر در فضای بین دو لایه شیشه ای دیوار قرار داده می شود. سوراخ های این ورقه آلمینیومی برای این است که بدون نیاز به نور زیاد و همچنین با حداقل نور خورشید بتوان از داخل نمای بیرون را دید. سایه سوراخ های موجود در این ورقه آلمینیومی بر روی بخش انتهایی ساختمان که از این دیوار ها در آن استفاده نمی شود، می افتد. بنابراین در هر دو قسمت انعکاس نور خورشید باعث پدید آمدن گرمای مضاعف در ساختمان نمی شود.

 

 

در بین دو جدار شیشه ای هوا جریان دارد و همین امر باعث کنترل انتقال حرارتی می شود. ورقه آلمینیومی دو لایه متفاوت هوا را از هم جدا می کند. لایه بیرونی توسط نور خوشید گرم می شود و به بالا می رود و از سمت سمت پشت بام از بین دوجدار خارج می شود و هوای پاک و تمیز وارد می شود.

 

18.jpg19.jpg

لینک به دیدگاه

اینک بحث بر سر این موضوع است که هنگام قالب بندی فونداسیون , برای قالب بندی نقاطی که در آن نقاط ستون قرار میگیرد باید چه کنیم . چنانچه پی ریخته شده جهت ستون بتنی باشد میله گردهایی عمودی که قسمتی از آن خارج از پی قرار گرفته باشد در بتن قرار میدهند و آرماتورهای ستون را به آن میبندند . البته باید به نحوی بستن آرماتور های طولی و عرضی نیز اشاره کرد . در قسمتهای از پی ممکن است بر اساس محاسبه به دو شبکه کف و بالا احتیاج باشد . که به آنها شبکه مش گفته میشود . شبکه مش پایین به وسیله اسپیسر یا همان لقمه از بتن مگر فاصله میگیرد. البته به میله گرد ها یک خم گونیایی در انتهای آن می دهند که میله گردو بتن بهتر به هم گیر کنند . این خم بستگی به محل اجرا دارد که به طور مثال میتوان به حد 20 تا 30 سانتیمتری آن در پی اشاره کرد . در بعضی از مکانها که نیاز به پی یا شناژهای بلند می باشد ( بیش از 12 متر به دلیل محدودیت طول میلهگردها ) باید در محل اتصال آرماتورها به هم اورلب گذاشت که طول آن بستگی به طول و قطر آرماتور دارد . یعنی 2 آرماتور طولی به طور مثال در پی در حدود 1 متر روی هم می آیند و با سیم آرماتور بندی به هم بسته میشود . نکته دیگری که در این مورد قابل ذکر است نگه داشتن آرماتورهای شبکه مش بالا به وسیله آرماتور های خرک میباشد . آرماتور های ریشه یا انتظار که برای اتصال شالوده به ستون به کار می رود باید تا سطح آرماتورهای زیرین پی ادامه داشته باشد ولی اگر ارتفاع پی از 1.25 متر تجاوز کند میتوانیم تنها 4 عدد آرماتورهای گوشه های ستون را تا آرماتور زیرین پی ادامه داده و بقیه آرماتورهای ستون را به اندازه 40 داخل بتن پی نمود . کلیه آرماتورهای ریشه باید در انتها دارای خم نود درجه باشد . این آرماتور ها باید به وسیله خاموت به یکدیگر متصل شده و داخل پی به خوبی مستقر شود و یا به عبارت دیگر باید خاموتهای ستون تا داخل پی ادامه یابد . طول آن قسمت ار آرماتور های ریشه که باید خارج از پی قرار گیرد تا میله گردهای ستون به آن بسته شود باید به وسیله مهندس محاسب تعیین گردد ولی در هیچ صورت نباید از 50 تا 60 سانتیمتر کمتر شود . اگر نتیجه محاسبات بیش از اعداد داده شده در این قسمت باشد باید از اعداد به دست آمده به وسیله محاسبات استفاده کرد .

لینک به دیدگاه

قالب بندی

 

در ساختمانها و ابنيه بتني قالبها، كه در حقيقت ظروف موقتي با شكل و فرم مورد نظر براي نگهداري ميل‌گردها (آرماتور) و بتن خيس تازه هستند، نقش مهمي به عهده دارند. قالب‌بندي قسمت عمده‌اي از مخارج ساخت و اجراي اسكلت‌هاي بتني و اجزاي بتني ساختمان را به خود اختصاص مي‌دهد. هزينه مصالح، ساخت و اجراي قالبهاي بتني بستگي به شكل قالب و دشواري ساخت آن و نوع مصالح مصرفي دارد. در پاره‌اي از موارد ممكن است قالب‌بندي تا بيش از ۷۵ درصد هزينة يك عضو بتني را به خود اختصاص دهد.

 

يك قالب، در عين حال كه بايد داراي فرم مورد نظر بوده و از نظر اقتصادي قابل قبول باشد، بايد استحكام و ايمني كافي داشته باشد.

طرح قالبهاي بتن كه براي استحكام كافي براي نگهداري بتن داشته و در اثر فشارهاي وارده مقاوم باشد و در موقع بتن‌ريزي، از فرم اصلي خارج نشده و به اصطلاح شكم ندهد مسئله‌ايست سازه‌اي. اين مسئله، جز در مواردي كه از قالبهاي پيش‌ساخته با مشخصات معين استفاده شود، در رابطه با طرح قالبهاي ديوار، ستون و يا تاوه‌ها كه از صفحات و يا تخته‌هاي چوبي ساخته مي‌شوند. صادق است پس از طرح و محاسبه بارهاي وارده، هر يك از قسمتهاي اصلي قالب را ممكن است به عنوان يك تير تحليل نموده و حداكثر ممان و برش و خمشي كه ممكن است وجود داشته و پيش آيد محاسبه نمود. سپس با محاسبه بارهاي كششي و فشارهاي وارد بر قطعات تقويتي عمودي و تيرهاي نگه‌دارنده خارجي اندازه‌هاي لازم آنها را محاسبه مي‌نمايند.

براي آنكه يك قالب از نظر اقتصادي با صرفه بوده و هزينه‌هاي مصرفي براي ساخت آن به حداقل برسد بايد به نكات زير توجه نمود:

۱ـ مخارج تهيه مصالح و ساخت قالب متناسب با نيازهاي مورد مصرف آن باشد.

۲ـ مصالح مصرفي براي ساخت قالب با دقت كافي انتخاب و تهيه شود به نحوي كه بين دفعات استفاده از قالب و تداوم فعاليتهاي كارگاه از نظر اقتصادي تعادل برقرار باشد. به عبارت ديگر هرچقدر امكان تعداد دفعات بيشتر استفاده از قالب وجود داشته باشد به همان ميزان در استحكام آن و انتخاب نوع مصالح مرغوب بايد توجه بيشتري مبذول داشت.

۳ـ انتخاب روش ساخت و مصالح مناسب و در صورت لزوم پوشش مناسب سطوح داخلي قالب، به نحوي كه امكان دستيابي به نتايج مورد نظر مستقيماً ميسر باشد. ترميم بتن و يا تغيير و اصلاح فرم مورد نظر طرح شده قبلي پس از گرفتن بتن و باز كردن قالبها هم بسيار دشوار و حتي در صورتي كه امكان داشته باشد، به مراتب از پيش‌بينيهاي لازم اوليه گرانتر تمام مي‌شود.

۴‍ـ روش مناسب و وسايل كافي براي حمل، بلند كردن و سوار نمودن قالبها در محل كار انتخاب و پيش‌بيني شده باشد.

۵ـ انواع مصالحي كه ممكن است به كار برده شوند، نظير قالبهاي فلزي و يا چوبي بايد مورد توجه و بررسي قرار گيرند و هر كدام كه برحسب مورد مناسب‌تر تشخيص داده شد انتخاب شود. قالبهاي چوبي معمولاً سبك‌تر و لذا امكان ساخت قطعات بزرگتر و استفاده از آنها بيشتر از قالبهاي فلزي نظيرشان است. در عوض قالبهاي فلزي را به دفعات بيشتر از قالبهاي چوبي مي‌توان مصرف نمود.

۶ـ طراحي قالب بايد به نحوي انجام شود كه در چهارچوب خواسته‌هاي معماري و سازه‌اي بتوان به تعداد دفعات هر چه بيشتر مصرف كرد و تطبيق و تنظيم آن براي كارهاي بعدي تكراري سهل و راحت باشد. تعادل موارد فوق بايد طوري باشد كه قبل از شروع قالب‌بندي امكان محاسبه مخارج آن مقدور بوده و از نظر اقتصادي به صرفه و توجيه‌پذير باشد.

در زير طرز قالب‌بندي اجزاء مختلف ساختمانهاي بتني شرح داده شده است.

قالب‌بندي ديوارهاي بتني :

الف) روش معمولي :

دو نمونه از قالب‌بندي ديوارهاي بتني به طريق معمولي وجود دارد. قسمت اصلي قالب (سطوحي كه مستقيماً با بتن در تماس است) از صفحات چوبي و يا از تخته‌هاي چوبي ساخته مي‌شود. براي استحكام قالب و جلوگيري از باز شدن آن هنگام بتن‌ريزي و حفظ فاصلة بين دو ديواره قالب بست‌هاي مخصوصي را به كار مي‌برند. براي نصب بستها يا دو عدد چهارتراش، كه به فاصله معيني از هم به صورت افقي قرار مي‌گيرند و يا يك چهارتراش به كار مي‌برند. در حالت اخير بايد براي عبور ميله‌هاي بستها چهارتراش‌ها را در محلهاي لازم سوراخ كرد.

براي جلوگيري از فشار بتن روي مجموعه قالب در هنگام بتن‌ريزي، و همچنين پايداري قالب، تيرهاي چوبي كه به آنها دستك گفته مي‌شود و يك سر آن بر روي زمين محكم شده و سر ديگر آن را به قالب محكم كرده‌اند، به كار مي‌برند. پاره‌اي از انواع مختلف بستها وجود دارند. بستها ممكن است همراه با صفحه فلزي نيرو پخش‌كن، نظير واشر باشند به طوري كه بتوان فاصلة دو ديواره قالب را تا موقع بتن‌ريزي به اندازه لازم حفظ كرد. به طور كلي بستها ممكن است شامل يك ميله ساده‌اي كه دو سر آن و يا گاهي فقط يك سر آن، پيچ شده است باشد كه در اين صورت يا ميله را پس از بتن‌ريزي در بتن گذاشته و پس از باز كردن قالب قسمتهاي اضافي كه بيرون مانده است را قطع مي‌كنند و يا پس از گرفتن بتن و قبل از سخت شدن آن را بيرون مي‌كشند و يا به صورت دو پوسته‌اي است كه امكان جدا كردن ميله از داخل پوسته وجود دارد.

در قالب‌بندي گوشه‌ها و پايه‌ها بايد دقت كافي مبذول داشت و با پشت‌بندهاي اضافي آنها را تقويت كرد.

ب) روش بالارو :

از جمله محسنات اين روش قالب‌بندي كه براي ديوارهاي نسبتاً بلند استفاده مي‌شود تعداد دفعات بيشتر استفاده از قالب و سرعت عمل بيشتر آن است. در اولين دفعه استفاده از قالب دو ديواره قالب با تكيه به پاخور بتني (رامكا) به صورت معكوس قرار مي‌گيرد. پس از ريختن بتن و سخت شدن آن، قسمتهاي داخلي قالب را تا حد نهايي بتن ريخته شده بالا مي‌برند و پس از محكم كردن آن قسمت دوم ديوار را بتن ريزي مي‌كنند. پس از سخت شدن بتن، قالب را باز كرده و نظير دفعه اول عمل مي‌كنند. عمل قالب‌بندي و بتن‌ريزي را به همين ترتيب تا انتهاي كار و اتمام بتن‌ريزي ديوار ادامه مي‌دهند.

ج) روش لغزنده :

در اين روش قالب را به صورت پيوسته و پس از هر مرتبه بتن‌ريزي به كمك جكهاي هيدروليكي و در حالي كه دو جداره قالب به بتن ريخته شده قبلي چسبيده است به سمت بالا مي‌كشند. اين روش براي ساختن سازه‌هايي نظير منابع آب، هسته مركزي ساختمانهاي چند طبقه و يا سيلوها روش مناسبي است.

از آنجايي كه روش لغزنده به صورت پيوسته انجام مي‌شود براي استفاده هر چه بهتر و اقتصادي‌تر از قالب و جلوگيري از وقفه كار نياز به برنامه‌ريزي دقيق و آماده كردن وسايل و امكانات لازم نظير، تعيين ساعات كار كارگران در مراحل مختلف، فراهم كردن نور مصنوعي كافي براي كار در شب و تهيه و حمل و ريختن به موقع بتن دارد.

فرم معماري و طرح سازه‌اي كه قرار است با استفاده از قالبهاي لغزنده بتن‌ريزي كرد بايد مناسب براي اين سيستم قالب‌بندي باشد. معمولاً نكته اصلي در اين مورد يكنواختي ضخامت ديوار با حداقل حفره‌ها و سوراخ در بدنه آن با ارتفاعي حداقل برابر ۲۰ متر است.

قسمتهاي اصلي يك قالب لغزنده عبارتند از:

ديواره‌هاي قالب :

ديواره‌هاي قالب بايد به اندازه كافي محكم و مقاوم باشند. جنس اين ديواره‌ها ممكن است چوبي و يا فلزي باشند. قالبهاي فلزي به مراتب سنگين‌تر از قالبهاي چوبي‌اند ولي در عوض استحكام بيشتري داشته و تعداد دفعات استفاده از آنها بيشتر است. تعميرات و يا تغييرات احتمالي قالبهاي فلزي نيز نسبت به قالبهاي چوبي دشوارتر است در عوض تميز كردن آنها آسانتر و نماي بتن پس از باز كردن قالب صاف‌تر است.

طوقه‌ها :

اين طوقه‌ها براي نگهداري سكوي كار و انتقال آن و همچنين نگهداري و تحمل وزن قالب و كابل جك در نظر گرفته مي‌شوند. طوقه‌ها معمولاً فلزي و به صورت پروفيلهايي مناسب طرح و در نظر گرفته مي‌شوند.

سكوي كار :

معمولاً سه سطح كار در نظر مي‌گيرند. يكي كه بالاتر از طوقه‌ها و در ارتفاعي در حدود دو متر و بالاتر از انتهاي ديوار قرار گرفته و براي استفاده از بستهاي فلزي ثابت‌كننده به كار مي‌روند. ديگري سكويي است كه در بالاي كف و هم‌تراز بالاي قالب قرار مي‌گيرد و براي قرار دادن ظرف بتن و انبار كردن مصالح و وسايل تراز كردن و همچنين وسايل كنترل جك مورد استفاده قرار مي‌گيرد و بالاخره سومين سكو به صورت چوب‌بست آويزان و يا يكسره كه معمولاً در دو طرف ديوار قرار گرفته و براي دسترسي به نماي قسمتي از ديوار، كه به تازگي قالب آن را باز كرده و ترميم احتمالي آن، مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

جكهاي هيدروليكي :

جكهاي هيدروليكي مورد استفاده معمولاً با ظرفيت خود، نظير جكهاي سه تني و يا شش تني مشخص مي‌شوند.

قالب‌بندي ستونها :

ديواره‌هاي قالب ستونها نظير قالب ديوار است. پشت‌بندها معمولاً از چهارتراشهايي با مقطع مربع و به اندازه لزوم و به فواصل معين و مساوي هم ساخته شده و به كمك بستهاي فلزي و گوه‌ها محكم مي‌شوند. با توجه به زيادي تعداد ستونها، به خصوص در ساختمانهاي بزرگ، قالب ستونها را مي‌توان به دفعات نسبتاً زيادي مورد استفاده قرار داد. به همين علت بايد در طراحي و ساخت آنها دقت كافي به كار بست تا ضمن استحكام كافي، باز و بسته كردن آنها ساده و عملي باشد.

قالب ستونهاي گرد به صورت لوله‌هايي با قطر مشخص و از جنس فايبرگلاسهاي مسلح شده و يا از اجناسي نظير آن ، كه ضمن استحكام كافي نسبتاً سبك باشد، انتخاب مي‌كنند. قالبهاي ستونهاي گرد را گاهي از چوب نيز مي‌سازند. در اين حالت عرض صفحات چوبي را به مراتب كمتر از حالت قالبهاي ستونهاي چند ضلعي در نظر مي‌گيرند.

امروزه در ايران، به علت كمبود و گراني چوب، ساختن و استفاده از قالبهاي فلزي براي ستونهاي بتني رايج شده است. اين قالب كه به دفعات نسبتاً زيادي مي‌توان به كار برد و از ورق‌هاي فلزي با پشت‌بندهايي از نبشي ساخته مي‌شوند وزن نسبتاً زيادي داشته و جابجايي آنها دشوارتر از قالبهاي چوبي نظيرشان است.

نكات عمومي در ساختن قالبها :

در ساختن قالب اجزاء مختلف بتني نكات زير را بايد رعايت كرد:

۱ـ صفحات و اندازه قالبها بايد به اندازه كافي به هم چسبيده و متصل شوند تا از خارج شدن شيره بتن، كه باعث ايجاد حفره‌هايي در سطح بتن مي‌شود، كرموشدن بتن، جلوگيري گردد.

۲ـ قبل از بتن‌ريزي قالبها را بايد در كليه جهات عمودي و افقي، كنترل نمود و از استحكام پشت‌بندها، دستكها و تيرهاي نگهدارنده قالب مطمئن گرديد.

۳ـ در موقع بتن‌ريزي قالبها را بايد پيوسته كنترل كرد و در صورت لزوم آنها را تنظيم و يا تقويت كرد.

۴ـ قبل از بتن‌ريزي كليه قسمتهاي داخلي قالب را بايد كنترل نمود و آن را از هر گونه اشياء اضافي، نظير خرده‌هاي چوب پاك كرد.

۵ـ اگر ارتفاع بتن‌ريزي بيش از ۵/۱ متر باشد بايد از وسائلي نظير ناودانهاي فلزي و يا لوله‌هاي لاستيكي استفاده كرد تا از جدا شدن دانه‌هاي شن و ماسه و دوغاب سيمان از هم جلوگيري شود.

۶ـ در موقع ويبره كردن بتن بايد انتهاي ويبراتور تا حد پايين بتن پايين برد و حتي بتن ريخته شده قبلي را تا حداكثر ۲۰ سانتيمتر ويبره كرد. بايد توجه داشت كه ويبره كردن بتن ريخته شده قبلي، بخصوص اگر بتن نسبتاً سخت شده باشد، ممكن است باعث باز شدن و شكستگي قالب، به خصوص در مورد ديوارها و بتنها شود. يادآوري مي‌شود كه ويبره كردن بتن ريخته شده قبلي در صورتي كه بتن به حالت پلاستيكي درآيد براي بتن ضرري نخواهد داشت.

۷ـ موقعي كه بتن‌ريزي با پمپ و از ته قالب انجام مي‌شود بايد توجه داشت كه پر كردن قالب از بتن با سرعت زياد صورت گيرد تا از سخت شدن آن قبل از پر شدن قالب جلوگيري شود. در صورتي كه قدرت پمپ و ميزان بتن‌ريزي به اندازه‌اي كم باشد كه بتن شروع به گرفتن كند فشار زيادي به سطوح داخلي قالب وارد آمده و ممكن است باعث باز شدن و يا شكستگي مي شود.

لینک به دیدگاه

سقف تیرچه بلوک

 

روش سقف سازی تیرچه و بلوک ترکیبی است از دو روش پیش ساخته و بتن درجا که در این روش مزایای پیش ساختگی همانند سرعت ساخت و هزینه کم قالب بندی و آرماتوربندی و کیفیت خوب بتن ساخته شده در کارخانه با جنبه های مثبت بتن ریزی درجا همانند عدم نیاز به جرثقیل به خوبی تلفیق شده است.

از مزایای دیگر مصرف کمتر فولاد در این نوع سقف در مقایسه با سقف طاق ضربی - تیرآهن از دلایل عمده توسعه این روش در سالهای اخیر در ایران است.

روش سقف سازی تیرچه و بلوک ترکیبی است از دو روش پیش ساخته و بتن درجا که در این روش مزایای پیش ساختگی همانند سرعت ساخت و هزینه کم قالب بندی و آرماتوربندی و کیفیت خوب بتن ساخته شده در کارخانه با جنبه های مثبت بتن ریزی درجا همانند عدم نیاز به جرثقیل به خوبی تلفیق شده است.

از مزایای دیگر مصرف کمتر فولاد در این نوع سقف در مقایسه با سقف طاق ضربی - تیرآهن از دلایل عمده توسعه این روش در سالهای اخیر در ایران است.

بخش اول : نکاتی در مورد بتن پیش تنیده و آرمه و سقفهای بتنی

ضعف عمده بتن پایین بودن مقاومت کششی در آن میباشد که حدود ۱/۱۰ تا ۱/۲۰ مقاومت فشاری آن است و به علت وجود این ضعف جز در موارد خاص همانند شالوده های حجیم و دیواره های حایل وزنی , بتن به تنهایی قابل استفاده نمی باشد.

در قطعات خمشی صفحات پایین تر از صفحه خنثی , کشیده شده و صفحات بالاتر فشرده میشوند . اگر در ساخت این قطعات تنها از بتن استفاده شود توان باربری بسیار کمی خواهند داشت زیرا توان باربری آنها با تاب کششی بسیار ناچیز بتن محدود خواهد شد در صورتی که مقدار زیادی از این تاب فشاری بتن بدون استفتده می ماند.

برای رفع این ضعف بتن ( کمبود تاب کششی ) به دو روش عمل میشود:

۱ - مسلح کردن بتن برای تحمل تنشهای کششی.

۲ - ایجاد پیش تنیدگی در بتن برای جبران تنشهای کششی که در مراحل اجرا و بهره برداری در آن ایجاد خواهد شد.

در هر دو روش از فولاد که چسبندگی خوبی با بتن دارد و ضریب انبساط حرارتی آن با ضریب انبساط حرارتی بتن تقریبا برابر است استفاده میشود.

قابل ذکر است که فرق اساسی بتن آرمه و بتن پیش تنیده در آن است که در بتن آرمه فولاد و بتن هنگام ساخت بطور ساده کنار هم قرار میگیرند و تنش هر دو در منطقه کششی مقطع , از نوع کششی است. در حالیکه در بتن پیش تنیده یک نوع اتحاد فعال بین آنها وجود دارد به این شکل که ابتدا فولاد توسط جکهای هیدرولیکی بسیار قوی کشیده میشود و بعد از ایجاد پیوستگی کافی بین فولاد و بتن , جکها به آرامی رها کشته و بتن را تحت تنش فشاری قرار میدهد که در مرحله بهره برداری تنش فولاد از نوع کششی و تنش بتن از نوع فشاری است.

در بتن آرمه به علت افزایش طول فولاد در مرحله بهره برداری در منطقه کششی بتن ترکهایی ایجاد میشود و با افزایش تنش کششی فولاد عرض ترکها زیادتر شده و در صورتیکه عرض ترکها محدود نشوند این امر روی پایایی سازه اثر زیان بخشی خواهد داشت. برای این کار مقدار تغییر طول نسبی فولاد محدود شود و چون اساس کشسانی فولاد برای انواع مختلف آن دارای مقدار ثابتی است لذا با محدود کردن تنش فولاد عرض ترکها به مقادیر پیش بینی شده ای محدود خواهد شد. به همین دلیل است که در آیین نامه های اجرایی استفاده از فولادهایی که دارای حد کشسانی بالایی ( با تنش تسلیم بیشتر از ۵۰۰۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع )هستند مجاز نمی باشد.

برای ایجاد پیش تنیدگی در بتن از فولادهای مورد استفاده در بتن مسلح نمی توان استفاده کرد چراکه حدود ۱۸۰۰ تا ۲۵۰۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع از تنش کشش اولیه فولاد در اثر خزش و کوتاه شدن کشسانی بتن و همچنین جمع شدگی آن در اثر خشک شدن و وادادگی فولاد و دیگر عوامل حذف و تلف میشود و حتی در صورت استفاده از مقاومترین نوع فولاد برای مسلح کردن بتن معمولی که تنش مجاز آن حدود ۲۸۰۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است تقریبا کل نیروی کششی اولیه فولاد در اثر افتهای ذکر شده تلف خواهد شد. به این دلیل در بتن پیش تنیده برای ایجاد پیش تنیدگی از فولاد با مقاومت بسیار بالا استفاده میشود تا پس از تلف شدن مقدار اولیه تنش مقدار زیادی از آن باقی بماند . بطور معمول برای تولید تیرچه پیش تنیده ار فولاد با مقاومت بسیار بالا به قطر ۵ میلیمتر و دارای مقاومت ۱۷۵۰۰ تا ۱۹۰۰۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع استفاده میشود.

یکی از قسمتهای اصلی انواع ساختمانها سقفهای بتنی هستند که نقش اساسی آنها انتقال نیروهای قائم و افقی ناشی از وزن مرده سقف و سربارها و نیروهای حاصل از زلزله و باد به تیرها و ستونها و دیوارهای باربر است. همچنین با توجه به اینکه سقفها بخش نسبتا زیادی از قیمت تمام شده ساختمانها را تشکیل میدهند طراحان روشهای مختلفی را برای اقتصادی تر کردن ان و صرفه جویی در فولد و بتن و جلوگیری از قالب بندی بوجود آورده اند از جمله تیرچه و بلوک.

برای صرفه جویی در مصرف بتن و سبکتر کردن وزن سقف قسمتی ار مقطع سقف که در منطقه کششی قرار میگیرد حذف شده و فقط آن مقدار از سطح مقطع بتن که برای جاگذاری آرماتورها ی عرضی و کششی لازم است باقی گذاشته میشود. این روش برای کاهش وزن مرده سقف و ساختمان دارای اهمیت خاصی است. فاصله محلهای باقیمانده به حد کافی نزدیک به هم انتخاب میشوند تا مناطق فشاری و کششی مقطع بتنی سقف بطور یکپارچه عمل کند و سقف حالت اولیه خودش رو از دست ندهد. این طرح باعث ایجاد طرح دالهای مجوف , با پشت بند , لانه زنبوری و … شده است.

لینک به دیدگاه

بلوک های سقفی از نوع پلی استایرن منبسط شده در صورتی عملکرد مناسب و قابل قبول خواهند داشت که مواردی از قبیل ایمنی در برابر آتش ، رواداری های ابعادی ، مقاومت مصالح )که می تواند با دانسیته مصالح ارتباط داشته باشد) شکل هندسی و روش اجرایی مناسب در آن رعایت گردد. بنابراین لازم است تا مشخصات بلوک تولیدی با ضوابط زیر انطباق داشته و در اجرا نیز از روشها و محافظتهای صحیح بهره گیری گردد.

 

بدیهی است که سیستم سقف تمام شده باید علاوه بر تطابق با این ضوابط ، مانند سایر سیستم های ساختمانی به طور کامل با مقررات ملی ساختمان و کلیه ضوابط و آئین نامه های مصوب مرتبط مطابقت نماید.

 

1 الزامات ایمنی در برابر آتش

 

1-1 تنها استفاده از انواع کند سوز شده بلوک پلی استایرن منبسط شده مجاز بوده و استفاده از انواع غیر کند سوز ممنوع است.تولیدکنندگان موظف می باشند مدارک لازم دال بر استفاده از مواد اولیه از نوع کند سوز شده برای تولید بلوک را به شرح زیر ارائه نمایند:

 

الف – مواد اولیه (پودر پلی استایرن منبسط شده محصول کارخانجات پتروشیمی) باید از نوع کند سوز باشد.

 

در این زمینه باید مدارک فنی معتبر از کارخانه فروشنده مواد اولیه اخذ گردد. مدارک فوق باید قرار گرفتن ماده اولیه از نظر واکنش در برابر آتش را بر اساس استانداردهای معتبر بین المللی ، در یکی از گروه های زیر نشان دهد.

 

گروهd (یا گروه های بهتر از آن) مطابق با استاندارد en13501-1

 

گروه b-1 (یا گروه های بهتر از آن) مطابق با استاندارد din 4102

 

تیپa مطابق با استاندارد bs3837-1

 

گروهa مطابق با استاندارد astme 84

 

ب- اخذ گواهینامه فنی از مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن دال بر کند سوز بودن محصول مطابق با شرایط ذکر شده در بند الف .

 

2-1 برای حفاظت از بلوک سقفی پلی استایرن و جلوگیری از برخورد مستقیم هرگونه حریق احتمالی با بلوک لازم است تا زیر سقف به وسیله پوشش مناسب محافظت شود . پوشش باید به تیرها و تیرچه ها متصل و مهار گردد. اتصال مستقیم به بلوک پلی استایرن ( مانند گچ کاری مستقیم بر روی بلوک بدون استفاده از اتصالات مکانیکی ) به تنهایی قابل قبول نیست انواع پوششهای مورد پذیرش به شرح زیر می باشند:

 

* پوشش گچ یا پوششهای محافظ پایه گچ – پرلیت یا گچ – ورمیکولیت یا تخته گچی به ضخامت حداقل 1.5 سانتی متر که به نحو مناسب و مستقل از بلوک به سقف سازه ای مهار شده باشد.

 

3-1 اتصال مستقیم اندود به بلوک با هر شکل هندسی ) اعم از معمولی یا دارای انواع شیار ( به تنهایی و بدون استفاده از اتصالات مکانیکی به هیچ وجه مجاز نبوده و ضرورتا" باید از اتصالات مکانیکی مهار شده به تیرها و تیرچه ها (نظیر سیستم راپیتس) استفاده شود. لذا تولید کنندگان موظف هستند از ارائه هر گونه اطلاعات شفاهی یا کتبی به مصرف کنندگان که مغایر با این موضوع باشد ، خودداری نمایند.

 

4-1 از آنجایی که دیوارهای بین واحدهای مستقل ) مانند دیوار بین آپارتمان های مسکونی یا واحد های تجاری ، اداری مستقل و غیره ) در هر ساختمان باید دارای مقاومت در برابر آتش باشند . این دیوارها باید از لایه بلوکها ی پلی استایرن عبور کرده و تا سقف سازه ای ) یعنی زیر تیرچه یا بتن ( امتداد داشته باشند یا به طور مناسب از مصالح حریق بند استفاده شود به گونه ای که بلوکهای پلی استایرن در این قسمت بین دو فضای مجاور پیوستگی نداشته باشند و از گسترش هر گونه حریق احتمالی بین دو فضایی که به وسیله دیوار مقاوم در برابر آتش از یکدیگر جدا شده اند ، جلوگیری گردد.

 

5-1 انبار کردن بلوکها در کارگاه ساختمانی : بلوکهای پلی استایرن منبسط شده در محل کارگاه ساختمانی به دور از هر گونه مواد قابل اشتعال (نظیر رنگها ، حلالها یا زباله های فابل اشتغال ) نگهداری شوند . محل نگهداری باید به گونه ای باشد که از احتمال ریزش یا تماس براده های داغ یا جرقه های ناشی از جوشکاری یا هر گونه شی ، داغ دیگر با بلوکها در کارگاه ساختمانی پیشگیری شود.محل انبار اصلی بلوکها حتی الامکان به دور از محل عملیات ساختمانی باشد تا از سرایت هر گونه شعله یا حریق احتمالی به محل انبار انبار اصلی جلوگیری شود.

 

6-1 توصیه می گردد که از انبار کردن بلوکها به حجم بیش از 60 متر مکعب خودداری شود . در صورت نیاز به انبار کردن مقادیر بیش از 60 متر مکعب ، بلوکها به قسمتهای با حجم حداکثر 60 متر مکعب تقسیم شده و بین هر دو قسمت حداقل 20 متر فاصله وجود داشته باشد.

 

7-1 کلیه کارگران و کارکنان باید نسبت به عدم استفاده از هر گونه شعله و نیز عدم استعمال سیگار در مجاورت محل نگهداری بلوکها توجیه شوند و استفاده از تابلوی استعمال دخانیات ممنوع در مجاورت محل نگهداری بلوکها الزامی است . تعدادی کپسول آتش نشانی نیز در نزدیکی محل نگهداری بلوکها پیش بینی گردد.

 

٢- الزامات مکانیکی

 

2-1 حداقل مقاومت بلوکهای تولیدی در برابر بارهای حین اجرا باید برابر با 200 کیلو گرم به ازای هر 30 سانتی متر طول بلوک باشد. این بار باید در نواری به عرض حداکثر 7 سانتی متر در وسط بلوک اعمال شود.

 

تذکر : آزمایشها نشان می دهند که به علت تفاوتهای موجود در مواد اولیه و فرآیند تولید چگالی دقیقی برای کسب مقاومت مذکور در فوق نمی توان مشخص کرد با این وجود به عنوان یک راهنمای کلی انتظار می رود که در صورت تولید مناسب ، بلوکهای با عرض 50 و ارتفاع 25 سانتی متر با دانسیته حدود 14-13کیلوگرم بر متر مکعب مقاومت مورد نظر کسب شود . ضمنا" با فرض شرایط یکسان از نظر مواد اولیه ، فرایند تولید و ضخامت بلوک ، هر چه که عرض بلوک افزایش یافته یا ارتفاع آن کاهش یابد، به چگالی بیشتری برای کسب مقاومت لازم نیاز خواهد بود.

 

2-2 لازم است تا کارخانجات تولید کننده بلوک سقفی از جنس پلی استایرن منبسط شده دارای آزمایشگاه حداقل برای کنترل رواداری های ابعادی و باربری بلوک باشند در این آزمایشگاه باید باربری بلوکها با استفاده از جک با بار معادل 200 کیلو گرم و بصورت نواری بر روی بلوکهای به طول 30 سانتی متر مورد آزمایش قرار گیرد (مطابق شکل زیر) بلوکی که به این شکل آزمایش می شود ، نباید دچار هیچگونه شکست یا گسیختگی گردد.

 

 

 

3-2 استفاده از بلوکهای با طول کمتر از 30 سانتی متر ممکن است خطر شکست بلوک را در پی داشته باشد.لذا به مصرف کنندگان توصیه می شود از به کار بردن بلوکهای با طول کمتر خودداری نمایند. همچنین هر گونه تولید و یا ارائه بلوکهای به طول کمتر از 30 سانتی متر به مصرف کنندگان ممنوع است.

 

4-2 استفاده از بلوک های توخالی با طول کمتر از بلوک کامل (برش آن به قطعات کوچکتر از یک بلوک کامل) ممنوع است.

 

5-2 برای بلوک های دارای حفره که درابتدا و انتهای دهانه یا در مجاورت پلهای اصلی یا در مجاورت تیرهای عرضی و یا در محلی که امکان ورود بتن به داخل حفره ها وجود داشته باشد قرار می گیرند به منظور جلوگیری از سنگین شدن سقف و هدر رفتن بتن باید تمهیدات لازم برای بستن حفره های بلوک به وسیله در پوشها با پر کننده های مناسب به نحو مطمئن به عمل آید تا از ورود بتن به داخل آن جلوگیری شود و یا اصولا" در این قسمتها از بلوک های توپر استفاده شود.

 

٣- الزامات ابعادی

 

1-3 عرض لبه نشیمن بلوکها در محل قاعده باید ±2 27 میلی متر باشد.

 

2-3 رعایت پخی در دو لبه فوقانی به ارتفاع 5 و قاعده 5 سانتی متر الزامی است.

 

3-3 حداکثر رواداری طول ، عرض و ضخامت بلوک از مقدار اسمی اعلام شده به شرح زیر باشد.

 

طول بلوک در هر نقطه حداکثر 5± میلی متر به ازای هر متر طول اسمی بلوک و عرض بلوک حداکثر ±3میلی متر با عرض اسمی بلوک می تواند تفاوت داشته باشند.

 

ضخامت هیچ نقطه اندازه گیری شده از بلوک نباید بیش از 5± میلی متر با مقدار اسمی تفاوت داشته باشد.

 

4-3 کلیه لبه های بلوک ) به غیر از محلهای پخی در لبه های فوقانی ( باید گونیا باشند. رواداری مجاز برای انحراف از گونیا بودن لبه های طولی و عرضی حداکثر 5±میلی متر به ازای هر 1000 میلی متر طول یا عرض نمونه می باشد حداکثر انحراف از گونیا بودن لبه ضخامت 3± میلی متر می باشد.

 

۴- مشخصات ظاهری

 

1-4 بلوکها باید دارای ظاهر سالم و یکپارچه باشند سطح بلوک باید نسبتا" صاف باشد و بین دانه های پلس

 

استایرن فاصله مشخص ظاهری وجود نداشته باشد.

 

2-4 لازم است تا نام تولید کننده ، کند سوز بودن محصول ، ابعاد بلوک ) طول ، عرض و ضخامت ( و حداقل چگالی بلوک بر روی تمام بلوکهای تولیدی کارخانه حک یا چاپ یا برچسب شود.در صورت استفاده از چاپ یا برچسب این کار باید به نحو تثبیت شده صورت گیرد به گونه ای که امکان پاک شدن یا برآمدن ساده در حین نقل و انتقال یا سوء استفاده توسط افراد وجود نداشته باشد.

لینک به دیدگاه

نیاز گسترده و روز افزون جامعه به ساختمان و مسکن وضرورت استفاده از روش ها و مصالح جدید به منظور افزایش سرعت ساخت سبک سازی افزایش عمر مفید ونیز مقاوم نمودن ساختمان در برابر زلزله را بیش از پیش مطرح کرده است .

حل مشکلاتی نظیر زمان طولانی اجرا عمر مفید کم ویا هزینه زیاد اجرای ساختمان ها نیاز مند ارائه راهکار هائی به منظور استفاده عملی از روش های نوین ومصالح ساختمانی جدید جهت کاهش وزن و کاهش زمان ساخت , دوام بیشتر ونهایتا کاهش هزینه اجراست.سبک سازی یکی از مباحث نوین در علم ساختمان است که روز به روز در حال گسترش و پیشرفت میباشد.این

فن آوری عبارتست از کاهش وزن تمام شده ساختمان با استفاده از تکنیک های نوین ساخت مصالح جدید و بهینه سازی روش های اجرا کاهش وزن ساختمان علاوه بر صرفه جویی در هزینه زمان و انرژی زیان های ناشی از حوادث طبیعی مانند زلزله را کاهش داده و صدمات ناشی از وزن زیاد ساختمان را به حداقل میرساند.

برای بکارگیری تکنیک های سبک سازی نخست باید به مسئله اول علل سنگین شدن وزن ساختمان توجه کافی شود پس از شناخت این علل و عوامل باید جهت حذف یا به حداقل رساندن تاثیر آنها ووزن تمام شده ساختمان تلاش نمود .

روش های سبک سازی ساختمان بطور عمده به دو دسته تقسیم میگردند :

۱) سبک کردن اجزای باربر ساختمان

۲) سبک کردن سازه ساختمان

بخش عمده ای از مباحث مربوط به سبک سازی وتکنیک های رایج در مورد دستیابی به وزن مناسب ساختمانی را در بر میگیرد که شامل:شناخت مصالح سبک رایج در صنعت ساختمان

(در داخل و خاج کشور)وتکنولوژی استفاده از آنها, معیار های ارزیابی میزان کارایی این مصالح بعنوان مصالح سبک ومیزان تاثیر به کار گیری مصالح نو در کاهش وزن ساختمان هزینه و زمان مورد نیاز اجرای یک ساختمان.

تعریف مصالح سبک :مصالح سبک به مصالحی اطلاق میشود که وزن مخصوص انها از نمونه های مشابه کمتر بوده واستفاده از آنها به کاهش وزن کلی ساختمان بیانجامد.

لینک به دیدگاه

مصالح سبک در یک تقسیم بندی کلی به سه دسته تقسیم میشوند:

۱) مصالح سبک سازه ای

۲) مصالح سبک غیر سازه ای

۳) سیستم ها

▪ مصالح سبک سازه ای:

به ان دسته از مصالح گفته میشود که در موارد سازه ای در بنا به کار برده میشوندبه سه نوع تقسیم میشوند:

۱) بتونی

۲) طبیعی

۳) صنعتی

▪ بتن سبک:

یکی از مصالح مهم و کار امد در صنعت ساختمان مدرن است و دارای کاربرد های متنوعی دارد.قاب های ساختمانی چند منطقه و دیوارهای جداکننده ,سقف های پوشاننده, صفحات انعطاف پذیر پل ها, عناصر پیش تنیده وپس تنیده وبقیه اجزا از جمله این مواد هستند در بسیاری از موارد فرم های معماری از تلفیق شده طرح های عملکرد ای میتواند به اسانی و بهتر از هر مصالح دیگر بوسیله بتن سبک حاصل شود.

انواع بتن سبک : در یک تقسیم بندی کلی به سه دسته زیر تقسیم میشوند:

۱) بتن سبک

۲) بتن اسفنجی

۳) بتن بدون ریز دانه

بکار گیری بتن سبک به عنوان یک نوع از مصالح ساختمانی نوین ضمن کاهش بار مرده ساختمان سرعت بسیار زیادی در اجرا بوجود می اورد.مزایای استفاده از بتن سبک سازه ای عبارتست از : بر خورداری از امتیاز سرعت در نصب ,انطباق با هر نوع نقشه ساختمانی ,وزن کم, مقاومت زیاد و به صرفه میباشد.

(بتن مصرفی در دیوار های غیر باربر )

مصارف تیر اهن را حذف کرده یا به حداقل ممکن کاهش میدهد و انرژی مصرفی اولیه ان ۱۰ درصد آجر هم حجم خود است.

(بتن سبک سازه ای)

دارای خاصیت ویژه ای از نظر ایزولاسیون در برابر حرارت وصداست.(بتن های عایق حرارتی)

بتن سبک را میتوان از لحاظ هدف از کاربرد آن به سه دسته کلی تقسیم کرد:

۱) بتن سبک سازه ای

۲) بتن سبک مورد مصرف در واحد

۳) بتن غیر سازه ای (بتن عایق بندی و جداکننده)

کاربرد بتن سازه ای سبک در مرحله اول مبتنی بر ملاحظات اقتصادی است.

انواع بتن سازه ای سبک را میتوان با توجه به روش تولید انها بصورت زیر طبقه بندی کرد.

▪ بتن سبک دانه:

با استفاده از سنگ دانه های سبک ومتخلخل که وزن مخصوص ظاهری آنها کمتر از ۶/۲ میباشد.این نوع بتن بعنوان بتن دانه سبک شناخته میشود.

▪ بتن اسفنجی:

با ایجاد حفره های بزرگ در داخل بتن با ملات بدست میآید.این حفره ها باید به وضوح از حباب های فوق العاده ریز ناشی از حباب ریز قابل تشخیص باشند.انواع مختلف این نوع بتن با اسامی بتن اسفنجی بتن متخلخل وبتن کفی یا گازی شناخته میشوند.

بتن بدون ریز دانه :با حذف ریز دانه ها از مخلوط بطوریکه تعداد زیادی حفره های درونی در بتن ایجاد شوددر این موارد معمولا درشت دانه های معمولی مورد استفاده قرار میگیرند.این نوع بتن بدون ریز دانه شناخته میشود.

▪ بتن سبک دانه:

اولین تقسیم بندی را میتوان بین سنگدانه های طبیعی ومصنوعی قائل گردید.گروه اصلی سنگدانه های سبک طبیعی عبارت است از دیاتومه سنگ پا پوکه سنگ جوش های اتش فشانی وتوف به استثنای دیاتومه همه این ها دارای منشا آتش فشانی .

▪ سنگ دانه های طبیعی:

سنگ دانه های مصنوعی, رس, شیل و اسلیت منبسط شده ور میکولیت سر باره کوره ای سنگدانه کلینگر وپس مانده زغال کک.

لینک به دیدگاه

بتن های بدست امده از سنگ دانه های سبک به سه دسته تقسیم میشوند:

▪ بتن ساز ه ای:

از رس وشیل منبسط شده وبه روش خاکستر های کلوخه ای , خاکستر بادی گندوله ای وسر بار منبسط شده ورس, اسلیت وشیل منبسط شده بدست میاید.

▪ بتن با مقاومت متوسط(نیمه سازه ای):

از پوکه سنگ ها و سنگ های آتشفشانی تولید میشود.

▪ بتن جدا کننده

بتن (عایق)از پرلیت وورمیکولیت حاصل میشود,

▪ بتن سبک با سبکدانه پلی استایرن

نمونه موردی از سنگ دانه های سبک تولید داخل

● سنگ دانه های سبک لیکا

ویژگی های عمومی دانه های لیکا :

▪ بافت متخلخل دانه های لیکا که از انبساط خاک رس و در نتیجه ایجاد ومحبوس شدن گازها در توده خمیری روان در دمای حدود ۱۲۰۰ در جه سانتی گراد بوجود می اید . از خصوصیات اساسی این دانه ها میباشد.

ـ نتیجه گیری:

کسب مقاومت فشاری در حد مقاومت سازه ای با استفاده از بتن سبک حاوی لیکا امکان پذیر است به کار گیری میکرو سیلیس در ساخت نمونه های بتن سبک باعث افزایش مقاومت فشاری میگردد.

استفاده از میکرو سیلیس باعث کاهش جذب حجمی وجذب مویینه بتن سبک حاوی لیکا میشود.

جمع شدگی ۹۰ روزه بتن سبک حاوی لیکا به کار گیری میکرو سیلیس کمتر از نمونه شاهد میباشد.

بطور کلی توصیه میگردد با توجه به منابع فراوان رس در کشور هم چنین تکنولوژی ساخت دانه های لیکا وساخت سازه های سبک بررسی و دا نه های بتن سبک حاوی لیکا در سطح گسترده تری انجام گردد ودستور العمل ها واستاندارد هایی برای استفاده از لیکا در صنعت ساختمان تدوین گردد.

▪ بتن اسفنجی:

یکی از راه های ساختن بتن سبک ایجاد حباب های گاز در ملات خمیری مخلوط بتن میباشدوحباب ها باید در ضمن اختلاط و تراکم وپایداری خود را حفظ کند.چنین بتنی بعنوان بتن اسفنجی یا متخلخل شناخته میشود

▪ بتن گازی :

این نوع بتن در نتیجه یک واکنش شیمیایی که گاز را در ملات تازه ایجاد میکند ساخته میشود. این بتن هنگامی که سخت میشود شامل تعداد زیادی حباب های گازی میباشد.

خواص بتن گازی یا بتن هوادار اتو کلاوه شده

این نوع بتن بعلت وزن کم وخواص عایق بندی حرارتی باعث کاهش جرم ساختمان وصرفه جویی در مصرف انرژی میگردد. بدین لحاظ کاربرد آن در سطح جهان در گسترش میباشد. از خواص عمده بتن گازی وزن مخصوص کم ,مقاومت مناسب عایق بندی حرارتی ومقاوم در برابر آتش قابل ذکر میباشد.از کاربرد های عمده بتن گازی برای کاربرد های نیمه سازه ای مانند پانل های سقف ودیوار مورد استفاده قرار میگیرند.

● وضعیت تولید بتن گازی در کشور

الف) مجتمع تولیدی وصنعتی سیپورکس(شرکت فر آورده های ساختمانی ایران)

ب) مجتمع تولیدی بنای سبک(هبلکس)

خواص بتن گازی:جرم حجمی ,جمع شدگی ناشی از خشک شدن ,جذب اب

ـ نتیجه گیری:

بتن گازی ماده ای است که نزدیک به ۷۰ سال سابقه کاربرد دارد به عنوان بتن سبک جهت تولید بلوک های سبک ساختمان ویا پانل های سبک مسلح ساختمانی دارد.خواص مطلوب شامل جرم حجمی پایین, نسبت مناسب مقاومت به جرم حجمی ,عایق بندی مناسب حرارتی وثبات حجمی وجمع شدگی ناشی از خشک شدن نسبتا پایین باعث شده است.این ماده در بسیاری از کشور های جهان با شرایط اقلیمی مختلف تولید و مورد استفاده قرار میگیرد.

▪ بتن کفی

با افزودن یک ماده کف زا معمولا بعضی شکل های پروتئین هیدرولیز شده یا صابون صمغی به مخلوط ساخته میشود.ماده کف زا در ضمن اختلاط با سرعت زیادی حباب های هوا را تولید میکند.هم چنین نسبت به بتن معمولی دارای مقاومت بهتری در مقابل آتش میباشد.

از مزایای دیگر استفاده از بتن اسفنجی ان است که میتوان آن را برید میخ را نگه میدارد وبه مقدار قابل قبولی پایا میباشد اگر چه درصد جذب آب این نوع بتن بالا است ولی سرعت نفوذ آب در آن مادامیکه حفره ها با مکش آب پر نشود پایین میباشد به این دلیل بتن اسفنجی مقاومت نسبی خوبی در مقابل یخبندان دارد واگر دوغابی شود میتوان از ان در ساختن دیوار ها استفاده نمود.

بتن سبک شامل :

۱) بتن سبکدانه

۲) بتن اسفنجی

۳) بتن بدون ریز دانه

بتن پلیمری سبک:بتن سبک امتیازاتی بر بتن معمولی دارد مانند وزن مخصوص کمتر عایق بودن حرارتی وکاهش ابعادی ومقاطع بتنی ولی دارای نقایصی مانند نفوذپذیری آب ضرورت به کار گیری روش های ویژه برای اتصال قطعات به یکدیگر وتحمل ار کمتر است.استفاده از بتن های پلیمری سبک در تهیه قطعات پیش ساخته نماهای ساختمانی وتزیینی متداول گردیده است.بتن پلیمری علاوه امتیازات بتن معمولی سبک دارای مقاومت فشاری بالا نفوذپذیری کم امکان رنگ پذیری وپذیرش طرح های تزیینی وامکان تهیه در ضخامت های کم میباشد.

▪ بتن الیافی:

بتن مسلح یا الیاف بتن الیافی بتنی است که با سیمان هیدرولیکی مصالح سنگی ریز دانه ودرشت دانه والیاف مجزا وغیر پیوسته ساخته میشود.هدف از مسلح نمودن بتن یا الیاف افزایش مقاومت کششی جلوگیری از توسعه ترک ها وافزایش سختی بوسیله انتقال تنش در عرض مقطع یک ترک میباشد.بدین ترتیب در مقایسه با بتن بدون الیاف امکان تغییر شکل های بزرگتری فراهم میشود.

ـ نتیجه گیری:

مصالح سبک بتنی در سه نوع بتن سبکدانه بتن اسفنجی وبتن بدون ریز دانه ارائه میشود که هر کدام از این موارد در کاهش وزن ساختمن اثر چشمگیری از بتنهای سبکدانه با انواع سبکدانه های طبیعی ومصنوعی تهیه میشود ودر موارد سازه ای نیمه سازه ای وغیر سازه ای مورد استفاده قرار میگیرند.بتن اسفنجی در دونوع بتن گازی واسفنجی ارائه میگردند که غالبا مصارف سازه ای دارند.بتن بدون ریز دانه نوع سوم بتن های سبک میباشد که در کاهش وزن بار مرده ساختمان نقش بسزایی دادر.بنا بر این ممکن است استفاده از مصالح سبک باعث کاهش هزینه تمام شده ساختمان نیز شود همانطور که استفاده از مصالح سبک بدون در بر داشتن هزینه اضافی میتواند نقش مناسبی در عایق سازی حرارتی ساختمان ایفا کند.

● مصالح سازه ای طبیعی:

چوب:چوب از جمله مصالح سبک سازه ای که تجربه های موفقی د راکثر کشور های جهان داشته است.

الف) مصالح چوبی:

چوب به عنوان یکی از مصالح ساختمانی دارای چند خاصیت با ارزش است مقاومت نسبی بالا مقدار چگالی کم ورسانایی کم در عین حال چوب چندین نقطه ضعف نیز دارد.در مقطع عرض دارای خواص متفاوت ا زجهات مختلف دادر.هم چنین چوب دراری قابلیت پوسیدن و اشتعال است.چوب سنگین تر معمولا مقاوم تر است بار بیشتری را تحمل میکند قابلیت هدایت حرارتی چوب کم است.وبه این دلیل برای ساختن عایق حرارتی مناسب است.چوب از لحاظ مصرف به اشکال مختلف چب های بریده شده چوب های ورقه ای وچوب های گرد تقسیم بندی میشوند.چوب های گرد:ضخامت بین ۱۴_۳۴سانتی متر ودرازای ۸/۱_۷/ متر دارندوبه دودسته گردبینه وتیر تقسیم میشوند.

▪ چوب های بریده شده :

۱) چهار تراش :

مقطع آن مربع است .مقطع ابعاد ان کمتر از ۲۰ سانتی متر و درازای ان ۴ یا ۵ متر است

۲) بینه:

از تقسیم یک گره بینه بدست میاید.

۳) الوار:

ممکن است چهار گوش یا سه گوش باشد که تقریبا راست وبدون گره است طول ان ۳ متر است.

▪ چوب های ورقه ای:

اغلب این ورقه ها بصورت روکش برای سطح تخته های مصنوعی مثل نئو پان وتیر استفاده میشود چوب های مصرفی در روکش سازی باید از مرغوبیت بالائی برخوردار باشد.

چوب های مصنوعی شامل تخته چند لایی :مزایای آن کم کردن پدیده هم کشیدگی و وا کشیدگی است

▪ تخته خرده چوب (نئوپان۹تخته فیبرها صفحات چوب سیمان):

این صفحات در برابر آتش کاملا مقاومند در برابر قارچ های چوب کاملا متفاوتنددر برابر اب ورطوبت وپوسیدگی سرما ویخبندان کاملا مقاومند عایق صدا وحرارت هستند سبک میباشد و در اکثر قسمت های ساختمان فابل مصرف است قابلیت نصب بر روی آجر وبتون را دارد از نظر اتصالات قابلیت های چوب را دارد و هم چنین قابل یخ زدن وپیچ کردن است.

۱) کانتکس :

از این محصول برای ساخت دیوار سقف کاذب ومانند این ها استفاده میشود.کانتکس از مصالحی است که عایق حرارت وصوت در برابر اتش سوزی است و به راحتی بر روی تیر های آهنی و چوبی و تیر چه های بتونی قابل نصب است.

۲) آندولین:

سقف پوشی است موج دار متشکل از الیاف گیاهی ومواد شیمیاییی ومصنوعی اشباع شده میباشد

۳) تخته های گلوکام:

بصورت های گوناگون در ساختمان به کار برده میشود.از جمله در اجرای اسکلت کف سازی قاب سازی چهار چوب بندی سقف وبام پی سازی پوشش دیوار ها وبام تزیین خارجی وپوشش خارجی عایق بندی حرارتی وصوتی نازک کاری سقف و دیوار های داخلی وپوششش کف.

ـ نتیجه گیری:

چوب از جمله مصالح سبک سازه ای میباشد که تجربه های موفقی در اکثر کشو ر های دنیا داشته است.بسیاری از بناهای چوبی در سر تا سر دنیا در برابر عوامل مختلف محیطی وطبیعی از جمله شرایط اقلیمی ونیرو های جانبی از جمله زلزله وباد مقاومت وپایداری بسیار خوبی از خود نشان دادند. در هر صورت مشکلات پایه ای در زمینه استفاده از این نع مصالح سبک علی الخصوص در زمینه سازه ای وجود دارد.هر چند که سایر کشور ها تجربه های موفقی دز زمینه استفاده از این نوع مصالح داشته اند.

ب) مصالح سبک صنعتی:

یکی از روش های سبک سازی ساختمان ها کاهش وزن تیغه های بار بر در ساختمان است.یکی از روش های نیمه پیش ساخته روش ساخت وساز به کمک پانل ها ی ساندویچی پیش ساخته تردی را نام بردکه با نام های تجاری مختلف از قبیل :پوما سپ وسیلانوبا این روش تا دو طبقه ساختمان با استفاده از باربری قطعات مورد نظر ساخته میگردد.

پانل هابه دو گروه تقسیم میشوند:

۱) سازه ای

۲) غیر سازه ای

پانل های سازه ای در موادر د سازه ای وغیر سازه ای بکار برده میشود

۱) پانل های ساندویچی یا بتن پاششی

۲) پانل با هسته لانه زنبوری

۳) پانل های اف.آر.پی

▪ پانل های ساندویچی با بتن پاششی

پانل های سه بعدی ساندویچی از جمله کامپوزیت های پلیمری میباشند.ساندویچ پانل مصرفی به عنوان نام وپوشش دیواری بصورت کنگره ای وصاف ونوع سقفی ان با بر جستگی هایی به صورت شادولاین میباشد.پانل های سقفی دیافراگم کف را تشکیل میدهد این پانل ها در کنار یکدیگر مستقر شده وروی پانل های دیوار نصب میگردند.پانل های دیوار علاوه بر این که جداکننده فضا های معماری هستند نقش دیوار بار برقائم و دیوار برشی در برابر بار های جانبی را هم ایفا میکنند.بنا بر این عموما در اینگونه سازه ها اسکلت فلزی یا بتنی وجو د نداردوساندویچ پانل به دلیل شکل خاص خود از ظرفیت بار بری بالایی ب خورداراست.ونیز از پانل های غیر بار بر در ساختمان علاوه بر کاهش وزن مزایاییی از قبیل یکپارچه بودن تیغه ها با سازه در برابر بار های جانبی را داراست.

لینک به دیدگاه

با بکارگیری سیستم های لیزری ضمن به حداقل رساندن خطای انسانی و افزایش چشمگیر سرعت کار و دقت عملیات، دوباره کاری و مصرف بی مورد مصالح ساختمانی کاهش می یابد.

 

سیستمهای لیزری در فعالیتهای عمرانی و ساختمان سازی:

 

 

ایجاد شیب مناسب، تراز کردن و عمود کردن سطوح در فعالیتهای عمرانی از مهم‌ترین دغدغه‌ دست‌اندرکاران این حرفه است. در مورد مصالح ساختمانی مقاومت مصالح ساختمانی و ستونها و سازه ها در صورتی که در جای مناسب خود قرار نگیرد به شکل ایده ال و محاسبه شده نخواهد بود.

 

امروزه با افزایش ساخت و ساز و ساخت بلند مرتبه ها و افزایش ابعاد ساختمان، اندازه‌‌گیری با وسایل مرسوم تولید خطای بالایی می‌کند. از این رو نیاز به وسایل دقیق برای اندازه گیری در فواصل دور و در عین حال ساده برای کاربر کاملا احساس می‌شود. با بکارگیری این وسایل ضمن به حداقل رساندن خطای انسانی و افزایش چشمگیر سرعت کار و دقت عملیات، دوباره کاری و مصرف بی مورد مصالح ساختمانی کاهش می یابد.

 

یکی از روشهایی که در این زمینه کاربرد کاملا مناسبی از لحاظ دقت و سهولت کار دارد، استفاده از تجهیزات لیزری می‌باشد. از خصوصیت پرتو لیزری حفظ جهت و دقت در فواصل دور می‌باشد.

 

امروزه با استفاده از سیستم های لیزری با کاربرد و توانایی های مختلف قادریم در مراحل و شرایط متفاوت دقت های مورد نیاز در عملیات ساخت و ساز را پیاده نماییم.

 

بسته به نوع کاربری، از مولد های مختلف لیزری استفاده می‌شود. در بعضی از کاربرد ها، لیزر به صورت خط راهنما (همانند "ریسمان کشی" در بنایی) عمل کرده و جهت تعیین ارتفاع و یا راستا بکار می‌رود. در این کاربری از حالت پرتو ثابت استفاده می‌شود. در بعضی کاربرد ها لازم است که خطی بر روی دیوار یا محل کار به صورت افقی عمودی و یا شیب دار رسم شود به طور مثال محل نصب کاشی یا کابینت یا احداث سقف های کاذب. در این نوع کاربری می‌توان مولد های لیزری( فرستنده) که قابلیت اسکن یا دوران معمولی دارند، استفاده کرد.

 

در حالت اسکن پرتو لیزر در یک زاویه قابل تنظیم( یا دو نقطه تعیین شده توسط کاربر)، نوسان می کند.

 

برخی از مولدهای لیزری خاصیت خود ترازی دارند به این معنی که تا شیب معینی در صورتی که محل قرارگیری آنها تراز نباشد قادرند خود را تراز کنند. و اما انواع دیگر را باید با استفاده از ترازهای حبابی موجود بر روی دستگاه اقدام به تراز شدن آنها نمود.

 

برد لیزرهای مناسب برای کارهای داخل ساختمان 30متر و در کارهای خارج ساختمان دایره ای به قطر 400 متر است

 

كلاً كارهاي ساختماني را مي توان به دو دسته تقسيم نمود.

 

1- فونداسيون (فعالیت های خارج ساختمان)

 

2- معماری داخلي ساختمان

 

در مورد مسائل فونداسيون، بايد تراز بودن و یا شیب بندی مناسب و یکنواخت كف از موارد اساسی است. ستونها را باید طوري بنا نمود كه ستونهاي عمودي با حداكثر دقت به سمت 90 درجه بنا شوند اين كار توسط پرتو ليزر (كه دو پرتو عمود برهم Y,X مي‌باشند و از فرستنده ليزري ساطع مي شوند) به اجرا در مي آيد. فرستنده ليزري داراي پرتوي چرخان مي باشد و اين دو پرتو ليزر كاملاً بر هم عمود هستند تا از طريق داشتن يك مرجع مثلاً سطح افق كف بتوان نسبت به كف ساختمان ستونهاي عمودي را بر پا كرد با دقتي فراتر از وسايل مرسوم كه هم اكنون در دست معماران مي باشد كار را انجام داد.( دقت سیستم 5 میلی متر در 100 متر است).

 

در مورد معماری داخلي ساختمان: ایجاد خطوط تراز و عمودی جهت نصب و بنای قسمتهای داخلی ساختمان به راحتی وبا استفاده از سیستمهای لیزری امکان پذیر است.

 

ایجاد دکوراسیون داخلی: سقف های کاذب پارتیشن بندی، نصب کاشی و پارکت، نصب کابینت قفسه پله ها با دقت و سرعت فوق العاده امکان پذیر است.

 

متر لیزری:

 

از سری وسایل مفید لیزری فاصله سنج های لیزری( متر لیزری) است. با استفاده از این وسیله کوچک و قابل حمل به راحتی می توانید بدون نیاز به فرد دیگری تنها با فشار دادن یک دکمه، طول، مساحت و حجم را حساب کنید. در جاهایی که به سادگی امکان استفاده از متر های نواری نیست این وسیله به راحتی به کمک شما می‌آید.

 

 

از جمله مصارف متر های لیزری:

 

اندازه‌گیری ارتفاع سقف های بلند ، عمق چاه، اندازه گیری مساحت سرپله‌ها ( مساحت رنگ کاری یا اجر کاری) سالنها و مکان های با مساحت زیاد ( تا یک هکتار) و صدها کاربرد دیگر.

 

برد لیزر این دستگاه 100 متر و دقت اندازه گیری میلی متر است. image009.jpg

 

 

فعالیتهای عمرانی خارج از ساختمان:

 

1- دیوار چینی و شاقول کردن

 

2- حفاری و ایجاد استخر با شیب دقیق

 

3- بتن ریزی با شیب و عمق یکنواخت:

 

4- قراردادن ستون و ساخت سقف شیب دار

 

 

مثال های از استفاده های داخل ساختمان: نصب سقف کاذب، نصب کابینت ، کاشی کاری و نصب ابزار نصب پارتیشن و سازه های تزیینی ساخت پله ها و سطوح شیب دار

 

image026.jpg

 

لینک به دیدگاه

پیش گفتار

عملكرد پوشش های بتنی تا حد زیادی به عملكرد رضایت بخش درزهای آنها بستگی دارد. طراحی محل درزها كه در واقع همراه با پیش بینی محل ترك خوردگی می باشد، نه تنها یك دانش كاربردی بلكه هنر ظریفی می باشد. دال های بتنی در معرض تغییر مكان های دائمی مختلف، از جمله تغییر مكان‌های ناشی از خشك شدن، انقباض و خزش می باشند. چنانچه در دال‌ها درزها به درستی تعبیه و طراحی نشوند نیروهای كششی ناشی از انقباض بتن باعث ترك خوردگی خواهد شد. مبحث ترك خوردگی در دال‌ها آنچنان مهم است كه بعضی از معماران و مشتریان ترك های انقباضی را نشانة گسیختگی دال می پندارند. بتن نیز مانند سایر مصالج با تغییر حرارت و رطوبت انبساط و انقباض می یابد. این تغییرات حجمی می توانند باعث ایجاد ترك خوردگی شوند. پیش بینی محل ترك و تعبیة درز در آن نقطه، از تمركز تنش و ترك خوردگی جلوگیری خواهد نمود. این درزها در واقع نیروهای به وجود آمده ناشی از تغییرات حرارتی و رطوبتی را باز توزیع و محو می نمایند. عدم وجود و یا كم تعداد بودن درزهای كنترلی باعث ایجاد ترك های نامرئی و البته مخرب می گردد.

اگر قرار باشد این درزها كاركرد ویژة خود را حفظ نمایند باید به درستی محل یابی و اجرا شوند. چنانچه اجزای یك مخلوط بتنی به درستی و به نحو یكنواختی با هم مخلوط شوند، حجم آن پس از اختلاط دارای بیشترین مقدار است. پس از این مرحله و همراه با تبخیر آب به علت حرارت محیط و نیز به سطح آمدن آب شركت نكرده در واكنش، به علت پدیده مویینگی، كاهش حجم بتن آغاز می شود. این كاهش حجم برای رسیدن بتن از حالت اشباع به حالت خشك تقریباً معادل 66/0 به ازای هر 100 فوت می باشد. باید توجه داشت اغلب خود پدیدة انقباض علت اصلی ترك خوردگی نمی باشد بلكه علت اصلی آن، قیود انقباضی و شرایط مقید بودن بتن می باشد. وجود اختلاف ارتفاع در سطح بتن ریزی، جنس سطح بتن ریزی و وجود دیوار و یا دیگر موانع سازه‌ای همگی از عواملی هستند كه در تعریف میزان مقید سازی سطح دخالت دارند. به طور كلی هر قیدی كه باعث ایجاد تمركز تنش در حین انقباض بتن شود، محركی برای ایجاد ترك می باشد مگر آنكه با تعبیة درزهای مناسب از وقوع ترك خوردگی جلوگیری نمود.

2- انقباض ناشی از خشك شدن

همان طور كه گفته شد، انقباض ناشی از خشك شدن یكی از عوامل مؤثر بر ترك خوردگی است. برای كاهش این انقباض می توان به موارد زیر توجه كرد:

  • 1- كاربرد نسبت آب به سیمان پایین تر

  • 2- كاربرد حداقل ذرات ریزدانه در مقایسه با ذرات درشت تر. این مقدار حداقل برای دستیابی به كاراریی مناسب و خصوصیات ماله خوری بتن تعیین می شود.

  • 3- انتخاب دانه های خوب دانه بندی شده و تمیز

  • 4- كاربرد افزودنی های كاهندة آب به منظور كاهش نسبت آب به سیمان

  • 5- كاربرد بتن با اسلامپ پایین

  • 6- تراكم مناسب بتن

  • 7- عمل آوری مناسب و پیوسته بتن بلافاصله پس از پرداخت سطح آن. این عمل ضمن آن كه حصول به مقاومت مورد نظر را تسریع می نماید، ترك های انقباضی را نیز كاهش می دهد.

لینک به دیدگاه

3- انواع درزها

3-1- درزهای انبساطی یا جداسازی

در واقع این درزها در یك محل مشخص تعبیه می شوند تا دال حین انبساط و یا حركت، به سازه های مجاورش صدمه نزند. هدف از كاربرد این درزها آن است كه امكان حركت آزادانه و مستقل قائم و افقی بین دال و سازه های مجاور بوجود آید. این سازه های مجاور می توانند دیوارها، ستون ها و پی ها و یا محل های بارگذاری باشند. حركت و درجة آزادی این المان های سازه ای نسبت به المان های مجاور برروی دال به علت متفاوت بودن شرایط تكیه گاهی متفاوت می باشد. لذا اگر دال به صورت صلب به ستون ها یا دیوارها متصل شود، ترك خوردگی محتمل خواهد بود. درزهای جداسازی ممكن است از نوع درزهای انبساطی باشند. به طور كلی این نوع درزها می توانند مربعی شكل یا دایروی نیز باشند. (مثلاً در اطراف ستون) مزیت شكل دایروی آن است كه در آن گوشه هایی كه محل تمركز تنش است، وجود ندارد. باید اذعان نمود كه امروزه طراحی های خوب و نگهداری مناسب درزهای ساخت و ساز (اجرایی)، نیاز به طراحی درزهای انبساطی را مگر در اطراف اجزاء ثابت ساختمان از بین برده است. حركت كف در طی زمان به تدریج درزهای انبساطی را می بندد و در نتیجه امر، ممكن است درزهای انقباضی مجاور باز شوند و درزگیرها و قفل و بست آنها دچار آسیب گردد.

عرض یك درز انبساطی به طور معمول 75/0 اینچ و یا بیشتر است. ابتدا در داخل درز به ارتفاع 75/0 تا 1 اینچ مصالح پركننده ریخته می شود و بقیه آن با مصالح درزگیر پر می شود. میلگردهای dowel به كار رفته در درزهای انبساطی باید از یك طرف با یك غلاف (cap) مجهز شوند به نحوی كه در انتهای dowel فضای خالی ایجاد شود. این فضای خالی حركت dowel را حین انبساط دال جذب می‌نماید. ممكن است گاهی اوقات درزهای آزاد كنندة فشار (pressure relief joint) با درزهای انبساطی اشتباه شوند. این درزها كاركردی شبیه به درزهای انبساطی دارند و تنها فرق آنها این است كه آنها پس از ساخت اولیه كف و به منظور رها كردن فشار در مقابل سازه های دیگر و به منظور كاهش امكان بالقوه تخریب به وجود می آیند این درزها برای سازه های معمولی توصیه نمی شوند.

 

3-2- درزهای ساخت و ساز (اجرایی)

این نوع درزها كه به درزهای سرد نیز معروفند(cold soint) برخلاف 2 نوع درز دیگر به منظور تسهیل حركت بتن و اجازة تغییر مكان آن ساخته نمی شوند بلكه معمولاً در پایان شیفت كاری یا روزكاری بالاجبار ساخته می شوند. البته نوع این درزها ممكن است بعدها به درزهای انقباضی یا درزهای طولی تبدیل شود.

3-3- درزهای كنترلی (انقباضی)

تذكر: این درزها را "dummy joint" نیز می خوانند. این درزها محل ترك خوردگی ناشی از تغییر طول ابعاد دال بتنی را تنظیم می نماید به نحوی كه ترك ها به محل درزها منتقل می‌شوند. این درزها برای كنترل تركهایی است كه از تنش های كششی ـ خمشی به وجود آمده در بتن ناشی می‌شوند. این تنش ها خود ممكن است از عوامل مختلفی چون هیدراتاسیون سیمان، شرایط محیطی و بارهای عبوری استاتیكی و دینامیكی سرچشمه بگیرند. با توجه به آنكه تعداد این درزها زیاد است لذا اجرای آنها عملكرد بتن و كف پوش را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد.

بند 2-2-5 در آیین‌نامه ACI 224.3R تصریح می كند كه مرسوم است درزهای انقباضی در امتداد ردیف ستون ها اجرا شوند ولی به درزهای اضافی نیز نیاز می باشد. طراحی درزهای كنترلی كه درزهای انقباضی نیز خوانده می شود در دال های پوششی و در مكان هایی نظیر پلاژها، پاسیوها، سواره روها و پیاده روها و پاركینگ ها نیازمند توجه به چند موضوع اساسی است. از جمله این موارد انقباض ناشی از خشك شدن در حین عمل آوری اولیه، curling ناشی از اختلاف انقباض در بالا و پایین دال و تغییر مكان های حرارتی دال می باشند. به طور كاملاً تقریبی می توان گفت، بتنی با اسلامپ حدود 8 سانتیمتر به ازای هر 100 فوت طولی به اندازة 6/0 اینچ انقباض خواهد داشت. ویژگی درزهای كنترلی خوب طراحی شده آن است كه ترك ها را دقیقاً به محل درز منتقل كرده و نقطة دیگری برروی دال ترك نخواهد خورد.

به طور كلی ویژگی های یك درز كنترلی (انقباضی) مناسب عبارت است از:

 

  • 1- درزی كه به دال اجازة‌ دهد آزادانه منقبض شود.
  • 2- اختلاف تغییر مكان عمودی دو طرف درز را محدود نماید.
  • 3- توانایی انتقال برش از میان درز را داشته باشد.
  • 4- توانایی ساخته شدن مطابق نقشة طراحی شدة قبلی را داشته باشد.
  • 5- هزینة آن به صرفه بوده و اجرای آن نیاز به مهارت بالای كارگری نداشته باشد.
  • 6- اجازه دهد كه بتن ریزی به طور پیوسته انجام شود و زمان زیادی در حالت انتظار برای بتن ریزی پانل های نواری منفرد به هدر نرود.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...