ترنج 209 ارسال شده در 1 مهر، 2010 پست اول تقدیم به مادرم فرشته ی زمینی مهربان من تو باز بالا نشسته ایی من تکیه بر زانوهایت چرخ می زند لا به لای موهایم سر انگشتان رهایت باز لابه لای موهایم عشق می بافی و دعا می خوانی طعم این پرسش عجب ناب است!مثل یک تصنیف شاید حماسی تر چه اکسیریست که از انسان فرشته می سازد؟ و تو بی تردید توی گوشم می خوانی یک راز.......عشق! من از تجربه ی این واژه می آیم از نوبر یک خاطره از روئیدن هر چه گل زیباتر از مزه کردن شیرینی یک رویا در تاریکی شبهایی که در توشه ی ما سهم تنهایی بی داد می کرد از بوی دود یک گردسوز و از ترسیدن سایه از تاریکی از روزگار نه چندان دور که از آسمان آتش عروسک می بارید گاه مرگ تمام فضا را اشغال می کرد سهم من از همه ی دنیا همین گوشه ی قلبت بود تو مرا سخت می فشاری در آغوش و حماسی می خوانی لا لا لا لا لا یی 7
ترنج 209 مالک ارسال شده در 1 مهر، 2010 اینم برای مامان خوبم فرشته ایی را میشناسم می زید در روی زمین با یک رسالت لطیف آموختن دوست داشتن بی قید و شرط به آنانی که برای عاشق شدن کتاب قانون دارند 6
ترنج 209 مالک ارسال شده در 1 مهر، 2010 تراکتورهایی که با جمله ی دوستت دارم کار می کنند! چترهای هوشمندی که با بارش اولین قطره ی اشک شلیک می شوند! سنگفرشهای عاشق! و اینک عشق های مجازی آیا همه ی ما از رحم های اجاره ایی متولد شده ایم؟! روی دیوار نوشته اند: در این محل کلیه ی شما را با لیسانس عوض می کنیم! بروکراسی آنلاین چگونه مثل آقای خیلی مهم رئیس شویم؟! مخدر با طعم دلخواه شما! چه دنیای عجیبی! لمس دستها ممنوع!لطفا تعظیم کنید مسابقه ی نفرت انگیزترین فتنه برای مهربانی من مراسم تقدیر باشکوهی برگذار کردند چه مردم قدردانی!!به من می گویند: بیا بالای سن به با افتخار بایست می خواهند به سینه ات مدال جهالت بچسبانند قبل از بالا آمدن،کفش هایت را لنگه به لنگه بپوش! بگذار حضار محترم ریسه بروند! خوب حالا من به عنوان ابله ترین عضو بشریت آماده ام شرکت های تبلیغاتی محترم،می توانید روی اندمم برچسب تبلیغاتی بچسبانید ترجیحا روی دهانم!! می ترسم از ذهانم بپرد بگویم،قرار است به جای انسولین به دیابتی ها روغن سوخته تزریق کنید!!! حضار محترم مبلغی سپرده دارم خودم را می زنم به نفهمی !لطفا سرم کلاه بگذارید می توانید سلیقه ایی عمل کنید اگر فکر می کنید برای کلاه گذاشتن هنوز گرم است ،می توانید کلاهم را بردارید! راستی تراکتور من درست عمل نمی کرد! وقتی به او گفتم دوستت دارم جواب داد: آی کی یو ی شما پائین است! آخر این تراکتورها بالای شهر منتاژ می شوند 2
ترنج 209 مالک ارسال شده در 1 مهر، 2010 تو در جریان متوحش یک تاریکی در غربت بی نهایت رویش یک آفتابگردان در سطل زباله و نوشتار ستاره با دست خط قهوه ایی مرا به تکرار اشک عادت داده ایی تو سهم تقسیم شده ی ثانیه های شاد را به مجاز اعجاز کلامی که بوی عترت می داد چه ساده فروختی! تو هیچ اندازه مقصر نیستی حتی اندازه ی یک ترک که این آوار را بر سر من فرود آورده ایت! تو در حنجره ی زلال یک سبز عقیده بی رحمانه به زخم به درد به پینه ی خزیده در چند جفت دست پشت کردی ای کاش ،ای کاش وقتی ساده می خندیدی تصویرت بر صدای دوست نشت نمی کرد! 4
Doctor_Shovan مهمان ارسال شده در 3 مهر، 2010 خوب حالا من به عنوان ابله ترین عضو بشریت آماده ام شرکت های تبلیغاتی محترم،می توانید روی اندمم برچسب تبلیغاتی بچسبانید ترجیحا روی دهانم!! می ترسم از ذهانم بپرد بگویم،قرار است به جای انسولین به دیابتی ها روغن سوخته تزریق کنید!!! چه زیبا همه ی شعرات زیباست
ارسال های توصیه شده