pesare shad 1097 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ آقاى جک، رفته بود استخدام بشه. کراوات تازه اش را به گردنش بسته بود و لباس پلو خورى اش را پوشیده بود و حاضر شده بود تا به پرسش هاى مدیر شرکت جواب بدهد . آقاى مدیر شرکت، یک ورقه کاغذ گذاشت جلوش و از او خواست تنها به یک سئوال پاسخ بدهد. سئوال این بود : "شما در یک شب بسیار سرد و طوفانى، در جاده اى خلوت رانندگى می کنید، ناگهان متوجه می شوید که سه نفر در ایستگاه اتوبوس، به انتظار رسیدن اتوبوس، این پا و آن پا می کنند و در آن باد و باران و طوفان چشم به راه معجزه اى هستند. یکى از آنها پیر زن بیمارى است که اگر هر چه زود تر کمکى به او نشود ممکن است همانجا در ایستگاه اتوبوس غزل خداحافظى را بخواند. دومین نفر، صمیمى ترین و قدیمى ترین دوست شماست که حتى یک بار شما را از مرگ نجات داده است. و نفر سوم، دختر خانم بسیار زیبایى است که زن رویایى شماست و شما همواره آرزو داشته اید او را در کنار خود داشته باشید. اگر اتومبیل شما فقط یک جاى خالى داشته باشد، شما از میان این سه نفر کدامیک را سوار ماشین تان مى کنید؟ پیرزن بیمار؟ دوست قدیمى؟ یا آن دختر زیبا را؟ جوابى که آقاى جک به مدیر شرکت داد، سبب شد تا از میان دویست نفر متقاضى، برنده شود و به استخدام شرکت در آید راستى، می دانید آقاى جک چه جوابى داد؟ اگر شما جاى او بودید چه کار می کردید؟ . . . . . . . . . . و اما پاسخ آقاى جک: . . . . . . . آقاى جک گفت: من سویچ ماشینم را می دهم به آن دوست قدیمى ام تا پیر زن بیمار را به بیمارستان برساند، و خود من با آن دختر خانم زیبا در ایستگاه اتوبوس می مانم تا اتوبوس از راه برسد و ما را سوار کند. 10 لینک به دیدگاه
pesare shad 1097 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ تیچراری در حد جنون. :icon_pf (34): :w410: 1 لینک به دیدگاه
//\// 1806 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ تیچراری در حد جنون. اون حد جنونش واسه باشگاه بود ! شاید اینجا تکراری نباشه ! 3 لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ هم بی جنبه بوده هم کار غیر قانونی کرده هم رفیق قدیمیش رو سر کار گذاشته لینک به دیدگاه
ayhan 2309 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ اون حد جنونش واسه باشگاه بود ! شاید اینجا تکراری نباشه ! راس میگی ها! آخه من یه ذره خنگم.. :icon_pf (34): 1 لینک به دیدگاه
//\// 1806 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ راس میگی ها! آخه من یه ذره خنگم.. :icon_pf (34): :there: 1 لینک به دیدگاه
pesare shad 1097 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ هم بی جنبه بوده هم کار غیر قانونی کرده هم رفیق قدیمیش رو سر کار گذاشته دکتر جون شما چیکار میکردین؟:ws2: نه اینکه اون چیکار باید میکرده؟ لینک به دیدگاه
pesare shad 1097 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ اون حد جنونش واسه باشگاه بود ! شاید اینجا تکراری نباشه ! اونجا هم خودم گذاشتمش 2 لینک به دیدگاه
ayhan 2309 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ من اگه بودم دختره سوار میکردم میبردم به اولین دیسکو نه دوستمو سوار میکردم با هم میرفتیم دیسکو نه نه...پیرزنو سوار میکردم میبردم بیمارستان بعد با دختره و دوستم میرفتیم دیسکو... 2 لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ دکتر جون شما چیکار میکردین؟:ws2:نه اینکه اون چیکار باید میکرده؟ این دیگه سوال نداره بی خیال دیگران پیر زن رو به بیمارستان میبردم. اگه سرنشین هم داشتم وجا نبود حتما اونا رو پیاد میکردم تا جایی برای مریض باز کنم . لینک به دیدگاه
pesare shad 1097 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ من اگه بودم دختره سوار میکردم میبردم به اولین دیسکو نه دوستمو سوار میکردم با هم میرفتیم دیسکو نه نه...پیرزنو سوار میکردم میبردم بیمارستان بعد با دختره و دوستم میرفتیم دیسکو... :jawdrop: این مثل قضه رد کردن هویج و آهو و گرگه از رودخونه با یک قایقه که فقط یه جا داره و باید هر سه رو ببری اونور. پس نمیتونی پیرزنه رو ببری ، چون دوستت ، دختره رو می خوره نمی تونی دختره رو ببری چون پیر زنه میمیره و جلوی دوستت یه آدم حوس باز میشی نمی تونی دوستت رو ببری چون پیر زنه میمیره و از دختر خوشگل هم دیگه خبری نیست :ws28: این دیگه سوال نداره بی خیال دیگران پیر زن رو به بیمارستان میبردم. اگه سرنشین هم داشتم وجا نبود حتما اونا رو پیاد میکردم تا جایی برای مریض باز کنم . البته این رو به خاطر تعهد پزشکی میگی دیگه ؟ نه ؟ لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ من هیچی...میرفتم پی کار خودم....آخه مامانم گفته غریبه هارو سوار نکن!!!!!!!:w00: 3 لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ :jawdrop:این مثل قضه رد کردن هویج و آهو و گرگه از رودخونه با یک قایقه که فقط یه جا داره و باید هر سه رو ببری اونور. پس نمیتونی پیرزنه رو ببری ، چون دوستت ، دختره رو می خوره نمی تونی دختره رو ببری چون پیر زنه میمیره و جلوی دوستت یه آدم حوس باز میشی نمی تونی دوستت رو ببری چون پیر زنه میمیره و از دختر خوشگل هم دیگه خبری نیست :ws28: البته این رو به خاطر تعهد پزشکی میگی دیگه ؟ نه ؟ نه به خاطر تعهد اخلاقی. ..برای جبران بقیه همیشه فرصت هست ولی برای این مادر مریض ممکنه فرصتی نباشه لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ پیر زنو رو میبرم دختر خانومه به من چهدوستمم بعدا بهش میزنگم لینک به دیدگاه
poriya_m 37 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ بنده یه سوال فنی داشتم ماشین این سرکار چه جوری بوده که فقط یه جای خالی داشته؟ 2 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ بنده یه سوال فنی داشتم ماشین این سرکار چه جوری بوده که فقط یه جای خالی داشته؟ از این 2 سر نشیناست رنگشم نوک مدادی اسپرت سیستم 1 لینک به دیدگاه
abie bicaran 2325 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۸۹ کار جالبی کرده من تحسینش می کنم چون جای اون نیستم و نبودم فعلا نمی تونم بگم چی کار می کردم 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده