Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، ۱۳۹۷ برای نخستین بار در سال ۱۹۶۴ از طرف وزارت مسکن انگلستان با تشکیل یک گروه مطالعاتی ویژه موضوع بازنگری در الگوی طرح های جامع در دستور کار قرار گرفت که به تصویب قانون برنامه ریزی شهری و روستایی (۱۹۶۸) منجر شد. بر اساس این قانون الگوی طرح های ساختاری به طور رسمی در انگلستان جانشین الگوی سنتی طرح های جامع گردید. به طور کلی دهه ۶۰ تا ۷۰ میلادی را می توان دوره تمایل به رویکرد سیستمی در برنامه ریزی غرب دانست. این رویکرد به ۳ صورت تأثیر اساسی در توسعه و تکامل برنامه ریزی شهری به جای نهاده است: رویکرد سیستمی به عنوان نظریه برنامه ریزی از دیدگاه نظریه سیستم ها شهر یک سیستم اجتماعی پویا و باز است که در آن سه سطح از حرکت مکانیکی، زیستی و اجتماعی در هم آمیخته و با انواع فراسیستم ها و زیر سیستم های متعدد در ارتباط است از این نظر شناخت کامل سیستم شهر و برنامه ریزی برای تمام اجزای آن تقریباً غیر ممکن بوده و تنها میتوان بر روی عناصر اصلی و ساختاری شهر، ارتباطات اصلی شهر با سیستم های مرتبط دیگر و تاکید بر چرخه برنامه ریزی تمرکز نمود. رویکرد سیستمی به عنوان راهبرد برنامه ریزی به نظر فالودی از راه های غلبه بر محدودیت های برنامه ریزی جامع توسل به برنامه ریزی راهبردی (استراتژیک) است. برنامه ریزی استراتژیک از یک سو به ارتباطات متقابل میان سطوح و مراحل مختلف برنامه ریزی نظر دارد، و از سوی دیگر توجه خود را بر مسائل اصلی متمرکز می نماید و در راستای هدایت و اصلاح روندهای واقعی به صورت گام به گام حرکت می کند. رویکرد سیستمی به عنوان مدل سازی اهداف مدل سازی به طور کلی عبارت است از شناخت دقیق ساختار و عملکرد سیستم به منظور کمک به حل مشکلات آن و در نهایت اصلاح و بازسازی سیستم. مدل ها بر اساس اهداف مختلف مورد نظر به چند دسته تقسیم می شوند: مدل های شناختی (توصیفی)، مدل های پیش بینی کننده، مدل های تصمیم گیری و مدل های هنجاری. البته تعمیم کاربرد این روش ها در زمینه سیستم های اجتماعی و از جمله شهر چندان موفق نبوده است. ارزیابی نتایج رویکرد برنامه ریزی سیستمی در شهرسازی دستاوردهای رویکرد سیستمی در برنامه ریزی شهری تفکیک نظام برنامه ریزی به دو سطح، ایجاد نظام سلسله مراتبی در تصمیم گیری، تصمیم سازی و اجرا، تلفیق اهداف کالبدی و غیر کالبدی، تلفیق عوامل برنامه ریزی با عوامل اجرایی و مشارکت عمومی، تاکید بر انعطاف پذیری و پویایی، برنامه ریزی برای شهر در غالب یک سیستم یکپارچه از سیستم های فرادست و فرودست، نگاه به شهر فرای بُعد کالبدی آن و توجه به نیازهای اجتماعی و فرهنگی، جامع نگری (در نظر گرفتن کلیت و تمامیت شهر) به جای مطالعات جامع و استفاده از الگوی چرخه ای به جای الگوی خطی را می وان از مهم ترین دستاوردهای این رویکرد دانست. محدودیت نگرش سیستمی به عنوان نظریه برنامه ریزی نظام های اجتماعی و رفتارهای توده انسانی به قدری پیچیده و پیش بینی ناپذیر است که نمی توان آن ها را در چارچوب قوانین سایبرنتیکی توضیح داد. سیبرنتیک در حوزه هایی که انسان و ماشین در تقابل با هم قرار دارند توانایی خود را به اثبات رسانده است اما فارغ از ابعاد هنجاری می باشد. پیتر هال مشکلات نظری کاربردی الگوی سیستمی را چنین بر می شمرد: بی اعتباری پیشنهادات در صورت افزایش سریع اطلاعات درباره شهر و منطقه به خطا رفتن طرح های شهری و منطقه ای به دلیل روابط متقابل پیچیده میان سطوح مختلف برنامه ریزی امکان تغییر باورها و ارزش های انسانی فعالان در موضوع در طول زمان. محدودیت مدل سازی در برنامه ریزی شهری نخستین تجارب استفاده از مدل سازی در برنامه ریزی شهری به برنامه ریزی حمل و نقل در شهرهای آمریکای شمالی مربوط می شود. برای اولین بار در طرح جامع شیکاگو مطالعات مربوط به حمل و نقل شهر به کمک کامپیوتر صورت پذیرفت و پس از آن استفاده از مدل سازی در عرصه های دیگر مثل کاربری زمین ، جمعیت و… رواج پیدا کرد. البته سیستم های شهری واجد ویژگی هایی هستند که شبیه سازی و مدل سازی برای آن ها بسیار دشوار و شاید غیر ممکن باشد. پیچیدگی و پویایی سیستم شهر سیستم های شهری دارای متغیرهای بسیار، ارتباطات وسیع با دیگر سیستم ها و رفتارهای پویا و تحول پذیر و غیرخطی اند که هرگونه مدل سازی برای آن ها سبب تقلیل سیستم باز شهر به یک سیستم بسته می شود. منبع: کیمیافکر بزرگ لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده