رفتن به مطلب

جایگاه طراحی شهری در برنامه ریزی راهبردی


ارسال های توصیه شده

تا چند دهه اخیر تحت تأثیر شهرسازی کارکرد نقش طراحی شهری بسیار کمرنگ بوده است. اما با رواج مفاهیم مربوط به توسعه پایدار و کیفیت زندگی از یک طرف و رواج طرح های ساختاری راهبردی از سوی دیگر، جایگاه و نقش طراحی شهری گسترده تر از قبل گشته است.

do.php?imgf=154053274156871.jpg

گسترش دانش طراحی شهری:

گسترش دانش طراحی شهری و روش‌های آن به نوعی پاسخگویی به نیازهای توسعه پایدار و برنامه ریزی مشارکتی و اعتلای کیفیت محیط محسوب می‌شود که به طور خلاصه عبارت اند از:

  • تغییر از گرایش زیبایی شناختی به سمت کیفیت محیط
  • تغییر از اهداف کالبدی به سمت اهداف اجتماعی فرهنگی
  • تغییر از یک حرفه تخصصی به سمت یک دانش میان رشته ای
  • تغییر از یک دیدگاه نخبه گرا به سمت نگرش جمعی و انسانی
  • تغییر از تاکید بر محیط انسان ساخت به سمت محیط انسان ساخت و طبیعی

موضوعات و روش های جدید طراحی شهری

عمده این موضوعات در راستای تأمین نیازهای کیفی است که به عهده طراحی شهری واگذار شده است مانند: برنامه ریزی و طراحی فضاهای باز و سبز، برنامه ریزی و طراحی فضاهای پیاده، برنامه ریزی و طراحی مراکز فراغت و تفریح

بعد مقیاس در طراحی شهری

لازم است که طرح‌ها و پروژه های طراحی شهری در مقیاس های مختلف و در ارتباط با یکدیگر به اجرا درآیند.

do.php?imgf=154053274163292.jpg

تاکید بر طراحی اجتماعات محلی

یکی از گرایش های جدید در برنامه ریزی ساختاری راهبردی تاکید بیشتر بر موضوعات خرد و موضوعات محسوس و مشخص انسانی در قلمرو اجتماعات محلی است که در نتیجه به تقویت جایگاه طراحی شهری در طرح های توسعه و عمران شهری منجر شده است علت اصلی این گرایش پرهیز از کلیت گرایی شهرسازی مدرن و توجه بیشتر به شرایط و نیازهای محلی و لزوم تقویت و احیای فضاهای جمعی و هویت فضایی است. در همین راستا امروزه مفهوم واحد همسایگی کمتر مورد توجه برنامه ریزان و طراحان شهری است بر عکس مفهوم اجتماع محلی اهمیت بیشتری یافته است که بیانگر این تحول است که طراحی شهری برخلاف گذشته چندان تاکید بر بناها و آثار منفرد معماری و یا تقسیمات عملکردی یکسان ندارد بلکه علاقه بیشتری به فضاهای عمومی و نیمه عمومی نشان می دهد.

منبع: کیمیافکر بزرگ

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...