mohamead 10 ارسال شده در 1 تیر، 2012 **لبت لطف شکر دارد که نتوان کرد تشریحش **برای وصف رخسارت کلامی نیست بگزینم **سبک رفتی نگارین و نمودی غارت دینم **بغیر از مهر تو جانا گناهی من نمی بینم**طریق عشق تو جانا به پیشم مشکل افتاده **نه پای رفتنش دارم نه آسایش که بنشینم**نگه کن بیستون آسا اگر مانع بود در ره **چو فرهادش نگون سازم زشوق شور شیرینم**تو شمع مجلس آرا شو منت پروانه میگردم **تو لیلی شو که چون مجنون بکویت زار بنشینم**نیابی همچو من جانا عاشق صادق **بجای من که بگزینی که من جای تو نگزینم
s a d a f 25 ارسال شده در 15 شهریور، 2012 به فکر سر سپردنم به اعتماد شانه ات گریه ی بخشایش من که بی ثمر نمی شود بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود بی تو برای عاشقی واژه خبر نمی شود بغض دوباره دیدنت بی تو به در نمی شود
mostafa_66 90 مالک ارسال شده در 15 شهریور، 2012 هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد خوش به حال تو که خودت را راحت کردی یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من . .
mostafa_66 90 مالک ارسال شده در 15 شهریور، 2012 نیستی همنفسم سهم دلم بی کسیه تنهایی پر از غم و حسرت و دلواپسیه بی تو این زنده بودن زندگی محسوب نمیشه زخم رو قلب شکسته ام تا ابد خوب نمیشه
ارسال های توصیه شده