رفتن به مطلب

مروری بر خاطرات ( قدیمیای حاضر بیان حاضری بزنیم بگید الان در چه حالین؟؟؟ )


ارسال های توصیه شده

خوب خوب سلووووووم:ws3:

من دقیقا نمیدونم قدیمی حساب میشم یا نه اما تقریبا اکثر قدیمیارو میشناسم:hapydancsmil:به دلیل شیطنت بیش از اندازه شاید اکثرا هم منو بشناسن..به به

 

 

منم که اومدم اینجا سال چهار کارشناسی بودم یا سه دقیق یادم نیس....الان ارشدم رو هم گرفتم تو رشته مخابرات یه سال و خورده ایه تموم شده. .27 سال و خورده ای هم سنمه:ws3:

پیرم پیییییبر...بعععد دیگه کار میکنم تو یه شرکت خوب و معتبر و قوی...خداروشکر..البته به تازگی......

 

بعععد احتمالا اخرین باری ک همه منو دیدین خیلی چاق بودم الان لاغر شدم:ws28:

دیگه این تغییرات من بود..فقط اینکه من همچنان سر میزنم به انجمن هرچند فعالیتی ندارم اما ترک موضع نکردم..دوستای خوبی پیدا کردم از انجمن..

کلی دوسشون دارم...مستدادم باشند:ws3:

وو اینکه من خیلی عاشق نی نی و این چیزا بودم همچنان هم هستم:ws3:

دیگه دیگهههههه....هیچی دیگه همینا:ws3:

لینک به دیدگاه

اااا یادم رفت بگم من یه پیام اخطار دارم از ممد....اونم به خاطر دعوام بود با سید مهدی حسینی:ws28:

یادم میوفته خندم میگیره...اره دیگه اینجوریا جنگجوی کوهستان بودم:ws28:

مدیرم بودممممااااااا...ممد میدونه...خیلی خوبم:ws3:

لینک به دیدگاه

یک ترمه ی واقعی همیشه یک ترمه می مونه :ws28:


معلومه که هستم اما گرفتارِ کهولت سن شدم خیلی چیزا یادم نمیاد انگار



اون ترمه که من میشناسم شمالی بود. کچلم بود.:ws3: خیلی هم سعی داشت اثبات کنه مو داره. :ws28:

عاقا شما همان ترمه ای؟ همان آشنای قدیمی؟
لینک به دیدگاه

اااا یادم رفت بگم من یه پیام اخطار دارم از ممد....اونم به خاطر دعوام بود با سید مهدی حسینی:ws28:


یادم میوفته خندم میگیره...اره دیگه اینجوریا جنگجوی کوهستان بودم:ws28:
مدیرم بودممممااااااا...ممد میدونه...خیلی خوبم:ws3:




با من کی دعوا کردی؟؟؟؟:ws28::ws28:
انقد زیاد دعوا کردم یادم نمیاد سر چیو چجوری بود دعوامون:ws28::ws28:

خداروشکر تا حالا هم اخطار نگرفتم:ws3:

یادش بخیر خدایی
لینک به دیدگاه
به به چه تاپیکی. چه عنوانی :ws50:

 

البته من بیشتر خاطراتم مربوط به باشگاه مهندسانه اما اینجا هم خاطرات زیادی دارم

یادش بخیر یه روزی روزگاری دل و دماغ داشتیم وقت داشتیم حال داشتیم تلگرام و واتس آپ و ... نداشتیم. اون موقع ها میومدیم اینجا کپ میزدیم، بحث میکردیم. یادمه یه بخشی داشتیم که خیلی سکرت بود. محمد یادته؟ :w02:

معلوم نیست بچه های اون گروه کجان الان. کسی خبر داره ازشون؟

 

راستی یه سوال

این ترمه جون همون ترمه دوست من تو باشگاه مهندسان نیست؟ اگه هستی بیا خودتو لو بده :ws38:

 

 

هنوزم عادت آبی نوشتن از سرم نیفتاده. تو سایت خودمم این عادتو حفظ کردم :ws3:

 

از حالت سکرتی که دراومد فکر کنم :ws38:

من پروفایل به پروفایل هرکی چشمم میخورد سعی کردم اطلاع رسانی کنم تاپیک رو. البته شاید بعضیا جا افتاده باشن. ولی ایشالا که هرزمان اومدن ببینن و بیان بگن چه میکنن.

 

قديمي نيستم كه:)

 

بالاخره جز نسل سوم نواندیشان که بودی :w58::ws3: در حد نیمه قدیمی میشه دیگه :ws3:

 

سلام

 

نمیدونم قدیمی حساب میشم یا ن:ws3: ولی یادش بخیر همش پَلاس بودم اینجا....از صبح که بیدار میشدم تا شب

 

اون موقع تلگرام واتس آپ اینا نبود و حضور بچه ها خیلی پر رنگ بود....

همیشه پستایی که میزاشتمو صفحه انجمن رو رفرش میکردم تا جواب بچه هارو ببینم و سرعت پست گذاشتن بچه ها انقد زیاد بود که باید میرفتی ردیفای پایین دنبال تاپیکی که مشترک شدی

 

 

خود منم که دیگه زیاد نمیام....درگیر کار شدم...اون موقع ک اینجا بودم دانشجو بودم ولی خب الان تو یه شرکت تجهیزات پزشکی مشغولم....بیشتر وقتمم درگیر همین پروژه های شرکت هستم که نمیرسم بیام

 

با بچه های انجمنم کم و بیش با چندتاشون تو تلگرام در ارتباط هستم و خیلیای دیگه هم هستن که خبری ازشون ندارم و دوسدارم بدونم که در چه حالن....ایشالا که همشون موفق و خوشحال باشن و همینطور بقیه بچه ها

 

اون موقع شیفتی بود. یه سری هم از شب پا میشدن تا صبح تو انجمن بودن. :ws3:

 

یادش به خیر

 

روزی که اومدم تو انجمن انگار همین دیروز بود

 

میومدم دنبال فایل و میرفتم

 

چیزی که من رو جذب کرد رفتار حرفه ای مدیران بخ خصوص ممد ادمین بود که هر دفعه بدون شناختی از من جواب میداد و همیشه با حوصله بود

 

روزهای خوبی تو انجمن داشتم

 

با اکثر بچه های اون زمان رفیق بودم بیرون رفتیم گردش رفتیم تفریح کردیم و اینطوری بود که بچه های انجمن شدن جزیی از بهترین دوستای من که الانم باهاشون ارتباط دارم الخصوص ادمین ممد که کاری هم یه جواریی ارتباط داریم به هم

 

کار و زندگی و البته شبکه های اجتماعی جدید کمی من رو از انجمن دور کرده اما واقعا خاطرات اینجا همیشه برام موندگاره و هر وقت میام اینجا واقعا یه حس عجیبی فراگیر میشه برام

 

ازدواج که نه سرکارم میرم درگیرم یه جورایی

 

انقدر که کارم درسته دیگه :w02:

انقدر فایل خواستی که روت کم شد :ws28:

ســـــلام :ws3:

 

چه قدر جالب منم همین الان بخاطر پیدا کردن یه نرم افزار از گوگل لینک شدم اینجا کلی ذوق کردم

ایول نواندیشان :ws37:

 

یادش بخیر منم از خروجی های مهندسان بودم و با دعوت ستاره اومدم نواندیشان اما بعدش خیلی بهم چسبید

و خیلی انگیزه برای فعالیت تو انجمن پیدا کردم

دوستان خوب، برنامه های خوب و هدفمند نواندیشان باعث شد بیشتر بهش وابسته بشیم

اما الان دیگه خب داستان فرق کرد مشغله های شخصی اپ های اجتماعی باعث شد فروم ها کم رونق بشه

ولی هنوز این جو دوست دارم

:w02:

 

این شکلک :ws37: هنوز پسرونش نیومده

:ws52:

 

با چشم پسر می بینیم :whistle:

جوش خوب و مفیدتر بود. ولی حیف دیگه :hanghead:

 

سلام

 

اینجا برای من نوستالژی عجیبی ست.یاد کاربران قدیمی بخیر .

 

حرفها آنقدر زیاد است که نمیشود نوشت.

 

گذشته ی من تو انجمن در یک چمله خلاصه میشود:

 

یادش بخیر

 

در گیر کارو زندگی و تاهل شدیم دیگه:ws3:

 

چه خوب و مفصل :ws3:

لینک به دیدگاه

اخیییی:ws3:



احسنت. :a030: متوجه شدیم در الان در چه حالی و چه می کنی :ws3:

اااا یادم رفت بگم من یه پیام اخطار دارم از ممد....اونم به خاطر دعوام بود با سید مهدی حسینی:ws28:


یادم میوفته خندم میگیره...اره دیگه اینجوریا جنگجوی کوهستان بودم:ws28:
مدیرم بودممممااااااا...ممد میدونه...خیلی خوبم:ws3:



عه تو هم اخطار گرفتی؟ :ws3: از بس که یهو بد قاطی میکردی :vahidrk:
به به. می بینم که یه شیرینی بدهکار شدی :gnugghender: تبریک هم میگم :a030:
لینک به دیدگاه

سلاملیکم

یادش بخیر چه روزگاری بود:sigh:

من هستم ولی خستم حال فعالیت ندارم :ws3:

منم درگیر زندگانی و درس و این‌ چیزا هستم همچنان :banel_smiley_4:

خوش باشین همگی :a030::icon_gol:

لینک به دیدگاه

با من کی دعوا کردی؟؟؟؟:ws28::ws28:


انقد زیاد دعوا کردم یادم نمیاد سر چیو چجوری بود دعوامون:ws28::ws28:

خداروشکر تا حالا هم اخطار نگرفتم:ws3:

یادش بخیر خدایی



اااا یادت نیس بعدش روزبه اومد اشتیمون داد:ws28: من نمیدونستم تو هستیییی شوکه شدممم :ws3:
همون:ws3:
لینک به دیدگاه

درود

مرسی از ممد ادمین بابت لینک:a030:

من فکر کنم جزو پیرمردای اینجام:ws41:

ارتباطم با نواندیشان و بچه هاش کماکان برقراره :w36:

مزدوج شدم و به تازگی دیورس شدم:whistle:

اومدم اینجا لیسانس صنایع بودم الان فوق لیسانس اقتصاد

فرمانداری کار میکردم الان استانداری

کارشناس بودم الان رئیس گروه

27 ساله بودم الان 34 ساله

جوون بودم الان پیر

دلم واقعا برای اون روزا تنگ شده چه روزگار خوشی داشتیم تو تالار ادبیات تاپیک قهوه خونه بود فکر کنم:ws52:

لینک به دیدگاه

اهم:)

سلام:)

فك كنم مثل اقا مهدي بگيم خوبه:)

 

 

ترم ٤كارداني بودم الان ترم ٣ارشد (معماري)

٢٠سالم بود الان ٢٤سالم

بيكار بودم الان دفترمهندسي ام

بچه بودم اينجا بزرگ شدم

٢٤ساعت ٢٠ساعتش اينجا بودم :)

 

 

قشنگ ترين روزاي جوونيم همينجا شد:)خوشحالم از اين بابت:)

 

 

مرسي از ترمه خانوم:)

 

مرسي از اقا محمد و اقا مهدي:)

لینک به دیدگاه

اون ترمه که من میشناسم شمالی بود. کچلم بود.:ws3: خیلی هم سعی داشت اثبات کنه مو داره. :ws28:



عاقا شما همان ترمه ای؟ همان آشنای قدیمی؟


نه من تهرانیم. دختر هم کلا کچل نداریم.اشتباه اومدین فکر کنم اون ترمه دو تا کوچه بالا تر باشن:ws28:
لینک به دیدگاه

اهم:)


سلام:)
فك كنم مثل اقا مهدي بگيم خوبه:)


ترم ٤كارداني بودم الان ترم ٣ارشد (معماري)
٢٠سالم بود الان ٢٤سالم
بيكار بودم الان دفترمهندسي ام
بچه بودم اينجا بزرگ شدم
٢٤ساعت ٢٠ساعتش اينجا بودم ?


قشنگ ترين روزاي جوونيم همينجا شد:)خوشحالم از اين بابت:)


مرسي از ترمه خانوم:)

مرسي از اقا محمد و اقا مهدي:)



حال و روز اکثر ماست

قشنگ بود این جمله
لینک به دیدگاه

اهم:)


سلام:)
فك كنم مثل اقا مهدي بگيم خوبه:)


ترم ٤كارداني بودم الان ترم ٣ارشد (معماري)
٢٠سالم بود الان ٢٤سالم
بيكار بودم الان دفترمهندسي ام
بچه بودم اينجا بزرگ شدم
٢٤ساعت ٢٠ساعتش اينجا بودم ?


قشنگ ترين روزاي جوونيم همينجا شد:)خوشحالم از اين بابت:)


مرسي از ترمه خانوم:)

مرسي از اقا محمد و اقا مهدي:)


قربونت برم :icon_gol:
لینک به دیدگاه


خب من کلا وقت اینستا ندارم که.عصر هم بعد از کار تا برسم خونه ساعت 7 شده بعدم که باید شام بذارم بعدم همسری میاد ظرف می شورم چایی میدم :w58: وای من چقد کدبانو شدم :ws37: اما روزا که سر کارم یه تایمی پیدا می کنم بیام اینجا
خب بیام دوباره دیگه
بیاین دیگه

لینک به دیدگاه

سلاااام:a030:اصلا نمیدونم کسی اینجا منو یادش هست یا نه .کلا شخصیت کمرنگی داشتم:ws37:یادش بخیر قدیما یا تو نواندیشان بودم یا باشگاه مهندسان.اون موقع ها 17-18 سالم بود.دانشجوی معماری بودم .(نمیدونم برای چی این رشته رو خوندم وقتی اصلا نشد ازش استفاده کنم:4564:)کلی زندگیم تغییر کرده.شهرم عوض شده.کارمند شدم:icon_pf (34):الان چند ماهه دوسه هفته یبار میام یه سری میزنم و میرم.شرمنده میکنم:ws3:
آقای عارف من یه محمدعارف میشناسم که توکار موزیکه،تغییر شغل ندادی؟:ws28:

لینک به دیدگاه

قدیمیاتون همه رو کشته ........... همتون که مال باشگاه هستید که :ws52: غیر از تبعیدی های باشگاه کسی نیست ؟ حتی فکور هم باشگاهی از آب در اومد :icon_pf (34):هنوزم نمیدونم چرا نسخشو پیچیدید بچه مردمو ....
اون ناصر عتیقه جاست الافیک رو هم بردارید بیارید اینجا جنستون جور بشه دیگه .......

لینک به دیدگاه

سلام نمیدونم من قدیمی حساب میشم یا نه که محمد منو دعوت کرده:banel_smiley_4:

منم خاطرات خوبی داشتم نواندیشان وفعالیت زیادی داشم یادش بخیر

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...