Mohammad Aref 120451 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۹۷ انگاره های جریان شهر-ستیز آمریکایی در قرن بیستم در الگوی جدید شهرسازی طبیعت گرا تبلور پیدا می کند. الگویی بس خیال پردازانه تراز آنکه بتواند تحققی داشته باشد، اما نشانگر تفکر بخشی از جامعه شناسان و «برنامه ریزان شهری» آمریکایی است که تحت نام برود-ایکر سیتی به وسیله معمار بزرگ آمریکایی ، فرانک لوید رایت تدارک دیده شده است: اصول شهرسازی طبیعت گرا عبارتند از: تنها تماس با طبیعت را به عنوان بهترین راه حل مشکلات عنوان می کنند به گونه ای که کشاورزی به عنوان بهترین راه گذاران اوقات فراغت مورد توجه قرار می گیرد. بدین وسیله رشد هماهنگ فرد را مانند کلیتی امکان پذیر می دانند. در این الگو از صنعت برای رفع مشکلات شهر عصر صنعت استفاده می شود. پیشرفت فن به طور جدی مورد توجه است و حتی بیش از ترقی گرایان از مزایای صنعتی شدن بهره می گیرند. درعینحال که شهرشان به شدت وابسته به طبیعت است. نظامی نا متمرکز و مرکب از عناصر کانونی را توصیه می کنند که در یک شبکه غنی آمد و شدی قرار گرفته است. برخی از خصوصیات الگویشان نزدیک به ترقی گرایان و برخی دیگر نزدیک به فرهنگ گرایان است. از این رو حلقه ای واسط بین فرهنگ گرایان و ترقی گرایان محسوب می شود. فضاهای الگوی شهرسازی طبیعت گرا، هم باز است و هم بسته؛ هم عام است و هم خاص. شهرهایی با ابعاد نجومی که در تمامی جهات با پیرامونش در ارتباط هستند (اتومبیل،هواپیما،تلویزیون،بزرگراه،…) توجه به توپوگرافی و پیروی از فراز و نشیب زمین معماری وابسته به طبیعت می گردد (معماری ارگانیک) و ساختمانها تحت بی نهایت شکل متفاوت، طبیعت و خصوصیات زمینی را بیان می کنند که بر روی آن بر پا گشته و خود به جزء تفکیک ناپذیری آن شده اند. خلوت گرایی، اصالت داشتن و بسته بودن فضا –که برای فرهنگ گرایان گرانقدر بود- در سطح ساختمان های خصوصی خود را باز می نمایند. این الگو جمعیت را متعدد و پراکنده می کند؛ شهر را نفی می کند و مجموعه های زیستی پراکنده در طبیعت را مورد توجه قرار می دهد. (گسترده شهر در جو روستایی) در مقابل مسکن جمعی ترقی گرایان و مسکن فردی فرهنگ گرایان، مسکن این الگو خم جنبه اجتماعی دارد و هم جنبه فردی (مسکن فردی است اما نه آپارتمان، بلکه خانه های شخصی که هر کدام حداقل چهار آکتر زمین در اختیار دارند و ساکنین آن به کشاورزی و دیگر سرگرمی ها اختصاص می دهند. به بازدهی و کارایی (الگوی ترقیگرا) کمتر فکر می کند و الزامات الگوی فرهنگ گرا نیز به آن راه نمی یابد. این الگو اجبار سیاسی نمی طلبد، اما به گونه ای دیگر از اجبار نیاز دارد و آن دموکراسی در سایه نظام سرمایه داری بسیار قوی است –الگو شهرسازی طبیعت گرا تنها پیشنهاد شهرسازی است که در آن اجبار نیست. شهرسازی طبیعت گرا میتواند در هر لحظه با جهان ارتباط برقرار کند و یا ارتباط خود را با جهان قطع کند. نمونه شهر پهن دشتی فرانک لوید رایت در نمایشگاه شهر موما – الگوی شهرسازی طبیعت گرا منبع: کیمیافکر بزرگ لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده