رفتن به مطلب

پیش شهرسازی فرهنگ گرا


ارسال های توصیه شده

پیش شهرسازی فرهنگ گرا -مکتب اصلاح گرایی

از نظر این دسته پیش شهرسازی فرهنگ گرا ، شهر صنعت نیازهای معنوی انسان را نادیده گرفته است. بنابراین بهداشت روح می‌اندیشند تا بهداشت جسم.

 

 

الگوی دوم از آثار جان راسکین و ویلیام موریس به دست می آید؛ در اواخر قرن نیز نزد ابنزر هاوارد پدر باغ-شهر دیده می شود. مسئله قابل توجه اینکه، این الگو در دوران فرانسه هیچ نماینده ای ندارد.

 

در الگو پیش شهرسازی فرهنگ گرا موارد زیر عمده می گردد:

 

  • مطرح شدن موقعیت «گروه انسانی» به جای فرد شهری: در این بینش فرد آن چنان در الگوی ترقی گرا منظور شده واحدی در خود دگرگون پذیر نیست و به عکس الگوی ترقی گرا ، در این بینش هر یک از اعضای اجتماع بنا بر خصوصیات و اصالت خاص خود عنصری جایگزین ناپذیرند. (عدم اعتقاد به انسان-گونه الگوی ترقی). بنابراین توجه به مسکن فردی جای خود را به توجه به مراکز شهری می‌دهد.
  • تأکید بر احیای دوره مطلوب گذشته: (دیدگاه نوستالژیک (هجران زده) نسبت به گذشته) : این تصویر هجران زده ای که در مفاهیم هگلی، می توان آن را کلیت زیبایی از دست رفته نامید، به میزان چشمگیری از توسعه تحقیقات تاریخی و باستان شناسی که همزاد رمانیسم است، تغذیه می شود. بر این مبنا اینان ستایشگر شهرهای قرون وسطی هستند و راه حل این دسته بازگشت به گذشته است. محمل عقیدتی این الگو دیگر مفهوم ترقی نیست بلکه مفهومی است فرهنگی.
  • در مقابل مفاهیم الگوی مترقی مفاهیم متقابل را مطرح می کنند: ارگانیک در مقابل مکانیک؛ چونی (کیفیت) در مقابل چندی (کمیت)؛ مشارکت در مقابل بی تفاوتی؛ فرهنگ در مقابل تمدن.
  • تقدم نیازهای معنوی بر نیازهای مادی در نظر این دسته تحولات عصر صنعت اخلاقیات معنویات را نادیده گرفته و راه حل در بازگشت به معنویات و اخلاقیات است. از این رو نقش هنر و زیبایی شناختی را ارجح می دانند.
  • آمایش فضای شهری با قطعیت کمتر نزد این دسته توصیف شده است. با این حال برای اینکه بتوان به یک کلیت زیبای فرهنگی تحقق بخشید و آن را چون ارگانیسم طراحی کرد که هر کس در آن نقش اصلی خود را بیابد، شهر الگوی فرهنگ گرا نیز می یابد مجموعه ای از مشخصات فضایی و ویژگی های مادی را ارائه می دهد.
  • برخلاف ترقی‌گرایان شهر الگوی فرهنگ گرا ، پیش از هر چیز در محدوده های مشخص محاط شده است.
  • شهر در نظر فرهنگ گرایان، به عنوان پدیده ای فرهنگی می باید در تباین آشکار با طبیعت باشد. (تباین به وسیله تراکم صورت می گیرد.)
  • ابعاد شهر با الهام از شهر قرون وسطایی، بی تکلف است.
  • نفی هندسه گرایی (طرح های شطرنجی) و تأکید بر نظمی ارگانیک (اندام واره): بی ترتیبی و بی تفاوتی را نشانه نظمی اندامواره توصیه می کنند. اینان معتقدند تنها یک نظم ارگانیک قادر به تجمیع دستاوردهای موفق تاریخی است و ویژگی های چشم انداز را منظور می دارد.
  • تأکید بر نقش زیبایی شناسی شهرها در این الگو به همان اندازه که بهداشت در الگوی ترقی گرا مهم است.
  • بازگشت به مفهوم هنر به ویژه هنر قرون وسطایی: زشتی گسترش یافته به وسیله جامعه صنعتی ، نتیجه یک روند مرگ آور و نوعی از هم گسیختگی ناشی از افلاس فرهنگی است. با چنین امری می توان تنها با مجموعه ای از معیارهای جمعی مبارزه کرد که از این جمله به خصوص بازگشت به مفهوم هنر الهام یافته از تحقیق در قرون وسطی خود را تحمیل می کند. از این رو معتقدند شهر را هنری سازد نه فن (برخلاف ترقی گرایان)
  • تأکید بر صنایع‌دستی
  • عدم وجود ساختمان های نمونه و معیارها و ضوابط مشخص (عدم اعتقاد به استاندارد سازی)- هر بنایی می باید از دیگر بناها با بیان ویژه خویش متمایز باشد.
  • کم بها دادن به مسکن فردی و تأکید بر بناهای اجتماعی- فرهنگی ( شهر با استخوان بندی اش مطرح می شود نه با مسکن)
  • شهر الگوی فرهنگ گرا، از نظر حال و هوای خاص شهری اش، با الگوی ترقی گرا به مقابله بر می خیزد و از نظر سیاسی، اندیشه اجتماع و روح جمعی به جمع بندی های دموکراتیک ختم می شود.
  • شهر الگوی فرهنگ گرا از نظر اقتصادی ضد صنعتی است. تولید در نظر این دسته از نظر بازدهی اقتصادی حائز اهمیت نیست، بلکه می‌بایست در جهت رشد موزون و رفاه افراد جامعه به کار گرفته شود.
  • شهر الگوی فرهنگ گرا چون نیای قرون وسطایی اش شهری است: کوچک، متراکم و متعدد ( بناهای متفاوت)
  • فرهنگ گرایان اعتقاد داشتند شهر بر اثر تلاش های فرهنگی گروهی انجام می شود و برای اصلاح شهر باید فرهنگ شهر را اصلاح کرد. ( معتقد به اصالت فرهنگی)
  • هندسه مطرح شده، توسط آن ها هندسه طبیعی است.
  • بر خلاف شهر در نظر ترقی گرایان، شهر فرهنگ گرایان را نمی توان با یک نگاه کشف کرد (به علت پیچیدگی ناشی از نظم ارگانیک)
  • برخلاف ترقی گرایان، معتقد به خلق فضاهای شهری هستند. (مانند فضای شهر قرون وسطی)
  • شهر الگوی فرهنگ گرا بی زمان و پذیرنده نسل های مختلف است.

 

 

منبع: کیمیافکر بزرگ

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...