Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۷ اوون، رابرت (Owen, Robert) (نیوتاون؛ ویلز1771 – لندن 1858)، سوسیالیست و اصلاحگر انگلیسی و از پیشروان نخستین شرکت های تعاونی بود. او تا نه سالگی درس خواند و از ده سالگی در مغازه های پارچه فروشی لندن و منچستر فروشندگی می کرد و از این راه نان زندگیش را تأمین می نمود. در 1789 با شرکای خود کارخانه پارچه بافی تأسیس کرد. در 19 سالگی ریاست کارخانه را که 500 کارگر داشت به عهده گرفت و آنچنان موفقیتی به دست آورد که توانست 8 سال بعد 1797 با شریکان خود ریسندگی های «نیولنارک» در اسکاتلند را خریداری نماید. در سال 1800 مدیریت این کارخانه را نیز عهده دار شد. این کارخانه 2000 کارگر داشت که 500 تن آن کودکان خردسالی بودند که از نوانخانه ها استخدام شده بودند. در همین جا بود که اندیشه های خود را درباره اصلاحات اجتماعی به کار بست؛ برای کارگران خانه و مدرسه ساخت و به آموزش آن ها همت گماشت. مغازه بزرگی برپا ساخت که احتیاجات کارگران را به قیمت تمام شده رفع می کرد. اوون میخوارگی را در این جامعه محدود نمود. بزرگترین خدمت او تربیت جوانان بود که دلبستگی ها فراوانی به این کار داشت. او کارخانه را به گونه ای اداره می کرد که سود سرشاری به صاحبان سهام می رساند. اوون در 1793 به عضویت انجمن ادبی و فلسفی منچستر در آمد و از این راه با جان دالتن آشنا شد. قانون کارگاه ها که در 1819 به تصویب رسید، مرهون کارهای اوون است. از دوستان نزدیک وی که او را بسیار یاری می کرد، دیوک آو کنت، پدر ملکه ویکتوریا بود. در 1825 یک تعاونی در اسکاتلند تشکیل داد سپس به آمریکا رفت و جامعه تعاونی دیگری در ایالت ایندیانا برپا کرد که هر دو با شکست روبرو شد. در 1828 از سرپرستی کارخانه لنارک دست شست. به لندن رفت و به تبلیغ اندیشه های خود پرداخت و مرکزی برای کاریابی کارگران برپا نمود. رابرت اوون از معدود آرمانگرایانی است که زندگی مجتمع پیشنهادی اش را قبل از مرگ به چشم دید و تجربه کرد. او چهار پسر داشت که بزرگترین آن ها، رابرت دیل اوئن، عضو کنگره آمریکا و از فعالان در تدوین قوانین اصلاحات اجتماعی بود. از سایر آثار نظری اوون: دید تازه ای از جامعه یا پژوهش هایی در اصل شکل گیری شخصیت انسان (1813) گزارش لنارک (1816) کتاب دنیای اخلاق نو (1836) انقلابی در نظر و عمل (1849) لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۷ رابرت اوون (به انگلیسی: Robert Owen) (زاده ۱۴ مه ۱۷۷۱ - درگذشته ۱۷ نوامبر ۱۸۵۸) یک اصلاحگر سوسیالیست اهل ولز بریتانیا و یکی از بنیادگذاران جنبش سوسیالیسم تعاونی است. فلسفه اوون که کارل مارکس بعداً بر آن نام سوسیالیسم آرمانشهری نهاد، از سه اصل بنیادین تشکیل شده بود. رابرت اوون زاده ۱۴ مه ۱۷۷۱ در نیوتاون ولز بریتانیا است. وی از کودکی به کار و فعالیت میپرداخت و در ۱۸ سالگی یک کارخانهٔ ریسندگی را بنیان گذاشت. او در کارخانهٔ خود برای نخستین بار در اروپا به وضعیت بهداشتی و رفاهی کارگران توجه کرد و ساعات کار را از ۱۴ ساعت و بیشتر، به ۱۰ ساعت کاهش داد. وی قبل از تأسیس یک آسیاب بزرگ در نیو لنمارک اسکاتلند، در یک کارخانه ریسندگی در منچستر کار میکرد. رابرت اوون در سال ۱۸۲۴ بعنوان یک سوسیال رفرمیست و یکی از بنیانگذاران آرمانشهری سوسیالیزم و جنبش همبستگی به آمریکا سفر کرد تا سرمایه اش را در یک مجموعه هزار نفره در سواحل رودخانه ایندیانا واباش با نام «نیو هارمونی» مورد بهرهبرداری قرار دهد. «نیو هارمونی» هدفش ایجاد یک جامعه اتوپیایی (به انگلیسی utopia) بود. رابرت اوون در سال ۱۹۵۸ در نیوتاون، ولز درگذشت. منبع: ویکی پدیا لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۷ رابرت اوون | اندیشمند پیش شهرسازی ترقی گرا یا آرمان گرا (سوسیالیست های تخیلی) رابرت اوون سوسیالیست و اصلاحگر انگلیسی و از پیشرویان نخستین شرکت های تعاونی بود. یک ازدواج پرثمر به او این امکان را داد تا شریک کارخانه نیولانارک گردد. این شراکت برای او زمینه تجربه گرایی مهمی را فرام آورد. فرصتی برای تحقق بخشیدن به اصلاحات اجتماعی، اصلاحاتی که رابرت اوون انگاره آن را از آشنایی مستقیم خود از فقر کارگر صنعتی به دست آورده بود. تلاش های او به طور مشخص برای تقلیل ساعات کار برای بهبود مسکن و برای برقراری یک آموزش اجباری با روش های نو بود. اولین کودکستان در انگلستان به همت وی به وجود آمد. او فرمان برداری مطلق خرد، انسانی معتقد بود و نظریه آموزش او سنگ زیربنای تمامی نظامش بود، برای انسانی که می خواهد بر ماشین حاکم باشد و از امکانات انقلاب صنعتی بهره برداری کند، آموزش ضروری است؛ در حالی که همین آموزش در بهبود بازدهی فردی نیز سهیم باشد. نیولانارک بزودی زیارتگاهی برای اصلاح طلبان اجتماعی بریتانیای کبیر شد. مجسمه رابرت اوون در منچستر انگستان رابرت اوون از معدود آرمان گرایانی است که زندگی مجتمع پیشنهادی را قبل از مرگ به چشم دید و تجربه کرد. از آثار رابرت اوون میتوان به موارد زیر اشاره کرد دید تازه ای از جامعه یا پژوهش هایی در اصل شکل گیری شخصیت انسان (۱۸۱۳) گزارش به لانارک (۱۸۱۶) کتاب دنیایی اخلاق نو (۱۸۳۶) انقلابی در نظر و عمل (۱۸۴۹) در این آثار ، الگوی خویش را از استقرار آرمانی سالم، منظم و سازنده شرح می دهد، اجتماعات کوچک نیمه روستایی از ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ نفره و متعدد نسبت به یکدیگر در ۱۸۱۳ رابرت اوئن برای اولین بار «نظریه محیط» خود را با نام (New views of society) بیان کرده و در ۱۸۱۷ کانپست شهری خود را در گزارشی برای کمیته انجمن صنعتگری فرودستان مطرح ساخت. او دریافته بود «مرد خودساخته» که اقتصاددانان لیبرال آن را خلق کرده و افکار عمومی نیز پذیرفته بود، خواب و خیالی بیش نیست، بلکه این شرایط محیطی است که با قاطعیت سرنوشت افراد را تعیین می کند. رابرت اوون اصل را خوشبختی خویشتن خویش انسان می دانست که آدمی نیز معمولاً اعمالش را در جهت آن سوق می دهد. این خوشبختی زمانی دست یافتنی است که همزمان با رسیدن خوشبختی فردی، خوشبختی اجتماعی نیز تقویت شود. شعار اصلی او این بود «خوشبختی جهانی، از راه آموزش جهانی» رابرت اوئن کلیسا، ازدواج و مالکیت خصوصی را دشمن انسان می دانست و بر خلاف سن سیمون، تجار و صاحبان صنایع را جایگزین پذیر دانسته، ضرورتی بر وجودشان در اجتماع احساس نمی کرد. او معیار ارزش را بر توزیع و تولید و ساعات کار می دانست. رابرت اوون معتقد بود ماشین نقش عمده ای در بیکاری مردم انگلستان دارد. او عنوان می دانست که ماشین و دانش همگی فراخوانده شده اند تا آثار مشقت بار و ناپاک خود را به جا بگذارند. تا هنگامی که کار و ماشین را در یک سطح بشناسیم طبقه کارگر دارای وسایل مناسب برای مبارزه با قدرت مکانیکی نخواهد بود. پس باید یکی از راه های زیر را برگزید: استفاده از نیروی مکانیکی باید شدیداً کاهش یابد میلیونها انسان باید از گرسنگی بمیرند تا میزان فعلی تولید کافی باشد باید کار یا حرفه ای را برای فقیران و بیکاران پیدا کرد. ماشین باید فرمان بردار کارگر باشد، نه اینکه بر اساس روال فعلی جانشین آنان گردد. رابرت اوئن تلاش کرد تا راه حل سوم را به عنوان تنها راه مطلوب، اثبات کند. وی اقدام اصلاح گرانه خود را باهدف گریز ناپذیر آن چنین بیان نمود: یافتن شغلی با صرفه برای همه کارگران در نظامی که پیشرفت مکانیکی را تا بینهایت ممکن می سازد. رابرت اوون برنامه های خود را به شرح زیر تدوین کرد تأکید بر شرایط معقول زندگی که پاسخگوی نیازهای مختلف انسان (جسمی، ذهنی و روانی) باشد تأکید بر آموزش به ویژه در کودکان تلفیق زندگی شهری و روستایی در طرحهای آمایشی تأمین شغلی مناسب برای بزرگسالان جدا نمودن طبقه محرومان از جامعه شهری به منظور بهبود شرایط ایشان معتقد به اجتماعات انسانی ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر و به طور متوسط ۱۲۰۰ نفر برای دستیابی به شرایط زیست متعالی تأکید بر روی کشاورزان به عنوان شغل اصلی مردم و صنعت به عنوان ضمیمه و شغل دوم آنها رابرت اوون برای عملی ساختن عقاید خود یک نمونه همزیستی ایده آل (شهرک شرکتی یا سوسیالیستی) را طراحی کرد که دهکده ای بود برای یک اجتماع کوچک کشاورزی و صنعتی، خودکفا و دارای تمام تشکیلات و خدمات لازم. این طرح در ۱۸۱۷ برای اولین متن گزارش به کمیسیون تحقیقات راجع به مستمندان ارائه شد و مقالات متعددی در دفاع از آن در روزنامه ها انتشار گردید و بالأخره در ۱۸۲۰ که مطالعات دقیق تر روی آن انجام شده بود به عنوان کنت نشینان لانارک ارائه گردید. وظایف جامعه ساکن در این دهکده نسبت به حکومت محلی یا مرکز توسط قوانین عمومی تعیین می شود و مردم طبق آن قوانین، مالیات می پردازند و مردان به خدمت نظام می روند و تنها چیزی که به آن احتیاج نخواهند داشت، دادگاه و زندان است. در این جامعه مقدار کاری که تولیدشده معیار ارزیابی قیمت هاست و توجه به جمعیت بنیه و اختصاص زمین کشاورزی برای کارگران از اصول طرح هستند. تأثیرات فکری رابرت اوون را در انگلستان در جنبش باغ شهر می توانیم پیگیری کنیم. خانه رابرت اوون در نیولاراک اصول رعایت شده در طرح کنت نشین «لانارک» عبارت بودند از دهکده ای برای اجتماع کوچک فعال کشاورزی و صنعت توأم، مستقل و خودکفا و داری خدمات و تشکیلات لازم یک زندگی مشترک ایده آل مبتنی بر اصل تربیت متکی بر خدمات جمعی مثل مدرسه، کتابخانه، هتل، غذاخوری عمومی و رختشوی خانه عمومی محدودیت جمعیت مستقر در دل طبیعت و یک منطقه کشاورزی اقتصاد: متکی بر تولید اشتراکی بر مبنای کشاورزی و صنعت توجه به مسائل بهداشتی ، تأمین فضای سبز، جداسازی محیط صنعت از محیط زیست به وسیله فضای سبز. فرم طرح: چهارضلعی که در سه طرف مسکن های خصوصی (دارای خواب و نشیمن) و در یک ضلع آن فضاهای عمومی مانند خوابگاه کودکان، درمانگاه، انبار و … و در وسط مدرسه ، آشپزخانه رستوران و کلیسا قرار دارد توجه به تأسیسات آب و برق و حرارت و برودت مرکزی و… تشکیلات اداری بر اساس نوعی سوسیالیسم. رابرت اوئن پس از شکست در انگلستان به امریکا رفت تا برای ایده هایش تبلیغ کند در همین سال زمین های «نیو هارمونی» را خرید و با کمک هوادارانش مجتمع «نیو هارمونی» را در ایالت ایندیانا پی نهاد. در این مجتمع نیز آپارتمانهای اعضای تعاونی پیش گفته، در بلوک مسکونی مستطیل شکلی طرح شد و در وسط بلوک مجموعه های خدمات جنبی زیربنایی قرار داشت. اطراف واحدهای مسکونی را باغ ها و فضای سبز پوشانده بود. کارگاه ها، صنایع و واحدهای کشاورزی بافاصله در بخش بیرونی شهرک شکل گرفته بود. این آزمایش به خاطر عدم همسازی میان اعضای ناهمگن ساکن در مجموعه ۸۰۰ نفری «نیو هارمونی» (ممنوعیت باده نوشی و شرایط دشوار مذهبی حاکم) به شکست انجامید. اندک نمونه های موفق این تجربه را میان سال های ۴۵-۱۸۳۹، پیرامون رابرت اوون در «هارمونی هال» واقع در ساوت همپتن پی گرفتند. گفتنی است که رابرت اوئن به خاطر این کار (تجربه « نیو هارمونی») سه سال بعد دارایی خود ر از دست داد و ناگزیر به اروپا بازگشت و «نیو هارمونی» به یک مرکز خدمات زمین های کشاورزی اطراف تبدیل شد. طرح نیوهارمونی رابرت اوون بدون شک رابرت اوئن موفقیت هایی در بخش تعلیم و تربیت، سازمان دهی نیروی کار و گرایش به فناوری و حقوق در شهرسازی به دست آورد. در پس تلاش های او بود که نخستین مهد کودک و کودکستان، اولین مدرسه حرفه ای، و اولین نظام آموزش جمعی (شبیه مدارس شبانه روزی امروزی) پا گرفت. نخستین مدرسه خودگردان و اولین کتابخانه عمومی ایجاد شد و زمان کار کودکان و زنان نیز محدود گشت. رابرت اوون تلاش کرد در زمینه شهرسازی، جنبه های اقتصادی، اجتماعی، معماری و مالی را در هم آمیزد. اگر بخواهیم به زبان امروزی صحبت کنیم، او یکی از نخستین کسانی بود که به سرشت فرایندی برنامه ریزی آگاهی داشت و متوجه رابطه بین آرایش فضایی و رفتارهای اجتماعی شده بود. شیوه ساماندهی کمون رابرت اوون نیز بر پایه ساختارهای مستبدانه بود، به نحوی که عملاً هیچ فاصلهای میان خوشبختی اجتماعی و فردی ، فضای عمومی و خصوصی قائل نبود. او از این موضوع غافل بود که انسان هایی با خاستگاه های گوناگون و دل بستگی ها و سطح سواد مختلف را نمی توان به یک نوع زندگی همانند راضی نمود. رابرت اوئن همچنین کوشید فعالیت های جامعه را به شش بخش: کشاورزی، پیشه وری، ادبیات، علوم طبیعی، تعلیم و تربیت و تفسیر تقسیم نماید و برای هر کدام مدیری مسئول قرار دهد. کمون پیشنهادی رابرت اوون گذشته از اینکه ساختار اجتماعی محکمی نداشت و اعضای آن پیوسته عوض می شدند، ناگزیر به ارتباط با پیرامون خود هم بود و نمی توانست از جامعه اطراف خود گسسته بماند و سرانجام باید گفت که عدم موفقیت های او تنها به خاطر مشکلات اقتصادی، نارسایی های مدیریتی و اختلافات داخلی نبود، بلکه از کلی نگری او درباره شیوه زندگی گروهی نیز ناشی می شد. رابرت اوون معتقد به تأثیر مستقیم محیط کار و زندگی در راندمان کارگران بود و اصول : مزد بهتر، ساعات کار کمتر، مسکن بهتر و تربیت را مطرح می کرد. منبع: کیمیافکر بزرگ لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده