رفتن به مطلب

چند نکتۀ جدید از دنیای انضباط


ارسال های توصیه شده

ممکن است تعجب کنید از این‌که منابع مورد استفاده در بحث یاد شده چندان جدید نیست و دست‌‌کم به یک دهه قبل یا بیشتر برمی‌گردد. علت این است که مطلبی اساسی در این مدت ارائه نشده‌است. مثلاً پژوهش اورمن (1979) دربارۀ کنترل موثر دانش‌آموزان، در واقع تأیید گردُن، دریکرز و گلاسر است. کتاب ولفگانگ و گلیک‌من با عنوان «حل مشکلات انضباط» (1980) در این میان از معدود کتاب‌هایی است که به طور اساسی این موضوع را مورد بررسی قرار داده است.

چهار سال بعد، مک دانیال (1984) طی مقاله‌ای مطالب نویسندگان پیشین را یک‌بار دیگر نوشت. چارلز در کتاب «برقراری انضباط در کلاس» (1985)، هفت الگوی انضباط را براساس کارهای کونین، گلاسر، دریکر و کانتر جمع‌بندی و ارائه کرد. کتاب «حل مشکلات انضباط» از ولفگانگ و گلیک‌من (1986) نیز مطالبی همانند چاپ قبل داشت، اما سرانجام درخشانترین پژوهش در زمینۀ تعلیم و تربیت از ویترک تحت عنوان «جزوه‌ای پژوهشی دربارۀ تعلیم و تربیت» چاپ شد (چاپ سوم،1986، ص 422) که به تبیین چندین الگوی مدیریتی کلاس پرداخت. این کتاب به طور مشخص از کارهای دهۀ 70، 60 و حتی قبل از آن سود جسته است. مطالب آن عبارتند از : «انضباط مثبت»، « آموزش اثربخش معلم»، «واقیعت درمانی»، «انضباط اجتماعی و تعدیل رفتار». به طور قطع می‌توان گفت غیرممکن است شما کتابی در این باره به دست بگیرید و در آن مطالبی که ریشه‌های آن در بیست سال گذشته است، نبینید. در طی این مدت، اطلاعات اندکی در مورد انضباط به دانش ما اضافه شده است. اجازه دهید از این فرصت برای جمع‌بندی اطلاعات موجود استفاده کنیم.

برای اینکه دریابیم در طی دهه اخیر کارهای انجام شده دربارۀ انضباط به چه میزان اندک بوده است، کافی است به مقالات چاپ شده در مجلات تخصصی آموزش و تعلیم و تربیت نگاهی بیاندازیم. برای نمونه بولتن «ناسپ» (nassp) را که از سوی انجمن ملی مدیران مدارس متوسطه منتشر می‌شود، بررسی می‌کنیم. خوانندگان این مجله مدیران مدارس و علاقمندان به موضوعاتی مانند «مدیریت کلاس و انضباط» هستند. بررسی اجمالی تعداد مقالات چاپ شده در این مجله، تایید کننده نظر بالا است. تعداد اینگونه مقالات سال‌های 1981-1977، هفتاد و شش کورد بوده است که در طی سال‌های1986-1982، بیست و سه مقاله رسید.

نکته‌ای که باید اضافه کرد، این است که اگر فردی با خواندن مطلبی در این‌باره چیزی یاد بگیرد، در این صورت آن مطلب با ارزش است، حتی اگر تاریخ آن قدیمی باشد، از طرفی غیرممکن است که مطلبی از لحظه خواندن شما به بعد، قدیمی تلقی شود؛ زیرا شما می‌توانید آن را دوباره بخوانید، از آن نکته جدید بیاموزید و براساس آن عمل کنید و در ادامه با بحث دیگر سعی می‌کنیم مطالب یاد شده را به شیوه‌ای نو بیان کنم.

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

اه چه دوران گندی ...... مدرسه

یک مشت دیوونه تو مدرسه .......

ولی من رکورد دار بی نظم ترین و مهار نشدنی ترین دانش آموز تو زمان خودم بودم

نمیدونم اونم خاطرات گند خودشه دیگه

شاید بخشهاییش رو نوشتم :ws28: الگوی معکوس خوبی میتونه باشه برای آموزش:ws28:

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...