سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۸۹ من خودم به شخصه کم پیش اومده متاهل راضی ببینم البته دلیلم برا اینکه میگم مجردی بهتره این نیست دلایل دیگه دارم 5 لینک به دیدگاه
zizi62 155 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۸۹ می شه یگید از کجا این قدر معلومه؟! از اون جا معلوم ميشه كه من سه سال متاهل بيدم و 1 مرداد وارد 4 امين سالگرد مزدوج شدنمان ميشيم سئوالي بود در خدمتم 4 لینک به دیدگاه
silent for ever 367 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۸۹ از اون جا معلوم ميشه كه من سه سال متاهل بيدم و 1 مرداد وارد 4 امين سالگرد مزدوج شدنمان ميشيمسئوالي بود در خدمتم سلام. زیزی جون سالگرد ازدواجتون پیشاپیش تبریک میگم. امیدوارم زندگی تون همیشه سرشار از احساس و آرامش باشه. 2 لینک به دیدگاه
m.urbanism 186 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۸۹ دوستان سلام.به نظر شما باوجود مشکلات فراوان (عدم امنیت شغلی و عاطفی و آمار طلاق و گرونی و ...)مجرد بودن بهتره یا اینکه متاهل بودن؟؟؟؟؟ هرکدوم چه مزیت هایی داره وشما نظر شخصی تون در این مورد چی می تونه باشه؟ یه خواهش: از بحث اصلی فاصله نگیرید و مخصوصا سیاسیش نکنید...از روی منطق و نه احساس نظرتون بیان کنید. ممنونم. راستش به نظر من متاهل شدن یعنی رسیدن به یک بلوغ هم از لحاظ روحی هم جسمی و هم رسیدن به استقلال مالی و فکری....و اگر تمامی اینها باشه ازدواج می تونه موفق باشه ...امیدوارم همهی ما مجردها بتونیم به این موارد دست پیدا کنیم 6 لینک به دیدگاه
Milad 1 727 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۸۹ من خودم به شخصه کم پیش اومده متاهل راضی ببینم البته دلیلم برا اینکه میگم مجردی بهتره این نیست دلایل دیگه دارم تازه آزادیاشم بیشتره :w42: از اینا:167: هم تو زندگی نداریم. 4 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۸۹ راستش به نظر من متاهل شدن یعنی رسیدن به یک بلوغ هم از لحاظ روحی هم جسمی و هم رسیدن به استقلال مالی و فکری....و اگر تمامی اینها باشه ازدواج می تونه موفق باشه ...امیدوارم همهی ما مجردها بتونیم به این موارد دست پیدا کنیم شاید شما راست بگی....ولی تو شرایط فعلی جامعمون،ازدواج کردن ریسک بزرگی رو میطلبه! لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۸۹ من میگم متاهل بودن بهتره چون میتونی یه همراه داشته باشی که توی زندگی و مشکلات کمکت کنه پشتیبانت باشه 3 لینک به دیدگاه
m.urbanism 186 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۸۹ شاید شما راست بگی....ولی تو شرایط فعلی جامعمون،ازدواج کردن ریسک بزرگی رو میطلبه! بستگی به اون بلوغ داره دوست عزیز درسته خیلی ریسکه اما هر ریسکی با اطلاعات و اگاهی از ریسک بودن در میاد و تبدیل به یه عمل خوب و سنجیده میشه.... 4 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۸۹ بستگی به اون بلوغ داره دوست عزیز درسته خیلی ریسکه اما هر ریسکی با اطلاعات و اگاهی از ریسک بودن در میاد و تبدیل به یه عمل خوب و سنجیده میشه.... همین دیگه...آدم هرجوری حساب میکنه،بازم میبینه که آخر برج یه چیزیم بدهکار می شه! حالا این به کنار...من به شخصه اگر با خانومم بخوام برم بیرون،یکی جلومو بگیره و بگه: خیلی عذر می خواما،این خانوم با شما چه نصبتی دارن....درجا بدون هیچ عذرو بهانه ای با مُخ میام تو فیسشو دکورشو ریست میکنم!:icon_pf (34): پس صلاح نیست که حالا حالاها ازدواج کنم...اکثر کسانی که باهاشون رفیقم هم روی این دو مشکل حساسن... وگرنه چه عیبی داره! هم سنای ما تو فلان کشور عربی nتا بچه هم دارن!:JC_thinking: لینک به دیدگاه
sepide1990 1242 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۸۹ کی میگه ؟سلام من الان حدود 2 ماه و 12 روز که متاهل شدم و خیلی هم خوبه همه اینها دارند پرت و پلا میگن اصلا هم این جوری ها نیست میگین نه از من بپرسسین در ضمن بنده آمادگی خودم رو برای هر نوع بحث سازنده و غیر سازنده در مقابل دوستان ازدواج گریز مخصوصا دشمنانم سجاد و مهران و دوست خوبم بهروز و مدیریت محترم اعلام میکنم ! بازم مچکرم ایضا منم تایید میکنم و باهات حاضرم همکاری کنم:w14: 3 لینک به دیدگاه
sepide1990 1242 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۸۹ تازه آزادیاشم بیشتره :w42: از اینا:167: هم تو زندگی نداریم. من با ازدواجم محدو که نشدم یه سری ازادی های دیگرو هم به دست اوردم تازه :167:از اینا هم هیچ وقت نداشتیم لینک به دیدگاه
sepide1990 1242 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۸۹ همین دیگه...آدم هرجوری حساب میکنه،بازم میبینه که آخر برج یه چیزیم بدهکار می شه!حالا این به کنار...من به شخصه اگر با خانومم بخوام برم بیرون،یکی جلومو بگیره و بگه: خیلی عذر می خواما،این خانوم با شما چه نصبتی دارن....درجا بدون هیچ عذرو بهانه ای با مُخ میام تو فیسشو دکورشو ریست میکنم!:icon_pf (34): پس صلاح نیست که حالا حالاها ازدواج کنم...اکثر کسانی که باهاشون رفیقم هم روی این دو مشکل حساسن... وگرنه چه عیبی داره! هم سنای ما تو فلان کشور عربی nتا بچه هم دارن!:JC_thinking: ای بابا از وقتی ما ازدواج کردیم یه بار حسرت اینو داریم یکی بیاد بهمون گیر بده (اخه تو دوستیمون این اتفاق افتاد)بگه چه نسبتی دارید حتی خیلی وقتا یه کار میکنیم جلب نظر کنیم نمیشه که نمیشه :ws44: حالا تو نگران اینی ازدواج کردی بهت گیر بدن نه عزیز بی پولی هم که مشکل پیر و جوون این جامعه است ولی باید گذشت کرد و قانع بود حتما موفق میشی:w42::w14: 1 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۸۹ ای بابا از وقتی ما ازدواج کردیم یه بار حسرت اینو داریم یکی بیاد بهمون گیر بده (اخه تو دوستیمون این اتفاق افتاد)بگه چه نسبتی دارید حتی خیلی وقتا یه کار میکنیم جلب نظر کنیم نمیشه که نمیشه :ws44:حالا تو نگران اینی ازدواج کردی بهت گیر بدن نه عزیز بی پولی هم که مشکل پیر و جوون این جامعه است ولی باید گذشت کرد و قانع بود حتما موفق میشی:w42::w14: خوب شاید شما خیلی وقته ازدواج کردید...یا شایدم تلاشاتونو تو هفته قبل از انتخابات که آزادی اجتماعی به بینهایت میل میکرد انجام دادید! من اینیو که میگم،هر از چند گاهی تو خیابونا میبینم... شما اگر به حرفم باور ندارید،یه روز با همسرتون تشریف بیارید شهرمون،ببرمتون تو پارک مسجد طوبی،اونجا در عرض جیک ثانیه یه موتوریه میاد خفتتون میکنه!:45645: ولی در کل گیر دادنا بعد از فتوای محمود خان کمی کمتر شده... یکیم شاید چون شما قیافتون به مجردا نمیخوره بهتون گیر نمیدن...:JC_thinking: مشکل پول هم همینجاست دیگه...بنده قانع نمیشه عزیز...من میگم باید رفاه تا حد معقولش(خونه و ماشین و حقوق ثابت همراه با پس انداز) داشته باشم،بعد دست به این کار بزنم... نمی خوایم بخاطر اینکه میگن ازدواج سنت پیامبر است،زندگی دختر مردمو سیاه کنیم که!:45645: تو فامیلمونم ازدواج موفقم هست،ناموفقم هست. ولی اکثراً اونایی بیشتر موفق بودن که از لحاظ مادی وضعشون نرمال بوده و نیازی به ساپرت شدن نداشتن. شاید دوستان راست میگن....معیار ها تغییر کرده. میدونی،تو این مملکت نمیتونی پیش بینی کنی فردات چه شکلیه! آقا پا میشه میاد یچی میگه،فرداش قیمت کرایه تاکسی دوبل میشه...قیمت خونه ها بالا میره و... بخاطر همون باید صبر کرد تا ثبات نسبی ایجاد بشه... حالا این صبر شاید تا 40سالگیم به طول بیانجامه!:smiley (18): لینک به دیدگاه
salvador 1932 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۸۹ بنظر من چه مجرد بودن چه متاهل بودن هر كدوم مشكلات خودشونو دارند 2 لینک به دیدگاه
silent for ever 367 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۸۹ من میگم باید رفاه تا حد معقولش(خونه و ماشین و حقوق ثابت همراه با پس انداز) داشته باشم،بعد دست به این کار بزنم...نمی خوایم بخاطر اینکه میگن ازدواج سنت پیامبر است،زندگی دختر مردمو سیاه کنیم که!:45645: تو فامیلمونم ازدواج موفقم هست،ناموفقم هست. ولی اکثراً اونایی بیشتر موفق بودن که از لحاظ مادی وضعشون نرمال بوده و نیازی به ساپرت شدن نداشتن. شاید دوستان راست میگن....معیار ها تغییر کرده. میدونی،تو این مملکت نمیتونی پیش بینی کنی فردات چه شکلیه! بخاطر همون باید صبر کرد تا ثبات نسبی ایجاد بشه... حالا این صبر شاید تا 40سالگیم به طول بیانجامه!:smiley (18): دوست من, اگر نظرشما این باشه که دیگران باید دست به کاربشن و زمینه را واسه ازدواج یا یه زندگی راحت فراهم کنن یه ذره اشتباهه. دیگرانی که به گفته خودتون هر لحظه تصمیمات مختلفی می گیرن...پس روی کمک دیگران نمی شه حساب درستی بازکرد. می دونی چرا...؟ فکرکن هیچ کی دلش به حال ما جوونا نسوزه...و اون جوون هم منتظره تا یه فرج اقتصادی بشه.... انقدر باید نشست تا زیر پامون علف سبز بشه... وقتی کسی به فکر ما نباشه ماهم نباید امیدوار به خودمون باشیم که از یه جایی شروع کنیم؟!؟ کاملا می فهمم چی می گید... چون مشکل من هم مشابه مشکل شماست و درک میکنم. اما زیادی صبور بودن جالب نیس...با صبر نه اوضاع اقتصادی شخصیمون خوب می شه و نه آرامشی برامون می مونه... من فکر نمیکنم صبر گزینه ی مناسبی باشه. نظر شما کاملا متینه برام. لینک به دیدگاه
m.urbanism 186 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۸۹ همین دیگه...آدم هرجوری حساب میکنه،بازم میبینه که آخر برج یه چیزیم بدهکار می شه!حالا این به کنار...من به شخصه اگر با خانومم بخوام برم بیرون،یکی جلومو بگیره و بگه: خیلی عذر می خواما،این خانوم با شما چه نصبتی دارن....درجا بدون هیچ عذرو بهانه ای با مُخ میام تو فیسشو دکورشو ریست میکنم!:icon_pf (34): پس صلاح نیست که حالا حالاها ازدواج کنم...اکثر کسانی که باهاشون رفیقم هم روی این دو مشکل حساسن... وگرنه چه عیبی داره! هم سنای ما تو فلان کشور عربی nتا بچه هم دارن!:jc_thinking: با عرض معذرت به نظر من این حرفها دیگه توجیهی برای ازدواج نکردنه...اگه شما با کسی رفتید بیرون و از شما پرسیدن خیلی راحت بگید ما می خوایم با هم آشنا بشیم و هزار و یک کلکه دیگه که همه بلدن در ضمن من فکر می کردم شما به چیز های عمیق تری می اندیشی... لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۸۹ دوست من, اگر نظرشما این باشه که دیگران باید دست به کاربشن و زمینه را واسه ازدواج یا یه زندگی راحت فراهم کنن یه ذره اشتباهه.دیگرانی که به گفته خودتون هر لحظه تصمیمات مختلفی می گیرن...پس روی کمک دیگران نمی شه حساب درستی بازکرد. می دونی چرا...؟ فکرکن هیچ کی دلش به حال ما جوونا نسوزه...و اون جوون هم منتظره تا یه فرج اقتصادی بشه.... انقدر باید نشست تا زیر پامون علف سبز بشه... وقتی کسی به فکر ما نباشه ماهم نباید امیدوار به خودمون باشیم که از یه جایی شروع کنیم؟!؟ کاملا می فهمم چی می گید... چون مشکل من هم مشابه مشکل شماست و درک میکنم. اما زیادی صبور بودن جالب نیس...با صبر نه اوضاع اقتصادی شخصیمون خوب می شه و نه آرامشی برامون می مونه... من فکر نمیکنم صبر گزینه ی مناسبی باشه. نظر شما کاملا متینه برام. عمو جان،منظور من اصلاً این نبود که....من معتقدم که آدم خودش باید دست به کار بشه! باید تلاش کنه،پول دربیاره،شرایطو فراهم کنه،بعد! همین امروز نمی شه رفت خواستگاری که! همین پرنده ها هم، اول خونشونو درست میکنن،بعد با سنگو فلزات و ... تزئینش می کنن،بعد میرن سراغ جفت یابی! این یه طبیعته...من حتی اگر بابام بهم بگه بیا این سویچ ماشین،اینم خونه و اصلاً ماهیانه خرجتو خودم میدم! من قبول نمی کنم...چون بابای آدم برا همیشه موندگار نیست.این خوده آدمه که باید بره تلاش کنه و نحوه دخلو خرجو یاد بگیره...بابای من همیشه این مثلو برام میزد: میگه شماها(جوونا) الان دارید شنا کردن رو،تو استخر آرومو راکد یاد میگیرید...می تونید یادم نگیرید. ولی جامعه فردا همه ی شماهارو میندازه تو دریای مواج...جایی که اگر شنا کردن بلد نباشید فاتحه! پس همون بهتر که شنا کردنو تو این استخر آروم تمرین کنید که بعداً غرق نشید! البته بابام اینو زمانی بهم تحویل میداد که ازش پول تو جیبی بیشتر میخواستم! میگفت اگر من این پولو بهت بدم،عین اینه که انداختمت تو جای کم عمق...ولی اگر تو بتونی با همین پول کم مخارجتو بگذرونی و حتی پس اندازم داشته باشی،اونوقته که شنا کردنو یاد گرفتی.:smiley (18): با عرض معذرت به نظر من این حرفها دیگه توجیهی برای ازدواج نکردنه...اگه شما با کسی رفتید بیرون و از شما پرسیدن خیلی راحت بگید ما می خوایم با هم آشنا بشیم و هزار و یک کلکه دیگه که همه بلدن در ضمن من فکر می کردم شما به چیز های عمیق تری می اندیشی... عزیز من....اینا مشکلاتین که تو جامعه هست . .منم از خودم در نیاوردم که....دیدمو شنیدم! اونا هم کلکای مارو قبول میکننو یه دستی رو سرمون میکشنو میگن:خوش گلدیز! نمیدونم...شاید چیزای عمیقتر از نظر شما روابط عاشقیو ازین قبیل باشه...ولی از نظر من چیز عمیقتر همین رفاه توی زندگیه! اون عشقو عاشقی موند زمان حافظو خیامو مولوی! البته اگر اونا تو این دوره و زمونه بودن،نمیدونم می تونستن شاهکاراشونو بنویسن یا نه! من به عینه دیدم عشقهایی که رو که بعلت نداری بعد از مدتی به نفرت تبدیل شدن...ولی بینشون استثناهایی هم هست....ولی ما دنبال استثنا که نمیگردیم....می گردیم؟ باید با ازدواج منطقی برخورد کرد... لینک به دیدگاه
silent for ever 367 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۸۹ عمو جان،منظور من اصلاً این نبود که....من معتقدم که آدم خودش باید دست به کار بشه!باید تلاش کنه،پول دربیاره،شرایطو فراهم کنه،بعد! همین امروز نمی شه رفت خواستگاری که! همین پرنده ها هم، اول خونشونو درست میکنن،بعد با سنگو فلزات و ... تزئینش می کنن،بعد میرن سراغ جفت یابی! این یه طبیعته...من حتی اگر بابام بهم بگه بیا این سویچ ماشین،اینم خونه و اصلاً ماهیانه خرجتو خودم میدم! من قبول نمی کنم...چون بابای آدم برا همیشه موندگار نیست.این خوده آدمه که باید بره تلاش کنه و نحوه دخلو خرجو یاد بگیره...بابای من همیشه این مثلو برام میزد: میگه شماها(جوونا) الان دارید شنا کردن رو،تو استخر آرومو راکد یاد میگیرید...می تونید یادم نگیرید. ولی جامعه فردا همه ی شماهارو میندازه تو دریای مواج...جایی که اگر شنا کردن بلد نباشید فاتحه! پس همون بهتر که شنا کردنو تو این استخر آروم تمرین کنید که بعداً غرق نشید! البته بابام اینو زمانی بهم تحویل میداد که ازش پول تو جیبی بیشتر میخواستم! میگفت اگر من این پولو بهت بدم،عین اینه که انداختمت تو جای کم عمق...ولی اگر تو بتونی با همین پول کم مخارجتو بگذرونی و حتی پس اندازم داشته باشی،اونوقته که شنا کردنو یاد گرفتی.:smiley (18): عمو جان !! دختر عمو جان بهتره ها!! قدر پدر فهمیده تون خیلی زیاد بدونید...نعمت بزرگی هستند.انشالله عمرشون باعزت باشه و مثل همیشه به داشتنشون افتخار کنید. حرفاتون منطقیه فقط بعضی موقعها ناخواسته جوری بیان می شه که یه سری سوال پیش می اد. ممنونم که تو بحثها فعالید. امیدوارم به یه نتیجه خوب برسید. لینک به دیدگاه
Milad 1 727 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۸۹ من با ازدواجم محدو که نشدم یه سری ازادی های دیگرو هم به دست اوردم تازه :167:از اینا هم هیچ وقت نداشتیم من اصلا باورم نمیشه. آخه چه طوری یه نفرو وارد زندگیت کنی اونوقت هیچ سختی هم نداشته باشه نه نه اصلا نمیتونم باور کنم. تازه مشکلات دوطرف دو برابر میشه. نه من با ازدواج مخالفم. 1 لینک به دیدگاه
silent for ever 367 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۸۹ من اصلا باورم نمیشه. آخه چه طوری یه نفرو وارد زندگیت کنی اونوقت هیچ سختی هم نداشته باشه نه نه اصلا نمیتونم باور کنم. تازه مشکلات دوطرف دو برابر میشه. نه من با ازدواج مخالفم. راست میگی...باورش سخته. اگه یه نفر از صمیم قلبت بخوای و دوستش داشته باشی اونوقت هر نوع سختی هم که این رابطه داشته باشه چون علاقه وجود داره تحمل اون سختی اسون میشه...بستگی به شدت علاقه ها داره بنظر من! هرچی وابستگی و عشق بیشتر باشه خوب طبیعی ست سختی ها کم رنگ می شن. شاید یه مثال بتونم بزنم و اون عشق مامان به نی نی شه.مامانی که خیلی زیاد عاشق بچه اش هست سختی و بیدارخوابی هاشو نمیبینه...وقتی نبینه پس به زبون هم نمیاره و از شرایط گله ای نداره...اما درواقع اون سری سختیها همیشه وجود داشته و دارن... لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده