hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۸۹ من اين حرف رو نزدم پدرتون و هدفشون محترم شما خودتون هم ميدونيد كه من چي ميگم داريد بحث و با موضع منفي ادامه ميديد با اين حال هم براي شما هم پدرتون ارزوي سلامتي ميكنم لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۸۹ من از مرگ نميترسم به نظر من همينطور كه توي اين دنيا پدر و مادري هستن كه از ما مراقبت ميكنن اون دنيا هم همينطوره 1 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۸۹ 60 سال دیگه همه مون مردیم..........اگه کسی هم باشه.........دم مرگه........فکرشو بکنین......یه عده ای که الان نیستن اون موقع همه چی دست اوناست.. 3 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۸۹ 60 سال دیگه همه مون مردیم..........اگه کسی هم باشه.........دم مرگه........فکرشو بکنین......یه عده ای که الان نیستن اون موقع همه چی دست اوناست.. خوب به اين ميگن گردش روزگار 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۸۹ خوب به اين ميگن گردش روزگار اره طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند آنچه گردون میکند با ما نهانی میکند عجب آواتار پسرکشی دارین:w410: 2 لینک به دیدگاه
میلاد 24047 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۸۹ من اين حرف رو نزدمپدرتون و هدفشون محترم شما خودتون هم ميدونيد كه من چي ميگم داريد بحث و با موضع منفي ادامه ميديد با اين حال هم براي شما هم پدرتون ارزوي سلامتي ميكنم دقیقا همین حرف رو زدی گفتم یه نفر رو بگو که خودشو برای مردن آماده میکنه و ترسی نداره گفتی شهدا...چون رفتند جبهه جنگ که بمیرند گفتم اونا هدفشون برای رفتن به جنگ مردن نبود هدفشون چیز دیگه ای بود 2 لینک به دیدگاه
yasi * m 5032 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۸۹ الان که اینجا نشستم... ترسی ندارم از مرگ.... اگه بهم بگن الان بمیر هم مشکلی ندارم. اما اگه بهم بگن یه ماه دیگه میمیری...با کمال میل استقبال میکنم. ولی از این میترسم که زنده بمونم و روزی برسه که از مردن بترسم.... 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده