Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۶ چه چیز شهر را تعالی میبخشد؟ موزهها و مراکز فرهنگی؟ البته. شاید هم یک بند اپرای خوب یا یک گروه رقص. بارهایی با چاشنیهای تازه، مدارس خوب یا ساختمانهای تاریخی. احتمالا اولین پاسخ شما در برابر این سوال «یک پارک خوب» یا «یک میدان قشنگ در نزدیکیهای محل کارم که هر دو روز یک بار غذایم را آنجا میخورم» نیست. تحقیقات زیادی نشان میدهند که فضاهای عمومی باز و خیابان ها عنصر کلیدی اصلی تعالی بخشیدن به یک شهر هستند؛ البته نه فقط برای مهندسین شهرسازی و طراحان صندلیهای پارکها. خیابانها و فضاهای باز عمومی مکانهایی هستند که مردم به صورت طبیعی گرد هم جمع میشوند و با هم معاشرت میکنند و یا در برهههای سیاسی مشخص، در آنجا تظاهرات میکنند. این دو استفادهی ذکر شده مکانهای عمومی را به عنصر کلیدی حفظ سلامت اقتصادی و اجتماعی شهرها تبدیل میکند. طراحان شهری خیلی وقتاست که به ماجرا پی بردهاند. در اواخر دههی ۷۰ میلادی، ویلیام اچ. وایت[۱]، جامعه شناس مشهور نیویورکی در میدان های اصلی شهر مینشست تا بفهمد در کدام یک از آنها رفتارهای فردی و اجتماعی مردم بهبود یافته و در کدام یک تغییری ایجاد نشدهاست. در ماه گذشته، درست قبل از این که راهپیمایی زنان در خیابان پنجم اتفاق بیافتد، ۱۳ طراح، معمار و فعال مدنی در نامهای سرگشاده به شهردار نیویورک، بیل دیبلازیو[۲]، شیوههایی را برای بازگردندان فضای شهری نیویورک به شهروندان آن پیشنهاد دادند. آنها در نامهی خود بر افزایش تعداد پارکها و میادین محلی، تسهیل دسترسی مردم اینچنین جاهایی، و تبدیل کردن معابر اصلی منهتن به پیادهراه تاکید داشتند. به بیانی دیگر: به مردم فضای کاربردی و زیبای بیشتری بدهید تا کارهایی که دوست دارند را در آن محلها انجام دهند؛ فرقی هم نمیکند که بخواهند پلاکارد دستشان بگیرند و با بوق و بلندگو اعتراض کنند یا که با دوستانشان بنشینند و از آفتاب لذت ببرند. شین-پی سای[۳]، یکی از امضا کنندگان نامه و رئیس موسسهی گِل[۴] -سازمانی تحقیقاتی و حمایتی فضای شهری، میگوید: «اساسا فضاهای عمومی باید مجوز ابراز و بیان را به شهروندان بدهد.» Wikimedia Commons / Mwildasin96 فضای عمومی مطلوب این مکانهای استراحت و معاشرت میتوانند حتی برای سلامت شما نیز مفید باشند. طبق یک نظرسنجی انجام گرفته در سوئد، مردم ساکن شهر که اظهار داشتهاند بیشتر به پارکها سر میزنند، کمتر از آنهایی که به پارک نمیروند دچار بیماریهای مرتبط با اضطراب شدهاند. تحقیقات دیگری در کانادا نیز نشان میدهد که مشاهدهی درختان و طبیعتگردی با «آگاهی سلامت» -یعنی، احساس خوبی داشتن- مانند کسب درآمد بیشتر یا زندگی کردن بهسبک بنجامین باتن به افراد حس رضایت منتقل میکند. بر اساس یک مقالهی تحقیقاتی مربوط به سال ۲۰۰۸، تنها یک بار پیادهروی در یک محیط طبیعی تاثیر مثبت بر احساسات، تواناییهای مواجهه با مشکلات و حتی افزایش میزان تمرکز در داوطلبین پژوهش را در پی داشتهاست. توییترتان را ببندید و کاری را بکنید که فلورنس ویلیامز[۵] «راه حل طبیعی[۶]» آورده است، بزنید بیرون. اما آن محیطهای طبیعی باید چیزی بیشتر از چند درخت و نیمکتهای پرچ شده به بلوکهای سیمانی داشته باشند. جاستین گرت مور[۷]، مدیر بخش طراحی عمومی نیویورک میگوید: «ارزشهای فضاهای عمومی بسیار وابسته به موقعیت آن است.» گرت مور معتقد است بهترین طراحان شهری فقط به موقعیت جغرافیایی فضا توجه نمیکنند، بلکه کانتکست فرهنگی و عاطفی آن محدوده را نیز بررسی میکنند. گرت مور به پارکِ هانترز پوینت[۸] در محلهی کویینز نیویورک به عنوان یک مورد فضای عمومی مطلوب اشاره میکند، در واقع هانترز پوینت مکانی است که هم بچههای دبیرستان آن سوی خیابان در آن میتوانند وقت بگذرانند و هم میتوان در آن برنامههای اجتماعی مختلفی برگزار کرد. باید به اینها یک زمین چمن بزرگ مناسب بازیهای گروهی، مسیر دوچرخه سواری، محوطهی تماشای فیلم و کلاسهای یوگا و مدیتییشن را هم اضافه کرد. پارک هانترز پوینت سال گذشته میزبان کمپین انتخاباتی برنی سندرز هم بود و این حادثهای عجیب نیست. پارکهای خوب اغلب مکان مطلوبی برای برگزاری تجمعات عمومی محسوب میشوند. کلِر وایز[۹] یکی از مدیران شرکت معماری XYZ در نیویورک میگوید: «یک فضای ایده آل برای برگزاری تجمعات اعتراضی به اندازه کافی بزرگ است، دید مناسبی دارد و در آن مکانهایی مانند پله تعبیه شده است که مردم بتوانند در سطوح مختلف بنشینند.» دیدن و شنیدن در چنین تجمعاتی بسیار مهم است، چرا که انسانها برخلاف مورچهها و ماهیها در استفاده از اشارات بدنی زیاد ماهر نیستند. به همین خاطر است که جاهایی چون مال واشنگتن[۱۰] یا میدان عمومی کلیولند که به تازگی از نو طراحی شدهاست، مثالهای بسیار خوبی در این زمینه هستند؛ به رهگذران و تظاهراتکنندگان منظری مشرف بر محیط میدهند تا احساس امنیت و برابری کنند (بهعبارتی، خبری از پلیس ضد شورش پشت پیچ نیست) و همه همدیگر را میبینند. وایز یکی دیگر خصوصیات فضای عمومی ایده آل را با اینگونه توصیف میکند: «از هر مسیری که بخواهید دسترسی خواهید داشت». این امر اجازه میدهد تظاهرکنندگان بیشتری بدون ترس دستگیری و گیر افتادن به تجمع ملحق شوند. وحشت دشمن تودههاست. وقتی دو گروه از حجاج در جریان حادثه منا در سال ۲۰۱۵ با یکدیگر برخورد کردند، صدها نفر فقط به دلیل ترس و تلاش برای فرار از مهلکه له و دچار خفگی شدند و جان خود را از دست دادند. به خیابان بیا برای راهپیماییها، پیادهراهسازی – یعنی امنتر کردن خیابانها برای پیادهها- نیز کمک میکند. ایجاد فضای بیشتر برای گردشگران با استفاده از جدولهای سیمانی و میلههای فولادی در میدان تایمز نیویورک، مکانی امن را برای عابران و همچنین کسبوکار اطراف آن ایجاد کردهاست. در همان حوالی، اگر یک نفر قصد منفجر کردن کامیونی را در حوالی برادوی[۱۱] داشتهباشد، کار بسیار سختی در عبور از این موانع خواهد داشت. راههای منظم نیز میتوانند الگوی فضایی بر تظاهراتکنندگان تحمیل کند. شین-پی سای در این مورد میگوید: «من فکر میکنم زیباترین نکتهی تظاهرات زنان در نیویورک و لسآنجلس این بود که ما تقاطعها را اشغال کرده بودیم.» تظاهراتی که بیشتر از ظرفیت یک پیادهرو شلوغ میشود ممکن است به یک لاین از خیابان سر ریز کند، سپس لاین دوم و لاینهای بعدی. خطوط وسط خیابان، نشانهگذاریهای پیادهرو و موانع، عناصر ساختاریای هستند که تودههای نامنظم تظاهراتکنندگان را راهنمایی میکنند. سای: «منطقِ تظاهرات این است که ما حق بیان نظرات خود را داشته باشیم و این امر با اشغال فضا همراه است.» گاهی اوقات دلیل اشغال فضا سیاسی است، بعضی وقتها شخصی. در شهرها ممکن است هم سیاسی باشد و هم شخصی، که البته باید هم این چنین باشد. [۱] William H. Whyte [۲] Bill De Blasio [۳] Shin-pei Tsay [۴] Gehl Institute [۵] Florence Williams [۶] The Nature Fix [۷] Justin Garrett Moore [۸] Hunter’s Point South [۹] Claire Weisz [۱۰] Washington Mall [۱۱] Broadway منبع: رویدادهای معماری لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده