Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، ۱۳۹۶ چرا در خود فرو روید در حالی که زاده شده اید تا خود را بروز دهید بسیار خوب، آنها که بی سر و صدا پیش می روند و آنها که دست کم گرفته شده اند، گوش کنند! در یک دنیای رقابتی، بزرگ و شلوغ، محو نشدن در جمعیت بیش از همیشه اهمیت دارد. من روز قبل به این موضوع فکر کردم وقتی یک مربی دوچرخه ثابت در کلاس فریاد زد: «ما بیدار نمی شویم که ببازیم، قوی تر حرکت کنید!» پیام، مخصوصا با آن صدای بلند، کاملا واضح بود و با نگاهی به دور و برم، متوجه شدم کلاس او پر بود. در حقیقت، این معلم خاص هرگز یک دوچرخه خالی در کلاسش نداشت. آیا او بهترین است؟ صادقانه، به نظر من نیست. منظورم این است که او خوب است، اما مطمئن نیستم که خیلی برتر از مربی های دیگر باشد، اما آنها چنین شاگردان وفاداری ندارند. خوب، پس چرا او؟ من فکر می کنم به این دلیل که او واقعا، صراحتا و بدون شرمندگی خودش است. مردم به سمت صراحت و قدرت شخصی تمایل دارند. درباره اش فکر کنید: موفق ترین افرادی که می شناسید چه کسانی هستند؟ شرط می بندم افرادی متمایزی هستند: لیدی گاگا؟ امی شامر؟ لنا دانهام؟ کنی وست؟ مارک زوکربرگ؟ امی و مارک خود را افراد درونگرا می دانند، پس قصد این مقاله مجزا کردن درونگرا و برونگراها نیست، بلکه درباره ی پذیرفتن خود واقعی تان است، اینکه به خودتان اجازه دهید خود واقعی تان را بروز دهید و به مرور به هدف برسید. شش دلیل که توجهی که شایسته شماست دریافت نمی کنید و چه کاری می توانید برایش انجام دهید: ۱- ارزش های خودتان را نشناخته اید شما خودتان را نشان نمی دهید، چون دقیقا نمی دانید چه چیزی می خواهید؟ یکی از بهترین راه ها برای شناخت ارزش هایتان این است که بدانید چه کسی را تحسین می کنید. فقط بگویید الگوهای شما بیانسه، هیلاری کلینتون و شرل استرید هستند. آنها چه چیز مشترکی دارند؟ همه ی آنها با اراده هستند، صداهای منحصربه فردی دارند و همه در زمینه کاری خود پیشرو هستند و حمایت عمیق باعث می شود به آنها باور داشته باشند. به آنها که الهام بخش شما هستند فکر کنید و این نقاط را به هم وصل کنید. ساده تر از آن است که فکر می کنید. ۲- احتیاط می کنید می گویید می دانید چه کسی هستید اما از ابراز آن نگرانید. چرا؟ پنهان ماندن ساده تر است. ممکن است نفس ما به ما اجازه می دهد باور کنیم فروتن یا متواضع هستیم (حتی خجالتی، کلمه ای که مخصوص بچه های زیر ۱۱ سال است) اما واقعیت این است که ما نمی خواهیم خودمان را در برابر انتقاد قرار دهیم. ارسطو می گوید که تنها راه دوری از انتقاد این است که «چیزی نگوییم، کاری نکنیم و چیزی نباشیم» راهی برای زندگی نیست! آیا احتیاط کردن موثر است؟ واقعا؟ ۳- دوست دارید در جمعیت محو شوید واژه ی «همگرایی رو به بالا» یعنی شما تمایل دارید لهجه، گویش یا سبک گروهی را که به آن تعلق دارید را منعکس کنید. طبیعتا، ما زبانی که با خویشاندان سببی خود به کار می گیریم، با زبانی که با همکارانمان داریم متفاوت است و با یک دوست و همکار قدیمی غیررسمی تر از یک آشنای جدید صحبت می کنیم. این تغییر کدهای استاندارد با تمایل به حل شدن در مقیاس بزرگتر تفاوت دارد. همگرایی روبه بالا هوش و گرمی را نشان می دهد و اغلب با افراد موفق مرتبط است اما موافق بودن فقط برای اجتناب از ناراحت کردن دیگران، می تواند به ضرر شما باشد. اگر از ابراز نظر خود امتناع می ورزید، از گرفتن بازخورد در محل کار محروم شده، نمی توانید نظرات درخشان خود را به اشتراک گذاشته و اینگونه چطور دیگران ارزش شما را بشناسند؟ ۴- خطر نمی کنید به قول قدیمی ها، «بدون ریسک کردن، پاداش نمی گیرید» نگران انجام دادن چه ریسک هایی هستید به این دلیل که حل شدن در جمع راحتتر است؟ این می تواند هرچیزی باشد، از اهداف بزرگی که نگران روبرو شدن با آنها هستید تا تصمیمات کوچکی که می تواند باعث شادی شما شود. به عنوان مثال، من همیشه دلم می خواست عینک رِی بن بزنم، اما هیچ وقت فکر نکردم به اندازه کافی راحت باشم. از آنها دست کشیدم و یک عینک معمولی تر خریدم تا وقتی که با خودم فکر کردم، «لعنتی!» و عینک خلبانی که می خواستم خریدم. تنها جوابی که گرفتم چه بود؟ چه عینک باحالی! من نگران چه بودم؟ من با جوانی در تکنولوژی تبلیغات کار کردم. او برای مصاحبه با کارآفرینان آنلاین، تمام دنیا را گشته بود. سوالات جسورانه و غیرمنتظره می پرسید و موهای عجیب، ناخن های لاک زده و ظاهر واقعا منحصر به فردی داشت. همه اسم او را می دانستند. او به تنهایی ستون تمامی حرفه اش بود. ۵- صحبت نمی کنید بسیاری از مراجعین درونگرا در محل کار خود صحبت نمی کنند، تنها به این دلیل که عادت ندارند توجه را به سمت خود جلب کنند. من درک می کنم: من برون گرا هستم و همچنان از صحبت کردن می ترسم وقتی می خواهم خودم را معرفی کنم و نظرم را به گوش دیگران برسانم، من اغلب دچار این وسواس هستم که «آنها فکر می کنند نظرم احمقانه است؟» و این مشکلی نیست. اما در زندگی، ما نیاز داریم کمی خودمان را هل بدهیم. ما اینجا هستیم که بزرگ شویم و رشد کنیم. منافع بالقوه اغلب بیشتر از مضراتی است ما در ذهنمان می سازیم. پس آن دست را بالا ببرید و از صدایتان استفاده کنید. آنها به طور اتفاقی خارج نمی شوند. ۶- می ترسید از دیگران پیشی بگیرید این ترس رایجی است که افراد دارند. ما نمی خواهیم از یک دوست، خواهر یا برادر یا همسر پیشی بگیریم اما این طرز فکر به نفع هیچ کس نیست، حتی به نفع کسی که می خواهید از او حمایت کنید. با پنهان کردن ویژگی های خود به دنیا منفعت نمی رسانید. به آن جرقه اجازه بدهید بدرخشد! منتظر چه هستید؟ وقتی به نور درونتان اجازه تابیدن بدهید، شما به طور اسرارآمیزی الهام بخش دیگران می شوید. این را در نظر بگیرید: انتهای زندگی شما است. ۸۵ سال دارید و روی یک صندلی گهواره ای نشسته اید. اگر زندگی خود را با حل شدن در جمع گذرانده اید و به دنیا نشان ندادید که واقعا چه چیزی درون شماست، آیا از داشتن سنگ قبری که روی آن نوشته شده «اینجا جِین خوابیده است. او، احتمالا هیچ وقت باعث زحمت کسی نشد» احساس غرور می کنید؟ پس، آماده اید شخصیت خود را بروز دهید؟ منبع: آفتاب نیوز 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده