afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 خرداد، ۱۳۸۹ گاهی در زندگی مشترک اتفاقاتی رخ میدهد که به آسانی قابل حل نیست و گهگاه به جدایی همسران منجر میشود. یکی از اتفاقات ناخوشایند این چنینی، ابتلای یکی از زوجین به بیماری افسردگی است که تنها با همکاری بیمار برای درمان و همچنین درک متقابل طرف مقابل قابل کنترل و درمان است. در این باره با دکتر محمد مجد، روانپزشك و عضو هیات علمیدانشگاه علوم پزشکی ایران گفتگویی انجام دادهایم که خلاصهای از آن را میخوانید.... سوال: افسردگی بیشتر سراغ خانمها میآید یا آقایان؟ تحقیقات نشان میدهد که آمار زنان مبتلا به افسردگی دو برابر مردان است و حتی خانمها بیشتر به فکر درمان بیماری خود هستند و به روانپزشک مراجعه میکنند اما درجات بالایی از افسردگی نیز با آقایان مرتبط است و جالب است بدانید که افراد متأهل بیشتر از مجردها افسرده میشوند. سوال: افسردگی هر یک از زوجین چه تاثیری بر زندگی مشترکشان دارد؟ متاسفانه زمانی که یکی از زوجها در زندگی مشترک دچار افسردگی میشود، این بیماری روی همه جنبههای زندگی مشترک تأثیر میگذارد، به طوری که گاهی رابطه آنها به حدی آسیب میبیند که ادامه زندگی ناممکن است اما از طرفی یک رابطه خوب میتواند روند درمان را کوتاهتر کند. در عین حال، اغلب افرادی که افسرده هستند، به مرور زمان تمایل خود را به رابطه زناشویی از دست میدهند اما همه این مشکلات با بهبود بیماری افسردگی به مرور زمان و به کمک مشاور، حل خواهد شد. حتی میتوان گفت که ایجاد علاقه مجدد به برقراری رابطه زناشویی یکی از علایم اولیه بهبود بیماری است. سوال: این بیماری با چه علایمی بروز میکند؟ برخلاف باور عموم، افسردگی تنها گریه کردن نیست بلکه کاهش یافتن احساسات است. بنابراین اگر همسر شما از افسردگی رنج میبرد، لزوما او را در حالت گریه کردن مشاهده نخواهید کرد بلکه علایم خستگی مفرط، بیحوصلگی، منزوی بودن یا احساس درهم شکستن را در او خواهید دید. حتی تغییر رفتاری بدون علت، کنارهگیری از برقراری ارتباط، فکرهای بیاساس یا هراس که به طور روزافزون آشکار است و یا عدم رسیدگی به وضعیت ظاهری و بهداشت فردی از دیگر نشانههای ابتلا به افسردگی در یکی از زوجین است. سوال: در این بین همسر فرد افسرده باید چگونه رفتار کند؟ برای قدم اول، اگر همسر یک فرد افسرده هستید نباید طوری وانمود کنید که شرایط همسر بیمارتان را کاملا درک میکنید و باید واقعگرایانه رفتار کنید تا فرد بیمار مطمئن شود تمام تلاشتان را برای درک شرایط وی خواهید کرد. البته بسیاری از مواقع احساس میکنید که تلاشتان به هیچ جایی نمیرسد اما مطمئن باشید که اظهار محبت دایمی بالاخره تأثیر خود را میگذارد و میتوانید به همسرتان ثابت کنید که برای درماناش حاضر به انجام هر کاری هستید. مثلا میتوانید با استفاده از کلمات محبتآمیز مانند عزیزم قبل از شروع جملات و یا با هدیه خریدن به همسرتان نشان دهید که بیماریش ذرهای از احساس شما نسبت به او کم نکرده است. در این شرایط فرد بیمار سعی میکند به درمان خود کمک کند اما نباید انتظار داشته باشید که به سرعت تلاشهایتان نتیجه بدهد. از طرفی، گاهی آقایان از افسردگی همسرشان خسته و کلافه میشوند و از الفاظی همچون روانی، افسرده و ... برای توهین به طرف مقابل استفاده میکنند و همین موضوع موجب میشود که فرد افسرده از درمان اجتناب کند زیرا اگر برای درمان به روانپزشک مراجعه کند به این معنا است که بیماری خود را پذیرفته و توهینها را قبول کرده است و به دلیل لجبازی با خود و حتی همسر خود ابتلا به افسردگی را انکار میکند. گاهی نیز دیده میشود که فرد افسرده به تنهایی و بدون اطلاع همسرش به روانپزشک مراجعه میکند و به دلیل ترس از سرزنشهای همسرو اطرافیان به تنهایی روند درمان را طی میکند اما در این بین موثرترین روش درمانی، زوج درمانی است که کمک زیادی به بهبود سریع فرد میکند. سوال: بیشتر در این خصوص توضیح میدهید؟ بله؛ یکی از موثرترین روشها برای درمان افسردگی زوجین، شرکت در جلسات درمانی مشترک است. به این معنا که زن و شوهر با هم در جلسات درمانی شرکت کنند و راهکارهای پزشک معالج را به کار ببرند. به این روش زوج درمانی گفته میشود. در واقع فرآیند زوج درمانی شامل یک جلسه مشترک با حضور زن و شوهر و یك روان درمانگر است و هدف در زوج درمانی كمك به زنان و مردان است تا همدیگر را بهتر درك كنند و با همکاری یکدیگر بیماری را از بین ببرند. سوال: مسری نیست؟ منظورم این است که آیا ممکن است بر اثر زندگی با یک فرد افسرده، دچار افسردگی شویم؟ البته زندگی با یک فرد افسرده خستهکننده است و به همین دلیل همیشه توصیه میشود که به فکر خودتان هم باشید. مثلا میتوانید با دوستانتان قرارهای دستهجمعی بگذارید و برای مدتی دور از هیاهوی بیماری همسرتان باشید تا از رسیدگی به وضعیت او ناامید نشوید زیرا بیماران مبتلا به افسردگی ترجیح میدهند که در خانه بمانند و هیچ کاری انجام ندهند و اگر شما هم بخواهید این کار را انجام دهید ممکن است خودتان نیز دچار مشکل شوید. سوال: تحقیقات اخیر نشان میدهد که افسردگی در زنان میتواند حاصل زندگی با شوهران پرخاشگر باشد. همین طور است؟ کاملا درست است. بر اساس تحقیقات انجام شده زنان بیشتر از مردان دچار افسردگی میشوند و این افسردگی میتواند حاصل زندگی با شوهران عصبانی، پرخاشگر و تندخو باشد و حتی خشونت شوهران به میزان قابل توجهی، علایم افسردگی را در همسران آنها افزایش میدهد اما عکس این موضوع صدق نمیکند. سوال: چگونه میتوان به همسر افسرده کمک کرد تا مراحل درمانی را پشت سر بگذارد؟ این به شدت بیماری و میزان پذیرش بیمار بستگی دارد؛ چرا که به علت انگ زدن اجتماع و افراد، انکار بیماری توسط بیمار امری عادی است. ابتدا باید اطلاعاتی درباره این بیماری به دست بیاورید و بگذارید همسرتان بفهمد که متوجه مشکل او شده اید و هرگز با گفتن «افسرده نباش» او را خوار نکنید؛ بلکه برای حریم او احترام قایل شوید. از طرفی فرد افسرده شباهت زیادی به یک فرد معتاد دارد، یعنی قبل از این که بخواهید کمکاش کنید، او باید این کمک را قبول کند و هرگز نباید با او مانند یک کودک بیمار رفتار کنید و تمام مسوولیتها را به عهده بگیرید یا وضعیتی ایجاد کنید که او همچنان افسرده بماند و کمک نخواهد، بلکه باید تعادلی بین حفظ حریم او و تشویق او به درمان بیماری ایجاد کنید. فقط باید فرد افسرده را متقاعد کنید که نزد یک پزشک برود. در واقع، تنها پزشک میتواند ماهیت بیماری را تشخیص داده و درمان را آغاز کند اما توصیه میکنم که هرگز بدون موافقتاش از دکتر وقت نگیرید و فقط به او یادآوری کنید که رنجکشیدن هیچ فایدهای ندارد و مطمئنا برای ناراحتی و بیماریاش چاره و علاجی وجود دارد و متخصصانی هستند که میتوانند به او کمک کنند. در عین حال، حتما به او پیشنهاد دهید که او را همراهی خواهید کرد زیرا از این طریق ثابت میکنید که به او توجه دارید. 4 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۹۰ پژوهشگران علوم پزشکی در دانشگاه کونکوردیا می گویند نتایج تحقیقات جدید نشان دهنده آن است که افسردگی خطر ابتلا به بیماری های قلبی را افزایش می دهد . به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، در هر لحظه از زمان حداقل ۱۵ تا ۲۰ درصد افراد بزرگسال جامعه ممکن است عوارض و نشانه های افسردگی شدید را از خود نشان بدهند و میلیونها نفر در هر لحظه در جهان تحت درمان افسردگی قرار گیرند. محققان میس گویند مطالعات جاری ثابت کرده که در افراد افسرده در مقایسه با آنهایی که اختلالات روحی ندارند، پس از ورزش، زمان بیشتری طول می کشد تا قلب به ضربان و ریتم طبیعی بازگردد. این یافته ها که نتایج آن در نشریه Psychophysiology منتشر شده حاکی از آن است که سیستم عصبی بیولوژیکی ناکارآمد در افراد افسرده نقش مهمی ایفا می کند. ‘جنیفر گوردون ‘ مجری این پژوهش گفت : دو تئوری در مورد چرایی ارتباط افسردگی با بیماری های قلبی و عروقی وجود دارد. به گفته وی افراد افسرده رفتارهایی دارند که می تواند به بروز مشکلات قلبی منجر شود. احتمال دیگر جنبه فیزیولوژیکی است که مشکلی موسوم به حملات پانیک را ایجاد می کند.حملات پانیک یک نوع پاسخ به شرایط استرس زا است. وی افزود: تحقیقات ما نخستین مطالعه ای است که نقش حملات پانیک ناکارآمد را در افسردگی بررسی می کند . این پژوهشگران در این بررسی ۸۸۶ فرد را با میانگین سنی ۶۰ سال مورد مطالعه قرار دادند. در این مطالعه پنج درصد از شرکت کنندگان به اختلال افسردگی قابل توجه مبتلا بودند. از تمامی شرکت کنندگان خواسته شد پس از ورزش، آزمایش ضربان قلب ، فشار خون و تست افسردگی بدهند. محققان سپس میزان ضربان قلب و فشار خون را در افراد افسرده و سالم مقایسه کردند. ‘سیمون باکن ‘ استاد علوم ورزشی دانشگاه کونکوردیا و محقق موسسه قلب مونترال گفت: براساس نتایج این تحقیق دریافتیم در افراد افسرده زمان بیشتری طول می کشد تا ریتم و ضربان قلب به حالت طبیعی بازگردد. آرامش یافتن قلب پس از ورزش یک شیوه برای اندازه گیری حملات پانیک است. بررسی ها نشان می دهد این که افراد افسرده دیرتر می توانند ضربان قلب خود را به میزان طبیعی بیاورند در واقع نشان دهنده واکنش استرس ناکارآمد است. این پژوهشگران معتقدند این ناکارآمدی می تواند خطر ابتلا به بیماری های قلبی را افزایش دهد. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده