رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

images?q=tbn:ANd9GcSnFaphIxnAMQUzmKAS1spoQ80EMDl-_3mrx0-ivz-Uqg0jDq668w

 

زری یك صفت نسبی منسوب به زر است ، یعنی ساخته شده از زرین و طلائی. بنابر این زری بافی عبارت است ازپارچه های زربفت ، پارچه هایی كه پودهای آن طلاست.در این هنر پارچه هایی با نقش و نگارهای سنتی و تار و پودهائی از ابریشم و گلابتون با دستگاههای كاملا سنتی دستی بافته می شود .این بافته سنتی نیز مانند بسیاری از پارچه های سنتی از دو گروه نخ تارو پود تشکیل شده است. در زری بافی سنتی هم نخ تار وهم نخ پود از جنس ابریشم بوده و وقتی پارچه بافته می‌شود از شفافیت و لطافت خاصی برخوردار می شود.

 

 

جنس نخهای پارچه زری

 

مواد اولیه این صنعت ابریشم طبیعی است . برای بافت این پارچه از رنگ بندی پیچیده ای استفاده نمی کنند. برای نخ تار در نهایت از دو رنگ و برای نخ پود از شش رنگ استفاده می شود.

 

از جمله نکات مهم در بافت پارچه زربفت استفاده از نخ های نازک طلا ونقره است. عامل دیگر پیچیدگی طرح و نقش پارچه است که به کمک همان چند رنگ تولید می شود.

 

lqleqn2v23u1gk4y6j7.jpg

 

مراحل بافت

 

مراحل بافت زری بافی شامل نقشه بندی ، چله كشی ،گذراندن ابریشم از وردها و شانه ها می باشد.

 

 

btghgrmpc8hl8o5yfqa8.jpg

دستگاه بافت

 

دستگاه زری بافی نیز معمولا ابزارو آلات چوبی است كه به سبك قدیمی و ساده ساخته می شود . با هر دستگاه به طور معمول دو نفر کار می کنند یک نفربافنده زری و دیگری شاگرد او که به گوشواره کش ملقب است. کار گوشواره کش بالا و پائین بردن تخته هائی است که از قبل نقشه ها روی آن نقشبندی شده است ودر قسمت بالای دستگاه نصب است و به این وسیله نقش ها به طرف بافنده هدایت می شود. در اغلب موارد زمینه یا بوم پارچه زری ازنخ ابریشم است و نخ گلابتون جز نخ‌های پود می باشد.

 

 

تاریخچه زری بافیراجع به زری بافی ایران نیز مانند قالی از دوران خیلی قدیم اطلاع زیاد در دست نیست ولی شواهد زیاد موجود است. در مورد تاریخچه زری بافی باید گفت که بافت‌ پارچه‌هایی‌ که‌ در متن‌ و نقوش‌ آن‌ها، نخ‌های‌ گلابتون ‌به‌ کار گرفته‌ شده‌ بنا به‌ روایات‌ تاریخی‌ به‌ دو هزار سال‌ پیش‌ می‌رسد. هردودت‌ مورخ‌ مشهور یونانی‌ نوشته‌ است‌: رومیان‌ به‌ خاطر زیبائی‌ و اشتهار زربفت‌های‌ سنتی‌ ایران‌ همه‌ ساله‌ مبالغ‌ هنگفتی‌ می‌پرداختند.

 

بدون شک بافتن پارچه‌های زربفت، مانند قالی و گلیم از زمان هخامنشیان در ایران مرسوم بوده است زیرا در بسیاری از نقوش برجسته تخت جمشید، شوش و حتی پاسارگاد، نقوشی در حاشیه‌های لباس شاهنشاهان و درباریان به چشم می خورد که حاکی از این است که لباس آن‌ها از پارچه‌های زربفت بوده، به علاوه در حاشیه لباده و حاشیه آستین‌ها و یقه لباس، قطعاتی از طلای ناب به شکل شیر، مرغ، ستاره با گل پنج‌پر و یا نقوش هندسی مانند مثلث و غیره می‌دوختند و بسیاری از این قطعات طلا، امروزه در موزه ایران باستان و موزه‌های دیگر دنیا موجود است که متعلق به عهد هخامنشی می‌باشد.

 

نساجی ایران در این دوره به ویژه در بافت پارچه‌های ابریشمی، پشمی نرم و لطیف مشهور بوده و شاهان هخامنشی به داشتن لباس‌های زیبا و فاخر شهرت داشتند. اسکندر مقدونی با همه دشمنیش با ایرانیان، بنا به نوشته‌های هرودوت و پلوتارک از هنگام ورود به ایران تا هنگام مرگش، لباس‌های زربفت ایرانی بر تن می‌کرد. پس از نابودی هخامنشیان، و در دوره اشکانیان دیگر آن شکوه و بزرگی در صنایع و هنرها، به ویژه در بافندگی، به وجود نیامد. تنها چند تکه از پارچه‌های ابریشمی در سرزمین لولان در چین پیدا شده که در آن روزگار آخرین مرز ایران در شرق دور بوده است.

 

از دوره ساسانیان نیز در کلیساها و موزه‌های خارج از ایران، نمونه‌ای متعدد زری موجود است. بسیاری از تاریخ‌دانان بر این باور هستند که این دوره، دوره شکوفایی و طلایی هنر و تمدن ایران بوده است. بسیاری از بافته‌های این دوره در کلیساها و موزه‌های غرب، به یادگار مانده است. زری‌های دوره ساسانیان به قدری مورد توجه بود، که از تمام نقاط دنیا خواستار آن بودند و وقتی کسی به ایران مسافرت می‌کرد، بهترین هدیه ای که می توانست به میهن خود ببرد یک قطعه زری بود.

 

پس از سلجوقیان، هنر رو به خاموشی گرایید و یورش مغولان از خاور دور به ایران، همه چیز و همه کس را تا لبه‌ی پرتگاه نابودی پیش برد. در دوران مغولان کشتار و ویرانی چون شبحی تار بر ایران سایه انداخته بود و باالطبع هنرمندان هم نه مجالی برای خودنمایی داشتند و نه حکومت چنینی چیزی می‌خواست. هر چند که در اواخر حکومت مغولان اوضاع اندکی رو به بهبود رفت اما هیچگاه شکوه دوران پیشین، تکرار نشد.

cbkq4uctynjrxioswdu.jpg

ورود زری بافی به آران و بیدگلفن زری بافی در دوران صفویه به منتهای کمال خود رسید. به حقیقت باید گفت دوران صفویان، اوج شکوه و بلندی هنر و تمدن ایرانیان بوده است که پس از اسلام مانند آن دیده و شنیده نشده است و امروز اگر کسی به کارگاههای زری بافی هنرهای زیبای کشور مراجعه کند، با دیدن دستگاههای زری بافی آن کارگاههای که نمونه‌ای از دستگاههای قدیم است توجه خواهد کرد تا چه حد فن زری بافی در عهد صفوی تکمیل شده بود.آنان دوباره نام ایران را در اندیشه‌‌ها زنده کردند.

 

پارچه‌هایی که در دوران شاه عباس بافته می‌شد، در همه‌ی تاریخ مانند ندارد. شاه عباس در اصفهان کارگاهی بهنام کارگاه شاهی ساخته و از هنرمندان زری‌باف می‌خواهد تا در آنجا کار کنند. این کارگاه به شکل انحصاری برای دربار شاهی پارچه‌های بسیار نفیس می‌بافت و نام آن شهره‌ ی آفاق گشته بود. از این دوران هم نمونه‌های بسیاری باقی مانده که حتی امروز، دیگر کسی نمی‌داند که آن استادان زبردست، این پارچه‌‌ها را بافته‌اند!در این دوره زری بافی در سراسر ایران طرفدار پیدا کرد و در منطقه‌ی کاشان و آران و بیدگل نیز اوج گرفت. بر اساس نقل‌های تاریخی در این زمان بود که کارگاه‌های زری بافی بسیاری تاسیس شد و حتی خانواده‌هایی به صورت نسل به نسل این حرفه و پیشه را دنبال کردند. هر چند برخی نقل ها وجود این حرفه در این منطقه را به دوره های پیش از اسلام نیز مربوط می دانند.

 

 

v0gpt9bdqdje114t7u90.jpg

 

 

در ضمیمه پست فایل pdf معرفی این هنر را برای دانلود در احتیار دوستان قرار دادم.:icon_gol::icon_redface:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

افول زری بافی

 

با سقوط صفویان به دست افغانها، چراغ هنر ایران هم رو به خاموشی گرایید. افشاریه و زندیه و قاجاریان هم هیچ کاری برای نجات آن انجام ندادند.در دوران پهلوی دیگر کسی خبری از بافت پارچه‌های زربفت و مخملین و گرانبها نداشت. تنها برخی خانواده‌ها پنهانی در خانه خود پارچه‌هایی بافته و پس از کهنه کردن آن به نام پارچه عتیقه، به قیمت گزاف آن را می‌فروختند…

 

 

زری بافی در دوره پهلوی

 

کاشان یکی از شهرهایی بود که از آغاز در بافت پارچه‌های گوناگون شهره بود. استاد محمد خان نقشبند این هنر را دوباره زنده می کند و فرزندانش راه پدر را ادامه می‌دهند. در دوران پهلوی به دلیل نیاز دربار برای لباس‌های زربفت چه برای پوشش و چه برای هدیه دادن، بار دیگر بافت پارچه‌های زرباف رونق گسترده‌ای گرفت به ویژه در زمان تاج‌گذاری که لباس‌های دربار باید از این پارچه‌های بافته می‌شد…

 

با ورود ماشین‌های بافندگی و آسان شدن فن بافت در اوایل دوره پهلوی، این هنر تقریباً به جز در چند زیرزمین خانه‌های سنتی منطقه کاشان، یزد و اصفهان، در جای دیگری وجود نداشت. تا این که خبر بافت پارچه‌های زربفت در کاشان به گوش رضاشاه می‌رسد و همزمان با گشایش مدرسه صنایع مستظرفه قدیم یکی از استادان بزرگ این رشته به نام محمد طریقی از کاشان به تهران منتقل شد و این رشته رو به نابودی را در شرایط سخت گسترش داد و شاگردان بسیاری تربیت کرد، تاجایی که در سال ۱۳۵۲ در تهران اساتید متخصص در رشته بافت زری و مخمل به بیش از هفتاد نفر رسیده بودند. اما اکنون استادانی کمتر از تعداد انگشتان دست در این رشته فعالیت دارند.

wfoeeolpr392wqxhdy6x.jpg

بی توجهی به زری بافی در دوران اخیر

 

کم کم چون کسی نیازی به این لباس‌ها نداشت بافت آن‌ها محدود و حتی صادرات آن هم قطع شد. بسیاری از استادان رفته رفته بازنشسته شده و بسیاری هم چهره در خاک پنهان کردند. بسیاری از دستگاه‌های بافت، دیگر بافنده‌ای ندارد و دیر یا زود می‌شنویم که این هنر ارزشمند و باشکوه ایران، پس از قرن‌ها برای همیشه نابود گشت و تنها باید در موزه‌های کشورهای غربی نمونه‌های آن را ببینیم اکنون‌ تنها در کارگاه‌ زری‌بافی‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور در تهران‌ و هنرستان‌ هنرهای‌ زیبای‌ اصفهان‌ و میراث‌ فرهنگی‌ کاشان و چند کارگاه پاره وقت آران و بیدگل‌، نمونه‌هایی ‌از انواع‌ زری‌ و مخمل‌ بافته‌ می‌شود.

 

 

نقوش پارچه‌های زربفت

 

نقوش‌ پارچه‌‌های‌ ساسانی‌ در تناسب‌ و هماهنگی‌ طرح‌ و رنگ‌ به‌ نهایت‌ درجه‌ هنری‌ رسیده‌ بود. ترکیبات‌ نقوش‌ ساسانی‌، برگرفته‌ از مرغ‌ و پرندگان‌، جانوران‌ و شکارگاه‌ و سواران‌ و طرحهای‌ تجریدی‌ و انتزاعی‌ بود.پس از ساسانیان‌،به‌ علت‌ حرمت‌ بهره‌ گیری‌ از طلا برای‌ مردان‌،مدتی‌ نسبتا دراز، بافت‌ پارچه‌های‌ زربفت به‌ تعویق‌ افتاد تا این که‌ بافتن‌ پارچه‌های‌ زربفت،در دوره‌ سلجوقیان‌ رونق‌ یافت‌. در دوره‌های‌ اسلامی‌، نقوش‌ حیوانات‌ و پرندگان‌ مانند شیر، عنقا و عقاب‌ که‌ زربفت‌ شده‌اند و در متن‌ پارچه‌ها، جلال‌ و شکوهی‌ داشتند از پیشرفت‌ تکنیک‌ پارچه‌ بافی‌ درعصر سلجوقیان‌ است‌. طرح‌های‌ شقایق‌ و نیلوفر آبی‌ نیز از عناصر تزئینی‌ در بافت‌ پارچه‌‌های‌ این‌ دوره‌ است‌.

 

در دوره‌های‌ بعد، تدریجا طرحهای‌ تازه‌ای‌ به‌ ابتکار طراحان‌ و بافندگان‌ ایران‌ به‌ منصه‌ ظهور رسید و در هویتی‌ مستقل‌، دوره‌ معتبر و اصیل‌ نساجی‌ صفویه‌ را بنیان‌ نهاد. اما پیش‌ از آن‌ یعنی‌ در عصر مغول‌،سالهای‌ فراموشی‌ نساجی‌ ایران‌ بود و زری‌ بافان‌ از بیم‌ مرگ‌، متواری‌ شده‌ و در خفا می‌زیستند. تزئین‌ پارچه‌های‌ یاد شده‌ عبارت‌ بود از اشکال‌ انسانی‌، تصویر حیوانات‌ و پرندگان‌ و گل‌ و گیاه‌ و گاهی‌ نیز تصاویر داستان‌های‌ رزمی‌ و بزمی‌ برآن‌ها نقش‌ بسته‌ است‌.

 

 

به لحاظ کیفیت طرح‌ها و نقش‌های به کار رفته در دوره‌های قبل و بعد از اسلام، هر دوره‌ای بیانگر اصالت فرهنگی و تاریخی زمان خویش است و همسانی و اتحاد کاملی با دیگر هنرهای آن روزگار دارد. به طور مثال، طرح‌هایی را که بر روی ظروف فلزی دوره ساسانی و سفالینه‌های آن زمان دیده می‌شود بر روی پارچه‌های آن زمان نیز می‌توان یافت و یا در دوره اسلامی، طرح‌هایی را که به شکل شکارگاه ترسیم می‌شده با همان شیوه و سبک می‌توان در پارچه‌ها رؤیت کرد.

u9whpe7ikbkghzqye0tq.jpg

کاربرد پارچه‌های زربفت

 

این‌ پارچه‌‌ها، برای‌ تن‌ پوش‌ پادشاهان، وزیران، بزرگان، درباریان‌ به‌ کار می‌رفت‌. همچنین به عنوان یک هدیه ارزشمند در دربار شاهان ایران برای هدیه دادن به شاهان بیگانه به حساب می‌آمد.برای بافت فقط دو الی سه سانتی متر پارچه‌های زربافت بیش از ۷ الی ۸ ساعت کار مفید در روز نیاز است و به همین دلیل پارچه‌های زربافت بسیار ارزشمند هستند: چله یا تار برای بافت پارچه‌ها از ابریشم خالص است و پودهای آن ابریشم رنگی و یکی از پودها، نخ گلابتون است که می‌تواند زرین یا سیمین باشد.

 

 

هنری که هنوز زنده است

 

زمان زیادی از روزهایی که زری بافی پیشه‌ای پر رونق و پر طرفدار در آران و بیدگل می‌گذرد. در حال حاضر جز یکی دو مورد کارگاه پاره وقت بافت زربفت، اثری از این در شهر باقی نمانده است. از جمله‌ی کارگاه‌هایی که هنوز هم مشغول به کار است، کارگاه منصور متشکر است. او علاوه بر زری بافی در شعربافی نیز دستی دارد و از کودکی به این کار مشغول است. به گفته‌ی این استادکار قول‌هایی از سوی مسئولان برای احیای زری بافی داده شده، ولی هنوز عملی نشده است.

60ertkdrgxfhnfpz9rry.jpg

هنر زری بافی و شعربافی، هنری اصیل ایرانی است که اجداد ما با فکر خود دستگاه‌هایش را طراحی کردند، اما کشورهای اروپایی و صنعتی با الگوگیری از این هنر دستگاه‌های پیشرفت قالی بافی را طراحی کرده و با قیمت‌های گزاف به ما می‌فروشند.این هنر با وجود تمام بی مهری‌ها، هنوز هم در آران و بیدگل زنده است و نفس می‌کشد، هر چند بی توجهی‌ها باعث شده نفس آن به شماره افتد. با این حال توجه مسئولان و اهتمام آنان به ایجاد زمینه‌ی بازاریابی برای پارچه‌های زربفت، می‌تواند این پیشه‌ی کهن آران و بیدگل را از انقراض نجات دهد.

 

منبع: khatabshekan.ir

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...