masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۵ خزندگان در ايران، بر 4 قسمند: سوسماران ( شامل خانواده های 8 گانه سوسماران ايران )، مارها ( شامل مارهای غيرسمی، نيمه سمی و سمی )، لاك پشتان ( شامل لاك پشتان دريايی، لاك پشتان خشكی زی و لاك پشتان خشكی-آبی ) و كروكوديل ( شامل يك گونه به نام كروكوديل پوزه كوتاه آسيايی يا غارتگر يا گاندو ) اما يكی از دوستان در سفر اخيرتون به كردستان-كرمانشاه يه عكسی گرفت كه خوشم اومده و ميخوام براتون توضيح بدم: اين يك آگامای صخره ای از نوع فلس درشت كه در اكثر نقاط كشور به جز شمال ايران در كوهستان ها، تخته سنگ ها و حتی خرابه ها و خانه های روستايی يافت ميشه. خانواده آگاما ها خصوصيات فوق العاده جالبی دارند و مردم عام گونه های اين تيره را با آفتاب پرست می خونن كه به نوعی درست و خزندگان بالأخص سوسماران چون خونسرد هستن بايد برای انجام فعاليت بدنشون را گرم كنن به همين خاطر آفتاب ميگيرن و حتی بعضی از اعضای اين خانواده قادر به تغيير نسبی رنگ بدن هستن. با ديدن خانواده آگاما آدمی به ياد دايناسورها و خزندگان ماقبل تاريخ ميفته! 1 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۵ [h=2]نوع زيستی و جاندارانی كه در طبيعت می بينيم[/h] كلي از مطالبي كه نوشتي استفاده كردم، بابت زحماتت ممنونم :) اين 4 گونه رو يه ماه پيش تو مصر گرفتيم، صرفا چون علاقه مند هستي گفتم بدوني اينجا علاقه مند زياده ;) @};- بجز اينا آگاماي چابك هم ديديم كه چون سر ظهر بود و اونم هايپر بود هيچ جوره نتونستيم بگيريمش و ازش عكس بگيريم 1 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۵ صحبت از آگاما شد و يادم اومد كه در سفر خارتوران همه دوستان به اندازه كافى از اين موجودات ديدند! ;) نكتهايى كه جالب بود شكل چشم و مردمك يكى از اونها بود، خيلى دوست دارم در مورد اين ويژگى اونها بيشتر بدونم، لطفا اگر فرصت شد كمى هم در اين مورد توضيح بديد. عكسى كه در سفر خارتوران توسط مهدى گرفته شد. علت اينكه قسمت سفيدى چشم اين موجودات به اين شكل و رنگ هست چيه؟ استتار؟ حفاظت؟ دو پلك دارند؟ يا... آيا نحوه ديدن اونها با ساير موجودات فرق داره؟ مثلا اينكه دو ديد هستند (مثل آفتاب پرست) يا اصلا نور و رنگ محيط رو طور ديگهايى مىبينند؟ در توضيحى كه قبلا در مورد اين جانوران داده شد، ظاهرا اكثر اين موجودات به نوعى باكترى آلوده هستند. خواستم بدونم كه از جزييات تحقيق اون كارشناسها اطلاعى در دسترس هست؟ جامعه آمارى تحقيق شامل چه گونههاى جانورى و چه مناطقى بوده؟ آيا هر منطقه به لحاظ شرايط متفاوت محيطى و زيستى ميتونه مكان بالقوهايى براى آلودگى اين جانوران به باكترى يا موارد مشابه باشه؟ نوع تغذيه اين جانور و راه تامين آب لازم براى بقا در محيطهاى خشك و كم آب چيه؟ 1 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۵ اين همه چند عكس مرتبط از سفر خارتوران: (علاقه دوستان رو هم در نظر داشته باشيد ;) ) لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۵ (محل عکس دریاچه شورمست تو جاده فیروزکوهه) لاسرتای خزری لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۵ گهر - اُشترانكوه و فون آن، قسمت سوم: خزندگان خوب از خزندگان صحبتايی شده و ساده ترين دسته بندی اين كه اين گروه از مهره داران را به 4 دسته سوسماران، مارها، لاك پشت ها و كروكوديل ها تقسيم ميكنن كه ماشالا ما از همش تو ايران داريم. خزندگان به چه دردی ميخورن يه بحث بی سروته ولی برای مثال از زهر انواع مارها در داروسازی برای مقابله با بيماری های سرطانی و حتی يه نمونه جالبش ريشه كن كردن جنون گاوی با استفاده از سم افعی شاخدار ايرانی توسط دانشمندان آلمانی همين چند سال قبل بود. كلاً برای چرخه های اكولوژيكی و غذايی خيلی پراهميت و مفيدن. باز در مورد خزندگان اين ناحيه چون يه مجموعه اكوسيستمی متنوع و نسبتاً كاملی هست و دارای تپه ماهورها، درياچه، كوه ها، علفزارها و مراتع هست پس تنوع خزندگان به نسبت بايد خوب باشه و به جز كروكوديل از هر رده، گونه هايی را خواهيد ديد و بايد اين قسمت را با توجه به خزندگان شناسايی شده در 4 استان اصفهان، مركزی، خوزستان و خود لرستان پيش بينی كرد. از گفتن نام های انگليسی هم خودداری ميكنم چون به دردتون نمی خوره. در ضمن اواسط بهار تا اوايل تابستون، بيشترين حضور خزندگان در طبيعت و بنابراين من فكر ميكنم خيلی از گونه ها را موفق بشيد ببينين چون الآن در همين زمان سفر ميكنيم كه فصل جفت گيری و يا تخم گذاری بيشتر همين حالاهاست. لاك پشتان: لاك پشتان در ايران 10 گونه اند كه يه تقسيم بندی كامل براشون لاك پشتای آبی يا Turtles، لاك پشتان خشكی – آبی يا Terrapins و لاك پشتان خشكی زی يا Tortoises، كه ما از هر سه گروه در ايران داريم كه درباره لاك پشتان دريايی ايران يه مقاله اجمالی در اولين صفحه گذاشته شده كه خيلی خفن. اما لاك پشتی كه شما احياناً خواهيد ديد يه لاك پشت علف خوار و خشكی زی مطلق به نام لاك پشت مهميزدار نژاد غرب ايران كه از جمله لاك پشتای كمياب، درخطر و حمايت شده هست و اگر ديديد خيلی روشن شانس خواهيد بود و محتمل كه در حوالی درياچه بيشتر شانس ديده شدنشو اونم در جنوب درياچه داشته باشين. درست كه كمياب ولی بيشترين پراكنش را در بين ساير لاك پشتا در كشورمون داره. طول كاسه اين گونه، حدوداً بين 25 تا 33 سانت. سوسماران: از خانواده آگاماهامحتمل كه 3 گونه، از خانواده انگوييدها 1 گونه، خانواده ژكوهای پلنگی 1 گونه، ژكوها 1 يا 2 گونه، اسكينك ها 2 گونه و لاسرتاها هم 1 گونه به شرط چشم تيز خواهيد ديد. پس از 8 خانواده يا تيره، گونه های 6 خانواده را احتمالاً ميتونيد ببينين. از آگاماها، آگامای صخره ای فلس يا پولك درشت يا بعضيا سر زرد هم بهش ميگن، آگامای چابك يا استپی و همچنين آگامای فلس شاخی كه هر سه گونه هم روزفعالند را ميشه ديد. آگامای صخره ای پولك درشت را در مراتع و علفزارها و يا روی تخته سنگ ها و خلاصه بيشتر روی بلندی ها كه دارن چشم ميندازن برا پيدا كردن شكار و همچنين آفتاب گرفتن پيدا كنين. آگامای فلس شاخی را اما بيشتر بين بوته ها و همون دشت های پر گياه و علف، و همچنين آگامای چابك هم كه 3 نژاد ازش در ايران مشخص شده را ميتونين در همون جاهايی كه برا آگامای صخره ای فلس درشت ذكر كردم، بيابيد. از خانواده انگوييدها هم يك گونه كه لوس مار يا مارمولك شيشه ای باشه را در اون ناحيه ميشه ديد. ژكوی پلنگی غربی كه خوشگل هم هست را در شب هنگام در جاهای كم گياه يا به اصطلاح تنك نخواهيد ديد چون خوابين و ديدنش سخت و اين از گونه هايی كه خودبُری دم هم درش ديده ميشه. اما ژكوی ايرانی يا دُم كُند وجودش در اين محل قطعی هم در روز و هم شب هنگام احتمال ديدنش هست و خيلی هم كُند حركت ميكنه و در علفزارها بيشتر پرسه ميزنه؛ اما يه گونه ژكوی صخره ای بلوچی هم در لرستان هست ولی من بنا به دلايلی بعيد ميدونم اونجا ببينيدش. اسكينك علفزار جنوبی و اسكينك خال قرمز از گونه های خانواده اسكينك ها هستن كه در محل مورد نظر ميبينيد چراكه هر دو روزفعالن و در نقاط مرتفع يا كم ارتفاع دارای پوشش گياهی يعنی در واقع همون مراتع و علفزارها، نوع خال يا نشان قرمز و در تپه ماهورها اسكينك علف زار را ميبينيد. خوب آخرين گونه از آخرين خانواده ای كه گفتم يعنی لاسرتاها، سوسمار يا مارمولك مارچشم كه روزفعال و در اماكن آفتاب گير، كه ممكن جایی تنك يا پرگياه ديده بشه. همگی گونه هايی كه معرفی كردم غالباً حشرات و عنكبوت ها و ساير بندپايان اصلی ترين رژيم غذاييشون پس به نفع شماست كه از دست حشرات موزی خلاصيد البته نه كاملاً ! و خودشون بيشتر توسط جوندگان، پرندگان و مارهای مختلف خورده ميشن. مارها: نترسين كه اصلاً 4 گونه مار اونم اگر خيلی خوش شانس باشين ميبينين كه از اين رقم، 3 تاشون فقط مجسمن ولی 1 گونه كه گرزه مار باشه سمی و به خانواده افعی ها يا وايپرها متعلق. من در زمينه مارها زياد بارم نيست و فقط اسماشونو براتون ميگم: مار سوجه، مار گورخری و تيرمار استپی از مارهای كم خطر و گرزه مار كه شانس اورديد بزرگ ترين گونه از افعی های ايران طولش به حدود 2 متر ميرسه. مارها هم ترتيب جوندگان موزی، سوسماران، بندپايان مختلف و گاهاً هم نوع خودشون را ميدن. لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۵ تومناطق خشك پيدا ميشه كاملا بي خطر و علفخواره از نزديك ببينيد خيلي زيباست لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۵ سوسمار خاردم ايرانی: خراسان، اصفهان، تهران، مركزی، سيستان و كرمان؛ كلاً نيمه شرقی كشور. عكس از مهندس اميد مظفری سوسمار خاردم مصری: فارس، بوشهر، جزاير تنب بزرگ و سيری. عكس از مهندس اميد مظفری سوسمار خاردم بين النهرينی: خوزستان، كرمانشاه، بوشهر و فارس؛ كلاً جنوب غربی ايران. عكس از مهندس اميد مظفری اما همون طور كه جناب احمدی هم اشاره كردن اين خانواده از سوسمارها، كاملاً بی خطر و گياه خوارن، روز فعالن و در سعات خيلی گرم روز ديده ميشن و اصولاً در مكان های بيابانی - نيمه بيابانی با پوشش گياهی بوته ای و درختچه ای پراكنده زندگی ميكنن كه اين نوعی كه ايشون عكسش را گذاشتن، نوع ايرانيه. از نزديك ديدنشون حتماً باحاله و من تاحالا موفق نشدم ببينم چون حضورم در محيط طبيعی كمه. در ضمن درسته كه نوع ايرانی خيلی شبيه بين النهرينيه ولی دو گونه مجزان يعنی ژن ها و اطلاعات وراثتی ( كاريوتيپ ) تفاوت ميكنه. نوشته بهزاد زادهوش، دانشجوی محيط زيست ( Anobanini.net ) لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۵ سوسمارها، خانواده بزمجه ها Varanidae: گونه های اين خانواده بزرگ ترين سوسمارهای دنيا رو در خودش جای داده و در فارسی به بزمجه كه ميگن عاشق لاشه بزه و در انگليسی به مانيتور ( Monitor ) و در لاتين به وارانوس ( Varanus ) معروفن. در پهنای ايران ما دو گونه از اين خانواده شناسايی شده: 1.بزمجه هندی يا بنگالی Bengal Monitor و 2. بزمجه بيابانی شامل دو نژاد خزری و خاكستری حدود 80-90 گونه در قاره های آفريقا، آسيا و استراليا شناسايی شده كه بزرگ ترينشون، اول اژدهای كومودوست و بعد بزمجه رود نيل كه اولی 2-3 متره و فقط در جزيره كومودوی اندونزيه و دومی حدود 2 متر. اينا عموماً در بزاقشون باكتری های خطرناكی وجود داره كه تعدادش بسته به گونه از 15-16 نوع باكتری تا 26 نوع در اژدهای كومودوست. پس نيش زهری ندارن ولی اگر موجودی رو گاز بگيرن، بزاق باكتريايی، باعث عفونت در بدن اون موجود ميشه و طی چند ساعت از عفونت كشته ميشه. در ايران نوع هنديش از بيابانی بزرگ تره و تا 180 سانت ميرسه كه فقط 1 مترش دمه و 80 سانت پيكر اصلی. اما بزمجه بيابانی دو نژاد در ايران داره يكی محدود به زاگرس غربی و ديگری محدود به زاگرس شرقی تا مرزهای شرقی فلات ايران و مركز ايران. از نظر تكامل هم خيلی به مارها شبيه ميشمرنشون چون اولاً زبان بلندی دارن كه در انتها دوشاخست و در يه غلاف قاعده ای در فك پايين جا ميگيره كه برای حفاظت زبانه در هنگام بلع. زبان هم مثل خيلی از مارها حساس و در جهت يابی و پيدا كردن شكار پراهميته. بعد باز مثل مارها طعمه رو درسته می بلعن. پاهاشون هم چنگال های قوی داره كه بعضاً برای كندن حفره در زمين به كار ميره. دم درازشون هم يكی از سلاح ها و تدابير دفاعيشه كه به صورت شلاقی به مزاحم ميزنه و قابليت خودبری هم ندارن. نوشته بهزاد زادهوش، دانشجوی محيط زيست ( Anobanini.net ) اژدهای كومودو؛ اين كوچيكشه بزمجه هندی: ايران در واقع غربی ترين پراكنش اين گونست و مالزی و ويتنام شرقی ترين. پس اينو در سه استان كرمان، سيستان و هرمزگان ميشه ديد و مثل ساير سوسماران جز اكثر ژكوها، روزفعاله و اواخر صبح يا بعد از ظهر فعاليت ميكنن. بيش از 4 ساعت آفتاب ميگيرن و در حفره های درختان و تونل های زيرزمينی كه خودشون كندن، مخفی ميشن. بعد از هر فعاليت و شكار، تا چندين روز به طور غيرفعال در مخفيگاهشون ميخوابن. نابالغ و در حال ترس چون دمش به حالت شلاقيه از جوندگان، خزندگان، قورباغه ها و وزغ ها، پرندگان، حشرات و عقرب ها تغذيه ميكنن؛ در نزديكی منابع آب و يا روستاها و كنار جاده ها ديده ميشن. پس بيشتر در مناطقی كه مقداری آب در دسترس باشه ديده ميشن. بزمجه بيابانی: از اين گونه همون طور كه ذكر كردم، دو نژاد يا زير گونه در ايران ديده ميشه كه تفاوتشون به تعداد نوارهای تيره سطح بدن و حالت و شكل دم برميگرده. ميگن تا 15 سال عمر ميكنن و در آران و بيدگل اصفهان خيلی زيادن. در نواحی خشك، بخش های ماسه ای و تپه ماهورهای سنگلاخی زندگی ميكنه. حداكثر هم تا 5/1 متر رشد ميكنن و تدبير دفاعيشون باد كردن ريه ها و خالی كردن اونه كه در اين حالت يه صدای فيس فيس ميده و همين طور دمش رو شلاق وار به اين طرف و اون طرف زمين ميكوبه. تغذيشونم خيلی شبيه همون نوع هنديه ولی ديده شده كه لاشه خواری هم ميكنه. و دركرمان و سيستان هم ديده ميشه. نوشته بهزاد زادهوش ( Anobanini.net ) لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۵ مقدمه ای بر مارهای ايران: ايران از بابت تنوع مارها آنچنان پرتنوع نيست. متأسفانه اطلاعات محدود به يكی دو منبعه و كسی هم جز استاد محمود لطيفی در اين حوزه به طور تخصصی فعاليت نميكنه. در ايران حتی شواهدی مبنی بر وجود پيتون برمه ای كه خيلی تنومنده، در حوزه سيستان وجود داره. تعداد مارهای ايران تاحالا حدود 84 گونه برآورد شده. دسته بندی مارها متفاوته ولی بهترين نوعش كه ايرانيا هم از اون پيروی ميكنن، بر اساس سمی يا سمی نبودنه و به سه گروه مارهای غيرسمی، نيمه سمی و سمی تقسيم ميكنن. وگرنه تقسيم بندی بر اساس تخم گذاری يا زنده زايی، زمان فعاليت ( شب و روز ) يا مثلاً نوع سم كه روی اعصاب مؤثره، شش ها يا قلب و ماهيچه های بدن، و همچنين خشكی زی يا آبی هم هست كه زياد جالب نيست. بهترين راه شناسايی مارهای سمی و غير سمی از هم، شكل ظاهری بدن، فلس ها و دندان هاست. حالا، تو ايران همون طوری كه ميدونيد، مارها، عنكبوت ها، عقرب ها و حشرات سمی كه در نواحی گرمسيری، خشك و بيابانی زيست ميكنن، زهر خطرناك تری نسبت به ساير جانوران سمی شبيه به خود اما در زيستگاه ها و بوم های ديگه دارن. مثلاً مهلك ترين عقرب ايران در ناحيه خوزستانه يا مثلاً بيشتر افعی های ايران كه سمی هستن، در نواحی خشك و بيابانی و يا حالا نيمه بيابانی پيدا ميشن. همون طوری كه در صفحات ابتدايی هم گفتم، مارها از سوسماران اشتقاق پيدا كردن و شباهت زيادی به بزمجه ها دارن؛ و مارهای سمی و به خصوص خانواده افعی ها از ساير مارها ( غيرسمی و نيمه سمی )، تكامل يافته ترن و احساس قوی تری هم دارن. افعی شاخدار ايرانی در مورد سم مارها و خود اهميت مارها، خيلی برای آدمی و حتی ساير جانوران از طريق كنترل شبكه غذايی و جلوگيری از شيوع بيماری ها و كنترل جمعيت جوندگان حائز اهميته. آلمان ها با زهر افعی شاخدار ايرانی، تونستن جنون گاوی رو مهار بكنن. خود ايران يكی از مهم ترين صادركنندگان سم مار به اروپاست و واقعاً ارز آوری خارجی بسيار خوبی داره كه حتی با طلا مقايسش ميكنن. در دنيا برای ساخت خيلی از داروها و به خصوص انواع ضد سرطان از سم مار استفاده ميكنن؛ يا برای ساخت پادگن يا همون پادزهر خيلی به درد بخورن. سم گيری در آزمايشگاه لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۵ کروکودیل مردابی يا پوزه کوتاه يا غارتگر يا گاندو (Marsh Crocodile) کروکودیل برای زندگی در آب، سازگاری های ویژه ای پیدا کرده. چشم، بینی و گوش آنها پرده های محافظ مخصوصی دارد تا هنگامی که در آب فرو می روند، از این قسمت های بدن آنها محافظت کند. کروکودیلها تمام بدن خود را زیر سطح آب شناور می کنند و تنها قسمتی از چشمها و بینی آنها بیرون می ماند تا در حالیکه دیده نمی شوند، هم ببینند، هم بشنوند، هم ببویند، هم نفس بکشند و همه جا را زیر نظر داشته باشند. کروکودیل پوزه کوتاه، حیوانی غیرمهاجم و خجالتی است! در ماههایی که معتدل است و باران بیشتری می بارد، کروکودیل پوزه کوتاه روی حوضچه های آب غوطه ور می ماند یا در کنار آب استراحت می کند و آفتاب می گیرد. شب هنگام نیز برای جست و جوی غذا فعال می شود. اما در تابستان، که گرمای هوا افزایش می یابد و باران نمی بارد، برای فرار از گرما خود را درون باتلاق فرو می برد. عمده غذای آن دام های اهلی، گل خورك و پرندگان كنار آبزی است و در ايران تا 3متر رشد ميكند؛ در حالی كه در هند و بنگلادش تا 5 متر هم افزايش طولی دارد. كروكوديل پوزه كوتاه در دنیا فقط در قاره آسیا، از آسام به سمت غرب در بیشتر بخشهای هندوستان، بنگلادش، نپال، پاکستان، سریلانکا تا منتهی الیه جنوب شرقی بلوچستان ایران (منطقه حفاظت شده باهوکلات در منتهی الیه جنوب شرقی بلوچستان و رودخانه های سرباز و کاجو و همچنين بركه ها و آبگيرهای اطراف اين رودها) پراکنده است. حدود 150 قطعه از اين جانور در سيستان يافت ميشود و شكارچيان پوست مسبب نابودی اين گونه در كشورمان بوده اند. گونه ای حمايت شده است و با نام محلی گاندو شناخته ميشود. پراكَنش آن محيط زيست آن ( فرهنگنامه حیات وحش ایران + بهزاد زادهوش ) لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۵ كفچه مار يا كبرا، بزرگ ترين مار سمی خاورميانه: در دنيا 12 گونه كبرا وجود داره، كه همگی در دو قاره آسيا ( نيمه غربی ) و افريقا پيدا ميشن. كفچه مار ايران رنگی تيره داره و در دوره های مختلف سنی، اين طيف متفاوته؛ به خانواده الاپيده ( Elapidae )، كه دو گونه ازش در ايران ما ديده ميشه، متعلقه. كبرا، بزرگ ترين مار خاورميانست كه در ايران، تركمنستان، ازبكستان، قرقيزستان، تاجيكستان، افغانستان، پاكستان و هند ديده ميشه. اينها مثل خانواده افعی ها فرز و چابك نيستن ولی مثل اونها سم خطرناكی دارن و باز برخلاف افعی ها تهاجمی نيستن و سعی ميكنن از صحنه پرفشار و خطر، دور بشن. در حالت عادی و آرامش، مار كبرا، از نظر ظاهری به يك مار معمولی شباهت داره و در موقعيت تنش زا و حمله، زايده های زير سر، باز ميشن كه برای ترس دشمن و شكارچيه. كلاً مار فعال و عصبی هست ولی اصولاً حمله نميكنه. در ايران ما بيشترين آمار مرگ، به مار جعفری تعلق داره كه به خانواده افعی ها كه 14 گونه از اين خانواده در كشورمون وجود داره، تعلق داره. كبرای ايران تا حدود 180 سانت رشد طولی داره و سمی عصب گرا ( نوروتاكسين ) و قلب گراست. مارها، از جانداران در رأس هرم غذايی هستن و نقش بسيار با ارزشی ايفا ميكنن چون محيط و جمعيت جوندگان رو در تعادل، و سالم نگه ميدارن. در ايران هم از سمنان، خراسان ها و مازندران گزارش شده. مشخصه بارزش، نوارهای عرضی زير بدنه ( به عكس دوم دقت كنيد ) نابالغ بالغ لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۵ آگاماهای سر وزغی خاكستری - توران شاهرود آگامای چابك يا استپی ( به رنگ آبی توجه كنيد ) لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده