masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۹۵ [TABLE] [TR] [TD]بازىهاى ايلام عبارتند از:اتوتل توت متل، ارنگ ارنگ، اسببازي، اَسَکچوورنگ، اشکِلِه (مخفف خوشگله)، الختري، بِرهبِره بازي، بلبلبازي، بندبازي، بيگ بازي، پندبازي، پندکه چال، تخممرغ بازى (عيد)، تيربيا، جِزجزک، جهنم و بهشت، جيحه خروس، جوليکى ، چيلچيل، حاج بادام پشهاي، حول، خارسنگ، خرمن چنمن، خروس جنگي، دارکيلىدار، دختر شاه پريان، دسمال دسمال، دوس، سالار بازي، سايه بَردَک (در سايه سنگ انداختن)، سلم خاتم، سنگبازي، سنگ زيرپا، سوار سوار پيادهسوار، سول، شاه دزد وزير، شنبه يکشنبه، شنداز، شِهپهنو (بازبودن بيش از حد پاها)، قاببازي، قلازنگ، قلعهبازي، کشتير، کلاچو، کِلي، کوک، گلبگير شد، کلىبازي، گوگ، گوگوبازي، گولىگولي، مرغکبازي، موچبازي، هفت سنگ، هويجه، ...[/TD] [/TR] [TR] [TD] اتوتل توت متل بوجیکا فر تیراوُمِه (یارآمد) جیجه خروس حول (hol) (خارک) دسمالدسمال سایه بردک (در سایه سنگ انداختن) (بندر گناوه - روستای سعدآباد بوشهر) کلاچو (خورموج) گِرگِته گِلیبازی هویجه [/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD][TABLE] [TR] [TD=width: 2] [/TD] [TD]اتوتل توت متل[/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD]بازيکنان رديف مىنشينند و پاهاى خود را دراز مىکنند. آنگاه يکى استاد شده و در حالىکه با دست روى پاى بازيکنان مىزند چنين مىخواند:[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]اتوتل توت متل[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]ناراحمدي، نارشکر[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]تيشه وردار و برو به جنگ کانظر [تيشه بردار و برو به جنگ کاکانظر][/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]کانظر هى که، هوکه ([کاکا نظرهى کرد، هو کرد. (هاى و هوى کرد)][/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]گلهٔ شاه رم که (گله شاه رم کرد)[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]سى و سه تاش کمکه (سى و سه تايش کم کرد)[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]دختر شاه شونه مىخواد[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]شونهٔ مردونه مىخواد[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]برو سر حوض توتيا[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]کينت بشو زودى بيا (طهارت بگير بشور بيا.)[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]در اينجا، کلمه 'بيا' بههر که افتاد بازنده است. استاد از نفر بازنده مىپرسد: 'اوو گرم مىخواى يا اوو سرد؟' نفر بازنده، بايد يکى را انتخاب کند. اگر آب گرم انتخاب کرد بازيکنان او را سخت پنجير مىگيرند. اگر آب سرد را انتخاب کرد آهسته پنجيرش گرفته و دوباره بازى را از نفر بازنده شروع مىکنند.[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD][TABLE] [TR] [TD=width: 2] [/TD] [TD]بوجيکا فر[/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD]بازيکنان دايرهوار مىنشينند و از ميان خود يک نفر را بهنام استاد انتخاب مىکنند. براى شروع بازي، بازيکنان يکى از انگشتان خود را روى زمين مىگذارند. استاد در حالىکه يکى از انگشتان خود را به زمين مىگذارد و برمىدارد چنين مىگويد:[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]بوجيکا فر (گنجشکها پر)[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]کموتِرا فر (کبوترها پر)[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]پيلوسکا فر (پرستوها پر)[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]قلاغا فر (کلاغها پر)[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]بازيکنان با شنيدن کلمهٔ فر انگشتان خود را به علامت پريدن به هوا بلند مىکنند. در همين حال استاد نام شيء يا حيوانى را مىآورد که قادر به پريدن نباشد. مثلاً صندلى يا گاو را. هريک از بازيکنان به اشتباه انگشت خود را بلند کند، بازنده است. بازيکنان، نفر بازنده را خم مىکنند و دست يکى از بازيکنان را به شکل سيخ يا سه کلمبه (سهپايه) روى پشت او قرار مىدهند و مىپرسند: 'سيخ يا سهکلمبه؟'[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]اگر نفر بازنده درست گفت که او را رها مىکنند و بازى دوباره شروع مىشود. ولى اگر درست نگفت، با پشت دست او را کتک زده يا بازيکنان يکى يکى به پشت وى سوار مىشوند و مسافتى کولى مىگيرند.[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD][TABLE] [TR] [TD=width: 2] [/TD] [TD]تيراوُمِه (يارآمد)[/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD]بازيکنان به دو گروه مدافع و مهاجم تقسيم مىشوند. گروه مدافع، بهصورت فشرده در جائى مىنشيند و يک فرد ورزيده مسئول محافظت از آنها در مقابل گروه مهاجم مىگردد. آنگاه گروه مهاجم که در جائى پنهان شده، با فرمان جارچي، حمله را شروع مىکند. مهاجمان سعى مىکنند که مسئول گروه مدافع را حيران و سرگردان کرده و از اين طريق به ياران او ضربه بزنند که در صورت موفق بودن آنها، افراد نشسته کتک مفصلى خواهند خورد. اين ضربات ادامه دارد تا زمانىکه مسئول گروه مدافع به يکى از افراد مهاجم رسيده و دست خود را روى سر او بگذارد که اصطلاحاً به آن 'کچکردن' مىگويند. با اينکار جاى دو گروه عوض مىشود و بازى تا زمانى که بازيکنان احساس خستگى نمايند، ادامه مىيابد.[/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD][TABLE] [TR] [TD=width: 2] [/TD] [TD]جيجه خروس[/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD]ابتدا، بازيکنان در قسمتى از آب دريا دور هم جمع مىشوند. سپس يک نفر بهنام استاد با دست آب را آنقدر بههم مىزند تا کف کند. پس از چند دقيقه، رفتهرفته آب صاف و راکد مىشود. استاد پنجههاى خود را بههم قفل کرده و دستهاى خود را دايرهوار روى آب مىگذارد. بازيکنان به آبهائى که بين دستهاى استاد قرار گرفته تلنگر مىزنند. هنگام تلنگر زدن انگشت هرکس محکم به آب خورد و قلپ صدا کرد جيجه (جوجه) است و هرکس که انگشت آن آهسته صدا کرد خروس مىشود. اگر تعداد خروسها از يک نفر بيشتر بود، کار را تکرار مىکنند تا فقط يک خروس باقى بماند. نفرى که خروس شود، بازنده است. بازيکنان جائى را، مثلاً بند يک کشتى را بهعنوان دکه انتخاب مىکنند و بعد همگى به آب مىزنند. در اينجا خروس موظف است بهوسيلهٔ شنا، جيجهها را تعقيب کند. ضمناً بايد مراقب باشد کسى خودش را به دکه نرساند. اگر خروس موفق شد يکى از جيجهها را گر کند برنده مىشود و اگر موفق نشد، يعنى اگر جيجهاى خود را به سردکه رسانيد، باز خروس بازنده است و بازى بههمين ترتيب از نو شروع مىشود.[/TD] [/TR] [/TABLE] لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده