Mohammad Aref 120454 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۵ یک گونه جدید از معماریهای بزرگ، به سرعت در استانبول در حال ظهور است که به نفی زمینه شهری میپردازد (با آن تقابل دارد). این ساختمانهای شبیه به دژهای نظامی، به سرعت بافت شهری استانبول را از بین میبرند. چارچوبهای شیشه ای و بتونی و ستونهای آزاد محصول مدرنیستهای قهرمان، روشهای معمول را از شکل میاندازند و نابود میکنند و ساختمانهایی مانند استحکامات نظامی قرون وسطی به وجود میآورند. همانطور که پروژه شهر مدرن برای محو کردن مرزها و فراگیر شدن آن بوده است، آخرین نتایج تغییرات در استانبول، منجر به تسلیم شدن در برابر این سبک جدید معماری شده است: ساختمانهای غول پیکر، یک باغ را محاصره میکنند و به شکل خودمختار از شهر مجزا میشوند. با یادآوری فضاهای دیوارکشی شده دوره عثمانی، باغهای محاصره شده در حال ایجاد یک گونه طراحی جدید که در شهرهای دیگر جهان نیز استفاده شده است، میباشند. با این حال، این کار هزینه غیرقابل اجتناب چندگانگی شهری را موجب میشود. از قضا، این مناطق مجزا و محصور در زمانی ایجاد میشوند که استانبول بدون هیچ محدودیتی در حال تبدیل شدن به یک کلانشهر است. جادههای جدید، پلها، قطارهای زیرزمینی، تونلها، فرودگاهها و مسیرهای آبی در حال عبور از میان محلات متراکم و محصور هستند و همچنین در حال نابودسازی مرزهای روشنفکری جدید میباشند. مناطق دارای دروازه و دیگر فضاهای مجزا شده، به وظیفه خود برای نگهداری و حفظ وضع موجود در میان این گرداب شهری ادامه میدهند و از ناهماهنگی و ناسازگاری دیوارکشی شده در یک شهر در حال تغییرات سریع و بی پایان حمایت مینمایند. پلانی از توسعه باغهای محصور در استانبول نه دارای دروازه، و نه یک اجتماع بیش از 1000 اجتماع دارای دروازه (منظور دارای ورودی و محصور) در هزاره جدید در استانبول ساخته شدند و اخیرآ اهمیت تجاری پیدا کردهاند، ولی در واقع آنها نه جزو جوامع تلقی میشوند و نه به طور خاصی، دارای دروازه هستند. نرخ جرم و جنایت شهری در داخل و خارج این مناطق محصور به یک اندازه پایین است. این ساختمانها به ترکهای ثروتمند، عربها، روسها و غربیها فروخته میشوند و دارای هماهنگی بسیار با جامعه ای است که به همراه آن از قانون و سیاست یکسانی تبعیت میکند. ساکنین این ساختمانها به ندرت همسایگان خود را میشناسند. در پشت باغها و چشمههای سرسبز و زیبا، برنامههای کاری خاصی وجود دارد که خودش را به شکل معماری شهرهای دوبی درآورده که ظاهرآ برای حداکثر انزوا و بیگانگی از دیگران در نظر گرفته شده است. گروهی از خانههای ممتد در اطراف یک باغ، که به صورت مقطعی شکاف داده شدهاند. شما میتوانید ساختمانهای محصور شده به سبک آمریکایی را در حومه شهر استانبول مشاهده نمایید ولی جوامع دارای دروازه به سبک جدید تغییر کردهاند، به طوری که به طور فزاینده ای شروع به پیشروی به سوی هسته مرکزی شهر نمودهاند. قطعات با اندازههای کوچکتر و زیربنای بیشتر، در سطح مناطق مجزا به گونه ای هستند که فشرده، مرتفع و کاملآ در تضاد با ساختمانهای مجاور خود به نظر میرسند. چیزی که به عنوان یک روش بی قاعده شروع شد، تبدیل به یک توده ضخیم و متمرکز شده است که لبههای سختی در آن وجود دارد. کلمه ترکی برای یک اجتماع دارای دروازه، “سایت” است که از کلمه فرانسوی با همین تلفظ گرفته شده است و این ساختمانها بیشتر شبیه سبک ساختمانهای فرانسوی هستند و کمتر شبیه خانه سازی به روش آمریکایی میباشند. برجها و تکههای سنگی و بتنی (منظور همان ساختمانهای بتنی و سنگی)، در امتداد یک مسیر دایره ای در کنار هم (شانه به شانه) ایستادهاند و در اطراف باغهایی که محاصره کردهاند، قرار گرفتهاند. فراتر از این جوامع مسکونی، باغهای محصور تبدیل به یک روش کاری برای معماران و توسعه دهندگان، صرف نظر از برنامه شده است: مدارس، هتلها، ادارات و دفاتر دولتی، همگی از این اصل پیروی میکنند. این روشی است که به طور کلی مفهوم خنثی کردن و بی معنی نمودن را به دنبال دارد: زیرا در دریایی از ناهنجاری که به سرعت در حال تغییر است، انزوا و درون گرایی تنها مسیر برای ایجاد فضاست. هتل پارک بسفر در مرکز استانبول. سبک جامعه شهری که قبلآ دارای دروازه بود، به هسته شهری هجوم برده است. مجتمعهای چند منظوره اغلب به عنوان شهرهای کوچک عرضه میشوند. مثل غذاهای از قبل تهیه شده در آگهیهای تلویزیونی، شامل تمام اجزای یک غذای لذیذ ولی ناسالم هستند که فاقد لذت واقعی غذای خانگی، به دلیل رشد شهری سودطلبانه میباشند. اخیرآ یک مجتمع بسیار با شکوه بنام مرکز زورلو در استانبول افتتاح شده است که دارای فروشگاههای اعیانی، ادارات، اقامتگاهها، هتل و نمایشگاه برای اجرای هنرهای گوناگون میباشد. با وجود محصوریت سحرآمیزش، طراحان از محوطه آن به عنوان یک “فضای عمومی” و “میدان شهری” یاد میکنند. این مجتمع به وسیله بزرگراهی محاصره شده و آسانترین راه برای رسیدن به آن، از طریق یک تونل زیرزمینی است که به قطار شهری متصل میشود: زیرساختهای مدرنی که به شکل فرمهای معماری مجزا هستند، درحالی که عملآ به حذف نمودن نقش پیاده رو برای قدم زدن آزاد و راحت در ایجاد فضای عمومی واقعی پرداخته است. مرکز زورلو [h=2]چگونه یک بهشت (باغ) محصور بسازیم:[/h] یک منطقه صنعتی قدیمی یا محله نزدیک به مرکز شهر را تخریب کنید، که بهتر است در حاشیه یک بزرگراه جدید یا خط قطار شهری باشد. یک مسیر دسترسی در اطراف این منطقه بسازید که شبیه یک خاکریز خندق باشد. این روش، طرح شما را از زمینه جدا میکند و باعث ایجاد فاصله با ساختمانهای دیگر میشود. قطعات موازی هم را با یک الگوی پایه دار پر نمایید. زیرا باعث بالا رفتن سطح باغ میشود و امکان ایجاد پارکینگ در زیر آن فراهم میگردد. برجها و مجتمعهای مسکونی را در اطراف مرزهای این منطقه بسازید زیرا باعث میشود محصوریت منطقه مرکزی باغ افزایش یابد. با استفاده از مواد و مصالح ساختمانی براق و درخشان، از همسایگان خود فاصله بگیرید. برای پروژه خود، اسمی انتخاب کنید که شبیه نام یک خودرو باشد مثل: “اینوویا” یا “کواسار”. مناطق مسکونی کاوالکی، نمونه ای از طرح خانه سازی در استانبول. پلههای اصلی بسوی خیابان ساخته شدهاند، در حالیکه اتاقهای نشیمن و تراسها به سوی محوطه هستند. یک پایه، باعث شده سطح محوطه بالاتر از سطح خیابان باشد. دیوار مسکونی در این گونه معماری، حصارها و دروازهها غیرضروری هستند زیرا ساختمانها به تشکیل یک دیوار در اطراف باغ میپردازند. مانند یک ظاهر بسیار باکیفیت از چهاردیواری یک مدرسه و طرحهای کاروانسرایی از آناتولیای تاریخی و مسوپوتامیا، شکل خانههای خصوصی به صورت یک میدان مرکزی در وسط حیاط است که تقلیدی از یک زیستگاه جمعی است. این معماری، بصورت ایده آلی مفهوم خود را در انحصاری بودن به دست میآورد: یعنی یک مرز که اعضای خود را از کسانی که عضو نیستند، مجزا میکند و مؤمنین را از غیرمؤمنین جدا میسازد و شهروندان را از بیگانگان متمایز مینماید. محوطههای مستقل چهاردیواری در بورسا – ترکیه. این فضاهای دارای دیوار، نقش مهمی را در تاریخ استانبول ایفا نمودهاند. به دنبال پیروزی عثمانیها بر کنستانتین پول در سال 1453، سلاطین اقدام به ساخت بناهای یادبود عظیم در میادین و بازارهای بیزانس قدیم نمودند. این مساجد و کولیها (مجتمعهای چند منظوره)، جایگزین میادین شهری به عنوان قلمروهای سلطانی در شهرها و هستههای مرکزی توسعه شهری شدند. یک روش ساختمانی منسوخ شده که جایگزین نمونه شبکه ای و دارای ایوان و سرسرا در دوره مدیریت شهری رومیان شد که به شکل یک شبکه اصلی از بن بست ها و تنگناها بود؛ ولی با این حال، فضای عمومی به نحو خوبی ایجاد شده بود و در این محوطههای تاریخی وجود داشت. از باغ خانگی گرفته تا مسجد محلی و یا چهاردیواری مرکزی منطقه، شکل زندگی دوره عثمانی اغلب به وسیله بخشهای منحصربفرد طراحی و معماری، شکل میگرفت. برخلاف فهم دوگانه ما از درون و بیرون یا خصوصی و عمومی، روابط اجتماعی به وسیله دیوارهایی تعریف میشدند که یک جامعه را تشکیل میدادند. مجموعه چند منظوره سلیمانیه، مجموعه ای از مسجد، بیمارستان، مدرسه ابتدایی، حمامها، کاروانسرا، مدرسه قرآن، دانشکده پزشکی، آشپزخانه مؤسسه خیریه و آرامگاهها. یک نبرد دائمی مبارزه بین شهر و معماری در طول تاریخ طولانی استانبول وجود داشته است. در دوره تنظیمات (اصلاحات) در قرن 19، طراحان و معماران اروپایی به معرفی مجدد شبکهها و میدانها به پایتخت عثمانی پرداختند. آتش سوزیهای مکرر به ایجاد فرصتهای جدید برای توجیه نقشه تقسیم بندی شهر منجر شد و باعث گردید که ضوابط شهری سخت تری برای مصالح و فواصل ساختمانی به وجود آید. در اوایل جمهوری ترکیه در دهههای 1920 و 1930، یک برنامه ریز شهری فرانسوی به نام هنری پروست، به طراحی استانبول با بلوارها و میدانها و پارکها پرداخت که یک نوع عثمانی زدایی از این شهر باستانی تلقی گردید. در یکی از این اقدامات، پروست به تخریب یک پادگان نظامی پرداخت تا پارک گزی را بسازد که اکنون دارای شهرت جهانی است زیرا مکانی برای اعتراضاتی بود که در سال 2013 ترکیه را به لرزه درآورد. این تظاهرات وقتی به اوج رسید که برنامههایی ارائه شد تا به نوسازی پادگان تاریخی به عنوان یک تفریحگاه و هتل و دیگر برنامههای افراطی آزادیخواهی جدید که میخواست فضای سبز را از بین ببرد، اقدام نماید. به عنوان بخشی از طرح تونل آلارجی از طریق میدان تقسیم، گروه معماران و سازندگان، به این فضای عمومی شهر حمله کردند. کاروانسرا یا سربازخانه، عملآ پارک را از بین نبرد ولی آنرا محاصره نمود. گویی که ترس از مکانهای شلوغ و علاقه به انزوا وجود داشته باشد، دولت به دنبال فتح مجدد این مکان با دیوارهای بازدارنده بود. در ورای نبرد بین آزادی سخن و استبداد، جنگی بین یک جهانشهر و یک باغ محصور وجود داشت. ساخت مجدد پادگانهای عثمانی، پارک گزی را در پشت چهاردیواری بازدارندهاش تصرف میکند. اعتراضات پارک گزی در سال 2013، پلیس از یک بنای یادبود تاریخی محافظت میکند. دوران فراشهری؟ در رابطه با پارک گزی و هر جای دیگر، میراث عثمانی به عنوان ابزار اعلام موافقت در مورد پروژههای بحث برانگیز است. دولت اقتصادگرا و آزادیخواه و محافظه کار، درهای ترکیه را به سوی اقتصاد جهانی باز کرده و استانبول را با توسعه جدیدش و با پروژههای بزرگ زیربناییاش در این مسیر قرار داده است. این شهر که بسیار با شهرنشینی اسلامی و سنتی فاصله گرفته است، یکی از پلهای وصل کننده قارهها به هم است و پلههای برقی و تلفنهای همراه دارای دامنه وسیع را در این زمینه به کار گرفته است. ولی در فقدان یک ساختار سیاسی شهری که توانایی نظم بخشیدن به فضاهای عمومی را داشته باشد، استانبول تبدیل به یک مجمع الجزایر از باغهای محصور گردیده است. این وضع ممکن است به خوبی نشانگر آینده تمام شهرهای دیگر باشد. وقتی دیوارهای شهر و مرزهای ایالتی، تحت شرایط سرمایه داری اخیر از بین میروند، دیوارها در مقیاسهای کوچکتر بازسازی میشوند تا به محافظت در برابر کابوس بیرونی اقدام نمایند. فضایی که زمانی قابل تردد بود، تکه تکه میشود. معماریهای عظیم الجثه که در حال حاضر در اتحاد با زیرساختها عمل میکنند، مفهوم فضای شهری را نابود کردهاند. نویسنده: هس هونسا منبع: سایت آقای شهردار لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده