رفتن به مطلب

استاد دانشگاه بودی ، با چه روشی تدریس میکردی!


fakur1

ارسال های توصیه شده

تدریس در دانشگاه نیازمند مهارت های چندی است که من یکی دو تاشو عرض میکنم.

مدرس دانشگاه باید موارد ذیل را بخوبی بلد باشه.

اینکه ، طیفی از انسانها از طریق شنیداری بهتر یاد میگیرند، گروهی هم از طریق دیداری بهتر میتونن فراگیری کنند.

دانشجویانی هم هستند که با روشهای کاربردی و عملی بهتر کنار می آیند.

عده ای هم از طریق مثال و نمونه و موارد مشابه ، بهتر یاد میگیرند،

مدرس باید همه این فوت و فن ها رو در تدریس بکار بگیره تا همه حاضرین در کلاس بتونن به بهترین شکل ممکن دروس دانشگاه رو فرا بگیرند. بقیه موارد رو هم در ادامه عرض خواهم کرد.تا نظرات شما هم زینت بخش این تاپیک بشه ، فعلا ادامه نمیدم تا از تجارب شما هم استفاده کنیم.

لینک به دیدگاه

مدل حرکات بدنی استاد ، لحن صدا و زبان بدن او در ایجاد یا محو تمرکز دانشجو بسیار موثر هست.استادان باید به این نکات توجه کافی مبذول بدارند تا کیفیت تحصیل آنان بالا باشه.

چه بسا بازی استاد با خودکار یا با عینکش ، همه تمرکز دانشجو رو محو و نابود کنه.

لینک به دیدگاه

دقایق ابتداعی برای بیان کلیت آنچه که قرار است ، تدریس شود ، بسیار مناسب است و ذهن دانشجو را برای طی مسیری که قرار است در اون ساعت طی شود ، آماده میکنه.

لینک به دیدگاه

مطالب مفهومی باید از مطالب موضوعی تفکیک شود تا دانشجو آمادگی یادداشت برداری و نت برداری رو داشته باشه و بدونه کجا باید اینکارو بکنه و زمان نت برداریش کی و از کدام مطالب تدریس شده فرا میرسه.

لینک به دیدگاه

استاد مدرس ، باید نگاه خودش را هم مدیریت کند،به این ترتیب که به همه دانشجویان بطور همسان نگاه کند، این رفتار باعث ایجاد حس مهم بودن دانشجو میشه و در ایجاد تمرکز او موثر هست.

لینک به دیدگاه

بعضی از درسها رو میتوان بصورت مشارکتی با داشجو کار کرد،یعنی استاد باید تو اون موضوعات بطور مستقیم با دانشجویان وارد گپ و گفتگو بشه و اجازه بده ، دانشجویان هم نظرات خودشونو در امتداد تدریس براحتی بیان بکنند تا بقیه حضار هم بشنوند.

لینک به دیدگاه

یکی از هنر های ضروری در مدرسین دانشگاه ، باید هنر آموختن نحوه تبدیل دانش به پول ، برای دانشجو باشه، یعنی هر درسی رو که میده ، باید به دانشجو یاد بده که او بتونه دانشش رو به پول تبدیل کنه و الا صرف آموزش آکادمیک رو میشه از روی کتاب هم آموخت،

لینک به دیدگاه

آموزش مهارت های اجتماعی و مهارت های شغلی و سازمانی از جمله وظائف مدرسین دانشگاه هست که این بخش از وظائف اساتید در جامعه امروز بسیار کمرنگ شده و خود اساتید نیز اکثرا فاقد این مهارت ها هستند ،چه برسه به اینکه بخوان به دانشجو هم یاد بدهند،

لینک به دیدگاه

از وظایف مهم اساتید ، دقت در مطالعه پایان نامه هاست. که ببینند خود دانشجو آنرا نوشته و یا از جایی تهیه کرده است. اساتید امروزی این دقت رو بعمل نمی آورند، بیاد دارم دو نفر از دوستان من که هم رشته هم نیستند ، پایان نامه هاشون باهم عوض شده بوده که متوجه نشده بودند و جالب تر اینکه هر دوشونم نمره قبولی گرفته بودند، یعنی اساتیدشون حتی یه ورق هم نزده بود که ببینه اصلا این نوشته ها و مطالب مال همون رشته هست یا نه .

لینک به دیدگاه

استاد دانشگاه باید به همه فن آوری ها و تخصص های رشته تحصیلی خود مسلط باشه و نیز بتونه ویژه گی ها و علایق و توانائیهای دانشجویان رو هم بخوبی تشخیص بده.

لینک به دیدگاه

سلام

وسط صحبت میام :

خب بعضی دروس هستند که فکررادرگیرمی کنه بعضی ها هم کسل کننده حالا به هرحال دراین مواردبه نظرم میان مطلب شوخی شود خوب می شود نه طوری که مطلب نا بود شود مثلا دستخط بده بالحنه ی شوخی بگویم همینی که هست .

یا مثلا درموقع معرفی اگرفامیلی طولانی هست خودمون بگیم فامیلیم خیلی سخته نه

لینک به دیدگاه
سلام

وسط صحبت میام :

خب بعضی دروس هستند که فکررادرگیرمی کنه بعضی ها هم کسل کننده حالا به هرحال دراین مواردبه نظرم میان مطلب شوخی شود خوب می شود نه طوری که مطلب نا بود شود مثلا دستخط بده بالحنه ی شوخی بگویم همینی که هست .

یا مثلا درموقع معرفی اگرفامیلی طولانی هست خودمون بگیم فامیلیم خیلی سخته نه

 

سلام محمد جان.

میشه اینایی که گفتی رو به فارسی ترجمه کنی تا منم بدونم چی گفتی ؟:vahidrk:

لینک به دیدگاه
سلام محمد جان.

میشه اینایی که گفتی رو به فارسی ترجمه کنی تا منم بدونم چی گفتی ؟:vahidrk:

سلام عزیزجان

بجان خودم فارسی نوشتم:w58:

ببینید سرکلاس استاد یا معلم دارن درس مثلا الکترونیک می دن خب عادیه یه مباحثش سنگینه ویا همش فرموله:whistles: خب ذهن خسته می شه (البته مال من اینجوری )

حالا اگر فردی که تدریس می کنه وسطش یه شوخی کنه یا یه خا طره تعریف کنه کلاس ازاون خشکی درس میادبیرون وذهن یه خستگی درمیکنه.

 

موضوع دوم هم یه جور فن بیان میشه مثلا موقع معرفی مثلا من فامیلیم یه ذره طولانیه وشایدم سخت . من خودمو معرفی می کنم وبعدش میگم یکم سخته نه! ورف همباید بگه نه واگه نگه بی انصافه:icon_razz:

لینک به دیدگاه
سلام عزیزجان

بجان خودم فارسی نوشتم:w58:

ببینید سرکلاس استاد یا معلم دارن درس مثلا الکترونیک می دن خب عادیه یه مباحثش سنگینه ویا همش فرموله:whistles: خب ذهن خسته می شه (البته مال من اینجوری )

حالا اگر فردی که تدریس می کنه وسطش یه شوخی کنه یا یه خا طره تعریف کنه کلاس ازاون خشکی درس میادبیرون وذهن یه خستگی درمیکنه.

 

موضوع دوم هم یه جور فن بیان میشه مثلا موقع معرفی مثلا من فامیلیم یه ذره طولانیه وشایدم سخت . من خودمو معرفی می کنم وبعدش میگم یکم سخته نه! ورف همباید بگه نه واگه نگه بی انصافه:icon_razz:

 

یعنی میخوای بگی استاد خبره باید ما بین تدریس درسهای سنگین یه شوخیی چیزی بگه که دانشجو بخنده و تمدد اعصاب بکنه. آره؟

لینک به دیدگاه
یعنی میخوای بگی استاد خبره باید ما بین تدریس درسهای سنگین یه شوخیی چیزی بگه که دانشجو بخنده و تمدد اعصاب بکنه. آره؟

بله / درسته /

لینک به دیدگاه
یه استاد داشتیم دکتر نور امیرمظفری ثابت ... ایشون یک استاد فوق العاده بودن ... کلا کلاسشون بیشتر شبیه به فیلم کمدی بود اونم از نوع خاک بر سریش :ws3:...:ws3:

 

اینو یکم بیشتر توضیح بده.یعنی چه جوری.،؟

لینک به دیدگاه
تدریس در دانشگاه نیازمند مهارت های چندی است که من یکی دو تاشو عرض میکنم.

مدرس دانشگاه باید موارد ذیل را بخوبی بلد باشه.

اینکه ، طیفی از انسانها از طریق شنیداری بهتر یاد میگیرند، گروهی هم از طریق دیداری بهتر میتونن فراگیری کنند.

دانشجویانی هم هستند که با روشهای کاربردی و عملی بهتر کنار می آیند.

عده ای هم از طریق مثال و نمونه و موارد مشابه ، بهتر یاد میگیرند،

مدرس باید همه این فوت و فن ها رو در تدریس بکار بگیره تا همه حاضرین در کلاس بتونن به بهترین شکل ممکن دروس دانشگاه رو فرا بگیرند. بقیه موارد رو هم در ادامه عرض خواهم کرد.تا نظرات شما هم زینت بخش این تاپیک بشه ، فعلا ادامه نمیدم تا از تجارب شما هم استفاده کنیم.

اره من مهارت شنیداریم ضعیفه به خاطر همین تو دانشگاه موفق نبودم

لینک به دیدگاه

دانشگاه به جای اینکه بخواد به دانشجوها چیزی یاد بده بیشتر استقامت دانشجوها رو میسنجه تا مهارت علمیشونو.

استاد میاد یه بار مطالبو شفاهی میگه ، اگه یه نکته رو جا افتاد یاد داشت کنی ، بعضی چیز ها نیاز داره تا سه چهار بار بشنوی تا بفهمی و .... این چیزا باسشون مهم نیست.

اصلا وقتی جزوه میگه امکان غلط گفتن در اون وجود نداره؟

اصلا روش تدریسشون به مفت نمی ارزه

هیچ کدوم از استادا هم از یک منبع درس نمیدن.شیشصد تا منبع دارن

لینک به دیدگاه
ینی خییییییییییییییییییلییییییییییی داغون نمیتونم مثال بزنم :ws3: ببینید منظورم اینه هر استادی افراد کلاسو باید درست بشناسه ببینه چه چیزی مطلب رو تو ذهنشون ماندگار میکنه چه چیزی حواسشونو جمع میکنه یا براشون خنده دار یا سوال آوره هر استادی تکنیک خاص خودشو داره ولی همیشه تکنیک دکتر امیر مظفری رو دوس داشتم البته اوایل بدم میومد میگفتم مرده مشکل اخلاقی داره چقدر بی شخصیته عیبه ...بعد که چندتا درسو گذروندم دیدم ایشون عمدا اینطور توضیح میدن نه از روی انحراف بلکه شیوه تدریسشون رو اینطوری تقویت کردن !! اونم یه مدلیه!! بچه ها هم مثل من همه اول از ایشون بدشون میومد بعد کمکم میفهمیدن واقعا استاد خوبیه خود منم اینو تا زمانی که کنکور دکتری نداده بودم نفهمیده بودم!! با اینکه همیشه 90 درصد از امتحان سختش شاکی بودن ولی بی سواد از کلاسش بیرون نمیرفتن تکنیک ایشونم اینطور بود مثلا یکم منحرف میکرد قضایا رو چون میدونست حالت کمدی پیدا میکنه و چون اکثریت کلاس جوان هستند اینجور مسائل براشون خنده داره ...مثلا انتقال اطلاعات ژنتیکی از یک باکتری به باکتری دیگر(باکتری ها به اون عنوان نر و ماده ندارند و انتقال صرفا ژنتیکیست نه اینکه حالت جنسی داشته باشد) توسط پیلوس(یک زائده طویل روی سطح باکتری که برای رسیدن به باکتری دیگر طویلتر شده و پل ارتباطی ایجاد میکند ) رو طوری توضیح داده بود که بچه ها از خنده کف زمینو گاز گرفته بودن همه رنگشون قرمز شده بود در حد لبو!! :ws28: یک لحجه اِمِریکَن گیلیکی هم داشت :ws28:یکی از پسرای کلاسو مثال زده بود آقای شیخی باکتری نر هست نگا میکنه از پنجره میبینه یه باکتری ماده تو حیاط دانشگاهه حالا.... خلاصه توضیح میداد حالا بچه ها دارن میمیرن از خنده ... بعد میپرسید به نظرتون این عمل چند دقیقه طول میکشه بچه ها میگفتن 20 دیقه میگفت شما نرینگیتون قد باکتریه نر هم نیست اون همه طول بکشه پیلیه آقای شیخی میشکنه :ws28::ws28::ws28::ws28::ws28: (منظورش این بود که پل ارتباطی میان باکتری که همون پیلوس باشه تحمل زمان طولانی رو نداره ظرف 5 دقیق این انتقال ژن باید صورت بگیره) کلا میرفتیم سر کلاسش طوری بود که اشک میریختیم از خنده.... ایشون فوق دکتری سلولی مولکولی داشتن آمریکا هم درس خونده بودن ....

 

خیلی از لطف شما ممنونم که به همان قشنگی ، ماجرارو توضیح دادید.هم شنیدنی و هم آموزنده است.:icon_gol:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...