Ganz 149 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ آموزش عکاسی (۱): تاریخچه عکاسی در گفتار اول این مجموعه آموزشی، نگاهی میاندازیم به تاریخچه پرماجرای عکاسی. به ماجرای تصویری که به باور مورخان اولین عکس دنیاست اشاره میکنیم و به ایران میرسیم؛ زمانی که عکاسی برای اولین بار وارد ایران شد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام کلمه "فتوگرافی" که در فارسی آن را عکاسی میخوانیم، از ترکیب دو لغت یونانی((φωτογραφία (fotografia) پدید آمده است. فتو از کلمه"Phos" به معنای نور و گرافی از لغت" Graphi" به معنای نگارش؛ یعنی نوشتن با نور. (برگرفته از فرهنگ لغت آکسفورد( همه منابع معتبر گوناگون مجازی و مکتوب، روایت مشابهی از تاریخچهٔ عکاسی ارائه میکنند. آنچه مشخص است این است که سالها قبل از اختراع عکاسی اساس کار دوربین عکاسی وجود داشته است. دانشمندی به نام ابن هیثم در قرن پنجم هجری (یازدهم میلادی) از وسیلهای به نام "جعبه تاریک" در مشاهدات خورشید گرفتگی خود استفاده کرده بود. اتاقک تاریک او، از جعبه یا فضایی که فقط بر روی یکی از سطوح آن روزنهای کوچک وجود داشت تشکیل شده بود و از آنجا که نور به صورت خط مستقیم سیر میکند؛ پس از عبور از این روزنه باعث میشد که تصویری نسبتا واضح از فضای بیرون به صورت وارونه بر روی سطح مقابل تشکیل شود. آنطور که نقل میشود، بعدها این وسیله در جریان جنگهای صلیبی به اروپا راه یافت و سالیان سال بعد این وسیله به شدت مورد توجه نقاشان قرار گرفت و بیشتر نقاشان بهخصوص نقاشان ایتالیایی قرن شانزدهم از آن برای طراحی دقیق منظرهها و ملاحظه دورنمایی صحیح، از آن استفاده میکردند. این تصاویر بسیار واقعی و از پرسپکتیو صحیحی برخوردار بودند. تصویری از ابن هیثم و نمایی ذهنی از اتاقک تاریک عکاسی به مفهومی که ما امروزه با آن آشناییم، توسط یک فرد کشف نشده است، بلکه نتیجه تلاش بسیاری از شیمیدانها است. آغاز آن به سال ۱۷۲۷میلادی برمیگردد. در آن سال "شولز" مشاهده کرد که مخلوطی از نیترات نقره و گچ در مقابل نور، تیره میشوند. در دهه ۱۸۳۰یک فرانسوی به نام "لویی واگر" تصادفا کشف کرد که برای ظهور یک تصویر، میتوان از یک ورقه مسی پوشیده شده از نقره که به وسیله بخار ید حساس شده باشد، استفاده کرد. این نوع تصویر که به تصویر "داگری" معروف شد، در نتیجه شستشوی صفحه با محلول غلیظ نمک به دست آمد و حالت تثبیت دائمی داشت و از اواسط قرن نوزدهم جنبه عمومی پیدا کرد. تا اینکه سرانجام بین سالهای ۱۸۲۲و ۱۸۲۶یک مخترع فرانشوی به نام "ژوزف نیسفور نییپس" (Joseph Nicéphore Niépce) توانست اولین عکس دنیا را ثبت کند. مهد علیا بر روی تخت طاووس (در وسط)، پسرش ناصرالدین شاه و دخترش عزتالدوله او این عکس را که به باور مورخان نخستین عکس دنیاست، در دهکدهای به نام "سن لوپ دووارنس" در شرق فرانسه ثبت کرد. نسخه اصلی عکس در حالی که نییپس قصد گرفتن یک کپی از آن را داشت، از بین رفت. نییپس در واقع برای اولین بار مواد حساس را در اتاقک تاریک به کار برد. عکسی که وی تهیه کرد حدود ۸ساعت در معرض نور مستقیم خورشید قرار گرفته بود. او این روش را هلیوگرافی(Heliography) نامید: یعنی ترسیم به وسیله نور خورشید. (برگرفته از دانشنامه ویکیپدیا( ورود عکاسی به ایران ۳ سال پس از پیدایش عکاسی، ناصرالدین شاه قاجار این هنر- صنعت را در دسامبر ۱۸۴۲ به ایران وارد کرد. تاریخنویسان نوشتهاند که وی به این فن علاقه فراوانی داشت و خود نیز عکاسی میکرد و از اولین عکسهای او میتوان به عکسی از مادرش ملک جهان خانم ملقب به نواب علیه و مهدِ عُلیا اشاره کرد. عکاسی در دنیای کنونی حال با وجود رشد صنعت و تکنولوژی و وارد شدن به دنیای دیجیتال، شکل این هنر هم تغییر کرده است. روزانه میلیونها عکس در سراسر جهان با دوربینهای کوچک و بزرگ گرفته و جابجا میشوند. کمهزینه بودن این نوع عکاسی و سرعت در انتقال تصاویر در مقایسه با عکاسی آنالوگ که در آن از نگاتیو استفاده میشد، باعث شده است تا سیل عظیمی از مردم به این نوع عکاسی روی بیاورند اما هنوز هم عکاسان حرفهای که سرعت انتقال عکس برایشان از اهمیت کمتری برخوردار است، عکاسی با نگاتیو و یا اسلاید را ترجیح میدهند و معتقدند که حسگرهای دیجیتال نمیتوانند کیفیتی را که فیلم در اختیار آنها می گذارد، عرضه کنند. در گفتار دوم به انواع دوربینها و ساختمان آنها خواهیم پرداخت. 1 لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۲): انواع دوربینها و مشخصات آنها[/h]در گفتار دوم به گونههای مختلف دوربینها میپردازیم: دوربینهای قطع بزرگ، دوربینهای قطع متوسط، دوربینهای قطع کوچک و دوربینهای خاص. در این گفتار میتوانید درباره مشخصات این دوربینها بیشتر بخوانید. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دوربینهای قطع بزرگ این دوربینها در ابعاد بزرگ و با حجم و وزن زیاد، بیشتر درکارهایی مورد استفاده قرار میگیرند که کیفیت و بزرگی عکس بر هر عامل دیگری از جمله سهولت در حمل و نقل و سرعت عمل برتری دارد. این نوع دوربینها بیشتر در آتلیهها بر روی سه پایه استفاده میشوند و آنها را "دوربینهای آتلیهای" می نامند. با فیلمهای تکصفحهای در ابعاد ۹×۶ سانتیمتر تا اندازههای ۴۰×۳۰ سانتیمتر موسوم به "فیلم تخت" كار میكنند و اخیرا شرکتهای تولید کننده دوربینهای دیجیتال، نوع دیجیتال این دوربینها را هم که بی نیاز از نگاتیو است، در دسترس علاقهمندان گذاشتهاند. کادر این دوربینها تقریبا ۱۵ برابرکادر دوربینهای ۳۵ میلیمتری است. نمونهای از یک دوربین قطع بزرگ دوربینهای قطع متوسط این دوربینها که به "مدیوم فرمت" نیز مشهورند، نامشان برگرفته ازفیلمی است که مصرف میکنند. به طور کلی به دوربینهایی که فیلمهای بزرگتر از ۳۶×۲۴ میلیمتر و کوچکتر از ۵×۴ اینچ (حدود ۱۳×۱۰ سانتیمتر) مصرف میکنند، دوربین قطع متوسط میگوییم. جابجا کردن و سرعت آماده شدن این نوع دوربینها در مقایسه با دوربینهای قطع بزرگ راحتتر و سریعتر است. لوبیتل ۲ در این دوربینها هم مانند دوربینهای قطع بزرگ، تصویر در منظرهیاب (Visor) بهصورت واژگون و چپ و راست دیده میشود. یعنی اگر شخصی از سمت راست دوربین وارد کادر تصویر شود، در منظرهیاب این طور به نظر میرسد که از سمت چپ وارد شده است. این دوربینها به سه دسته: تک لنزی انعکاسی، تک لنزی غیر انعکاسی و دولنزی انعکاسی تقسیم میشوند. نوع دیجیتال این نوع دوربینها هم عرضه شده و دیگر نیازی به نگاتیو ندارد. به گونهای که "بک" یا صفحهای از سنسورهای حساس، پشت دوربینهایی که قابلیت آن را داشته باشند قرار میگیرد و تصویر بهجای ثبت بر روی فیلم، به صورت دیجیتال روی این سنسورهای حساس تشکیل میشود. دوربینهای قطع کوچک این دوربینها که به دوربینهای ۳۵ میلیمتری معروفاند، در دو نوع ۳۵ میلیمتری غیر انعکاسی و ۳۵ میلیمتری انعکاسی در بازار یافت میشوند. ۳۵ میلیمتری غیرانعکاسی: شاید برای یک بار هم که شده با این دوربینها عکاسی کرده باشید. سیستم نمایاب این دوربینها به صورت پنجره کوچکی است که در بالای لنز و در سمت راست قرار گرفته و هیچ ارتباطی میان لنز و آنچه عکاس میبیند وجود ندارد. در این نوع از نمایاب یا ویزورها به این علت که عکاس از یک نقطه میبیند و از نقطه دیگر عکاسی میکند، تفاوتهایی بین عکسی که میگیرد و آنچه میبیند وجود دارد که این خطا به "خطای توازی" یا "پارالکسی" شهرت دارد. هر چه به سوژهای که از آن عکس میگیریم نزدیکتر شویم، میزان این خطا بیشتر شده و در بینهایت به کمترین حد خود میرسد. بهترین روش برای اینکه ببینید دوربینتان این خطا را دارد یا نه، این است که دستتان را بر روی لنز دوربین بگذارید و بعد از روی چشمی دوربین نگاه کنید که آیا میتوانید چیزی ببینید. اگر توانستید، دوربین شما غیر انعکاسی است و آن خطا را دارد و اگر نه انعکاسی است و بدون خطای پارالکسی. دوربین ۳۵ میلیمتری غیرانعکاسی ۳۵ میلیمتری انعکاسی: اکثر عکاسانی که میخواهند دوربینشان نسبتا ارزان باشد، جابجایی آن راحت تر و استفاده از آن چندان پیچیده نباشد و بتوانند لنزهای مختلفی بر روی دوربینشان نصب کنند، از این نوع دوربین استفاده میکنند. این دوربینها با فیلمهای قطع کوچک (۳۵ میایمتری) تغذیه میشوند و در مقایسه با دوربینهای قطع بزرگ، برای عکاسی صنعتی و آتلیهای مناسب نیستند. هرچند که امروزه دوربینهای دیجیتالی که به بازار عرضه شده و هر روزه تکامل مییابند کم کم در حال رفع این مشکلاند. این دوربینها دیگر مشکل "خطای پارالکسی" ندارند . بحث اصلی ما در گفتارهای بعدی بر روی این دوربین خواهد بود. دوربین ۳۵ میلیمتری انعکاسی دوربین به طور کلی از دو بخش تشکیل شده است: بدنه و لنز. ساختمان دوربینهای ۳۵ میلیمتری انعکاسی از این اجزا تشکیل شده است: ۱. مسیری که نور به صورت یک خط مستقیم میپیماید. ۲. دیافراگم که بر روی لنز قرار دارد و میزان نور را کنترل میکند. ۳. عدسیها که تصویر را با فواصل کانونی مختلف بسته به نوع لنز، به آینه منتقل میکنند. ۴. آینه که تصویر را به منشور انتقال میدهد و بالا و پایین میشود. ۵. منشور که تصویر را پس از تغییراتی بر روی نور به چشم ما منتقل میکند. ۶. پرده شاتر که همزمان با آینه کار میکند و زمان انتقال نور را کنترل میکند. ۷. فیلم یا سنسور دیجیتال که تصویر بر روی آن ثبت میشود. همه این اجزا کمک میکنند تا تصویرهای درست به چشم ما برسند و پس از آن بر روی صفحه حساس که ممکن است فیلم یا سنسور دیجیتال باشد تشکیل و در نهایت ثبت شوند. هنگامی که شما دکمه عکسبرداری را که به دکمه "شاتر" معروف است فشار میدهید، آینه بالا رفته، دید ما را میبندد، و همان تصویری که لحظاتی پیش میدیدیم را بر روی صفحه حساس ثبت میکند. دوربینهای خاص این دوربینها همانطور که از اسمشان پیداست، برای شرایط خاص و موارد خاص مورد استفاده قرار میگیرند. دوربینهای دید در شب، دوربینهایی که در عکاسی هوایی استفاده میشوند، دوربینهای پولارید که عکس را در درون خود ظاهر و چاپ میکنند، به دوربینهای خاص معروفاند که میتوانند ترکیبی از دوربینهایی که در بالا نامشان برده شد هم باشند. در گفتار بعدی، انواع لنزها و کارکردهای گوناگون آنها را مورد بررسی قرار خواهیم داد. 1 لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۳): ساختمان دوربینهای گوناگون[/h]در این گفتار به ساختمان دوربینها میپردازیم که همانطور که گفته شد از دو بخش بدنه و لنز تشکیل شده است. انواع لنزها و مشخصات پایهای آن را بررسی، و کاربردهای هر نوع لنز را تشریح میکنیم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای انتخاب و استفاده درست از لنزها به بهترین نحو ممکن، باید مشخصات پایهای آنها را بشناسیم: وضوح، زاویه دید، عمق میدان و پرسپکتیو، از جمله ویژگیهایی است که بسته به نوع لنز و کارکرد مورد انتظار کاربر، متفاوت است. وضوح: وضوح تصویری هر لنز به نکات مختلفی مانند اندازه دهانه لنز (که معمولا بر روی لنز نوشته شده است)، نوع عدسیهایی که در آن بهکار رفته است، کارخانه سازنده، خطاهای رنگی و انحراف تصویری بستگی دارد. زاویه دید: مقدار فضا و زاویه دیدی را که یک لنز می تواند پوشش دهد. عمق میدان: که نسبت مستقیم با اندازه دیافراگم دارد. پرسپکتیو: اگر فاصله دوربین تا سوژه را ثابت نگاه دارید، پرسپکتیو برای تمام لنزها یکسان است. با این فرض لنزهای "واید" دامنه بیشتری را پوشش می دهند و تمایل به اغراق در پرسپکتیو دارند و بالعکس در لنزهای "تله فوتو" اجزای تصویری را به هم فشرده و به اصطلاح تخت می کنند. تصویری از یک لنز نرمال انواع لنزها به طور کلی شش نوع لنز وجود دارد: ۱) لنزهای نرمال: به این نوع لنزها از آنجایی که زاویه دیدی همانند چشم انسان دارند و در پرسپکتیو و زاویه دید اغراق نمیکنند، لنز نرمال یا "۵۰میلیمتری" گفته میشود. زاویه دید چشم انسان تقریبا ۱۳۰درجه است که زوایایی بین ۴۵درجه افقی و ۲۶درجه عمودی را کاملا واضح و آشکار تشخیص میدهد. لنزهای نرمال هم تقریبا همین دامنه را پوشش میدهند. معمولا این لنزها را با شماره ۵۰که فاصله کانونی لنز است میشناسند و لنزهایی با فاصله کانونی بین ۴۰تا ۵۸میلیمتر هم در رده لنزهای نرمال قرار میگیرند. فاصله کانونی لنز نرمال در دوربینهایی با قطعهای متفاوت با یکدیگر تفاوت دارد. تصویری از لنز واید (سمت راست) و نمونه عکسی که با لنز "چشم ماهی" گرفته شده است. (سمت چپ) ۲) لنزهای واید: به لنزهایی گفته میشود که فاصله کانونی آنها کمتر از لنز نرمال باشد و زاویه دید بیشتری را پوشش دهد. این نوع لنزها در پرسپکتیو و زاویه دید اغراق میکنند و در مواقعی که فضا برای مانور عکاس کم باشد یا بخواهد فضای بیشتری را در عکس خود جا بدهد، یا عمق میدان بیشتری داشته باشد، از این لنز استفاده میکند. کمترین فاصله کانونی این لنزها ۸میلیمتر است که به لنزهای چشم ماهی (Fish Eye) مشهور است. این لنزها قابلیت عکاسی ۱۸۰درجه یا بیشتر را هم دارند. تصویری از یک لنز تله فتو ۳) لنزهای تله فتو: درست برعکس لنزهای واید، به لنزهایی که فاصله کانونی آن ها از لنز نرمال بیشتر باشد لنز تله فتو میگوییم. لنز تله از نظر شکل ظاهری طویل بوده و فاصله کانونی بلندی دارد که دارای زاویه دید کوتاه است و برای عکسبرداری از فواصل دوری که نزدیک شدن به آنها مشکل است، کاربرد دارد. این نوع لنزها عمق میدان تصویر را میگیرند و فواصل دور و نزدیک را به یکدیگر نزدیک میکنند. تصویری از لنز ۱۰۰-۴۰۰ میلیمتر کنون ۴) لنزهای زوم: این لنزها دارای فواصل کانونی متغیر هستند و به همین خاطر زاویه دید آنها نیز متغیر است. لنز زوم میتواند ترکیبی از لنز واید به تله فتو مثل ۱۸-۲۰۰میلیمتر، واید به واید مثل ۱۷-۳۵میلیمتر، تله فتو به تله مثل ۷۰-۲۰۰میلیمتر و بردهای دیگری باشد. به همین خاطر در میان عکاسان مورد استقبال بیشتری قرار گرفته است. عیب این لنزها این است که نسبت به لنزهای ثابت واید یا تله سنگینتر هستند، فضای بیشتری را اشغال میکنند و شفافیت یا "شارپنس" کمتری دارند. هر چند که شرکتهای سازنده این نوع لنزها هر روزه در تلاشاند تا این نقایص را به حداقل برسانند. تصویری از یک حشره که توسط لنز ماکرو عکاسی شده است. عکس: محمد خیرخواه ۵) لنزهای ماکرو: این نوع لنزها برای عکاسی از سوژههای بسیار کوچک مانند عکاسی از حشرات یا موجودات بسیار ریز، ثبت تصویر اشیاء ارزشمندی نظیر سکهها، جواهرات یا تمبرها ساخته شدهاند. به علت اینکه فاصله لنز و سوژه گاهی اوقات به کمتر از یک سانتیمتر میرسد، در نتیجه عکاس نور بیشتری برای عکاسی نیاز دارد و باید با منابع مختلف نوری سعی در جبران کمنوری کند. استفاده از یک پایه محکم برای این نوع عکاسی ایده بسیار خوبی است. به این نوع عکاسی، "ماکرو فتوگرافی" گفته میشود. 1 لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۴): دیافراگم و عملکرد آن[/h]در این گفتار، دیافراگم و نحوه عملکرد آن را تشریح خواهیم کرد. درک نحوه عملکرد دیافراگم و نسبت آن با عمق میدان وضوح، از جمله مسائلی است که به بهبود کیفیت عکاسی کاربر کمک شایانی خواهد کرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام همانطور که در گفتار قبل توضیح داده شد، ساختمان درونی بدنه دوربین به گونهای طراحی شده که نور پس از گذشتن از عدسیهای مختلف درون لنز، به داخل بدنه دوربین میرسد. داخل بدنه دوربین پنج قسمت حساس و مهم وجود دارد که عکس را ابتدا به چشم بیننده رسانده و بعد با فشردن دکمه عکسبرداری (شاتر) آن را ثبت میکند: آینه، منشور، چشمی، پرده شاتر و صفحه حساس. تصویری از ساختمان داخل بدنه یک دوربین ۳۵ میلیمتری انعکاسی ۱) آینه: یک آینه کوچک به صورت مورب (۴۵ درجه) در پشت لنز قرار دارد که نور را به بالا تابانده و وارد منشور میکند. با فشردن دکمه عکسبرداری (شاتر) آینه به بالا میرود تا نور بر روی صفحه حساس که فیلم یا سنسور دیجیتالی است، ثبت شود. ۲) منشور: از آنجا که تصویر پس از تابیدن به آینه به صورت معکوس است، صفحهای نیمه شفاف و پنج ضلعی در بالای آینه، این تصویر را در دو جهت افقی و عمودی میچرخاند به طوری که تصویر، همجهت با سوژه واقعی به چشم عکاس برسد. منشور این کمک را هم به عکاس میکند که از پشت دوربین به سوژهاش نگاه کند و نیازی به نگاه کردن از بالا مانند دوربینهای قطع بزرگ یا متوسط نداشته باشد. ۳) چشمی: ویزور، چشمی و نمایاب اسامیای هستند برای دریچهای که عکاس سوژهاش را پس از بازتابها و گذر از عدسیهای لنز، میتواند به راحتی و واقعی ببیند. در دوربینهای پیشترفته کنونی قطعه کوچکی در کنار چشمی قرار دارد و به افرادی که چشمان آنها دوربین یا نزدیکبین است کمک میکند تا بتوانند با تغییر آن بدون عینک، عکاسی کنند. ۴) پرده شاتر: قسمت حساس دیگری که در دوربین قرار دارد، پرده شاتر است که معمولا از جنس پارچهای خاص و یا فلز است. این پرده بر روی صفحه حساس و زیر آینه قرار دارد و مانع از رسیدن نور به صفحه حساس میشود. با فشرده شدن دکمه شاتر، آینه و پرده شاتر همزمان بالا رفته و تصویری که به چشم میرسید، بر روی صفحه حساس ثبت میشود و برای چند ثانیه یا کسری از ثانیه، آینه، راه نور و تصویری که به چشم عکاس میرسید را میبندد. مهمترین کار پرده شاتر تعیین مقدار زمانی است که نور باید به صفحه حساس برسد. هرچقدر نوری که در آن محیط عکاسی میکنیم کمتر باشد مقدار باز ماندن این پرده بیشتر و هرچقدر نور محیط بیشتر باشد این مقدار کمتر خواهد بود. سرعت باز و بسته شدن پرده شاتر با اندازه دیافراگم، نسبت عکس دارد. ۵) دیافراگم: داخل لنزها قطعهای قرار دارد به نام دیافراگم که اندازه نور را برای رسیدن به صفحه حساس ( نگاتیو، یا حسگرهای دیجیتالی) کنترل میکند. این تیغههای نازک که عموما برای طول عمر بیشتر فلزی هستند، همچون مردمک چشم عمل میکنند. به گونهای که با باز و بسته شدن، مقدار نوری که باید به صفحه حساس برسد را کنترل و نیز بر عمق میدان در عکس افزوده یا از آن میکاهند. هرچهقدر این تیغهها بستهتر باشند نور کمتری به صفحه حساس رسیده و عمق میدان افزایش پیدا میکند و بالعکس. دیافراگم در هر لنز با عددی شناخته میشود (F) و عدد دیافراگم حاصل تقسیم فاصله کانونی لنز بر قطر دیافراگم است که این دو عدد هر دو برحسب میلیمتر هستند. بازترین دیافراگم در حال حاضر عدد ۱ را دارد ( هرچند که شرکتهای تولیدکننده لنزها همواره در تلاشاند که این عدد را به حداقل برسانند.) ۱/۴، ۲، ۲/۸، ۴، ۵/۶، ۸، ۱۱، ۱۶، ۲۲ و ۳۲ و …. اعدادی هستند که اعداد مختلف و میزان گشودگی دیافراگم بر روی دهانه لنزها دیده میشوند. هرچقدر این عدد کمتر باشد، یعنی دیافراگم بازتر و میزان نوری که دریافت میکند بیشتر است؛ به همین دلیل عمق میدان کاهش پیدا میکند. از خصوصیت لنزها با عدد دیافراگم کم میتوان به بالا رفتن شفافیت یا شارپنس عکس، عکاسی آسان تر در نور کم بهخصوص در شب و کمحجم بودن آنها اشاره کرد، هرچند عکاسی با این نوع لنزها عموما دشوارتر و قیمت این لنزها هم گرانتر است. از عدد ۵/۶ و بیشتر، عمق میدان در عکس شکل میگیرد، یعنی هرچه عدد بالاتر میرود پسزمینه و پیشزمینه عکس واضحتر میشود. در دو عکس پایین از دو دیافراگم مختلف، یکی با عدد پایینتر یا به اصطلاح دیافراگم بازتر و دیگری با عدد بالاتر یا دیافراگم بستهتر گرفته شده است. عکس سمت راست با دیافراگم باز ۱/۸ و عکس سمت چپ با دیافراگم بسته ۱۶ عکاسی شده است. در عکسی که دیافراگم بازتر است، همانطور که مشاهده میکنید فقط پیشزمینه عکس واضح است و در عکس بعدی با دیافراگم بستهتر، قسمت بیشتری از عکس واضح است. نسبت دیافراگم و سرعت شاتر، عکس یکدیگر است. در گفتار بعد درباره سرعت شاتر و عملکرد آن صحبت خواهیم کرد. 1 لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۵): سرعت شاتر و عملکرد آن[/h]در این گفتار به تفصیل درباره سرعت شاتر و عملکرد آن سخن خواهیم گفت، نمونههایی از تصاویر گرفته شده با سرعتهای شاتر مختلف را ارائه میکنیم. این گفتار آغاز بحث نورسنجی در عکاسی خواهد بود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سرعت شاتر: همانطور که پیشتر گفته شد قسمتی در داخل دوربین قرار دارد به نام پرده شاتر. زمان بالا و پایین رفتن و یا باز و بسته شدن این قطعه بسیار حساس را سرعت شاتر میگویند. پرده شاتر باعث میشود زمان نوری که باید به صفحه حساس برسد مشخص شود. دیافراگم مقدار نور و پرده شاتر زمان دریافت آن را کنترل میکند. سرعت شاتر میتواند چندین ثانیه، یک ثانیه و یا کسری از یک ثانیه باشد. دو حرف و T به علاوه اعدادی مانند ۱ ثانیه، ۱/۴، ۱/۸، ۱/۱۵، ۱/۳۰، ۱/۶۰، ۱/۲۵۰؛ ۱/۵۰۰ و ... تا ۱/۱۶۰۰۰ ثانیه، اعدادی است که بر روی دوربینها به نسبت کارایی و قدرتشان قرار دارد. حرف B از کلمهی BULB گرفته شده است. وقتی دوربین بر روی این حالت قرار میگیرد، تا زمانی که دست عکاس بر روی دکمه عکسبرداری (دکمه شاتر) قرار دارد، پرده باز بوده و نور به صفحه ی حساس میرسد. از این روش برای خلق تصاویر خاص یا در عکاسی از ستارگان و آسمان در شب استفاده میشود. حرف T که روی برخی از دوربین ها حک شده است، دکمه شاتر را قفل میکند. یعنی با ضربه اول به دکمه عکسبرداری پرده شاتر باز میشود و با ضربه بعدی پرده شاتر بسته میشود. از این حالت زمانی استفاده میشود که عکاس مایل است دقایق متمادی به صفحه حساس نور بتاباند و این نوع عکاسی هم معمولا در مکانهایی با نور بسیار کم استفاده میشود. در عکسی که در پایین میبینید، حدود ۳۰ ثانیه نور به صفحه حساس رسیده است. در این عکس، دوربین بر روی حالت B قرار گرفته و حدود ۱۵ دقیقه نور دیده که ستارگان به علت چرخش زمین حالتی کشیده پیدا کردهاند. در این نوع عکاسی برای وضوح کامل تصویر باید از سه پایه استفاده کرد و یا دوربین را در جایی که ثابت و بدون حرکت باشد قرار داد. هرچقدر این عدد بالاتر برود سرعت باز و بسته شدن پرده شاتر کمتر میشود و نور کمتری به عکس میرسد. مثلا عدد ۱/۱۶۰۰۰ یعنی یک ثانیه را به ۱۶۰۰۰ قسمت تقسیم کنم و یکی از آن قسمتها مقدار زمانی است که صفحه حساس نور میبیند. همانطور که گفته شد نسبت دیافراگم و سرعت شاتر عکس یکدیگرند، یعنی هرچه عدد دیافراگم بالا برود، سرعت شاتر پایین میآید و بالعکس. به سه عکس پایین توجه کنید. تمامی ماشین ها با سرعتی تقریبا یکنواخت در حدود ۴۰ کیلومتر در ساعت در حال عبور هستند. عکس اول با سرعت شاتر ۱/۳۰ ثانیه عکاسی شده است. همانطور که میبینید به دلیل سرعت شاتر کم، ماشین کشیده به نظر می رسد. در عکس دوم همان عکس با سرعت شاتر متفاوتی عکاسی شده. سرعت ۱/۱۰۰ ثانیه کمی از کشیده شدن خودرو کاسته اما هنوز به علت سرعت شاتر نامناسب خودرو به صورت کاملا ثابت قرار ندارد. اما در عکس سوم، سرعت شاتر ۱/۱۰۰۰ ثانیه است و باعث شده که خودرو با وجود اینکه سرعتی برابر با خودروهای بالا دارد، کاملا ثابت به نظر برسد. اما عکس آخر متفاوت با بقیه است. این روش که به پَن یا پنینگ (Panning) شهرت دارد، زمانی اتفاق می افتد که سرعت شاتر دوربین را پایین می آوریم و دوربین را دقیقا همراه و هم سرعت با سوژه ی متحرک، میچرخانیم. من برای گرفتن این عکس سرعت ۱/۶۰ ثانیه را انتخاب کردم. پس برای ثبت سوژه به صورت ثابت یا به اصطلاح «فریز» کردن سوژه، از سرعت شاتر بالا (که کسر کوتاهتری از ثانیه است) و برای کشیدگی در سوژه از سرعت شاتر پایین (که کسر بلندتری از ثانیه است) استفاده میکنیم. سرعت شاتر با دیافراگم نسبت عکس و هر دو با حساسیت فیلم یا صفحه دیجیتال نسبت مستقیم دارند. یعنی هرچه قدر حساسیت فیلم و یا صفحه دیجیتال (ISO) بالاتر رود، سرعت شاتر و دیافراگم بالا میروند و بالعکس. بنابراین، برای ثبت عکسهایی با سرعت شاتر بالا نیاز به حساسیت بالاتر داریم و بدیهی است برای عکاسی از سوژههایی که ثابت هستند میتوانیم از سرعت شاتر پایین و حساسیت پایینتر استفاده کنیم. حساسیت فیلمها برای عکاسی در نقاط مختلف با نورهای مختلف طراحی شده اند و اکنون در دوربینهای دیجیتال این تغییر را می توان بسیار راحتتر انجام داد. مثلا در کنار ساحل و یا در کویر که نور خورشید شدت بیشتری دارد بهتر است از حساسیت پایینتر استفاده شود و در نقاطی مانند روزهای ابری یا در نور داخل اتاق از حساسیتهای بالا استفاده شود. معمولا حساسیتها را با اعدادی متفاوت نشان میدهند: عدد ۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰ حساسیتهای پایین و اعدادی چون ۸۰۰، ۱۲۵۰ و ... تا ۲۴۰۰۰ حساسیتهای بالا هستند که می توان با آنها از نور کرم شبتاب هم در شب عکاسی کرد. اعداد ۴۰۰ و عدد های نزدیک به آن را هم حساسیت متوسط مینامند. درست است که هر چقدر حساسیت بالاتر رود کار برای عکاسی در نورهای کم آسان میشود، اما مشکل عمده فیلمها یا صفحههای دیجیتالی با حساسیت بالا باعث میشود که ذراتی به نام گرین (Grain) یا پیکسل در عکس ظاهر شود که از وضوح عکس کاسته و از لحاظ بصری هم ناخوشایند به نظر میرسد. شرکتهای سازنده دوربینهای پیشرفته کنونی هر روزه سعی بر رفع این مشکل و بهینهسازی قابلیتهای دوربینهای جدید دارند. در عکس بالا، یک عکس را با دو حساسیت مختلف مشاهده میکنید که یکی بدون گرین و دیگری با گرینهای آزاردهنده دیده میشود. عکاسان نیز با خلاقیت خود از این گرینها برای استفاده ی هنری در عکسها استفاده میکنند. عکس سمت راست در فوتوشاپ گرین داده شده است اما عکسی با گرین بالا بیشباهت به آن نیست. در گفتار بعدی به "سرعت فیلم و نورسنجی" میپردازیم. 1 لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۶): سرعت فیلم و نورسنجی[/h]سرعت فیلم یا سرعت ایزو (ISO) عددی برای مشخص کردن و اندازهگیری حساسیت فیلم عکاسی یا حسگرهای الکترونیکی به نور است. در این بخش به تشریح نورسنجی و جزئیات آن میپردازیم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام فیلمهایی که حساسیت کمی به نور دارند، نیاز به زمان نوردهی بیشتری دارند و فیلمهای حساسیت پایین نامیده میشوند. این نوع فیلمها برای عکاسی در کویر، سواحل دریا و به طور کلی مکانهایی که نور شدت بیشتری دارد مناسب است. در مقابل، فیلمهایی هستند که حساسیت بیشتری به نور دارند و به زمان نوردهی کمتری نیاز دارند. این فیلمها را در عکاسی از مکانهایی با نور کم و یا برای عکاسی از سوژههای متحرک استفاده میکنند. همانطور که در گفتار پیش گفته شد، برای ثابت کردن جسم متحرک در عکس نیاز به سرعت شاتر بالاتری داریم و سرعت شاتر هم با فیلم یا حساسیت صفحه حساس نسبت مستقیم دارد. سرعت فیلمها را با ASA که محفف کلمهAmerican Standards Association و یا علامت اختصاری بینالمللی ISO که مخفف International Organization for Standardization است نشان میدهند. پیش از این از کلمات اختصاری دیگری استفاده میشد که در حال حاضر کماستفاده یا بدون استفادهاند. بر روی جعبه فیلمهای عکاسی یا دوربینهای دیجیتال، می توانید این علایم اختصاری را پیدا کنید. نورسنجی همانطور که گفته شد، عکاسی یعنی نوشتن با نور. برای اینکه بدانیم چهطور نگارش بهتری داشته باشیم، باید نور را بشناسیم و آن را خوب به کار بگیریم. همیشه گفتهاند که عکاس مبتدی نگران ابزارش است و عکاس حرفهای نگران نور. پس اینکه چه دوربینی، چه لنزی یا چه ابزاری به دست داریم میتواند مهم باشد، اما چگونگی بهکارگیری این ابزار است که سبب میشود تا عکسی خوب را ثبت کنیم. نورسنج دیجیتالی بر روی یک دوربین دیجیتال که نشان دهنده دیافراگم، سرعت شاتر، حساسیت و جزئیات دیگر است. بر روی دوربینها وسیلهای به نام نورسنج قرار دارد که در دوربینهای جدید به صورت دیجیتالی و در دوربینهای قدیمی تر، مکانیکی است. این وسیله میزان نور وارد شده به داخل دوربین را اندازه میگیرد و با توجه به حساسیت فیلم و سرعت شاتر، مقدار باز یا بسته بودن دیافراگم را به عکاس اطلاع میدهد. در دوربینهایی هم که نورسنج وجود ندارد، عکاسان از نورسنجهای دستی استفاده میکنند و بعد مشخصات و اعداد به دست آمده از نورسنج دستی را به دوربین وارد میکنند. عکاسان حرفهای هم که به نورسنج دیجیتالی و یا مکانیکی دوربینشان اعتماد ندارند، از نورسنج های دستی استفاده می کنند. تصویری از یک نورسنج دستی دیجیتال عموما نورسنجهای داخل دوربین به صورت TTL هستند. این نوع نورسنجی مخفف کلمه Through The Lens به معنای از میان لنز است و در این نوع نورسنجی، نوری که از درون لنز به صفحه حساس میرسد به سه روش اندازهگیری میشود. نورسنجی چند ناحیهای: همانطور که از اسم این نوع نورسنجی پیداست، دوربین صفحه حساس را به چندین قسمت مساوی تقسیم میکند، نورهایی که به این قسمتها رسیده را با یکدیگر جمع میکند و از آن میانگینی میگیرد و به صورت دیافراگم، سرعت شاتر و حساسیت نشان میدهد. در عکسهایی که نور خورشید و سایه هر دو در عکس به یک اندازه قرار دارند این روش نورسنجی مناسب به نظر میآید. همانطور که میبینید تمامی عکس تقریبا نور یکنواختی دارد. (سمت چپ، بالا) نورسنجی مرکزی و محیطی: این بار دوربین مرکز تصویر را نورسنجی کرده و نقاط دیگر در اهمیت کمتری قرار میگیرند. این نوع نورسنجی برای زمانی که سوژه ما در مرکز قرار دارد و نورسنجی دیگر نقاط چندان تاثیری در سوژه اصلی ندارند انجام می گیرد. (عکس وسط) نورسنجی نقطهای: دوربین نقطهای از عکس که معمولا در مرکز تصویر هست را (یا نقطهای را که عکاس مایل به نورسنجی آن است) میسنجد و بر بقیه قسمتهای عکس ترجیح میدهد. هنگامی که عکاس بخواهد یک نقطه بر بقیه نقاط ترجیح پیدا کند و آن قسمت در عکس برجستهتر به نظر برسد از این نوع نورسنجی استفاده میشود. در این نوع نورسنجی معمولا قسمت نورسنجی شده به صورت طبیعی و بقیه کادر تیره و یا روشن میشود. رنگ نارنجی در وسط عکس نورسنجی شده و نور آن یکنواخت است و بقیه نقاط نسبت به مرکز یا زیادی روشن و یا زیادی تاریک هستند. (سمت راست، بالا) انواع نورسنجها عبارتاند از: تابشی، بازتابی و نقطهای نورسنج تابشی که به دو صورت تخت و نیمکرهای در بازار یافت میشود، نور منبع نوری را اندازه گرفته و بعد آن را به دوربین میدهد. در نورسنج بازتابی، نور بازتابیده شده از سوژه توسط نورسنج اندازهگیری میشود و در نهایت در نورسنج نقطهای، زاویه محدودی از نور سنجیده میشود. این نورسنج مانند دوربین چشمیای بر روی خود دارد که نقطهای که قرار است نورسنجی شود را با آن میبینند و بعد آن نقطه مورد نظر را نورسنجی کرده و مشخصات دریافتی را بر روی دوربین اعمال میکنند. دو روش آسان برای نورسنجی: فرض کنید سوژه شما در جایی است که دسترسی به آن مشکل و یا غیرممکن است و یا آنقدر دور است که نمیتوانید تا آنجا بروید، نورسنجی کنید و دوباره به جایی برگردید که میخواهید عکستان را از آن نقطه ثبت کنید. در روش اول اگر نوری که به سوژه میتابد با جایی که شما در آن قرار دارید یکسان باشد، میتوانید از کف دست خود برای نورسنجی استفاده کنید. به صورتی که نوری که روی دستتان قرار دارد را اندازه گرفته و بعد همان سرعت شاتر، دایافراگم و حساسیت را برای سوژه اصلی هم در نظر میگیرید. به دلیل وجود سایه و آفتاب و نورهای متفاوت، وقتی نورسنجی ناحیهای انجام دادم، عکس همانطور که در عکس اول مشاهده میکنید کمی روشنتر به نظر میرسد. در عکس دوم از کف دستم استفاده کردم و نور آفتابی را سنجیدم و همان مقدار نور را در عکس سوم اعمال کردم. همانطور که میبینید سایهها تیرهتر و آسمان آبیتر شد و بخشی که در نور آفتاب قرار داشته، متعادلتر به نظر میرسد. در روش دوم فرض کنید از محیطی با لنز نرمال میخواهید عکاسی کنید، اما نور روی سوژه اصلی شما که در فاصلهای دورتر قرار دارد متفاوت است. در این حالت میتوانید از لنز تله خود استفاده کنید. شیء دوری را که میخواهید با لنز تله فتو نورسنجی کنید و سپس لنز را عوض کرده و از لنز قبلی یعنی نرمال استفاده کنید. بعد همان اطلاعاتی که با لنز تله دریافت کردید را به دوربین بدهید و عکس بگیرید. در عکس بالا از نور روی ماشین برای نورسنجی استفاده شده است. 1 لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۷): شیوههای درست دست گرفتن دوربین[/h]تمام سعی ما در عکاسی پیش از هرچیز گرفتن عکسی باکیفیت و بدون لرزش است و در مراحل بعدی بهکارگیری نور و کادربندی مناسب. چگونگی به دست گرفتن درست دوربین احتمال ثبت یک عکس بدون لرزش را بالا میبرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام درستترین حالت دست گرفتن یک دوربین ۳۵ میلیمتری انعکاسی، همانطور که در تصویر پایین دیده میشود، اینچنین است: بند دوربین را به دور گردن خود بیاندازیم، کف دست چپ را زیر دوربین قرار داهیم تا وزن دوربین به روی آن بیفتد و با همان دست بتوانیم لنز را تنظیم کنیم. باید آرنجها به دیگدیگر نزدیک و چسبیده به بدن باشد تا کمترین تکانه را به بدن و به دوربین منتقل کند و یا اگر ضربهای احتمالی در مکان شلوغ به بدن عکاس خورد، مانع افتادن دوربین شود. شیوه درست به دست گرفتن یک دوربین در حالت افقی سرعکاس کمی به سمت جلو میآید و بالای ویزور دوربین به زیر ابرو کمی فشار میآورد تا سوزشی در زیر ابرو احساس شود. این کار باعث می شود تمامی کادر تصویر داخل ویزور به طور کامل دیده شود. شیوه درست به دست گرفتن یک دوربین در حالت عمودی بعضی از عکاسان از چشم چپ و برخی از چشم راستشان برای دیدن ویزور استفاده میکنند. برخی چشم مخالف را میبندند و برخی آن را باز میگذارند که انتخاب هر یک از این حالات به عادت عکاس برمیگردد و نمیتوان یکی را درست و دیگری را نادرست خواند. در عکس سمت چپ، شیوه درست قرار گرفتن پاها در حالت عکاسی نشان داده شده است. پاها را هم به اندازه عرض شانه باز میکنیم. تمام هدف ما از انجام این حرکات آسوده کردن بدنمان است تا دوربین تکان کمتری بخورد و عکاس هم دیرتر احساس خستگی کند. نحوه درست به دست گرفتن یک دوربین در حالت عمودی به صورت نشسته درحالت نشسته هم همانطور که در عکس مشخص است، کمی بالاتر از آرنج را روی زانو میگذاریم تا از لرزش جلوگیری کنیم. استفاده از تمامی دست چپ و تکیهگاه برای کم کردن لرزش احتمالی دوربین برای لنزهایی که وزن آنها زیاد است و سرعت شاتر آنقدر بالا نیست و ممکن است عکس لرزش داشته باشد، میتوان همانطور که در عکس مشخص است از تمامی دست چپ برای انتقال وزن دوربین استفاده کرد و یا به جایی تکیه داد. همچنین راهی دیگر برای ثبت عکس با لرزش کمتر استفاده از سرعت شاتر بالاتر از فاصله کانونی لنز است. برای مثال اگر از لنز ۵۰ میلیمتر استفاده می شود بهتر است که سرعت شاتر بالاتر از ۱/۵۰ ثانیه باشد و به همین ترتیب برای بقیه لنزها. و هرچقدر عدد فاصله کانونی لنزها بالاتر برود استفاده از تکپایه و یا سهپایه ضروری است. شیوههای نادرست به دست گرفتن دوربین باز کردن بیش از اندازه آرنجها از یکدیگر و یا گرفتن لنز دوربین از بالا، لرزش احتمالی دوربین را افزایش خواهد داد. همچنین اگر در مکانهایی که عکاسان دیگر حضور دارند این کار باعث میشود تا دید آنها را از بین ببریم و دستمان مقابل لنز دوربینشان قرار بگیرد. شما که نمیخواهید یک دست جلوی لنزتان باشد؟! پس آرنجهایتان را جمعتر کنید. یک دستی عکاسی کردن، استفاده نکردن از بند دوربین و یا نگذاشتن دست چپ زیر لنز و دوربین همگی موجب افزایش احتمال لرزش دست و کشیدگی تصویر یا به اصطلاح تار شدن عکسها میشود. 1 لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۸): کادربندی و ترکیببندی اول[/h]در این گفتار به بررسی اصول کادربندی و ترکیببندی در عکاسی میپردازیم و اصولی را تشریح میکنیم که با رعایت آن میتوان کیفیت عکسها را بهطور محسوسی افزایش داد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شاید پس از نگاه کردن به برخی عکسها از خودتان پرسیده باشید دلیل اینکه آن عکس چشم را زودتر به سمت خود میکشاند یا اینکه در یک لحظه تمام توجهتان را جلب میکند چیست؟ باید یادمان باشد عکس خوب به سادگی به دست نمیآید و علاوه بر تجربه عکاس، اصول اساسی را باید در لحظه ثبت عکس رعایت کرد تا عکسی خوب به دست آید. این اصول نه تنها سخت و پیچیده نیستند بلکه هر روزه ما بدون اینکه خود بدانیم با آنها سر و کار داریم. در این گفتار برخی از این اصول و قوانین را با یکدیگر مرور میکنیم تا به چگونگی ثبت یک عکس خوب برسیم. برای گرفتن یک عکس خوب باید عواملی را رعایت کنیم که به آنها اصول کادربندی و ترکیببندی گفته میشود. سایز کادر یک دوربین ۳۵ میلیمتری ، ۲۴ میلیمتر در ۳۶ میلیمتر است. یعنی تصویری که از داخل یک دوربین استاندارد دیده میشود به این اندازه است. این بهترین تصویری است که چشم انسان میبیند و به آن نسبت ۲در ۳ هم گفته میشود. در این کادر نقاطی هستند که چشم انسان بیشتر به آن سمت کشیده میشود و به نقاط طلایی مشهورند. نقاط طلایی: اگر یک کادر مستطیل به نسبت ۲ در ۳ را به سه قسمت مساوی از هر دو طرف تقسیم کنیم، چهار نقطه در آن به یکدیگر برخورد میکنند که به نقاط طلایی مشهورند (عکس پایین). در یک عکس، عکاس سعی میکند که موضوع اصلی خود را دستکم در یکی از این نقاط طلایی قرار دهد. در کشورهایی که از سمت راست به چپ مینویسند و میخوانند، سوژه را برای راحتی بیشتر بیننده در نقاط راست و در کشورهایی که از سمت چپ به راست مینویسند موضوع اصلی را در نقاط طلایی سمت چپ قرار میدهند. این قاعده در مورد نقاط طلایی در عکسهای عمودی نیز صدق میکند. نقاط طلایی در عکسهای عمودی به روش کادربندی در عکاسی قانون «یک سوم» نیز گفته میشود. در دوربینهای دیجیتال جدید اگر با دقت به داخل ویزور دوربین نگاه کنید، علامتهایی را میبینید که برای راحتی کار عکاس این نقاط طلایی را مشخص کردهاند. البته با ممارست در عکاسی و افزایش تجربه، بدون اینکه دیگر دقتی به نقاط طلایی بکنید خود به خود موضوع اصلی عکستان را در همین نقاط قرار میدهید. در عکسهای پرتره که از صورت گرفته میشود و کل کادر با آن پر میشود دیگر نیازی به قرار دادن سوژه در نقاط طلایی نیست، زیرا چهره فرد کل عکس را پوشانده و تمامی نقاط طلایی را در برگرفته است. این چهار خط کشیده شده به خطوط طلایی معروف هستند. یادتان باشد موضوع اصلی در عکسهایتان را در وسط عکس و یا گوشههای کادر نگذارید. در عکس پایین قرار گرفتن هواپیما که سوژه ی اصلی این عکس است در گوشهی کادر باعث شده تا فضای اضافی زیادی از آسمان، چشم را از سوژه ی اصلی دور کند. افقی یا عمودی؟ انتخاب کادر افقی و یا عمودی یکی دیگر از اصول ترکیب بندی است که به عکاس کمک میکند تا عکسی بهتر بگیرد و همچنین به بیننده اجازه میدهد در کوتاهترین فرصت عکس را بهتر ببیند. در عکس افقی آرامش بیشتری وجود دارد و معمولا برای عکاسی از چشم اندازها استفاده میشود. اما در کادر عمودی بر ایستایی عکس بیشتر تاکید میشود. در عکس روبرو اگر از کادر افقی استفاده میشد قسمت زیبای این دالان از بین میرفت و همینطور در عکس بالا استفاده از کادر عمودی باعث میشد تا بخش بزرگی از این طبیعت زیبا در عکس دیده نشود. فضاهای خالی اضافی بسیاری از کسانی که تازه دوربین به دست میگیرند مقدار زیادی از عکسهایشان فضای خالی دارد که بر روی کادربندی آنها اثر میگذارد. همواره وجود فضای خالی در یک عکس باید دلیل داشته باشد. عکاسان حرفهای که برای روزنامهها و مجلات عکاسی میکنند، نقاط خالی در عکس قرار میدهند تا سردبیر روزنامه و یا صفحه آرا بتواند تیتر احتمالی ای یا نوشتهای مربوط به آن را بر روی عکس قرار دهد تا هم به زیبایی آن اضافه کند و هم فضای کمتری را در جریده اشغال کند. در عکس بالا فضای بیش از اندازه سفید رنگ آسمان باعث میشود که سوژه اصلی که این مسجد است کمتر دیده شود. اما در عکس پایین با کمی برش از بالا و کنارهها، تاکید بر سوژه اصلی بیشتر میشود. اگر امکان این وجود ندارد که به موضوع اصلی نزدیک شوید میتوانید از لنز تلهفتو استفاده کنید. همانطور که فضای خالی بیش از اندازه در عکس درست نیست، نزدیک شدن بیش از اندازه به موضوع هم چشمنواز نیست. 1 لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۹): کادربندی و ترکیببندی دوم[/h]در این گفتار که بخش دوم کادربندی و ترکیببندی است، راههای مختلف انتخاب زوایای دید را مورد بررسی قرار میدهیم. نکات مطرح شده در این دو گفتار، از مهمترین بخشهای عکاسی است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام زاویه دید انتخاب زاویه دید در عکاسی شاید یکی از مهمترین فاکتورهایی است که یک عکاس خوب را از عکاسی نه چندان خوب متمایز میکند و در کیفیت کار عکاس بهطور چشمگیری تاثیرگذار است. در عصری که بسیاری از مردم به کمک دوربینهای موبایلهایشان به این باور رسیدهاند که عکاس شدهاند، تنها جزئیاتی کوچک است که یک عکاس حرفهای را از دیگران جدا میکند. یکی از این جزییات، پیدا کردن زاویه دید مناسب است. بهطور کلی زوایای دید در عکاسی به سه دسته تقسیم میشوند: ۱: زاویه دید از مقابل: زمانی که بخواهیم سوژهمان را بدون دستخوردگی از لحاظ بعد و حجم و اندازه به مخاطب نشان دهیم، از این روش استفاده میکنیم. ۲: زاویه دید از پایین: اگر در فیلمهای پرحادثه دقت کرده باشید، معمولا بازیگر اصلی از زاویه پایین فیلمبرداری میشود؛ با تصاویری که از پایین گرفته شده است. دقیقا همین کار در عکاسی باعث پرابهت و بزرگ نشان دادن سوژه میشود. ۳: زاویه دید از بالا: بر خلاف مورد قبل، عکاسی از بالا به کاستن از ابهت و کوچک نشان دادن سوژه منجر میشود. نکته سوم مشکلی است که معمولا عکاسها در هنگام عکاسی از کودکان با آن مواجه می شوند. برای عکاسی از کودکان بهتر است که زاویه نگاهمان را هماندازه و همسطح با آنها کنیم تا از ثبت عکسهای نامطلوب جلوگیری کنیم. استفاده از خطوط افقی، عمودی و مورب در عکس استفاده از خطوط در عکس باعث عمق بخشیدن به عکسهای ما میشود. از آنجا که چشم به طور ناخودآگاه خطوط هم شکل را دنبال می کند پس همین موضوع میتواند یکی از عوامل قدرت بخشیدن به یک عکس هم باشد. در عکس پایین خطوط مورب، چشم را به سمت مرکز عکس هدایت میکنند. پیشزمینه و پسزمینه در عکس ایجاد پسزمینه و یا پیشزمینه باعث عمق بخشیدن به عکس میشود که به زیبایی عکس نیز کمک میکند. همچنین با بهکارگیری سوژه اصلی در پیشزمینه، میتوانیم آن را نسبت به دیگر موضوعات و عناصر موجود در عکس برجستهتر کنیم. در عکس پایین با واضح قرار دادن سوژه در پیشزمینه و انتخاب پسزمینه ساده، آن را برجسته کردهایم. استفاده از جزییات برای نشان دادن کلیات بعضی اوقات برای اینکه بخواهیم یک موضوع را نشان دهیم لازم نیست تمام آن را داخل کادر عکس بیاوریم. استفاده کردن قسمتی از آن موضوع می تواند بیانگر کل آن برای ما باشد. در واقع ما جزیی را به مخاطب نشان میدهیم تا بتواند مابقی عکس را خود تصویر کند؛ این جزء باید تداعیکننده کل در ذهن مخاطب باشد. در این عکس با نشان دادن دستها و ساز فلوت، خود به خود نوازنده فلوت را برای بیننده ترسیم کردهایم. به موضوع نزدیک شوید جملهای مشهور از رابرت کاپا، عکاس جنگ نقل میشود که میگوید: «اگر عکس شما به اندازه کافی قوی نیست به خاطر آن است که به اندازه کافی به سوژه نزدیک نشدهاید.» این جمله را از دو جهت می توان بررسی کرد: اول نزدیک شدن به صورت فیزیکی است. به طوری که با استفاده از لنزهای کوتاهتر (وایدتر) به موضوع نزدیک شدن و حال و هوای مکان و زمان را به دست آوردن و دوم نزدیک شدن از لحاظ حسی است؛ بودن با موضوع، درک کردن و قرار دادن خود در جایگاه او باعث میشود تا هم عکس بهتری بگیریم و هم ابعاد انسانی یک موضوع را حفظ کنیم. بهرهگیری از خط افق از خط افق برای تراز کردن عکسهایتان استفاده کنید. دوربین را موازی خط افق قرار دهید تا کار تراز شدن عکستان انجام شود. اگر در عکستان خط افق نمیبیند، استفاده از خطوط عمودی دیوار بناها به تراز کردن عکستان کمک می کند. 1 لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۱۰): عکاسی چهره (پرتره)[/h]همه دوست دارند عکسی خوب از چهرهشان داشته باشند، فکر نمیکنم کسی را پیدا کنید که بگوید یک عکس بد از چهره من بینداز! در این گفتار درباره شیوههای ثبت عکسهایی بهتر از چهره صحبت خواهیم کرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام عکاسی چهره که به عکاسی پرتره نیز شهرت دارد به سه دسته کلی تقسیم میشود: ۱) عکاسی از صورت افراد که از بالای سر تا زیر گردن را در بر میگیرد. ۲)عکاسی نیم تنه که از بالای سر شروع شده و تا بالای شکم و یا زیر زانو ادامه مییابد. ۳) عکاسی تمام قد که از بالای سر تا پایین پا را در بر میگیرد. اگر بخواهیم برای روزنامه و مجله خاصی عکاسی کنیم و تنها چهرهای از یک فرد مشهور که عموم مردم او را میشناسند داشته باشیم، این نوع عکاسی از چهره به دسته اول برمیگردد. همچنین در عکسهای آتلیهای برای استفاده اداری از عکسها و یا استفاده از آنها در آنهامدارک شناسایی. عکسی از تایگر وود، گلف باز معروف آمریکایی (عکس بالا) و یا عکسی از استیو جابز، طراح کامپیوترهای اپل و مدیر این کمپانی، که در پایین میبینید از این جمله هستند. اما اگر چهرهای که در حال عکاسی از آن هستیم در حال استفاده از دستهایش است و حالت دستها تحرک به عکس میبخشد، از نوع دوم کادربندی از چهره استفاده میکنیم. در عکس پایین یک عکس را به دو روش مختلف بریدهایم. عکس سمت چپ را از نیم تنه بریدهایم، به طوری که حالت دستها، چوب گلف و چهره نشاندهنده حالت فردی است که از او عکاسی شده است؛ عکس نه تنها عکسالعمل فرد را نشان میدهد بلکه به آن تحرک بخشیده است. اما درعکس سمت راست که برشی از عکس سمت چپ است، برش نامناسب گویایی عکس را از آن گرفته است. و دسته سوم برای نشان دادن کامل فضاست. همینطور که در عکس پایین مشخص است بریدن این عکس به دو روش بالا باعث میشد که عکس نامفهوم باشد و درک درست اینکه سوژه داخل عکس ما در حال انجام چه کاری است برای مخاطب دشوار شود. در هر سه نوع عکاسی پرتره باید به چندین نکته دقت کنیم. در عکاسی از موجودات زنده به خصوص انسان عکس را نباید از روی مفاصل اشخاص قطع کنیم، بلکه عکس باید از بالا و یا پایین تر از مفصلها قطع شود. مورد دیگر فضای خالی بالای سر است که به آن «هد روم» گفته میشود. بیش از اندازه خالی گذاشتن بالای سر باعث انحراف چشم و نازیبا شدن عکس میشود و همچنین بریدن بالای سر، بدون در نظر گرفتن فضای خالی نیز به همین صورت باعث ایجاد به اصطلاح «خفگی» در عکس میشود. نکاتی برای بهتر شدن عکسهای چهره اگر در جایی سر باز عکاسی میکنید و نور خورشید وجود دارد، بهترین زمان برای عکاسی از چهره زمانی است که نور با زاویه میتابد. اوایل صبح پس از طلوع و یا پیش از غروب آفتاب بهترین ساعتها و زمانی که آفتاب مستقیم و بالای سر است به جهت ایجاد سایه در زیر چشم بدترین زمان برای عکاسی بدون استفاده از نورهای جانبی است. اگر چهرهای که از او عکاسی میکنید از دوربین خجالت میکشد، یا با دوربین ناآشناست و یا به محض بالا آوردن دوربین چهره ی واقعیاش را تغییر میدهد، یکی از بهترین کارها برای برگرداندن چهره به حالت اول صحبت کردن با اشخاص است. دوربین را روی چشمتان بگذارید و شروع کنید به پرسیدن سوالهای مختلف از سوژهتان. بگذارید در مورد هر چیزی که دوست دارد صحبت کند و در این میان رفته رفته حالت اولیه ترس از دوربین از بین میرود. همانقدر که صحبت کردن با سوژه عکس را بهتر و طبیعیتر میکند، همانقدر زیاد به حرف گرفتن سوژه او را خسته و از حالت طبیعیاش خارج میکند. اگر کسی که از او عکاسی می کنید چاق است، ارتفاع دوربین را بالا ببرید و از کمی بالاتر عکاسی کنید، اما نه خیلی زیاد! اگر صورت خال، جوش و یا … دارد و سوژه فکر میکند بدون آنها عکساش بهتر ثبت میشود آن را در قسمت سایه و یا جایی که کمتر نور ببیند قرار دهید، اما اغراق نکنید. اگر لباسی روشن پوشیده است از پسزمینه تاریک استفاده کنید تا او را پشت زمینه جدا کنید و برعکس اگر لباسی تیره دارد آن را مقابل پسزمینهای روشن بگذارید. استفاده از ابزاری که مربوط به شغل سوژه است باعث گویاتر شدن عکس میشود. نوازنده موسیقی با سازش، راننده با ماشیناش و … گرفتن چند عکس پشت سر هم از سوژهای که در حالت حرکت است (Continuous Shooting) باعث میشود که در نهایت بتوانید بهترین عکس را از میان آنها انتخاب کنید. هرچند که باید عکاس خود را عادت بدهد که با کمترین تعداد عکسهای ثبت شده، بهترین کار را خلق کند. 1 لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۱۱): کار با فتوشاپ؛ ابزار "لنز بلور"[/h]همه کسانی که با عکاسی سر و کار دارند نام فتوشاپ را شنیدهاند. در این گفتار به چگونگی کار با فوتوشاپ و استفاده از فیلتری میپردازیم که همان کار لنز "تیلت شیفت" را انجام میدهد. حتما میخواهید بدانید که لنز تیلت شیفت چیست؟ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام یکی از لنزهای خاص که بیشتر برای عکاسی از ساختمانها و در معماری استفاده میشود لنز "تیلت شیفت" است. اگر دقت کرده باشید وقتی با یک لنز واید از یک ساختمان عکاسی میکنید، گوشههای عکستان دارای اعوجاج می شود و اینطور به نظر میرسد که ساختمان کج است. یا مثال دیگر اینکه فرض کنید شاخه گلی در مقابل همان ساختمان است و میخواهید گل و ساختمان به یک اندازه واضح باشند و عمق میدان داشته باشند. هر چقدر هم که دیافراگم را ببندید باز هم به وضوحی که میخواهید نمیرسید، و یا برعکس، میخواهید فقط بخش کوچکی از عکستان دارای وضوح باشد؛ باز هم با همین مشکل مواجه خواهید شد. در گفتار امروز بخشی از یک فیلتر را در فتوشاپ تشریح میکنیم که با بهرهگیری از آن میتوانید قسمتی از عکس را واضح کنید و بقیه قسمتهایی را که میخواهید ناواضح(Blur)نشان دهید. لنزهای تیلت شیفت لنزهای گرانقیمتی هستند و این فیلتر فتوشاپ به شما کمک میکند که بدون استفاده از این لنز گرانقیمت بتوانید نتیجهای نزدیک به همان لنز را در عکسهایتان با لنزی معمولی فراهم کنید. ابتدا عکسی را که میخواهید این کار را بر رویش انجام بدهید، وارد فتوشاپ کنید. سپس گزینه یکی مانده به آخر، همان،طور که در عکس پایین دیده میشود به نامQuick Mask Mode را از قسمت ابزار سمت چپ فتوشاپ انتخاب کنید. بعد گزینهGradient Tool را همانطور که در عکس پایین مشخص است، انتخاب کنید. در قسمت بالای فتوشاپ این پنجره باز میشود که بر اساس حالتی که میخواهید میتوانید آن ابزار را تغییر دهید. سپس بر روی عکس جایی که می خواهید فوکوس (واضح) باشد را از پایین به بالا ( تاکید می کنم، از پایین به بالا) با کشیدن موس انتخاب کنید. بعد از رها کردن موس، تصویری که در پایین میبینید حاصل میشود. من رنگ قرمز را انتخاب کردهام، ممکن است برای شما رنگی متفاوت باشد. دوباره گزینه یکی مانده به آخر یعنیQuick Mask Mode را انتخاب کنید. تصویری نقطهچین شده به دور جایی که انتخاب کردید شکل میبندد. اگر فکر میکنید خوب نیست، میتوانید از ابتدا این کار را انجام بدهید و یا مقدار آن را در جعبه ابزار بالای صفحهای که گفته شد تغییر بدهید. به قسمت فیلترها رفته، Blur و بعد از آنLens Blur را انتخاب کنید. و بعد با کم یا زیاد کردن اعداد میتوانید به عکس دلخواهی که میخواهید برسید. دکمهInvert را یادتان نرود که فعال کنید وگرنه همه چیز برعکس خواهد شد. لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۱۲): نحوه ساخت "سینسیتی افکت" در فتوشاپ[/h]در این گفتار به تشریح "سینسیتی افکت" در نرمافزار فتوشاپ میپردازیم. افکتی که از طریق آن میتوانید با تغییر رنگ یا سیاه و سفید کردن بخشهایی از عکس، سوژه اصلی را در نظر مخاطب برجستهتر جلوه داد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام تا به حال شاید چشمتان به عکسهایی خورده باشد که به غیر از قسمت مشخصی از آنها، مابقی عکس، سیاه و سفید و یا کمرنگتر از موضوع اصلی است. در نرمافزار فتوشاپ میتوان این حالت جالب را به دست آورد. روشهای مختلفی برای انجام این کار می توان به کار برد که من در اینجا یکی از آسانترین آنها را توضیح خواهم داد. ابتدا عکستان را در فتوشاپ باز کنید و تغییراتی که میخواهید بر روی آن انجام دهید را اعمال کنید. سپس گزینه Layersرا از قسمت Windowدر بالای منوی فتوشاپ انتخاب کنید و یا کلید (F7) را روی کیبورد فشار دهید. پس از باز کردن قسمت Layers، همانطور که در عکس مشاهده میکنید، در پایین قسمتLayersدایرهای به شکل سیاه و سفید ظاهر میشود. روی آن کلیک و گزینه سیاه و سفیدBlack &White را انتخاب کنید. پس از انتخاب این گزینه لایهای جدید در قسمتLayersباز میشود و رنگ عکس شما را هم به سیاه و سفید تغییر میدهد. با انتخاب گرینه Brush toolچنان که در عکس پایین مشاهده میکنید و همینطور قرار دادن قسمت انتخاب رنگ به صورتی که در شکل مشخص است (سیاه در قسمت بالا و سفید در قسمت پایین) میتوانید شروع به رنگی کردن جاهایی کنید که دوست دارید در چشم مخاطب مهمتر و برجستهتر به نظر برسند. دو نکته مهم ۱) نسخههای گوناگون نرمافزار فتوشاپ، در برخی موارد با هم تفاوتهایی دارند، اما گرینههایی که توضیح داده شد در تمامی فتوشاپها یافت میشود. ۲) برای پاک کردن قسمتهای رنگی (که به اشتباه رنگ شدهاند) کافی است همانطور که در شکل پایین میبینید، قسمت سیاه را در قسمت انتخاب رنگ به پایین و قسمت سفید را به بالا ببرید. لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۱۳): یکنواخت ساختن پسزمینه برای عکاسی تبلیغاتی[/h]پسزمینه بسیاری از عکسها ممکن است مطلوب عکاس نباشد. فتوشاپ ابزاری دارد که با بهرهگیری از آن میتوان با ایجاد تغییراتی، پسزمینه را یکسان کرد و از حاصل کار، حتی در کارهای تبلیغاتی نیز استفاده کرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام آیا تا به حال در عکاسی تبلیغاتی خود، عکسی گرفتهاید که گوشههای آن مانند عکسی که در پایین مشاهده میکنید، کاملا با پسزمینهی یکسان پر نشده باشد؟ و یا اینکه در موقعیتی باشید که نخواهید کنارههای عکس را قطع کنید، چرا که ممکن است قسمتی از آنچه عکاسی کردهاید هم بریده شود. قطعا دیدن کنارهها در عکس آن را زشت میکند و هیچ شرکتی دوست ندارد قسمتی از استودیو یا جایی که شما در آن کار میکنید داخل عکس تبلیغاتیاش بیفتد. در این گفتار نحوهی یکسان ساختن پسزمینه و در واقع بزرگ کردن آن را در فتوشاپ بررسی خواهیم کرد. ابتدا عکسی که میخواهید روی آن کار کنید را در فتوشاپ باز کنید و از ابزار سمت چپ فتوشاپ، نرمافزار دوم (Rectangular Marquee) را انتخاب کنید. سپس قسمت کناری عکس یعنی جایی که مقداری پسزمینهی سفید دارد را با آن انتخاب کنید؛ آنگاه مانند عکس پایین خطوطی نقطهچین نقش میبندد. سپس در قسمت بالای فتوشاپتان گرینهی ادیت (Edit)را انتخاب کنید و بعد گرینهی کپی (Copy)را بزنید. همین کار را دوباره تکرار کنید و این باز دکمه پیست (Paste)را فشار دهید. در واقعا شما قسمتی را که انتخاب کرده بودید، ابتدا کپی و بعد از آن بر روی همان زمینه میچسبانید. بعد از Pasteکردن قسمت انتخاب شده، لایهی جدیدی در قسمت لایهها (Layers) ایجاد میشود. حالا دوباره به قسمت ادیت (Edit) رفته و این بار گزینهی فری ترنسفرم (Free Transform) را انتخاب کنید. حالا از یک طرف آن گرفته و تا جایی که می خواهید بکشید تا پسزمینهی عکستان یکنواخت شود. همین کار را میتوانید با طرف دیگر عکس انجام دهید. در نهایت عکسی با سایهها و پسزمینهی یکنواخت خواهید داشت بدون اینکه عکستان را قطع (Crop) کنید. این روش را میتوانید در انواع مختلف عکاسی انجام دهید. لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۱۴): ساختن افکت دود با ابزار ساده[/h]اگر دقت کرده باشید، حتما چشمتان به افکتهای دود در کارهای تبلیغاتی و یا عکسهای آتلیهی حرفهای خورده است. در این گفتار چگونگی ساختن آن را با ابزارهای بسیار ساده و پیشپا افتاده با هم مرور میکنیم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام عکسی که در پایین میبینید نمونهای است که با بهرهگیری از ابزارهایی ساده گرفته شده است. چیزهایی که برای انجام این کار به آن نیاز دارید عبارتاند از: یک چراغ مطالعه و یا یک منبع نور، یک فلاش، مقداری کاغذ سیاه وعود خوشبوکننده که منبع تولید دود است. یک پسزمینهی سیاه ساده آماده کنید و عود خوشبوکننده را در مقابل آن قرار دهید. در یک سمت آن چراغ مطالعه (یا هر منبع نور دیگری که در دسترستان است) را قرار دهید و درست مقابل آن در طرف دیگر عود، فلاش عکاسیتان را بگذارید. با روشن کردن عود هم هوای خانهتان خوشبوتر میشود (البته همهی آنها خوشبو نیستند!) و هم منبع تولید دود را به راه انداختهاید. با وصل کردن یک سیم از دوربین به فلاش، یا استفاده از دوربینهایی که فلاش سرخود دارند و یا مثل من، همانطوری که در شکل میبیند، با استفاده از یک فرستنده میتوانید فلاش را به کار بیاندازید و شروع به عکاسی از دود در حالتهای مختلف کنید. چند نکته مهم: - دلیل استفاده از منبع نوری مانند چراغ مطالعه این است که بتوانید دود را راحتتر ببینید و عکسی فوکوس یا واضح از آن داشته باشید. - با کاغذهای کوچک تیره میتوانید دور فلاش عکاسیتان را بپوشانید تا نور به پسزمینهی سیاهتان نرسد. این کار باعث برجسته شدن تصویر دود در زمینهای کاملا تاریک میشود. - با استفاده از فیلترها و یا طلقهای رنگی میتوانید رنگ دود را تغییر دهید. - فراموش نکنید که منبع دودزا را پس از مصرف خاموش کنید. لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۱۵): ساخت افکت حرکت ستارگان در فتوشاپ[/h]عکاسی از ستارگان در آسمان و ثبت حرکات آنها در شب، کاری است دشوار و زمانبر و مستلزم آگاهی نسبت به مهارتهای خاص عکاسی. اما با بهرهگیری از افکت مرتبط با آن در فتوشاپ، به سادگی میتوان چنین عکسهایی ساخت. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام احتمالا عکسهایی را دیدهاید که در آن آسمانی با حرکت کشیدهی ستارگان وجود دارد. گرفتن عکسهایی نظیر آن، ساعتها باز گذاشتن پردهی شاتر دوربین و نور دیدن طولانیمدت صفحهی حساس (نگاتیو و یا حسگرهای دیجیتالی) را میطلبد. در این گفتار، چگونگی ساخت همان افکت را در فتوشاپ با هم مرور میکنیم. البته باید دانست که این افکت هیچگاه به زیبایی عکس اصلی نمیشود و این تنها یکی از ابزارهای مختلف فتوشاپ است که نمیتواند با ارزش عکس گرفته شده برابری کند. نکته: پیش از شروع باید توجه داشته باشید که این افکت فعلا تنها در فتوشاپ نسخهCS5ارائه شده و در نسخههای قدیمیتر از آن امکان استفاده از این افکت وجود ندارد. ابتدا صفحه سیاه رنگی را در فتوشاپ باز کنید. در قسمت نوار ابزار بالای فتوشاپ گزینهی فیلتر(Filter) را انتخاب کرده و به قسمت نویز (Noise) بروید و گزینهی (Add Noise) را انتخاب کنید. مقدار نویز را بر روی ۱۰۰درصد یا عددی نزدیک به آن بگذارید. گزینهی(Gaussian) را فعال کنید. سپس گرینه (Level) را انتخاب کنید و مثلثهایی که برای تنظیم اندازه نور است را همانطور که در عکس مشخص شده حرکت دهید. مثلثی که با رنگ بنفش علامت زده شده، باید به سمت راست و مثلثی که با فلش سیاه رنگ مشخص شده، باید به سمت چپ حر کت داده شود. با نزدیک شدن این دو به هم صفحهی پر از نویز به حالت سیاه در آمده و نقاط سفید رنگی بر روی آن ها پیدا می شود که همان نقش ستارگان شما را بازی خواهند کرد. در قسمت (Actions) فتوشاپ، گزینهای وجود دارد به نام (Star Trails Rotation) که با کلیک کردن بر روی آن، نویزهایی که ایجاد کرده بودید به حالت همان ستارگان چرخنده درمیآیند. حالا میتوانید با کپی کردن عکس به وجود آمده و قرار دادن آن در پسزمینهی سوژهای که دارید، مثلا یک ساختمان و استفاده از پاککن (Eraser) برای پاک کردن قسمت های اضافی، همان حالت را به عکستان ببخشید و در نهایت عکسی زیبا خلق کنید. لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۱۶): عکاسی از قطرههای آب[/h]با بهرهگیری از امکانات ساده و در محیط دلخواه خود، میتوانید عکسهایی بگیرید که شاید ثبت آنها در شرایط طبیعی چندان آسان نباشد. شبیهسازی محیطی برای عکاسی از قطرات آب را در این گفتار بخوانید. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شاید عکسهایی را دیدهاید که از لحظهی برخورد باران و یا آب بر روی رودخانه، جوی آب و یا یک سطح مایع گرفته شده است. ایستادن زیر باران برای ثبت چنین لحظاتی، هم ممکن است شما و دوربینتان را خیس کند و هم آنطور که میخواهید نتیجهی مناسب را نگیرید. در این گفتار به تشریح روشی میپردازیم که با اجرای آن با استفاده از ابتداییترین وسایلی که در منزل دارید میتوانید از لحظهی افتادن قطرهی آب عکاسی کنید. وسایلی که برای این کار نیاز دارید عبارتاند از: دوربین، فلاش، یک ظرف تیره، یک برگه کاغذ سفید و یا رنگی، حوله، کیسه فریزر، یک گیره و یک خودکار. ظرف تیرهای که انتخاب کردهاید را تا نیمه از آب پرکنید. سپس کیسه فریزر را از آب پرکرده و در آن را محکم ببندید و آن را با یک گیره، بالای ظرفی که می خواهید آب داخل کیسه، به روی آن چکه کند محکم کنید. دقیقا پشت ظرفتان یک کاغذ سفید و یا رنگی نصب کنید و فلاش عکاسیتان را به سمت این کاغذ بگیرید، تا بعد از گرفتن عکس و فلاش زدن، انعکاس رنگ این کاغذ و نور فلاش بر روی آب بیفتد. سوراخی بسیار کوچک بر روی کیسهی فریزر بالای ظرف ایجاد کنید تا آب شروع به چکیدن بر روی ظرف کند. برای اینکه عکسی کاملا واضح از قطرهی آب داشته باشید، میتوانید خودکار یا جسمی شبیه به آن را دقیقا بر روی نقطهای که آب چکه می کند بگذارید و بعد از فوکوس کردن آن نقطه، دوربین را ثابت کرده، از حالت فوکوس اتوماتیک در آورده، خودکار را بردارید و شروع به عکاسی کنید. داشتن سهپایه میتواند کمک بزرگی به شفافتر شدن عکس شما بکند. در نهایت میتوانید عکسی شبیه به آنچه در پایین میبینید را ثبت کنید. چند نکته مهم: ۱) از آنجایی که با وسایل الکترونیکی و برقی سر و کار دارید، فراموش نکنید که حولهای برای خشک کردن قطرات آب در کنارتان باشد. ۲) داشتن پسزمینهی رنگی میتواند رنگ قطرهی شما را تغییر دهد. ۳) با استفاده از وایت بالانسهای مختلف بر روی دوربینتان نیز میتوانید رنگ قطره را تغییر دهید. لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۱۷): تبدیل کردن عکس به متن[/h]تابهحال به این فکر کردهاید که چطور میشود عکسها را به متن تبدیل کرد؟ بله! همه میدانیم که عکسها خودشان میتوانند هزاران حرف بزنند، اما در این گفتار میخواهیم با فتوشاپ آنها را به متن تبدیل کنیم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای تبدیل عکس به متن، ابتدا عکسی که میخواهید به حروف یا اعداد تبدیل شود را در فتوشاپ باز کنید. من عکس آتشبازی سال نوی میلادی را انتخاب کردهام و میخواهم آن را به اعداد ۲۰۱۱تبدیل کنم. ابتدا باید یک لایهی عکس را دوتایی کنیم. این کار را میتوانید با رفتن در منوی بالای فتوشاپ و انتخاب گزینهی (Layer) و سپس (Duplicate Layers) انجام دهید. پس از انجام این کار قسمت (Layer) فتوشاپ باید چنین شکلی داشته باشد. اگر نمیتوانید بخش(Layer) را ببینید آن را میتوانید با فشردن دکمه (F7) بر روی صفحه کلید کامپیوترتان پیدا کنید. بعد از آن نیاز داریم تا یک لایهی جدید بسازیم. با رفتن به (Layer) سپس (New) و پس از آن(Layer) میتوانیم آنها را به راحتی بسازیم. پس از ساختن این لایه، حالا رنگ را به آن اضافه میکنیم. با رفتن به گزینه ی (Edit) و انتخاب (Fill) صفحهای مانند آنچه در عکس پایین میبینید باز میشود. به قسمت Use>Colorرفته و رنگ دلخواهتان را انتخاب کنید. من رنگ سفید را انتخاب میکنم. در این قسمت همچنین میتوانید با تغییر(Opacity) شفافیت رنگها را کم یا زیاد کنید. بعد از انجام این کارها عکسی که بر روی آن کار میکردید تبدیل به رنگی میشود که انتخاب کرده بودید. با کشیدن این لایه و گذاشتن آن زیر لایهای که دوتایی کرده بودید دوباره میتوانید عکستان را ببینید و صفحهی لایهها به این صورت دیده خواهند شد. سپس لایه ی بالایی یعنی (Background Copy) را انتخاب کنید و بعد گرینهی (Type Tool) را از ابزار سمت چپ فتوشاپ انتخاب کنید و آنچه میخواهید عکستان به آن تبدیل شود را بنویسید. هر چقدر متن شما درشتتر باشد (فونت سایز بزرگتری داشته باشد) عکستان در پایان جذاب تر خواهد بود. با جابجا کردن متن میتوانید جایی که فکر میکنید بهتر است را برای حروف و یا اعداد پیدا کنید. چیزی شبیه به آنچه میبینید باید در عکستان نمایان باشد. لایهجدیدی که به وجود آمده را زیر لایهی عکس و بالای لایه ی (Fill) چنان که در عکس پایین مشخص است قرار دهید. سپس مطمین شوید که لایهای که دوتایی کردید را انتخاب کردهاید، و سپس به گزینهی (Layer) رفته و گرینه ی (Create Clipping Mask) را انتخاب کنید؛ عکس به متن تبدیل میشود و برای پایان دادن به کار میتوانید کمی به متن سایه اضافه کنید. برای انجام این کار روی لایهی متنی که نوشتهاید دوبار کلیک کنید. صفحهی پایین باز میشود و با انتخاب گزینههای مختلف میتوانید کارهای مختلفی بر روی عکستان انجام دهید. عکس پایانی چیزی شبیه به این خواهد بود: لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۱۸): سه روش برای از بین بردن نقاط اضافه در عکس[/h]احتمالا برایتان پیش آمده که عکسی گرفتهاید و لکهای بر روی لنز یا بر روی صفحهی حساس بوده که عکستان را زشت و نامطلوب نشان میدهد. در این گفتار سه روش ساده در فتوشاپ را برای ترمیم آنها مرور میکنیم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام پیش از اینکه به سراغ نکات اصلی این گفتار بروم، باید دو نکته را یادآوری کنم. ابتدا اینکه از بین بردن قسمتی از عکس به خصوص در عکاسی مستند کاری کاملا غیرحرفهای است و دست بردن در عکس و تحریف واقعیت محسوب میشود، پس تا جایی که ممکن است از این کار پرهیز کنید. نکته دوم اینکه روش سوم برای از بین بردن نقاط نامطلوب که در این گفتار توضیح داده خواهد شد در حال حاضر تنها در فوتوشاپ CS5قابل اجراست. روش اول برای پاک کردن لکههای اضافه در عکس، استفاده از ابزار (Clone Stamp Tool) است. همینطور که در عکس پایین می بینید، در هنگام ثبت این عکس تعداد زیادی لکهی سیاه بر روی صفحه حساس (سیسیدی) دوربینم وجود داشت. برای پاک کردن این لکهها کافی است ابزار (Clone Stamp Tool) را که با فلش سبز در تصویر مشخص شده، انتخاب کنید. سپس از کنارهی همان قسمتی که میخواهید لکه را بردارید ( به شرط اینکه همرنگ و یکنواخت باشد) دکمهی (Alt) بر روی کیبورد را فشار دهید و نگه دارید و سپس روی لکهای که میخواهید بردارید کلیک کنید. این سادهترین روش برای از بین بردن لکهها است، هرچند که تمیزترین آنها نیست. با تغییر دادن اندازه قلم این ابزار در بالای قسمت ابزارها (Brush) میتوانید نتیجهای بهتر کسب کنید. همینطور با تغییر(Opacity) می توانید شدت و اندازهی این حذف کردن را کنترل کنید. روش دیگر برای انجام این کار استفاده از ابزار (Patch Tool) است که روش مورد علاقه و استفادهی بسیاری از عکاسان حرفهای هم هست. به دور نقطهای که میخواهید حذف کنید دقیقا به مانند اینکه بخواهید نقاشی کنید،خطی بکشید. سپس خطی که کشیدهاید به صورت خطوط برجسته درمیآید. موس را در میانه همان خطوط قرار دهید و آن را به طرفی دیگر کمی دورتر از نقطه ای که انتخاب کردهاید بکشید. به راحتی میبینید که لکه، نقطه و یا هرچیز نامطلوب دیگر از بین میرود، بدون اینکه نیازی به تغییر دادن رنگ و کنتراست و ... باشد. روش آخردر نهایت کمی پیچیدهتر است و در حال حاضر تنها در فوتوشاپ CS5این امکان وجود دارد. فرض کنید نمیخواهید عکستان را ببرید که از سایز اصلی آن خارج شود، اما وجود نفر سمت راست در این عکس، چشم را میآزارد. در این روش در کوتاهترین زمان ممکن میتوانید شخص سمت راست را از عکستان حذف کنید. ابتدا به وسیله ابزار (Polygonal Losso Tool) در نوارابزار سمت راست فتوشاپ دور مکانی که میخواهید حذف کنید را خط بکشید. سپس داخل همان خط چین کشیده شده راستکلیک کنید و گرینهی (Fill) را انتخاب کنید. در پنجره جدید، گرینه (Content-Aware) را انتخاب کنید و(Opacity) را بر روی ۱۰۰درصد بگذارید. پس از چندین لحظه میبینید که شخص حذف شده است و جای خالی آن را فتوشاپ خود به خود با رنگهای مشابه اطراف پرکرده است. لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۱۹): چه دوربینی بخریم؟[/h]شاید سوالی که بیش از هر چیز از من میپرسند این باشد که «چه دوربینی بخریم؟» کنون بخریم یا نیکون؟ کوچک باشد یا بزرگ؟ توجه به نکات زیر به شما کمک میکند تا دوربینی مناسبتر تهیه کنید. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام پیش از اقدام به خرید دوربین، این سوالات را از خود بپرسید و این نکات را مد نظر قرار دهید: چه نوع عکاسیای میخواهید انجام بدید؟ این موضوع مهم است که بر اساس کاری که میخواهید انجام دهید باید دوربین مربوط به آن را انتخاب کنید. عکاسی تبلیغاتی، عکاسی در آتلیه، عکاسی خبری، یا؟ بیشتر عکسهایتان را در کجا میگیرید؟ در مکان سر بسته، یا در محیط بیرون، در چه مرحلهای از عکاسی قرار دارید، و از همه مهمتر: چه قدر پول دارید؟ تب تند "مگا پیکسل" باور کنید که مگا پیکسل همه چیز نیست. مهمترین موضوعی که در مورد کیفیت یک عکس باید در نظر بگیرید این است که میخواهید با عکستان چهکار کنید؟ عکس را در آلبوم خانوادگی نگهداری کنید؟ یا میخواهید با آن نمایشگاه برگزار کنید. برای چاپ عکسهایتان در سایز معمولی، دوربینی در حدود ۴مگاپیکسل کافی است. لوازم جانبی لوازم جانبی را در نظر داشته باشید. لوازمی را بگیرید که به کارتان میآید. بسیاری از فروشندگان یک حافظه ۱۶یا ۳۲مگا بایتی به خریدار میدهند. الان با یک حافظه ۳۲مگا بایتی چه کار میتوان کرد؟ پس تا می توانید چانه بزنید برای گرفتن لوازم جانبی! کیفیت و ظرفیت بالاتر لوازم جانبی، در مواقع حساس به دادتان خواهد رسید. دیاسالآر (DSLR) یا کامپکت؟ نکتهٔ چهارم با نکتهٔ اول ارتباط دارد. شما باید ببینید که نیازتان چیست. آیا یک دوربین کامپکت (دیجیتال معمولی) نیازتان را بر آورده میکند یا یک دوربین حرفهای اسالآر. به یاد داشته باشید، دوربینهای اسالآر نسبت به دوربینهای کامپکت پیچدهتر، سنگینتر، گرانتر و نگهداری از آنها نیز سختتر است. زوم در دوربینهای عکاسی دو نوع زوم داریم، زوم اپتیکال و زوم دیجیتال. حواستان باشد که گول زوم دیجیتال را نخورید. در موقع خرید به زوم اپتیکال دقت کنید. زوم دیجیتال چیزی بیش از بریدن ناحیه میانی تصویر توسط نرمافزار دوربین نیست. تصویری که با زوم دیجیتال 2xگرفته شده است، چه روی مانیتور و چه در هنگام پرینت، با نصف وضوح اولیهاش دیده میشود و چیزی بیش از یک حیله بازاریابی نیست و تقریبا ارزشی ندارد. اطلاعات کسب کنید، جستجو کنید پیش از خرید از چند نفر که باتجربهتر هستند سوال کنید، اطلاعات دوربینها را با هم مقایسه کنید. هیچ وقت عجله نکنید، اما آنقدر هم اطلاعات جمع نکنید که قدرت خرید را از شما بگیرد. همه میخواهند با مقدار پول کمتر بهترین دوربین را بخرند اما باید واقعبین باشید، مخصوصا در صنعت گرانقیمت عکاسی. باتری منبع تغذیه دوربین موضوع مهمی است. شما که نمیخواهید وسط یک برنامهٔ مهم دوربینتان از کار بیفتد؟ پس این موضوع را جدی بگیرید. همیشه یک باتری اضافه به همراه داشته باشید و یا اگر ندارید سعی کنید باتری را قبل از شارژ کاملا استفاده کرده باشید تا به عمر باتری لطمهای نخورد. اندازه اندازه دوربین نکتهٔ دیگری است که باید حواستان باشد. نه آنقدر دوربین را کوچک انتخاب کنید که نتوانید پیدایش کنید یا اینکه مدام از دستتان بیفتد، نه آنقدر بزرگ که هر بار که میخواهید آن را با خود به جایی ببرید شما را با وزن و اندازهٔ زیادش خسته کند. اگر کوچک بودن دوربین در بالای لیست مشخصات مهمتان است، دقت کنید که شاید مجبور شوید بعضی از قابلیتهای دیگر را فدای آن کنید. لینک به دیدگاه
Ganz 149 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۵ [h=1]آموزش عکاسی (۲۰): ساخت عکس ۳۶۰ درجهای با فتوشاپ[/h]در این گفتار به تشریح روش تبدیل عکسهای معمولی به عکسهای ۳۶۰درجهای میپردازیم. با بهرهگیری از برخی ابزارهای فتوشاپ، این کار به سادگی امکانپذیر است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای تغییر دادن یک عکس معمولی به یک عکس ۳۶۰ درجهای کافی است چند مرحله ساده زیر را دنبال کنید. در این گفتار میخواهیم عکس زیر را به حالت ۳۶۰ درجه در بیاوریم. ابتدا عکس را در فتوشاپ باز کنید و به قسمت تغییر سایز در قسمت بالای فتوشاپ بروید. تیک قسمت (Constrain Proportions) را بردارید تا بتوانید طول و عرض مشابه به عکستان بدهید. در این عکس من طول و عرض ۵هزار پیکسل را که بهترین حالت برای عکس است، وارد میکنم. بعد از بستن پنجره شکل عکستان کشیده میشود. قسمت (Image Rotation) را انتخاب کنید وعکستان را بچرخانید. حالا به قسمت فیلترها رفته و سپس گزینه (Distort) را انتخاب کنید و پس از آن فیلتر (Polar Coordinates) را انتخاب کنید. سپس بر روی گرینه (Rectangular to Polar) کلیک کنید. با استفاده از ابزار (Clone Stamp Tool) در سمت راست نرمافزارهای فتوشاپ می توانید قسمتهای زاید را حذف کنید و دیگر قسمتها را هم به یکدیگر بچسبانید. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده