Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۹۵ سرخپوستان آمریکا همچون برخی جمعیتهای دیگر از جمله بومیان استرالیا و ملانزیها از جمعیتهای شناختهشده در انسانشناسی هستند. انسانشناسان زیادی علاقهمند به مطالعه آنها بودهاند و متون زیاد و کمابیش مهمی نیز در این زمینه نوشتهاند؛ متونی که تأثیری قابل توجه بر انسانشناسان و بر انسانشناسی داشتهاند. برخی از آثار کلاسیک انسانشناسی با مطالعهی این جمعیتها پدید آمدهاند و بر آیندهی این رشته تأثیر داشتهاند. تأثیری که مطالعهی این جمعیتها بر انسانشناسی داشته است، خاطرهای نسبتاً خوشایند از آنها در انسانشناسی ایجاد کرده است. دفاع انسانشناسان از این جمعیتها در برابر طرحهای استعماری، توسعهطلبی دولتها و دفاع از شأن انسانی آنها نمودار همین خاطرهی خوشایند است. به عبارت بهتر، انسانشناسی و رشد و گسترش آن مدیون این جمعیتها است و دفاع از آنها کمترین وظیفهای است که میتواند بر عهدهی انسانشناسی باشد. انسانشناسی با دفاعی که از این جمعیتهای درخطر کرده است ماهیت خودش را نیز تعیین کرده است؛ ماهیتی که علاوه بر وجه علمی، وجهی اخلاقی نیز دارد. فاجعه سرخپوستان آمریکا را هرچند یک مورخ نوشته است و متنی تاریخی محسوب میشود لیکن از این جهت که سرخپوستان از جمعیتهای مورد مطالعهی انسانشناسی بودهاند و همچنین از جهت سرنوشتی که بر آنها رفته است، میتواند برای یک انسانشناس کتابی مفید باشد. این کتاب، تاریخی سرخپوستی از غرب آمریکا است. تاریخی سرخپوستی از این جهت که کتاب از نگاه سرخپوستان روایت میشود و منابع کتاب عمدتاً منابعی هستند که در گوشه و کنار از آنها باقی مانده است و غرب آمریکا از این جهت که عمدهی برخوردها و جنگهای میان سفیدپوستان مهاجر و سرخپوستان ساکن آمریکا در غرب آمریکا رخ داده است: پیشروی سفیدپوستان از شرق به غرب. براون، دی، 1367: فاجعه سرخپوستان آمریکا، ترجمه محمد قاضی، تهران: انتشارات خوارزمی. کتاب، روایتگر سی سال مواجههی سرخپوستان با سفید پوستان است؛ از 1860 تا 1890. طلا و زمین، سفیدپوستان را هرچه بیشتر به سمت غرب، سکونتگاه سرخپوستان، میکشاند. سرخپوستان یا به زور یا با وعدههای تزویرآمیز زر مجبور به عقبنشینی میشوند و طی سی سال از سکونتگاههای اصلی خود که به آنها تعلق خاطر دارند دور میشوند تا اینکه در نهایت مجبور میشود در نهایت فلاکت و تحقیر در قرارگاههای محصور و کثیف و تحتنظر ساکن شوند. طی این سی سال، درگیریهای متعددی رخ میدهد و در هر کدام از آنها، خانوادهای از هم میپاشد، قبیلهای قتل عام میشود و سرخپوستانی که روز به روز بلای سفیدپوستان را در خود فرومیخورند. کتاب شرح این رخدادها از دریچهی نگاه سرخپوستان است. فاجعهی سرخپوستان آمریکا، نمونهای از تقابلهایی است که با انقلاب صنعتی و جهانی شدن در دورهی معاصر شدت گرفته است؛ تقابل میان قدرتهای سیاسی و اقتصادی از یک سو و فرهنگهای بومی از سوی دیگر. توسعهطلبی که همراه با اَشکال جدید قدرت نیرویی جدید گرفته است بدون هیچ گونه غایت از پیشمشخصی به جلو میرود. تهیشدن از گسترهی ارزشهای اخلاقی، از توجه به محیطزیست گرفته تا توجه به فرهنگهای متعدد و متنوع، باعث شده تا در فرایند توسعهطلبیها این ارزشها نادیده انگاشته شوند و بیشترین ضرر متوجه این ارزشها باشد. ارزشهایی که برخی از آنها، همچون فرهنگهای متعدد، دستاوردهایی انسانی هستند و نمیتوان بر مبنایی کمی (تعداد افراد وابسته به آن فرهنگ) ارزش آنها را نادیده انگاشت. کتاب فاجعه سرخپوستان آمریکا از این جهت که شرح یکی از مواجهات فرایند توسعهطلبی با فرهنگ بومی است قابل توجه است. این کتاب، نوع برخورد فرهنگی که خود را برتر و مسلط میپندارد با فرهنگی که دونمرتبه توصیف میشود را نه تنها بیان کرده است که اعتبار آن را هم مخدوش کرده است. جنایتهایی که در این فرایند توسعهطلبی رخ میدهند هرچند با بزکهایی آراسته میشوند لیک نمیتوانند برای همیشه چهرهی زشت خود را مخفی کنند. این کتاب با بیان آنچه در این توسعهطلبی رفته است ارزشی انسانشناختی به خود گرفته است. چرا که دغدغهی نویسنده، دغدغهای از همان نوع است که در انسانشناسی دنبال میشود. منبع: انسان شناسی و فرهنگ 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده