fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۵ دیروز جمعه تو ورزشگاه تختی اهواز شاهد سنگباران بازیکنان میهمان فوتبال بودیم ، دقیقا یکی دو هفته قبل هم ورزشگاه تختی انزلی شاهد اتفاقات بسیار زشت بود . جالب اینه ، اونایی که میخوان تو این مورد راهکار نشون بدن یا مثلا میخوان این اتفاقات را کارشناسی کنن ، میگن ،،،،،، خوب مسئولین امنیتی چرا باید اجازه بدهند که مردم بتونن سنگ و چوب وارد ورزشگاه کنن. یعنی انگار هیچکس نمیخواد فک کنه که چرا این آدمها ادب و فرهنگ ایرانی شونو فراموش کردن و دست به این بی فرهنگی ها میزنن ؟ خود رئیس سازمان لیگ هم تو مصاحبه اش گفت که اگه ورزشگاه بزرگتری رو برای مسابقه در نظر میگرفتن ، شاید این اتفاق نمی افتاد و نیرو های امنیتی بهتر میتونستن اوضاع رو کنترل کنند، یعنی انگار همه ، از اعتلای فرهنگ این مردم بکل ناامید شده اند و فقط میخواهند اینا رو با توسل به زور کنترل کنند.آیا کار این مردم واقعا به جایی رسیده که عوامل تعلیم و تربیت دیگه از تربیت مردم ناامید شدن ؟و فقط میخوان با راهکار های مختلف یکم بتونن اینا رو کنترل کنند؟ ایتهمه فحاشی ها تو استادیوم ها اتفاق می افته ، یک نفر نمیاد بگه اینایی که فحش میدن ، بی تربیت هستند، فقط یه جوری میخوان مسئله رو دور بزنن. تو این وضعیت تربیت کودکانمان تکلیفش چیه؟ 2 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۵ ورداشته هر پاکت سیگار رو 500 تومن گرون کرده که مثلا مردم کمتر بکشن یا همین 500 تومن باعث بشه که سیگار رو ترکش کنن، از نظر اینا راه حل ترک سبگار گرون کردنشه نه کار فرهنگی، 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۵ از دید اینا راه حل پایان دادن به مناقشات مردمی زیاد کردن تعداد دادسرا هاست ، نه بررسی ریشه ای کم شدن آستانه تحمل مردم و یا سایر مسائل مرتبط با جنحه و جنایت و دعوا و کشمکش. خنده دار نیست؟ 1 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۵ حل مشکل به صورت اساسی و ریشه ای در ایران یه چیز خیلی دور از ذهنی شده شاید هم میخوان که دور از ذهن باشه همه گیر شدن یه فرهنگ غلط شاید 10سال زمان ببره اما از بین بردن اون 100 سال زمان خواهد برد...یه بچه وقتی چیزی بلد نیست درعرض یه سال میتونید طوری که میخواید تربیتش کنید اما اگر نقاط منفی در اخلاقش باشه باید زمان زیادی بذارید برای رفع کردن اون و بعد جایگزینی با یه رفتار درست مردم ایران در حال حاضر به اصالتشون میبالن در اصل الان چیزی برای افتخار به اون نداریم همیشه حرف از فرهنگ و اصالت ایرانی شده اما الان چه فرهنگی داریم؟فرهنگ اغتشاش یافته و قاتی پاتی غربی شرقی؟ نمیخوام دید منفی داشته باشیم اما یه بُعد ذهن میره سمت حکومت به نظر من فرهنگ بالا 100در100 مردم آگاهی براشون میاره و این آگاهی موجب نارضایتی میشه در مقابل ظلم-فقر-بی عدالتی و و و ......انگار فکرمون رفته سمت در درجه اول نون پیدا کردن و در وهله ی بعدی دعوا و تنشهای چرت و پرت قومیت و نژاد و تیم فوتبال و فحاشی و چیزای الکی ...بنظرتون با این فکر نابسمان فرصتی برای درست رفتار کردن و همه جانبه بودن ذهن میمونه؟اصلا طرف فکرمیکنه چه بر سر فرهنگ و اصالت و غیره اومده؟ تو مدارس به جای پایه گذاری افکار درست بین بچه ها تربیت نسل آینده به صورت کاربردی فقط به فکر نوسازی مدارس هستن ما صورت و بزک میکنیم فقط ...بچه های الان آینده رو میسازن چیزی که باید روش وقت گذاشت بهترین آدمها رو باید به عنوان معلم استخدام کرد باید ریشه ای تربیت کرد .... بچه های الان یه موجودات عجیب غریبی شدن که بهشون میگیم گودزیلا با فرهنگ تزریقی ...... حرف زیاده کو گوش شنوا 2 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۵ حل مشکل به صورت اساسی و ریشه ای در ایران یه چیز خیلی دور از ذهنی شده شاید هم میخوان که دور از ذهن باشههمه گیر شدن یه فرهنگ غلط شاید 10سال زمان ببره اما از بین بردن اون 100 سال زمان خواهد برد...یه بچه وقتی چیزی بلد نیست درعرض یه سال میتونید طوری که میخواید تربیتش کنید اما اگر نقاط منفی در اخلاقش باشه باید زمان زیادی بذارید برای رفع کردن اون و بعد جایگزینی با یه رفتار درست مردم ایران در حال حاضر به اصالتشون میبالن در اصل الان چیزی برای افتخار به اون نداریم همیشه حرف از فرهنگ و اصالت ایرانی شده اما الان چه فرهنگی داریم؟فرهنگ اغتشاش یافته و قاتی پاتی غربی شرقی؟ نمیخوام دید منفی داشته باشیم اما یه بُعد ذهن میره سمت حکومت به نظر من فرهنگ بالا 100در100 مردم آگاهی براشون میاره و این آگاهی موجب نارضایتی میشه در مقابل ظلم-فقر-بی عدالتی و و و ......انگار فکرمون رفته سمت در درجه اول نون پیدا کردن و در وهله ی بعدی دعوا و تنشهای چرت و پرت قومیت و نژاد و تیم فوتبال و فحاشی و چیزای الکی ...بنظرتون با این فکر نابسمان فرصتی برای درست رفتار کردن و همه جانبه بودن ذهن میمونه؟اصلا طرف فکرمیکنه چه بر سر فرهنگ و اصالت و غیره اومده؟ تو مدارس به جای پایه گذاری افکار درست بین بچه ها تربیت نسل آینده به صورت کاربردی فقط به فکر نوسازی مدارس هستن ما صورت و بزک میکنیم فقط ...بچه های الان آینده رو میسازن چیزی که باید روش وقت گذاشت بهترین آدمها رو باید به عنوان معلم استخدام کرد باید ریشه ای تربیت کرد .... بچه های الان یه موجودات عجیب غریبی شدن که بهشون میگیم گودزیلا با فرهنگ تزریقی ...... حرف زیاده کو گوش شنوا یه شعری هست میگه، طبیعت بی مروت خلق را رنجور میخواهد گدا بهر طمع فرزند خود را کور میخواهد گویا سقوط اخلاقی و فکری اگر برای ما جز رسوایی جهانی چیزی نداشته باشه ، برای بعضی ها انگار نون و آب فراوون داره که نمیخوان کاری براش بکنن. 2 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۵ این بدبیاری های ما از دوران کهن نیز به ما ارث رسیده.حتی تو داستانهای اسطوره هامونم این حکایت جریان داشته. دقت کردید که تضاد رستم و سهراب هم با مرگ سهراب به نتیجه رسیده؟ سهراب قربانی اشتباهات رستم شده و سرانجام با دست او نیز کشته میشه.این مصداق رو شما چه جوری میتونید به وقایع اخیر ربطش بدید؟ 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۵ به گزارش "ورزش سه"، برش نیم ساعته برنامه نود؛ گفت و گو با مسئولان مستقیم حادثه اهواز حیرت آور بود. حیرت بابت شنیدن صداهایی بدون آن که نشانی از مسئولیت و تعهد در آن باشد، بی آن که احساس کنیم برای این مربی و آن مسئول و آن کارمند، جان مردم و طرفداران فوتبال اهمیتی داشته است و انگار همه دنیا همین بازی سه امتیازی با پرسپولیس بود که باید یک جوری به سود میزبان تمام میشده است. یک بار گفت و گو ها را مرور کنید. عادل فردوسی پور با تلاشی خستگی ناپذیر سعی در القای یک مفهوم ساده دارد اما در نهایت به نتیجه نمیرسد. پس نیم ساعت وقت برنامه میرود پای توجیهها بهانهها و نمایش بی مسئولیتی. انگار نه انگار که ممکن بود با باز نشدن درهای دیوار حائل بین تماشاگران و زمین، حادثهای بزرگ و باورنکردنی رقم بخورد. فکر کنید کسی که با اصرارش مسئولیت اصلی برگزاری بازی در ورزشگاه کوچک تختی را دارد و مسئولی که مثل شیر پشت این تصمیم اشتباه ایستاده است، طوری طلبکار حرف میزنند که فکر میکنید یک عذرخواهی حق مسلمشان است. بعد یک مسئول درجه اول کشوری، در همین مسیر از خود سلب مسئولیت میکند و در نهایت هم نوبت یکی از کارمندهای برگزارکننده است که با سماجتی دیده نشده، مافوقهای خود و مقامات درجه اول فوتبال ایران را به بی تدبیری متهم کند. اینها، این اعصاب خردی تماشای برنامه، قیمت نازل تصمیماتی است که نتیجهاش را به چشم دیدهایم. بهای مسابقهای که تازه با شکست به اتمام رسیده است. قیمتی که البته ممکن بود تا جایی بالا برود که تا سالهای سال از آن حرف بزنیم. کاش مسئولان سازمان لیگ و فدراسیون که همیشه مصلحت را در تصمیم گیریها لحاظ میکنند بعد از 15- 16 سال برگزاری لیگ برتر بالاخره تکلیف خودشان را با فوتبال روشن کنند. این که از همان سال اول برگزاری لیگ قرار بوده تیمها با امکانات و منابع در سطح حرفهای حضور داشته باشند. این که فکر کنیم همیشه لطف خدا شامل حال ما نیست و بالاخره لابه لای این بی توجهیها، یک سقف ورزشگاه هم هست که فروبریزد و خانوادههایی را سوگوار کند و فوتبال را بیشتر از قبل از چشم بیندازد. این که بی ترس و واهمه یک از اختیارات قانونی استفاده کنیم و مقصرها را به خط کنیم ... بی شک، سرهای شکسته و نفسهای حبس شده، اهمیتی بیش از بند کردن به خالکوبی ها و جزییاتی دارد که بودن و نبودن اش سرنوشت کسی را عوض نخواهد کرد. بیایید ویدئوی برنامه نود دیشب را دوباره تماشا کنیم. فقط برای شنیدن حرفهایی که شگفت زدهمان میکند و تصمیم قاطع برای آنکه دیگر این شکنجه نیم ساعته را دیگر تحمل نکنیم. فوتبال ایران، حالا به اعتراض جمعی و قاطعیت در تنبیه نیاز دارد تا جان مردم این طور بازیچه یک مربی و یک مسئول و افکار عجیبشان نباشد. آقای کفاشیان، در این روزهای نزدیک به رفتن کاری کنید که فکر کنیم اگر هم اشتباهی به فوتبال آمده بودید، یک چیزهایی هم از مدیریت میدانستید. جان عزیزترینها، بیش از این شرمسارمان نکنید که اگر کمی شانس نبود این دوره هشت ساله وحشتناک به پایان میرسید. ما منتظر اقدامیم، جناب رییس. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده