Mohammad Aref 120454 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 بهمن، ۱۳۹۴ آیا میخواهید عاشق زندگی خود باشید؟ یک بلیت قطار، و نه اتوبوس، تهیه کرده و راه را آغاز کنید. همه ما میدانیم که چقدر نقش امنیت شغلی، همسری که دوستش داریم و حتی یک حیوان خانگی در احساس رضایت از زندگی اهمیت دارد. اما محل زندگی شما از آنچه فکر میکنید نیز نقش بسیار بیشتری ایفا میکند، و برای آنهایی که در شهر زندگی میکنند، تفاوت در عواملی که منجر به کیفیت بالاتر زندگی میشود، بیشتر است. تأثیر، آن چنان قدرتمند است که افرادی که به یک شهر جدید نقل مکان کردهاند، خودشان گزارش دادهاند که میزان خوشحالی (یا عدم خوشحالی) شان نسبتاً متمایل به میانگینِ آنهایی است که از قبل در آن شهر زندگی میکردهاند. این آمار بر اساس مقالهای با عنوان “شهرهای ناخشنود” که توسط اداره ملی تحقیقات اقتصادی تهیه شده است میباشد. این مقاله میگوید، “ساکنان جدید شهرها [ی ناخشنود] به همان میزان ساکنان با سابقه سکونت زیاد، غیر خوشحال به نظر میرسند، و هنوز هم افرادی هستند که به این شهرها نقل مکان میکنند”. این نویسندگان به منظور کشف اینکه چرا برخی شهرها – مثل دترویت و نیویورک – این طور به نظر میرسند که موجب ناخشنودی (عدم خوشحالی) ساکنین خود میشوند، شماری از عوامل چون حمل و نقل عمومی، اقلیم، و درآمد را مورد بررسی قرار دادهاند. ایشان در این فرآیند، دلایلی نیز برای اینکه چرا ساکنین شادترین شهرها احساس رضایت زیادی دارند، یافتند. در نتیجه این گزارش و دیگر منابع، در اینجا تحقیقاتی ارائه شدهاند که بررسی میکنند چرا برخی ساکنین خاص شهری، همان گونه که خود میخواهند احساس میکنند. رفت و آمدهای کوتاه جای تعجبی نیست: مطالعه انجام شده توسط دفتر آمار ملی انگلستان (ONS) در بردارندهی این است که هرچه افراد زمان بیشتری را صرف رفت و آمدهای روزانه کنند، احساس نارضایتی و اضطراب بیشتری خواهند داشت. از لحاظ رفاه کلی، این تأثیر نسبتاً کم بوده، اما ONS آن را از لحاظ آماری معنی دار میپندارد. این گزارش همچنین شیوهای که افراد سرکار میروند و تأثیر آن بر کارشان را بررسی کرد. در اینجا،ONS دریافت آنهایی که با قطار یا مترو رفت و آمد میکنند، شادتر از افرادی هستند که با تاکسی یا اتوبوس میروند. مطالعه دیگری از دانشگاه مک گیل در مونترال یافتههای بالا را مورد حمایت قرار داد. این تحقیق نشان میدهد افرادی که در مسیر خود به محل کار میتوانند مولد باشند– برای مثال با مطالعه، نوشتن یا صحبت کردن با تلفن – نسبت به دیگر همکارانشان شادتر هستند. زمستانهای معتدل واضح است که ساکنین منطقه آفتابی هونولولو باید شادتر از ساکنین منطقه بوفالوی نیویورک باشند که مرتباً برف میبارد. نویسندهی گزارش “شهرهای ناخشنود” مینویسد: “همبستگی بین هوای گرم و رشد شهری شناخته شده است… و قطعاً زمستانهای سخت میتوانند افسردگی آور باشند”. با این حال، در بهترین حالت، مقدار شادی ای که در شهرهای با زمستانهای معتدل دریافت میشود، کم است. و معلوم است که مقدار باران کم، به کسی آسیب نمیرساند؛ هیچ گونه همبستگی بین میزان بارندگی سالیانه و عدم خوشحالی وجود ندارد. اعتماد اجتماعی چارلز مونتگومری، نویسنده کتاب شهر شاد، خطاب به Pacific Standard میگوید، ” قویترین همبستگی شادی در شهرها، اعتماد اجتماعی است، و سطح اعتماد اجتماعی به میزان پیاده مداری شهر گره خورده است”. مونتگومری در کتابش مینویسد: “افرادی که در محلههای تک فعالیتی و ماشین محور خارج از مراکز شهری زندگی میکنند، بسیار کمتر به مردم اعتماد میکنند، نسبت به افرادی که در محلههای پیاده مدار زندگی میکنند؛ جایی که منطقه مسکونی با مغازهها، خدمات و محل کار ادغام شده است”. فضاهای سبز ساکنان شهری، مستعد ابتلا به احساس کلاستروفوبیا (ترس از محیط های محصور و تنگ) در مناطق پر جمعیت شهری هستند، پس جای تعجب نیست که آنها عاشق پارکها و مراکز تفریحی باشند. این همان چیزی است که آزمایشگاه مصرفی اریکسون در زمان بررسی وجوه زندگی شهری که افراد از سراسر جهان با آن بیشترین یا کمترین احساس خشنودی را میکنند، کشف کرده است. بر اساس این گزارش، “به طور کلی در میان عوامل اندازهگیری شده، عاملی که بالاترین میزان همبستگی با شادی در زندگی شهری را به نمایش میگذارد، فراوانی قابل درک پارکها و فضاهای سبز تمیز و سبز است. سرمایه انسانی مقاله “شهرهای ناخشنود” چنین نشان داد که مناطق با جمعیت تحصیل کردهتر، سطح بیشتری از شادی را گزارش کردهاند، این یافته از سوی تحقیقات اخیر نیز حمایت شده است. شاخص سلامت گالوپ برای شادی شهری در سال 2010 دریافت که رفاه یک شهر به شکل مثبتی با سرمایه انسانی، یا سهم جمعیت از مدرک کارشناسی و بالاتر از آن در ارتباط است. این همبستگی، از هر متغیر دیگری از قبیل بیکاری، درآمد و حقوق قویتر بوده است. منبع: سایت آقای شهردار لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120454 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۶ شهردار شادترين شهر دنيا توانسته است با بهبود رفاه نسبى، ارتقاى كيفيت زندگى، توسعه حمل و نقل عمومى، ايجاد تفريحات ساده، برپايى برنامه هاى شاد و مفرح و بهبود فضاى سبز، رضايت و خوش بينى را در شهروندان شهرش به وجود آورد شاخص هاي يك شهر شاد زندگي شهري و مدرن امروزي با وجود آخرين و به روزترين فناوري ها توانسته جريان زندگي مردم را نسبت به گذشته بسيار آسان تر كند و سختي هايي را كه مردم در گذشته متحمل مي شدند، از ميان بردارد، اما اين نوع زندگي مشكلي تازه با خود آورده است كه قبلا چندان قابل پيش بيني نبود؛ افسردگي و نبود شادي. متاسفانه به دليل ساخت غيركارشناسانه شهرهاي بزرگ،از بين رفتن فضاهاي طبيعي و آلودگي بصري، ترافيك خسته كننده، جمعيت و آلودگي صوتي و هوا، زندگي در كلانشهرها بشدت طاقت فرسا شده و شرايط نامطبوع زندگي در شهرهاي شلوغ باعث ايجاد بيماري هاي مختلفي ازجمله افسردگي، اضطراب و اختلال هاي رواني و جسمي شده است. در واقع محيط زندگي روي روحيه فرد و رفتارا و با ديگران تاثير مستقيم دارد. بنابراين داشتن محيطي سالم و بدون آلودگي مي تواند از اهميت بسيار بالايي برخوردار باشد. به عقيده كارشناسان، محيط زيست شهري خوب مي تواند موجب شادي و احساس رضايت مردم از زندگي شان شود. هرچه محيط زيست مناسب تر باشد، مردم شادتر خواهند بود. قدرت طبيعت و فضاي سبز طبيعت با آرام سازي ذهن مي تواند خستگي روح و روان را از بين ببرد. انسان وقتي در محيطي زندگي مي كند كه بوستان و فضاهاي سبز دارد از قوه درك و تشخيص بالايي بهره مند مي شود. مغز انسان اندام پيچيده اي است كه بعدا ز تولد، بلوغ خود را شروع مي كند و اين فرآيند به وسيله واكنش نشان دادن به تحريك كننده هاي موجود در محيط اطراف خود (چه منفي و چه مثبت) طي مي شود و در تمام زندگي نيز ادامه مي يابد. مناظر طبيعي و فضاهاي سبز مي توانند در فرد توليد احساس مثبت و شادي كنند و جلوي بيماري هاي ذهني بسياري را بگيرند، اما زندگي شهري يكنواخت مي تواند ذهن را چنان فرسوده كند كه قدرت درست انديشيدن را از او بگيرد. بنابراين هنگام ساخت بناهاي شهري در نظر گرفتن طبيعت و فضاي سبز بسيار مهم است. داشتن فضا و محيط مطلوب در محل كار يا تحصيل شهروندان باعث مي شود توانايي ذهني فرد بازسازي شده و قدرت تمركزش بالا برود و با كاهش اضطراب و بيماري هاي روحي و جسمي به عملكرد بهتري برسد. قدرت بازي و ورزش بازي و ورزشن قش مهمي در توسعه عملكرد صحيح كودكان و بزرگسالان دارد. بازي، توانايي هاي استدلال كودكان را بالا برده و قدرت تفكرشان را بهبود مي بخشد. بعدها در بزرگسالي ورزش جاي بازي را مي گيرد و به وسيله حركات فيزيكي توانايي مغز حفظ مي شود و حتي افزايش مي يابد، اما مردم شهرهايي كه به دليل جمعيت زياد، فضاي سبز مناسب مانند پارك براي بازي و ورزش ندارند بزودي به انواع اختلال هاي رواني و جسمي مبتلا مي شوند. فضاهاي سبز وسيع مردم را به ورزش كردن تشويق كرده و تاثير مثبت و خوبي روي ذهن آنها و كيفيت زندگيشان مي گذارد. مسئولان شهرسازي بايد فضاهايي ايجاد كنند تا افراد كم درآمد كه توانايي پرداخت هزينه هاي باشگاه هاي ورزشي را ندارند نيز بتوانند از آنها بهره ببرند. آلودگي بصري آلودگي بصري معمولا بر اثر تغييرات منفي در محيط زندگي مردم به وجود مي آيد. نصب بيلبوردهاي تبليغاتي، قرار دادن سطل زباله هاي روباز، سيم هاي برق، ساخت ساختمان هاي چند طبقه با كمترين نماي زيبا و وجود خودروهاى بی شمار در خيابان ها، فضاي شهر و محل زندگي مردم را چنان آلوده مي كند كه تاثير منفي آن روي روح و روان افراد در مدتي كوتاه خود را نشان مي دهد. بنابراين با استفاده از كارشناسان مجرب شهرسازي بايد نماي شهر را تا آنجا كه مي توان زيبا ساخت، به گونه اي كه مردم با ديدن مناظر شهري اطراف خود احساس آرامش كنند. به طور مثال برخي اقدامات مانند كم كردن تابلوهاي تبليغاتي در گوشه و كنار خيابان ها و فروشگاه ها مي تواند تا حدي از آلودگي بصري بكاهد. اين اقدامي است كه در بوئنوس آيرس، پايتخت آرژانتين انجام شد. چند سال پيش در آرژانتين به منظور مبارزه با آلودگي هاي بصري حدود 40 هزار تابلوي تبليغاتي جمع آوري شد. همچنين ساختمان هاي قديمي برا ثر گذشت زمان كثيف شده و نماي زشتي پيدا مي كنند. صاحبان اين ساختمان ها بايد به بازسازي نماي ساختمانشان تشويق شوند و حتي مي توان از تزئينات گياهي مانند گياهان رونده براي زيباسازي آنها استفاده كرد. بعضي مواقع هم برخي ساختمان ها بدون سكنه رها شده و به مرور پر از آشغال مي شود بايد به وضع اين ساختمان ها نيز رسيدگي كرد. با استفاده از هنر معماران، مجسمه سازان و نقاش ها مي توان بناها و مجسمه هاي زيبايي ساخت و تصاوير زيبا و چشم نوازي روي ديوارهاي شهر پديد آورد. راز شادترين شهر دنيا بوگوتا پايتخت كلمبيا نمونه منحصر به فردي از شهري زيباست كه مردماني شاد دارد. سالها پيش اين شهر بسيار كثيف و آلوده بود به طوري كه ترافيك خفه كننده آن، مردم را چنان عصبي كرده بود كه نمي توانستند احساس خوبي نسبت به خود و اطرافيانشان داشته باشند. جرم و جنايت هم نرخ بالايي داشت. شهردار سابق اين شهر تصميم گرفت چهره اين شهر را به طور اساسي تغيير دهد. او قصد نداشت به جنگ جرم و جنايت برود بلكه بيشتر بودجه در دسترس خود را صرف بهبود كيفيت شهر كرد. او معتقد بود كه مردم از ساده ترين تفريحات خود مانند پياده روي در خيابان، نشستن دور هم در فضاهاي عمومي نيز محروم شده اند و كودكان از ترس تردد پرسرعت خودروها و نبود فضاي مناسب بازي كمتر در فضاي بيرون از خانه ديده مي شوند. بنابراين سياست هاي جامعي براي محدود كردن تردد خودروها ترتيب داد و روي سيستم حمل و نقل عمومي تاكيد كرد و آن را توسعه داد. مردم با وجود چنين سيستم حمل و نقل قوي، كمتر با خودروهاي شخصي تردد مي كردند. سپس با ساخت بوستان هاي متعدد و مسيرهاي دوچرخه سواري و فضاهاي تجمع عمومي، چهره دودزده و خفه كننده شهر را تغيير داد. در واقع او بر اساس « اقتصاد شادي» تصميم گيري مي كرد. او معتقد بود مردم با زندگي در چنين محيطي بيشتر از داشتن درآمد بالا مي توانند شاد باشند. كارشناسان معتقدند چند عامل در يك محيط زيست به رفاه شخصي منجر مي شود؛ اولين و مهمترين عامل، احساس امنيتي است كه در يك محيط زندگي، مردم به آن نياز دارند. اين امنيت بيشتر مواقع با ارتباط و تعامل مناسب اجتماعي به وجود مي آيد. بنابراين شهردار با ساخت مسيرهاي طولاني مخصوص پياد ه روي توانست مكاني براي رفت و آمد بي دغدغه مردم به وجود آورد. علاوه بر آن، هر يكشنبه حدود 120 كيلومتر از بزرگراه هاي اصلي شهر را مدت هفت ساعت مي بست و اجازه تردد هيچ خودرويي را نمي داد. در اين روز فقط افراد پياده، اسكيت بازها و دوچرخه سوارها مي توانستند درا ين بزرگراه ها رفت و آمد كنند. از طرفي هنرمندان، موسيقي دان ها، مربيان ايروبيك و يوگا در اين روز برنامه هاي مختلفي در فضاي باز اجرا مي كردند و عابران پياده مي توانستند از اين برنامه ها استفاده كنند. با اين كار هفته اي يكبار مردم كنار يكديگر جمع شده و از ارتباط با يكديگر احساس شادي مي كردند. بنا به گفته رو انشناسان و محققان، اگرچه درآمد خوب و عالي به خودي خود نمي تواند شادي بخش باشد، اما ممكن است آن عده از ا فراد با درآمد كم را دچار خودكم بيني و حقارت كند و آنها دچار افسردگي شوند. شهردار براي از بين بردن اين احساس بين اقشار كم درآمد شهر، كنسرت ها و نمايش هاي آتش بازي رايگان ترتيب داد تا برنامه هاي شادي بخش به طور مساوي در اختيار افراد غني و فقير قرار گيرد. از طرفي 300 كيلومتر از بزرگراه هاي مخصوص به دوچرخه سواري را به يكديگر متصل كرد تا مردمي كه توانايي خريد خودرو ندارند بتوانند با امنيت و خيال آسوده به وسيله دوچرخه هاي خود تردد كنند و با اين كار علاوه بر اينكه از نظر جسمي سلامت بهتري نصيبشان مي شد، بلكه به سالم سازي هوا نيز كمك مي كرد. «اقتصاد شادي » معتقدا ست كه مردم در مواجهه با ترافيك و احتمال دير رسيدن به مكان دلخواهشان دچار اضطراب شده و واكنش هاي خصومتي و تهاجمي بسياري از خود نشان مي دهند و سيستم حمل و نقل مناسب اين شهر از اين نوع اضطراب كاست. شهردار حدود صد هزارا صله درخت نيز در شهر كاشت. نتايج كارهاي او، بالا رفتن سطح رضايت مردم و خوش بيني آنها نسبت به يكديگر را موجب شد. مردم حتي از اقشار كم درآمد به خود و شهرشان ا فتخار مي كردند و تعاملات مناسب ا جتماعي ميان آنها افزايش يافت. طبق تحقيقات كارشناسان شهر مشخص شد ميزان قتل و جرائم مختلف به مقدار زيادي كاهش يافت. حتي شهردار با ايجاد فضاهاي زيباي شهري تلاش كرد طرز تفكر منفي مردم نسبت به هواي باراني شهرشان تغيير كند و به اين ترتيب از افسردگي ها كاست. اقداماتي كه شهردار سابق در اين شهر انجام داد همچنان پابرجاست و بوگوتا از شهري افسرده به يكي از شادترين شهرهاي دنيا تبديل شد. مترجم: ناديا زكالوند منبع: روستاشهر لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده