sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 بهمن، ۱۳۹۴ فهرست فضا به مثابه کلید فهم معماری خواندن معماری و طراحی به زبان مدرن نظریه تصویر فضایی فضای معماری و ادراک محیط معماری معاصر ایران و فضا گرایی یکی از موضوعات در چند دهه گذشته ((مقوله فضا )) میباشد. واژه فضا در بین دانشجویان معماری کاربردی روزمره دارد و فضا و معانی مختلف آن علاوه بر معماری در رشته های جامعه شناسی و جغرافیا و فرهنگ ... از جهات گوناگون مورد تحقیق قرار میگیرد. در بخش پیشین درباره تاریخ معماری و نوع نگرش خاص که به آن نام تکامل گرایی دادیم بحث کردیم و اینگونه بوده که در تاریخ معماری به دنبال بازشناسی گونه بودند و برای این کار روند گونه شناسی را مطرح نمودند.فضا نیز به هین نحو مورد مطالعه قرار میگیرد. محقق بزرگی چون گیدئین به کنکاش در این موضوع در تاریخ معماری غرب پرداخته است و با معیار قرار دادن برخی نکات معماری از دوره رنسانس تا مدرن را تحلیل و نقد نموده است.در اینجا تاریخ میدان کار محقق بوده . در این نوشته به چند مورد اصلی درباره فضا اشاره میشود : 1- نخست به نظریه فضا به مثابه همه معماری میپردازیم ( این بحث در دهه 1940 میلادی آغاز گردید و بانگاه خاص خود تاریخ معماری را می بیند و ابزار خواندن خاص خود را ارائه می نماید. 2- به مفهوم تصویر فضایی پرداخته و خواهیم دید (چگونه بوسیله یک مطالعه تاریخی این مفهوم بدست می آید. 3- نگاه معماری مدرن به فضا را خواهیم دید 4- فضای معماری در ایران خواهیم پرداخت فضای معماری برای فضا تعاریف گوناگونی ارائه شده .سابقه حضور واژه فضای معماری در حالت کلی آن به زمان جنگ جهانی اول در اروپا میرسد. در آن زمان واژه حجم و توده کاربرد رایج داشته . حجم : کاربرد رایج تری داشته و دارای تعریف هندسی بوده که از حرکت یک سطح در طول یک محور بدست می اید .شکل بنا از بیرون در حالت سه بعدی و مجموعه ای از احجام می توانسته تعریف کننده شکللی بنا از بیرون باشد. توده:کاربردهای گوناگونی داشته در اینجا بنا به مانند یک جسم دیده میشده که دارای کیفیت های گوناگونی بوده است. توده در واقه جنس حجم و تاثیرات بصری آن را مشخص میکند. چنانچه دیده میشود معماران برای تعریف جسم خود یعنی بنا از عناصر بصری بهره میگیرند. کوارونی فضای بیرونی را معادل حجم میداند.حجم با سطوح, لبه ها و ترکیب دیگر احجام تعریف میشود و این عناصر هستند که آنرا به یک شی معماری مبدل میسازد. بنا بر این تعریف کورانی از فضا میتوان مثلثی را ترسیم نمود که در هر کدام از رئوس آن انسان فضا و مقیاس قرار میگیرند : بنابر نظر او انسان اگر در داخل یک فضا به مقیاس اتاق قرار گیرد به آن فضای معماری میتوان گفت و اگر در یک میدان شهری قرار بگیرد به آن فضای شهری گفته می شود.بنا بر این رابطه سه تایی بالا در تعریف فضا و مقیاس آن نقش اساسی دارد و عامل دیگر آن که در درک فضا تاثیر گذار است زمان میباشد که به نمودار چهار تایی زیر شکل میگیرد انسان و زمان باعث ایجاد تجربیات گونا گون و حس های متفاوت در یک فضا میشود.کوارانی مثالی از یک اتاق ساده را زده که با تغییر دکوراسیون فضا حس فضایی متفاوتی را بیان میدارد.تغیرات میتواند اینگونه صورت بگیرد 1- تغییر در شکل , اندازه و موقعیت اشیاء 2- تغییر در جا, شکل و اندازه (اجزای سطوح عمودی ) مانند در و پنجره 3- تغییر در سطح عمودی و افقی 4- تغییر در حجم کلی 5- تغییر در زوایا و تغییرات دیگر بنا بر این مثال فضا و تعریف آن به مجموعه روابطی که بین مصرف کننده آن و اجزای تشکیل دهنده فضا و تغییرات آن وجود دارد بستگی می یابد. نتیجه : - فضای معماری مشخصه های بصری خاص خود را دارد - فضای معماری با مصرف کننده آن تعریف می شود - فضای معماری حس های گوناگونی را در زمانهای مختلف به مخاطب انتقال می دهد - فضای معماری به دو فضای درونی و بیرونی قابل تقسیم است فضا به مسابه کلید فهم معماری برونو زوی: « اکنون باید دید ضعف مشخص تاریخ معماری که در جریان بحث های تاریخ هنر مطرح شده است چیست؟ بنا به مثابه مجسمه یا نقاشی داوری می شود. یعنی به صورت خارجی و سطحی، مانند پدیده های صرفاً شکل پذیر ( پلاستیک ) مورد قضاوت قرار می گیرد... . نارضایتی از تاریخ، ناشی از عدم شناخت بیشتر مردم از فضا و همچنین نتیجه ناموفق بودن تاریخ نویسان و ناقدان معماری در به کاربردن و اشاعه روش معقول برای مطالعه ی فضاهای بناست... فضا عامل اساسی در معماری است. تملک فضا به معنی توان دیدن بنا و یافتن کلید فهم و شناخت آن است ». 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 بهمن، ۱۳۹۴ مرز شناسی فضای معماری تاریخ معماری پر است از اشیایی مانند خانه، مدرسه،کلیسا و دیگر که همه ی این ها دارای ویژگی های قابل بحث اند. اما کدام یک از این ها را می توان فضای معماری دانست ؟و مرز بین آنها چیست؟ برونو زوی کلید فهم این موضوع را فضای معماری می داند و معتقد است که با این کلید می توان میان مجسمه و معماری تمایز قایل شد وبین آنها مرز کشید. مزر بین عناصری که که به اشتباه فضای معماری خوانده می شوند: - مرز بین معماری و مجسمه - مرز بین فضای معماری و فضای شهری - مرز بین حجم معماری و فضای معماری زوی: « کتاب های تاریخ معماری پر است از بحث هایی که هیچ گونه ارتباطی با معماری ندارند. صفحات زیادی به نمای بناها اختصاص داده شده اما اینها به بحث های مجسمه سازی و شکل پذیری مربوط می شوند نه به معماری و فضا. یک اوبلیسک، یک حوض، یک فواره همگی آثاری هستند که می توان در تاریخ معماری مشاهده کرد. این آثار می توانند شاهکارهایی شاعرانه باشند، ولی معماری نیستند.» این معیار مرزبندی را "تجربه ی فضایی "می گویند. تجربه ی فضایی با حرکت در فضا بدست می آید. با این معیار آثاری که جنبه نمادین پیدا می کنند مثل مجسمه ها، حوض و آب نما از فضای معماری متمایزاند چون هم مقیاس آن ها از فضای معماری کوچک تر است و هم در تعریف تجربه ی فضایی قرار نمی گیرند وهم کاربرد آن ها در مقیاس شهری که فقط جنبه ی نمادین دارند و حرکتی در آن ها صورت نمی گیرد. زوی: « داوری معماری اساساً داوری درباره فضای داخلی بناست...» فضای معماری معیار ارزش بین معماری خوب و بد بدون شک همگان به دنبال معیاری برای ارزشیابی آثار گذشته و حال و ارزش گذاری آن ها هستند،که معیار ها متفاوت است شکل ,کارکرد,روابط و ترکیب آنها هر کدام میتواند معیاری برای ارزش گذاری باشد. زوی این معیار را چنین یافته است: ( تعریف دقیق تری که از معماری می توان داشت این است که فضای داخلی آن چگونه منظور شده است. .معماری خوب معماری است که دارای فضای داخلی باشد و انسان را جذب کند، او را تربیت و او را به لحاظ معنوی رام کند، معماری بد معماری است که فضای داخلی آن انسان را ناراحت کند و او را گریزان سازد، اما مساله مهمتر این است که آنچه فضا ندارد معماری نیست ) نظراتی که تاکنون از زوی ابراز شده دارای چند مرحله است 1- مرز بین معماری و مجسمه سازی و مقیاس شهری را بیان میکند 2- تاکید بر فهم فضای معماری 3- فضای داخلی را معیار ارزش خود قرار میدهد اما نظریه آنچه که فضا ندارد معماری نیست تعریف دقیقی نیست. جذابیت، ایجاد آرامش و دارا بودن بار معنایی همیشه دربنایی که دارای یک فضای داخلی است دیده نمی شود. چه بسا یک بنا دارای همه ویژگیهای یاد شده باشد اما فاقد فضای داخلی ای باشد که بتوان درون آن حرکت کرد، مانند آرامگاه حافظ. دارا بودن فضای داخلی یک نگاه کالبدی به معماری است در حالی که وقتی از فضای جذاب، رام کننده و موجب ارام صحبت می کنیم به جنبه های کیفی فضا نظر داریم. ( رابطه ظرف و مظروف ) آرامگاه حافظ گنبد قابوس کلسئوم رم 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 بهمن، ۱۳۹۴ فرهنگ واژه های فضاگرایی از سال های دهه1940 که فضاگرایی رایج شد، تعاریف و واژگان مختلفی از فضا توسط معماران مختلف ارائه شده که در جهت استحکام نظریه فضای داخلی معماری به مثابه عامل اساسی معماری هستند مانند توازن فضایی،رابطه فضایی،نظم فضایی،تصور فضایی، جوهره فضایی و ... .این مفاهیم فضایی مدرن بوسیله ابزار بصری تدارک دیده شده درک می شود. معرفی مفاهیم فضایی مدرن بوسیله ابزار بصری برونو زوی بیان می دارد که حضور در فضا و تجربه آن از نزدیک، جزیی از فضا شدن و خود تشکیل دهنده فضا بودن و نظاره نمودن فضا با حرکت در آن، مناسب ترین ابزار فهم و درک و تجذبه فضای معماری است. اما حضور در فضای بنا شاید همیشه ممکن نباشد درنتیجه راه حل میانی یعنی استفاده از ابزار بصری به میان می آید: پلان، نما، برش، ماکت، عکس و ... در فهم فضا به کار ما می آیند. .هدف همه ی این ابزار ارایه بصری مفهوم فضای داخلی معماری است. با بکارگیری عناصری چون بافت و رنگ می توان ویژگی های فضا داخلی را برجسته کرد: - نشان دادن اهمیت نخست فضا : با حذف عناصر تزیینی از نقشه و نشان دادن ارجحیت نخست فضا - تقویت حدود فضای داخلی از خارج / تعیین حدود آزادی دید از داخل به خارج بنا و برعکس : با سیاه نمودن داخل دیوارها - نشان دادن فضایی که کاربر در آن حرکت می کند : با سیاه کردن بافت فضاهای داخلی - مشخص کردن سلسله مراتب اهمیت فضای خالی : با سیاه کردن بافت فضاهای اصلی و فرعی خواندن تاریخ معماری با معیار فضای داخلی زوی برای مرور 2000 سال معماری جهان از یونان باستان تا دوره معاصر بهره گرفته معماری یونان باستان : زوی: (کسی که معبد یونانی را از لحاظ معماری و بیش از هر چیز مفهوم فضایی آن بررسی می کند، نمی تواند با خشم از ان دور نشود و با غضب به عنوان اثری غیر معماری به آن اشاره نکند، اما فردی که به پارتنون نزدیک می شود، آن را به مثابه مجسمه ای تحسین می کند) زوی معابد یونانی را براساس معماری به مثابه فضای داخلی معماری، داوری می کند. یک حجم بزرگ که دورتادور آن را ستون در بر گرفته دارای یک فضای اصلی در مرکز است که به نظر زوی فضای خالی معابد فاقد اندیشه خلاق است چون نمی تواند به عملکرد و نیازهای اجتماعی پاسخ گویند.و این فضا برای مردم عادی عملکردی ندارد و فضائی برای خدایان است بنابراین معماری یونان دارای ویژگیهای زیر است: • مجسمه وار بودن. • فقدان حرکت درونی. • معابد به مثابه آثار غیر معماری. • توجه به تزئینات و عناصر معماری در جهت تاکید بر مجسمه وار بودن معابد. مهمترین معبد سایت آکروپولیس و بزرگترین شاهکار معماری یونان، معبد پارتنون است. 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 بهمن، ۱۳۹۴ معماری روم « خصوصیت اصلی فضای رومی، مبتنی بر مقاومت در نظر گرفته شده است و تقارن در فضاهای دایره ای و مستطیلی حاکمیت دارد. » در این معماری، پلان مرکزی نقش مهمی دارد. زوی رومیان را با « الهام قوی نسبت به موضوعات فضایی و حجمی و در نهایت الهامی در باره معماری می داند » فوروم ها یا میادین و حمام های رومی رومی از نظر ایجاد حرکت، با بناهای مجسمه وار یونانی کاملا متفاوت هستند. حتی استفاده از ستون ها در بازیلیکای رومی (کلیساهای سده های نخستین مسیحیتبا معابد یونانی، تفاوت دارد: « بردن ستون یونانی به داخل، به معنی گردش در فضای بسته و جهت دادن تمام تزیینات به سمت این فضا است. » پانتئون بی شک یکی از مهمترین معابدی ست که میتوان در ان شیوه و تحول تکنولوژیک معماری رومی را به خوبی مشاهده کرد، آونگ فوکو در پانتئون معماری صدر مسیحیت : معماری مسیحیت انقلابی فضایی و عملکردی در معماری است چرا که بیش از معماری های گذشته در ایجاد حرکت در فضای داخلی کوشیده و با مشخصه های دیدگاه زوی همخوانی دارد: • کلیسا : محل تجمع مردم • بازیلیکا ها ( تالارهای دادرسی ) : نیاز به تجمع و حرکت به جای معابد • بکارگیری ترکیب مقیاس انسانی یونانی و آگاهی فضای داخلی رومی • ایجاد خط حرکت برای مصرف کننده از ورود به بنا تا حرکت به محراب • خصوصیات دینامیک فضا برای نظاره گر • سمت دادن به انسان و هدایت او در فضا • در اختار گرفتن خصوصیات پویایی انسانی در جهان مسیحیت سان پیترو San Pietro احتمالاً یکی از قدیمی ترین کلیساهایی بود که در صدر مسیحیت و با طرح باسیلیکایی بین سال های 330 و 390 ساخته شد و اکنون بسیار تغییر یافته است. معماری بیزانس افزون بر رابطه افقی رابطه عمودی هم اهمیت پیدا می کند. ویژگی ها از لحاظ فضایی : • شتاب در سمت عمودی و افقی • ایجاد صفحات نورانی و وسعت سطوح نور • طراحی فضای منبسط در کنار فضای مرکزی مانند ایاصوفیا • ایجاد صفحات نورانی و وسعت سطوح روشن در طراحی و معماری ایاصوفیه همانند دیگر بناهای گنبدی رومی تاکید بر فضای داخلی بوده است و به نمای بیرونی کمتر توجه شده است ولی وحدت و انسجام اجزای آن از بناهای پیشین جامع تر است معماری گوتیک زوی : « معماری گوتیک موفق می گردد نوعی تداوم فضایی بین خارج و داخل را عملی سازد. » از دیدگاه وی معماران گوتیک در ایجاد فضا ، بلندا دادن و فرم بخشی به آن بدون اینکه در تداوم آن خللی ایجاد شود، موفق شدند. ویژگی های آن: • کامل شدن سیستم ساختمانی • نفی دیوار • تداوم فضای بین خارج و داخل • برداشتن پوسته • توسعه پذیری و امکان رشد برخی از اجزای آن برای نمونه هنگام اتصال مفصل های بنا ( در کلیساهای انگلیسی ) کلیسای جامع نوتردام Notre Dame ، بین 1136 و 1250، پاریس و نمونه ای از گوتیک آغازین است. کلیسای سالزبری، جنوب انگلستان، 1220-1260، نمونه ای از گوتیک متعالی. 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 بهمن، ۱۳۹۴ معماری رنسانس « با آثار برونلسکی برای اولین بار، تنها ساختمان نیست که در تملک انسان است، بلکه انسان با درک، قوانین را ساده می کند و رمز بنا را نیز به تملک خود در می آورد. » • طراحی بنا با نقشه دایره برای نشان دادن مفهوم وحدت فضا • کنترل کامل هرگونه انرژی دینامیکی موجود در محورها • توازن منطقی و نظم دادن به فضا • محو شدن جهت خطی • پیروزی حجم بر پلاستیک کلیسای جامع فلورانس یکی از مهمترین کلیساهای ایتالیاست که بیشترین تحقیق معماری را به خود اختصاص داده است و به دست برونلسکی به پایان رسیده است. معماری باروک « باروک آزادی فضایی است، آزادی فکری از قوانین قراردادی است، از سکون، از هندسه مسطحه، از تقارن و نیز از تضاد بین فضای داخل و خارج آزاد است. » • تاب خوردن دیوارها برای ایجاد فضای جدید • تسخیر فضایی به آن حدی که فضا و حجم، بخشهای تزیینی را در عمل معرفی می کند • تداوم فضایی از پایین به بالا حتی در بیضی گنبد • درک تمامی دید فضایی به طور واحد کلیسای سان کارلو آله کواترو فونتانه San Carlo alle Quattro Fontane به طراحی فرانچسکو برّومینی، 1638- 1641، رم، از مهم ترین بنا هایی ست که در سراسر اروپا تقلید شد. زوی : « معماری مدرن براساس پلان آزاد بنا شده است واین خواستی اجتماعی است که دیگر بناهای یادواره ای را در معماری مطرح نمی کند، بلکه مسئله خانه برای خانواده متوسط،محل سکونت کارگری و دهقانی را به صورت مناسب مطرح می کند.این خانه ها دیگر به صورت مکعب های خفقان آوری که بر روی هم قرار گرفته و خرد شده بودند نیستند و ... » از دید زوی اوج تکامل خلاقیت فضایی در دوره ی مدرن است. - طراحی براساس پلان آزاد - ایجاد ارتباط بین فضای داخلی و خارجی - انعطاف و آزادی در ایجاد دیوارهای داخلی - جمع آوری نکات مثبت تجربیات فضایی در طول تاریخ معماری مدرن - بهره وری از فناوری جدید بخصوص شیشه بجای دیوارها( ارتباط درون و بیرون ) - خواندن معماری و طراحی به زبان مدرن آنچه از این به بعد می بینیم رابطه متقابل بین خواندن معماری و عمل به آن از دیدگاه معماران مدرن را نشان می دهد(زبان مدرن معماری). دانستن زبان مدرن معماری این اثر را در مخاطب ایجاد می کند که هنگام دیدن و خواندن یک اثر از معماری گذشته : 1- به این نتیجه برسد که اثر را نمی تواند با زبان مدرن بخواند. 2- سعی می کند که با زبان معماری مدرن آنچه را که از بنای گذشته می بیند بخواند و آنچه را نمی تواند نادیده بگیرد. 3- قضاوت خود را بر مبنای قدرت فهم خود از اثر با زبان جدید قرار می دهد و داوری خود را بر مبنای این زبان درباره ی بنا افزایش می دهد. این روند به دیدن نوعی تضاد بین معماری گذشته و حال ختم می شود و تقابلشان زمانی رخ می دهد که خواننده نتواند با زبان جدید معماری گذشته را درک کند به همین دلیل امکان رد تجربیات معماران گذشته وجود دارد. دو معماری با دو زبان کاملا جدا و در مقابل با هم (به نقل از زوی) تقابل زبان معماری مدرن و کلاسیک در دهه 1920 معماران مدرن رسماٌ با تاریخ معماری قطع رابطه کردند. در 1940 برونو زوی تاریخ معماری را با نگرش فضایی که در حرکت در فضا خلاصه می شد معرفی کرد که این نگرش هم نشات گرفته از دید معماری مدرن بود. کمتر کسی توانست با این جریان غالب مخالفت کند یا سعی کند نظریه ای که طراحی معماری و به تاریخ معماری پیوند بدهد ارایه کند.مواتوری ها هم که به این کار اقدام نمودند به انزوا کشیده شدنددر اواسط 1960 میلادی کتابی تحت عنوان زبان کلاسیک معماری در اروپا چاپ شد که درباره قوانین معماری کلاسیک اروپا،نظم، هندسه و تناسبات و شیوه های معماری بود.انتشا این کتاب باعث شد مدرن گراها نظرات و تجربیات 50 ساله خودشان را بروز بدهند و اندیشه هایی که در عمل رایج بود و آموزش می دادند را مکتوب کنند (کتاب زبان معماری مدرن) هدف از معرفی زبان معماری مدرن به نظر زوی ،تنظیم قوانین و کدهای معماری مدرن است.تا آن زمان فقط معماری کلاسک بود که قوانین داشت. معرفی زبان معماری مدرن یعنی ارایه قوانین ضد معمای کلاسیک. همان گونه که روی جلد کتاب نوشته شده : « قوانین ضد معماری کلاسیک » زوی معماری کلاسیک را دارای زبان مرده و گمراه کننده ذهن، تقلیل دهنده آزادی تفکر، غیر قابل ارتباط، اسارت بار،پ ر از تابوهای فرهنگی و .. می داند. در مقابل این زبان ،زبان معماری مدرن می ایستد. این زبان هر نوع قرارداد از پیش تعیین شده را رد می کند،با تابوها مبارزه می کند،آزادی از قیود،آزادی در کاربرد عناصر معماری، معماری با قدرت انتخاب، .... . نبرد معماری مدرن با معماری کلاسیک به آزادی معماری مدرن از معماری کلاسیک منجر می شود. قیودی که زوی آنها را غیر منطقی می داند. در نتیجه قیود معماری مدرن قیودی از روی منطق است. 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 بهمن، ۱۳۹۴ - اصل تبعیت فرم از کارکرد برای وارد شدن به دنیای معماری مدرن یک اصل مهم باید پذیرفته شود: تبعیت فرم از کارکرد. با این اصل معمار مدرن آزاد است از هر عنصر در هرکجا که بخواهد استفاده کند تا جایی که به کارکرد مناسب برسد. برای نمونه قرار گیری پنجره در بنا ارتباط مستقیم دارد با کارکرد فضا. بهترین پاسخ پنجره با بهترین کارکرد فضا تناسب دارد.اگر به این کارکرد مناسب دست یافتیم دیگر از هر شکلی برای پنجره می توان استفاده کرد:مربع ،دایره مستطیل،... جای پنجره روی دیوار: بالا، پایین،گوشه، .هر جایی. مادامی که با عملکرد متناسب باشد. هیچ دلیلی برای کاربرد پنجره های یک شکل در یک بنا وجود ندارد. اگر هر پنجره برای یک اتاق کار می کند و هر اتاق کارکرد مناسب خود را داراست، هیچ لزومی برای کاربرد شکل های یکدست برای پنجره ها وجود ندارد. (وفاداری به کارکرد و گریز از هر نوع عامل شکلی) هابرماس: « در معماریی که به دنبال کارکردی بهتر است زیبا آن چیزی خواهد بود که خوب کار کند.با این نگرش اشکال بیانگر کارکردهایی می شوند که ساختمان برای آن ساخته شده است. » زوی سوال می کنه که چرا اتاق باید شکلی منظم داشته باشد؟ چرا باید چهارگوش ،شش گوش،... باشد. یک راه دیگه وجود دارد و آن طراحی با "شکل و فرم آزاد " است. به نظر زوی هر فرمی می توان طراحی کرد تا جایی که بهترین کارکرد را به ما ارایه دهد. با این دید هیچ نیازی به اتاق هایی با آهنگ منظم و سری وار نیست .اندازه، سطوح، پوشش، پنجره و دیگر اجزای آن می توانند در اشکال گوناگون طراحی شوند مادامی که بهترین پاسخ کارکردی از فضا مد نظر را بدست آوریم. لوکوربوزیه: 1- پلان آزاد 2- نمای آزاد 3- کاربرد پیلوت برای آزادسازی طبقه همکف 4- کاربرد پنجره های طولی که آنرا از سازه های بنا آزاد می کند 5- آزادی در ساخت پوشش در ذهن معمار هیچ پیش فرض فهرست گونه ای که در طراحی از این تقلید نماید نباید وجود داشته باشد. وظیفه معمار مدرن آزادی از این فهرست پیش ساخته است. این فهرست را زوی دگمها و خدایان ساختگی می نامد که چگونگی رهایی از آنها را معماری مدرن تعیین می کند. معماری مدرن نشانه های معماری کلاسیک را هدف گذاری می کند و به آن ها حمله می کند. هندسه بکارگیری شکل های منظم در معماری کلاسیک رواج کامل داشته است. نوع بکارگیری این اشکال در معماری کلاسیک هستند که در معماری مدرن مورد نقد قرار می گیرند. تاریخ بکارگیری هندسه آزاد از دید زوی به معماری اولیه جوامع بشری باز می گردد.در این جوامع هنگامی که یکی به ریاست قبیله می رسد از هندسه منظم برای مکان اقامت خود بهره می گیرد. این روش تا دوره ی معاصر، بکارگیری هندسه منظم است " تمام سیاسیون مطلق گرا شهرهای زیر سلطه ی خود را با یک محور تقارن آرایش می دهند و خطوط موازی و متقاطع و موازی دیگر در کنار آن قرار می گیرند". هندسه منظم که با ابزاری مانند خط کش، گونیا و غیره ترسیم می شوند به عقیده زوی مانند قفس اند و تنها راه رهایی از این قفس کنار گذاشتن این ابزارها و بدنبال فرم های آزاد بودن است. تقارن تقارن یکی از خواص معماری منظم است.مربع، مثلث، دایره و هر شکل ترکیبی که دارای یک محور تقارن باشد، دارای هندسه ی منظم است. دربرابر شکل متقارن، شکل نا متقارن به عنوان عضوی مهم از زبان معماری مدرن مطرح می شود. تا پیش از ظهور معماری پست مدرن در اوایل دهه 1970 آموزش دانشجویان به شکلی بود اجازه ترسیم اشکال متقارن را نداشتند. از دید زوی تقارن نوعی"لطمه اقتصادی" است. تقارن به نیازهای منفی امنیتی قدرتمندان پاسخ می گوید.آنها ترس از انعطاف پذیری دارند و بوسیله ی تقارن است که دیکتاتورهای بزرگ فاشیسم، نازیسم و روسیه استالینی و دیکتاتورهای آمریکای جنوبی قدرت خود را نشان می دادند. تقارن نمادی از ارتجاع است. تقارن از زوایای مختلف از طرف زوی رد شده است. زوی تناسب را مانند تقارن رد می کند. به نظر زوی تناسب ابزاری برای خواندن اجزای مختلف یک شکل که آن اجزا را در ارتباط با هم تعریف می کند. تناسب یک ابزار وحدت دهنده است. با نگاه کارکردی به فضا این سوال مطرح می شود که اگر هر جزء بنا کارکرد خاص خود را دارد چرا باید بوسیله تناسب به آنها وحدت بخشید و تها یک پیام از آنها دریافت نمود؟ زوی تناسب را ترور آزادی می داند. بر مبنای اصل آزادی در طراحی تا بدست آوردن بهترین کارکرد، مبانی هندسه کلاسیک مانند نظم، آهنگ، تناسب و تقارن همه به عنوان بیماری های خطرناک معماری گذشته هستند. 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 بهمن، ۱۳۹۴ پرسپکتیو - پرسپکتیو یک فن ترسیمی است که واقعیت سه بعدی را از یک نقطه دید به روی کاغذ و یا هر صفحه دو بعدی انتقال می دهد. گیدیین آنرا ابزاری برای یک نوع تصور فضایی جدید در دوره ی رنسانی معرفی نموده اند. زوی سده چهارم میلادی (کواتروچنتو) را زمان پیروزی پرسپکتیو دانسته. برای ترسیم پرسپکتیو از ابزار محدودکننده ی خط کش استفاده می شود. در تاریخ از میدان کمپیدولیو میکلانژ به عنوان اثری که از محدودیت تقارن و تناسب و پرسپکتیو استفاده نکرده نا م برد ( از شکل ذوزنقه استفاده کرده است) تجزیه نگری اجزای چهاربعدی سازه آزاد - مکعب که از دید زوی مظهر معماری کلاسیک معرف شده را می توان با یک روند تدریجی تجزیه ای به یک عنصر دارای سازه ی آزاد تبدیل کرد. 1- جای دادن پنجره های بزرگ و کوچک روی پوسته ی عمودی 2- حذف ستون ها از گوشه های جعبه ی اتاق 3- بهره گیری از دیواره های آزاد در درون جعبه اتاق 4- بیرون زدگی سقف از لبه های دیوار 5- جای دادن سطوح افقی و عمودی در برگیرنده عناصر سازه ای افقی و عمودی در هر کجا و با هر اندیشه ای 6- حذف عناصر معماری کلاسیک با فن آوری جدید و استفاده از سطوح مواج و حذف زوایای راست گوشه کامپیوتر روند طراحی را دموکراتیک کرده است! معماری مسیرها - با حذف عناصر محدودکننده فضا می توان مسیری آزاد را برای مصرف کننده طراحی کرد.طراحی مسیر حرکت مصرف کننده باید طوری صورت گیرد که از آغاز حرکتش پویایی را در فضا احساس کند .در هیچکدام از مسیر های حرکت از ورود تا نشیمن و اتاق مطالعه و خواب ... نباید حس ایستایی به مصرف کننده دست دهد .فضا در هنگام حرکت باید در او ایجاد تفکر نماید این را زوی "تنش روشنفکرانه" می نامد. با هدف دستیابی به اصل کارشیو یا پلان آزاد می توان با اصل قرار دادن انعطاف پذیری، تمامی مسیرهای حرکتی را برای مصرف کننده طراحی نمود. (مثال ویلا ساوای لوکوربوزیه) villa savoye معماری بدون بنا - نظریه معماری بدون بنا در راستای آزادسازی هرگونه قید از طرف زوی مطرح شد. به نظر او در مرحله نخست باید به کارکرد اندیشید و آن را مطالعه کرد این مطالعه باید فارغ از هرگونه ظرف مکانی باشد. بهره گیری هر ظرف مکانی به غیر از مکعب. پس از مطالعه کارکرد، به رابطه ی بین فضا و مسیر و کارکرد فکر می شود و باید در نظر داشت که کارکردهای موردنظر در فضاهای مدولار ریخته نشود. در زبان معماری مدرن کارکرد است که فضا و ارتباط بین آنها را تعریف می کند. 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 بهمن، ۱۳۹۴ ادغام و یکپارچگی فضایی - ادغام و یکپارچگی فضایی ادغام و یکپارچگی فضایی در مقیاس های مختلف مانند بنا،محله،شهر و منطقه صورت می گیرد: 1- فهرست کردن کارکردها 2- تجزیه نمودن هر کارکرد به زیر عنوان های مختلف 3- بررسی رابطه بین کارکرد 4- ادغام تداخل کارکردهای مختلف در یک بنا در محوطه ،محوطه در محله و.... برای مثال در یک بنای فرضی که کارکرد پارک خودرو،فضاهای جمعی، مسکونی، سبز و استراحت دیده می شود، هر کدام از فضاها،کارکرد و روابط داخلی خاص خود را دارند و وظیفه معمار ادغام، یکپارچگی و ایجاد رابطه مناسب بین کارکردهای اصلی در طبقات است. اصل اساسی این ادغام بهره گیری از پلان آزاد است. اصلی ترین عنصر پیوند دهنده عمودی، پلکان ها می باشند که باید از ساخت پلکان منظم پرهیز شود. اصل مهم اساسی دیگری که باید به آن توجه شود این است که هر آنچه که در داخل بنا روی می دهد فارغ از آنچه که نما انعکاس می یابد انجام می شود.معمار نباید دغدغه نمای بنا را داشته باشد. - مجموعه مارسی لوکوربوزیه - The Marseille unité d'habitation نظریه تصور فضایی پس از زوی و کوارونی، یکی دیگر از محققینی که به گذشته فضا در تاریخ معماری پرداخته گیدئون است. تاریخ از نگاه او پویاست. پویایی به معنای یاری تاریخ به زندگی حال و آینده جامعه ای که مورخ در آن ندگی می کند است. « تنها وقتی که روح عصر خود وی در او راه یافت، آماده است که به بررسی را های گذشته که نسل های قبل از وی آن را سرسری انگاشته اند بپردازد. » - ارایه راه حل برای آشفتگی ها و نابسامانی های معماری معاصر مانند محققینی چون کرایر، موراتوری ها و زوی، گیدئون نیز به دنبال ارایه راه حلی برای بحران موجود در معماری معاصر است. وی نظرات خود را در ائایل دهه 40 میلادی، یعنی دو تا سه دهه بعد از ظهور معماری مدرن ارایه داد که نشان می دهد پیش از ظهور معماری پست مدرن در دهه 70 نیز مخالفانی چون گیدئون برای معماری مدرن وجود داشته است که به رواج معماری بی ارشی که از شاخه به شاخه پریدن و همه چیز را هوسانه نگریستن و عدم اطمینان خصیصه آن است و این عدم اطمینان از نگاه برخی معماران به معماری ای که آ نرا مانند مد و پدیده ای زود گذر می پنداشتند شکل گرفته بود. راه حل این بحرا ن از نظر گیدئون در معماری دهه 60 و در کار معمارانی از حاشیه تمدن غربی مانند برزیل، فنلاند و ژاپن دیده می شود که با توجه به روابط احجام و آزادی و سیلان فرم که شرایط لام برای تکامل بیشتر معماری رابوجود می آورد، کارهای نوینی را ارایه دادند. منبع :کتاب سیری در مبانی نظری معماری معاصر دکتر غلامحسین معماریان 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۴ خلاصه ای از این مطالب در قالب pdf در اختیارتون قرار می دم... از ضمیمه دانلود بفرمایید. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده