Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۴ شهر هوشمند چیست؟ با توجه به پانل ما، شهرهای هوشمند به دنبال مرتبط ساختن افراد و اشیاء به دو شیوهی سنتی و فنآورانه میباشند؛ اما هدف کلی آنها کمک به دولت برای اجرای بهتر، و کمک به عموم افراد برای دریافت خدماتی بهتر میباشد. شهرهای هوشمند به خودیِ خود پایدار نبوده و این نکتهایست حیاتی که چندین بار تکرار شده است. داریو هیدالگو، مدیر حمل و نقل یکپارچه در EMBARQ، اشاره دارد که این امر به ویژه از سوی یک پروفسور در یکی از کنفرانسهای اخیر با موضوع شهرهای هوشمند در مونترال که وی حضور داشته است مورد توجه قرار گرفته است. او میگوید: “برای اینکه شهری پایدار باشد ابتدا مستلزم مؤلفه های پایداری به عنوان طرحی پیشنیاز، قبل از به کارگیری مؤلفههای ‘هوشمند’ میباشد”. ملانی نوتر، مدیر سابق اداره محیط زیست سانفرانسیسکو، با تقدم سیاستها موافق است. سایر عناصر بایستی به دنبال آنها بیایند. برای مثال حسگرها میتوانند شکلی از فنآوری کمکی باشند. او می گوید که ایدهی اصلی شهرهای هوشمند، که میتوان آن را شهرهای هوشمند 1.0 نامید، روی فنآوری و مهندسی تمرکز دارد. اما کانسپت پشتِوانه شهرهای هوشمند 2.0، در اولویت قرار دادن مردم است. او میگوید: “آنچه را که نمیتوانیم اندازه گیری کنیم، نمیتوانیم مدیریت کنیم. هوشمند بودن به خودی خود، هدف یا راهبردی قابل اندازه گیری نیست. ما باید به سؤالهایی اینچنین پاسخ دهیم: گسترش هوشمند میخواهیم یا احیای هوشمند؟ فنآوری در مورد دادهها است، اما موضوع احیای حیات جامعه در رابطه با حکمت است”. حمل و نقل (جابجایی) استورم کانینگهام، ناشر Revitalization News میگوید: فنآوری به شیوههای مختلف به ما کمک میکند، از جمله در رابطه با تحرکپذیری. برای مثال، حمل و نقل گوگل بسیار گسترش یافته است. سیستمهای مختلفی در همهجا در حال اتفاق هستند، از جمله کرایه (اشتراک گذاری) اتومبیل. نکته بعدی عوارض ترافیک (مثل کاری که در لندن انجام میشود) و مدیریت پارکینگ خواهد بود. “اما زمانی که وارد یک کنفرانس شهر هوشمند شدم، راجع به مدیریت ترافیک شنیدم که به دلیل اینکه تولید گازهای گلخانهای را کاهش میدهد، مدیریت سبز نیز نامیده میشود”. داریو اشاره میکند که تنها وسیلهی پایدار، دوچرخه است، و در خیلی از شهرها افراد دوباره به سراغ این وسیله می روند. در برخی شهرها از قبیل کپنهاگ، دوچرخه شکل اصلی حمل و نقل است. ارتباط دوچرخه با دستور کار “هوشمند” از بابت کارآیی، ارزانی و سلامت می باشد. دوچرخهسواری تا محل کار با کت و شلوار اگرچهکه اتومبیلهای بدون راننده کاهش مرگ و میر و جراحاتِ ناشی از تصادفات رانندگی را تضمین میکنند، اما به نظر او پایدار نیستند. دوچرخهسواری میتواند به وسیله فنآوری هوشمند، از قبیل پروژههای به اشتراک گذاری دوچرخه، مورد حمایت قرار گیرد. نمودار تصویب حمل و نقل پایدار در سراسر جهان. سند: Embarq ملانی میگوید که نرمافزارها میتوانند با جمع آوری همه جانبهی گزینههای حمل و نقل و سر جمع سازی آنها، به دستور کار حملونقل پایدار کمک کنند. استورم میگوید که پیادهروی کاملاً پایدار است. “عابران پیاده ملزم به مشارکت در برنامههای حمل و نقلی بوده و ما نیز مستلزم تحلیل بهتری از مکان قرارگیری انسداد مسیرها برای تشویقِ پیادهروی هستیم. احیای مناطق جامعه به منظور جذابتر ساختن آنها برای پیادهروی باید در اولویت دستور کار قرار گیرد.” آیا گزافه گوییها را باور داریم؟ ملانی موافق است که: “دادههای به روز (در آن واحد) همهجا در دسترساند. گزافه پردازیهای شهرهای هوشمند کلید معمای مشکلاتی که شهرها با آنها مواجه هستند را ارائه نمیدهد. شهرهایی که به اجرای فنآوری میاندیشند مستلزم تعاملی مناسب با عرضهکنندگان میباشند، تا سپس قبل از درگیر شدن در تدارکات و مذاکره با بخش خصوصی راجع به بهترین راهی که میتواند اهداف دستور کار پایدار را تحقق بخشد، آگاه باشند”. استورم میگوید: در حالی که ایدهی شهر هوشمند مبتنی پروژه (به صورت عملی) شکل گرفته باشد، در شکل سیستماتیک زیاد خوب عمل نمیکند. به منظور تطبیق فرصتهای بین ادارهای و میانبخشیِ فنآوری موجود، قوانین اساسی تصمیمسازیِ دولتِ مدنی بایستی تغییر داده شوند. استورم میگوید: مناطقی که در آن دستور کار شهر هوشمند در حال اجراست، جاهایی هستند که تمرکز روی نوسازی، تغییر هدف زیرساختهای موجود، و ایجاد ارتباط مجدد میان داراییهای موجود میباشد. وی میافزاید که خود انسان با ورود به شهرها، نیاز به تطابق با شرایط شهری داشته و در نتیجه در حال تخریب اکوسیستم میباشد. تاکنون در آنچه که وی عصر آنتروپوسین مینامد، “بشر در حالت تسخیر تطبیقی بوده است. اکنون باید به ‘حالت تجدید تطبیقی’ وارد شویم”. نمودار پیشرفت بشریت از آنتروپوسین به حالت تطبیقی. سند: استورم کانینگهام چه چیزی یک شهر را هوشمند میسازد؟ در جواب به پرسش یکی از حاضرین، کارل دوپولدت که عنوان کرد: “برخی از مؤلفههای یک شهر هوشمند کدامند؟ چه چیزی یک شهر را هوشمند میسازد؟ ” بازشماری آرا ملانی، نمونهای واقعی از اجرا بود: “نمایندگان محلی که در گروههای کاری با یکدیگر آشنا شدند تصمیم گرفتند که از فنآوری پیشرفتهی ICT برای جمعآوری دادهها استفاده کنند. هدف از این کار، به کار گرفتن شهروندان برای کیفیت بیشتر زندگی بوده است”. داریو مزایای زیاد شهرهای متراکم و متصل به هم را متذکر می شود، از جمله شهرهایی چون بارسلونا، و در مقابل آن آتلانتا. اما چگونه ممکن است شهری با گستردگی و وابستگی زیاد به اتومبیل همانند آتلانتا به شهری مثل بارسلونا تبدیل شود؟ با کم کردن تمرکز بر مرکز شهر و بالا بردن وابستگی به قطبهای محلیِ نزدیک برای بخش خدمات و مشاغل. نمودار مقایسهی تراکم شهری و پایداری بارسلونا و آتلانتا. سند: اقتصاد جدید اقلیمی او در پاسخ به سؤال یکی از شنوندگان، مارکوس بازبی، میگوید: مدیریت هوشمند ترافیک میتواند این تضمین را در بر بگیرد که خدمات تحویل کالا، در شب انجام شوند، یعنی زمانی که با ترافیک کمتری مواجه باشند. طراحی چیدمان برای باغ شهر هوشمند با مسیرهای حمل و نقل پایدار توسط مارکوس بازبی ملانی متذکر میشود که در بررسی 300 مدیر پایداری شهری دریافتهاند که باید به منظور ارزیابی چگونگی توان ایشان در اجرای راهبردهای شهر هوشمند، قدمی به عقب بازگردند. باید به شیوهی ادارهی شهرهایشان در گذشته نگاهی انداخته، مدیریت را تغییر داده، و فنآوری جدید را با مدیریت یکپارچه کنند. او با بررسی این تحقیق در سایت usdn.org میگوید: “این امر مستلزم انجام کارهای زمینهای بسیار است”. نیروی کار برای تعریف یک راهبرد دیجیتال و اینکه این شهر چگونه باید از دادهها استفاده کند، برای مرحلهی بعدی باید ایجاد و تهیه شود، که با انتصاب مأمور اطلاعات دنبال میشود. در این راهبرد باید ابزار کمک به درکِ بهتر بخش خصوصی برای نیازهای دولت گنجانده شود. استورم میگوید با پیش رفتن برنامهریزی استراتژیک، افراد اغلب راهبردها را درک نکرده یا به آسانی درک نمیکنند. وی ترتیب اجرایی را اینگونه تعریف میکند: ابتدا تهیه چشم انداز، سپس راهبردها، سپس برنامه (ها) یا طرحها، سپس پروژهها. وی اهمیت تقویت اطمینان را خاطر نشان کرده و بنابراین باید ابتدا روی یک طرح آزمایشی کار کرد. داریو به نمونهی خوبی از توسعه اسکله ای در تورنتو اشاره داشت. در پاسخ به سؤال یکی از شنوندگان، مهسا غزنوی: “آیا آموزش عمومی عاملی محرک در ارتقاء بهتر شهر پایدار میباشد؟” ملانی میگوید بسیار مهم است: این پروژهها بدون مشارکت عمومی موفق نخواهند بود و بنابراین آموزش بسیار حیاتی است. خرد (دانش) مردم شبکههای اجتماعی میتوانند به دانش عمومی کمک کنند. همهپرسی راهبردهای حمل و نقلی در ونکوور به عنوان نمونهای در نظر گرفته شد. ایراد این مثال این بود که افراد باید آراء خود را پست میکردند. که این کار میبایست از طریق پست الکترونیک یا پیام متنی میسر میشد. ملانی میگوید، با توجه به دیدگاهی که همه در این نامهها عنوان کردهاند، شیوههای خارج از خط (بصورت غیر مستقیم) درست به اندازهی روشهای برخط (مستقیم و همزمان) از اهمیت برخوردارند. در این میزگرد با در نظر گرفتنِ مثالی از مسیر پیاده رو سطحی در نیویورک سیتی، اشاره شد که: فناوری یافتن منابع جمعیتی به افراد اجازه میدهد به حرکت پشت سر این پروژه دست یابند، بنابراین نمیتوانند از سوی دولت مورد مخالفت قرار گرفه و سیستم برنامهریزی را دور بزنند. به همینترتیب برای مسیرهای زیرسطحی نیز مطرح شد که استفاده از پایانههای زیرزمینی مورد نیاز است. این سازمان به کیکاستارتر رفته و پیشنهاد 100.000 دلاری داده است تا این پروژه را به پیشنهادی تبدیل سازد که دولت نتواند آن را رد کند. اندازه گیری (سنجش) شهرها اقدام به اندازه گیری پایداری خویش نمیکنند، اما فنآوری هوشمند این فرصت را به ما میدهد که این کار را انجام دهیم. ما همچنین میتوانیم به مدل سازی از طریق بازخورد حسگرهای اطراف شهر استفاده کنیم. ابتکار پایداری الکترونیک گازهای گلخانهای مورد اشاره قرار گرفت است که از صرفهی اسمی 9.1 گیگاتونی تولید گازهای گلخانهای قبل از سال 2020 برخوردار میباشد. شهرها میتوانند تصمیم به همکاری با این ابتکار بگیرند. استورم بر این تأکید دارد که انرژی تعیین شده پروژههای زیرساختی “هوشمند” مستلزم این است که به عنوان بخشی از فرآیند تصمیم سازی، برآورد و اندازهگیری شوند که آیا میتوانند ادامه یابند یا نه. تأثیر انعکاسی (واکنشی) یکی از شنوندگان، اِریکا بوئینگ میپرسد: “توسعه شهر هوشمند چگونه میتواند به اجتناب از تأثیر انعکاسی کمک کند، که در آن صرفه جویی در انرژی به معنای صرفهجویی مالی بوده که این صرفهجویی اغلب در دیگر کالاهای انرژی محور صرف میشود؟” داریو پاسخ میدهد که اتومبیلهای کارآمدی وجود دارند که افراد با همان مقدار پول از آنها استفاده میکنند، اما برنامههای پایدار مناسب، افراد را به استفاده از روش های پایدارتر حمل و نقل تشویق خواهد کرد. این برنامهها همچنین میتوانند مردم را از طریق ایجاد مشاغل و خدمات مجاور با محل زندگی تشویق کنند که همواره رفت و آمد نداشته باشند. طرح تجدید حیات منطقه میتواند زندگی را به محلات بازگرداند. استورم میگوید در حال حاضر باغشهرِ سنگاپور در حال تبدیل شدن به جنگلشهرِ سنگاپور است. زندگی دوباره به مسیلها بازگشته است. طبیعت به هجوم دوباره به شهر تشویق میشود. انعطافپذیری است که در مورد جامعه قادر به بهبود فاجعه بوده و موضوع تطابقپذیری در رابطه با تقلید کردن از طبیعت و جمعآوری آن در بافت شهری میباشد. خوشبینی موضوع آخر مورد بحث این بود که آیا این پانل نسبت به آینده خوشبین است یا خیر. با توجه به رشد کنترل نشدهی جمعیت چندین شهر، مواجهه با فاجعه محسوس است. داریو خوشبین است. “یک پارادایم تغییر جهت افراد و نه اتومبیلها به سمت پیادهروی و دوچرخهسواری وجود دارد. فنآوری باید روی آن کار زیادی انجام دهد و شبکههای زیادی وجود دارند که مباحث را تشویق کرده و این روند را تسهیل میکنند.” منبع: سایت آقای شهردار لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده