Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۴ هر خیابان شهری به عنوان ساختار اصلی جریان زندگی جمعی باید همواره سرزندگی خود را حفظ نماید و برای داشتن تنوع در وقایع شهری و در ساعات و روزهای مختلف، انعطاف از ویژگی های اساسی آن به شمار می رود. این مکان باید با ایجاد فضایی خاطره انگیز و ایمن برای شهروندان همواره انگیزه های جدی جهت حضور، نظارت و نگهداری را برای آنها به وجود آورد. 1- سرزندگی: جوهر زندگی شهری به قول جین جیکوب در یک تنوع سرزنده نهفته است که باید در هر زمان و برای همه در دسترس باشد و دامنه وسیعی از حق انتخاب ها را در اختیار آنها قرار دهد. تنوع عملکردی خیابان شهری هم از حیث انواع و هم از حیث زمان ارائه خدمات به شهروندان و هم از جهت گروههای مختلف مراجعه کننده قابل بررسی است. خیابان شهری باید پذیرای فعالیتهای جمعی و بستری برای وقوع فعالیتهای فردی باشد. به عقیده جین جیکوب ایجاد جذابیت های بصری در ابتدا و انتهای خیابان، وجود بالکن، عقب نشینی و سایر تمهیدات کالبدی از جمله جزئیات در بدنه ها و کف، نورپردازی مناسب در شب، ایجاد فضاهای مسقف به عنوان نقاط مکث کوتاه برای بروز انواع قرارگاه های رفتاری، تنوع و اختلاط کاربری ها در سرزندگی خیابانهای شهری موثر است. به عقیده کالن نیز ایجاد سکانس های فضایی متنوع که به تدریج و به آرامی در امتداد مسیر خیابان شهری صورت می گیرد در سرزندگی خیابان ها موثر است. یکی دیگر از راهبردهای سرزندگی در طول خیابانهای شهری ایجاد امنیت می باشد که به عقیده جیکوب این نظارت و مراقبت دائم توسط کسانیکه مالکین طبیعی خیابان هستند صورت می گیرد. بکارگیری تسهیلات و کاربری های جاذب برای گروههای متفاوت در طول مسیر، پرهیز از ایجاد گوشه های تاریک و مخفی، روشنایی متناسب با حرکت پیاده ها، پراکندگی مناسب نقاط فعال و روشن در طول خیابان شهری، استقرار واحدهای مسکونی در برخی نقاط مسیر بخصوص در طبقات فوقانی بدنه ها به دلیل اینکه حیات دائمی دارند از جمله سیاستهای ایجاد امنیت در خیابانهای شهری می باشد. 2- انعطاف: خیابان شهری به عنوان مکانی متراکم از رویدادها و فرصت های متنوع حیات جمعی، بیش از هر چیزی نیازمند زمینه ای منعطف است، به طوریکه در هر زمان با تغییر نوع رویداد با کمترین تغییرات کالبدی بتواند با آن رویداد هماهنگ گردد. انعطاف می تواند در کالبد صورت گیرد مثلا پرهیز از اختلاف سطح، بکارگیری مصالح مرمت پذیر در کف، در بدنه مانند پرهیز از استقرار بناهای درشت دانه با بدنه های یکدست در لبه مسیر، ایجاد فرورفتگی هایی در بدنه بلافصل همکف جهت مکث، تماشا و نشستن یا سرریز کالا و. . . یکی دیگر از راهبردهای ایجاد انعطاف در طول مسیر، انعطاف در عملکرد عناصر مستقر در فضا چه به لحاظ مکانی و چه به لحاظ زمانی می باشد. به طور مثال ایجاد تمهیداتی برای نصب آسان سایبان و سایر عناصر الحاقی و یا ایجاد قابلیت استفاده های متفاوت از خیابانهای شهری در زمانهای متفاوت سال. 3- خاطره انگیزی: خیابان شهری جزء عمومی ترین و موثرترین فضاهای شهری دارای یک فرم خطی است و در طی زمان درک می شود لذا باید خاطره انگیز باشد تا مشوقی برای تکرار حضور در خیابان و مشارکت در زندگی جمعی باشد. دو عامل عمده و اساسی باعث خاطره انگیزی خیابان شهری می شوند، ابتدا نقش انگیزی خیابان شهری به معنای وجود عملکردها، مفاهیم و ویژگی های کالبدی متشخص و متمایزی که به راحتی در ذهن حک می شود و دوم برانگیخته شدن احساسات مثبت شهروندان و ایجاد محیطی مانوس از طریق ایجاد امکان دخل و تصرف در فضا و افزایش مشارکت آنان در نگهداری فضا بطوریکه آن را بخشی از محیط زندگی خود بدانند. یکی از عوامل مخرب در نقش انگیزی کالبدی خیابان های شهری تعریض آن می باشد که هویت خیابان را دگرگون ساخته و چهره ای دروغین و غریب را ارائه می کند. 4- ایمنی: از آنجائیکه اساسا در خیابانهای شهری حضور سواره و پیاده را به طور همزمان داریم و هر دو مجاز به حرکت در مسیرهای خود به صورت دائمی هستند، ایمنی پیاده و سواره مهم است. تمهیدات کالبدی خیابانهای شهری باید ایمنی افراد حاضر را تضمین نماید. مثلا قرار دادن گذرگاههای عرضی برای پیاده با نورپردازی مناسب و روشنایی مناسب در شب، تغییر رنگ مصالح این گذرگاه ها به خصوص در محلهای پر تجمع و یا نزدیک ایستگاههای حمل و نقل عمومی، اجتناب از پارک حاشیه ای اتومبیل در خیابانها، تمهیدات کالبدی مناسب در تقاطع ها برای افزایش ایمنی پیاده در برابر سواره. 5- مطلوبیت: منظور از مطلوبیت یعنی حفظ عوامل طبیعی، چشم اندازها، فضاهای باز، فضاهای سبز، شبکه معابر راهها، فضاهای مسکونی است. در مطلوبیت شبکه راهها، جهات بایستی طوری مکان یابی شود که عابرین پیاده و سواره بیشترین لذت و دلپذیری را از مناظر شهری، حومه شهری و پیرامون شهری داشته باشند. 6- تاکید: کیفیتی است که بر اثر شاخص شدن عنصری فضائی به خاطر ویژگی های ظاهری آن در یک منظر شهری بوجود می آید(داندیس، 16، 1375)این امر میتواند به وسیله تضاد صوری یک عنصر با زمینه آن، مانند فرم مسجد در یک جداره شهری باشند، یا به خاطر تفاوت فاحش و یا تضاد رنگی اتفاق افتد. حتی عنصری نورپردازی شده در تاریکی نسبی یک خیابان نیز می تواند نوعی تاکید باشد. 7- محصوریت: منظور محدود شدن یک فضا بوسیله جداره هایش می باشد به صورتی که انسان احساس نماید داخل ظرفی قرار گرفته است محصوریت دارای درجات خاصی است که حداقل از دو عامل “نسبت ارتفاع جداره به کف” و “میزان پیوستگی جداره فضا ” سرچشمه می گیرد. رنگ، بافت، شکل مصالح جداره و کف نیز بر محصوریت فضا تاثیر گذارند. 8- غلبه فضایی: باریک شدن ناگهانی یک مسیر می تواند باعث تغییر سرعت عابرین شده و یا باعث تقسیم فضا گردد. عناصر محصورکننده و یا جلو آمده بخشی از ساختمان ها، تابلوهای عمود به نما و حتی سایبان می توانند عامل باریک شدن فضا گردد. احساس غلبه فضایی همیشه تاثیری منفی نداشته و شدیدا تحت تاثیر توقع ذهنی فرد از مکانهای مشابه فضای مورد نظر است. 9- بازشدگی : باز شدن یک مسیر باعث فراغ بال بیشتر و پراکنده شدن فعالیتها می گردد. در مسیر های تعریض شده سرعت عابرین بالا رفته و غیر مستقیم انزوای فرد شدت می گیرد. هرچند تعریض فضا برای حرکت خودروها در کوتاه مدت ارزیابی می گردد، ولی در اکثر موارد بالا رفتن تعریض مسیر سرعت عابر مانع حظ بصر و تعامل اجتماعی وی می گردد. 10- توالی: کیفیتی از منظر یا عناصر آن می باشد که به فرن احساس تحرک و پویایی را القا می کند. تکرار درختان در یک ردیف و یا نور چراغ های یک خیابان نمونه هایی ایجادکننده توالی می باشند. منابع: پاکزاد، جهانشاه: ضوابط و مقررات طراحی شهری، انتشارات وزارت راه و شهرسازی، 1389 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده