Mohammad Aref 120450 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آبان، ۱۳۹۴ بقاء، ایمنی، سازگاری، معنا، قلمروپذیری، حس تعلق و در واقع سرزندگی از فاکتورها و عوامل ومتغیرهای رضایت بخش اجتماعی و طبیعی محیط مصنوع، تلقی می شود. حضور پر جنب و جوش زندگی، پویایی، تنوع و فعالیتهای گوناگون، حضور افراد و برخوردهای چهره به چهره در بستر مناسب بروز فعالیتهای اجتماعی در زمانها و مکان های مختلف فضا، کیفیتی است حاصل از وجود سرزندگی در فضاهای شهری. در این مقاله به طور خلاصه به مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر سرزندگی فضای عمومی در شهر (قابل تعمیم به بسیاری از فضاهای عملکردی خرد و درشت مقیاس) پرداخته می شود. الف) معنا معنا و معناشناسی، از نظام نشانه شناسی زبان شروع و به سایر نظام ها، ازجمله معماری کشیده شده است. در قلمرو معماری، نمادین یعنی: دلالت به چیزی بیش از آن چه میبینیم با تکیه به عادات، قراردادهای اجتماعی و … یعنی این که شهر تا چه اندازه می تواند به وضوح درک شده، از نظر ذهنی قابل شناسایی باشد و ساکنین آن، آن را در زمان و مکان به تجسم در آورند و تا چه اندازه آن ساختار ذهنی با ارزش ها و مفاهیم جامعه در ارتباط است. یعنی انطباق محیط با توانایی های احساسی و ذهنی و ساختار فرهنگی. نما با بیان حداقل ویژگی ها، خود به یک نمایه تبدیل میشود، سپس معنی پیدا میکند. با توجه به شکل گیری فضای شهری توسط بناها، فضای شهری نیز، نمایه ومعنا میباشد که البته می تواندبا معنای تک تک بنا تضاد جدی هم داشته باشد و در یک کلیت وحدت یافته متجلی می گردد.معنی داشتن یک مکان، به سهولت بازشناسی هویت آن بستگی دارد.مهم ترین معانی در فضای شهری بیان ویژگی های خود فضاست، به نحوی که مخاطبین بتوانند آن را درک کرده و با آن ارتباط برقرار نمایند. ب) حس تعلق حس تعلق مکانی، پیوند بین انسان ها و محیط است به طوری که محیط را خودی بداند و با اطمینان با آن رابطه برقرار کند. این امر بسیار مهم است که شرایطی فراهم گردد تا استفاده کنندگان بتوانند به مکان ها یخود رنگ تعلق بدهند.این تنها راهی است که مردم میتوانند مهر خویش را برمحیط زندگی خود بزنند.حس تعلق یک معیار است. به بیان دیگر شرایطی که فراهم گردد تا استفاده کنندگان بتوانند به مکان های خود رنگ تعلق بدهند و این تنها راهی است که مردم می توانند مهر خویش را بر محیط زندگی خود بزنند. ایجاد این امکان که کاربران بتوانند به محیط های موجود رنگ تعلق بدهند، اهمیت ویژه ای دارد. رنگ تعلق الگوی فعالیت های یک مکان را روشن تر می کند. این تنها راهی است که اکثر مردم به محیطی برآمده از علایق، ارزش ها و نشانه های شخصی خویش دست پیدا می کنند. این امر با مشارکت مردمی در طراحی ها امکان پذیر است. ب-۱) عوامل موجد حس تعلق مکانی: – ارتباط درونی و عاطفی – وجود روابط بصری – استفاده از مسیرهای خاص و عادت به فضا – مشارکت در شکل گیری مکان ج) سازگاری سازگاری به مفهوم انطباق فضا با رفتار انسان ها نیست که در طول زمان در آن شکل میگیرند.به بیان دیگر تناسب فرم،ابعاد،جنس و حالت و دیگر خصوصیات فضا با عملکرد ها و رفتارهای متقابل در زمانهای مختلف است که در آن اتفاق می افتد . خیابان شهری به عنوان مکانی متراکم از رویدادها و فرصت های متنوع حیات جمعی، بیش از هر چیزی نیازمند زمینه ای منعطف است. انعطاف این زمینه، این امکان را می دهد که در هر زمان با تغییر نوع رویداد با کمترین تغییرات کالبدی با آن رویداد هماهنگ گردد .انعطاف عناصر مستقر در فضا نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.د) ایمنی و امنیت ایمنی و امنیت، دو مقوله به شدت وابسته به سازگاریند که باان نیز قابل تعریف هستند راهکارهای ایجاد سازگاری برای ایمنی و امنیت خیابان عبارتند از: – کنترل و نظارت بر فضا – تفکیک فعالیت ها – تعریف سلسله مراتبی قلمروها – انعطاف پذیری فضاها ه) شفافیت شفاف کردن فضا به منظور معنابخشی به آن و خلق کیفیتی که بروز سرزندگی اجتماعی را سبب گردد. از اهمیت ویژه ای برخورداراست.فضای شفاف فضای بی واسطه ای است که اتفاقات درون آن به راحتی درک میشود و از این طریق به بیان سایر ویژگی های خود می پردازد. این کیفیت بیشتر از راه بصری حس می شود .اما با سایر حواس نیز می تواند درک شود. شفافیت، بویژه در مورد جداره ها، برخلاف معیارهایی مانند وحدت فضایی، ساختار فضا و …. بیش از که در کلیت مطرح شود، در اجزاء معرفی و مطرح می شود. و) قلمرو پذیری قلمرو نوعی حس مالکیت یا تعلق نسبت به یک محدوده فضایی است که ممکن است کنترل و یا حق استفاده از آن را به دنبال داشته باشد و فضای تحت تاثیر این حس، قلمرو معنی میشود. وجود قلمرو، موجب امنیت روانی اجتماعی و یا از سوی دیگر، می تواند موجب ناهنجاری و تصاحب غیر قانونی فضای عمومی گردد. قلمرو به سه حالت خصوصی، نیمه خصوصی –نیمه عمومی و عمومی قابل تفکیک است. – قلمرو خصوصی: در مالکیت یا مورد استفاده کامل افراد یا گروههای مشخص است (شامل حیاط و عناصر در برگیرنده ) – قلمرو عمومی: مانند میادین و خیابانهای شهر، به همه تعلق دارد. – حد فاصل این دو قلمرو، قلمرو های نیمه خصوصی و نیمه عمومی هستند، مانند هشتی ها و بن بست ها و یا عقب نشینی مهمترین وجه قلمرو مالکیت است که حقیقی نیست و تنها احساس تعلق به مکان است که قلمرو را معنی دار می کند .تعیین نوع قلمروی مکان، به مقیاس آن وابسته است و فهم این تسلسل و بیان آن با ابزارهایی که در اختیار ماست،هنر طراحی و برنامه ریزی است. شناخت نقش و عملکرد خیابان، مخاطبین، استفاده کنندگان و تدوین سلسله مراتب فضایی بر این اساس مهم ترین بخش شناخت برای تدوین قلمرو پذیری خیابان می باشد. ز) خاطره انگیزی دو عامل عمده و اساسی باعث خاطره انگیزی خیابان شهری می شوند. ابتدا نقش انگیزی خیابان شهری به معنای وجود عملکردها، مفاهیم و ویژگی های کالبدی مشخص و متمایزی که به راحتی در ذهن حک می شوند و دوم برانگیخته شدن احساسات مثبت شهروندان و ایجاد محیطی مأنوس از طریق ایجاد امکان دخل و تصرف در فضا، توسط انان و همچنین افزایش مشارکت شهروندان در نگهدار ی از فضا، به نحوی که فضا را بخشی از محیط زندگی خود بدانند به این ترتیب ذهن انان انباشته از خاطرات فردی و جمعی خواهد شد تا جایی که دیگر نمی تواند نسبت به مسایل بی تفاوت بمانند. ح) نفوذ پذیری فقط فضاهایی می توانند به مردم قدرت انتخاب بدهند که برایشان قابل دسترسی باشند. بنابراین حدی از قدرت انتخاب که یک محیط به مردم می دهد تا بدان طریق از مکانی به مکانی دیگر بروند کیفیتی است که این کیفیت نفوذ پذیری نام دارد. با این تعبیر کیفیت نفوذ پذیری – تعداد راه های بالقوه به یک محیط – عامل محوری دستیابی به مکان های شهری تلقی می گردد. نفوذ پذیری الزامات پایه ای مهمی را برای طراح تعیین می کند. اما باید در نظر داشت که در طراحی نباید تا آن جا پیش رفت که محیط از فرط نفوذ پذیری ملال آور شود و محرمیت فضا خدشه دار گردد. بلکه باید جنبه خصوصی و عمومی فضا را در نظر گرفت تا فضای مذکور ضمن نفوذ پذیری قابلیت های جذاب و جدیدی را به فرد ارایه کند که در نگاه اول به چشم نمی آید. ت) گوناگونی نفوذ پذیری به تنهایی نمی تواند واجد کارایی زیادی باشد. مکان هایی با دسترسی آسان زمانی مفید واقع می شوند که به حق انتخاب و جریان اعمال تجربه ها سمت و سو بدهند و بتوانند تنوعی از تجربیات را عرضه بدارند. هدف از گوناگونی این است که میزان حق انتخاب را فزونی دهد. اما قدرت انتخاب خود به میزان تحرک بستگی پیدا می کند. کسانی که از تحرک بالایی برخوردار باشند قادر خواهند بود از مزایای گوناگونی فعالیت ها بهره مند شوند، حتی اگر آن ها در یک حوزه گسترده پراکنده شده باشند. برای کسانی چون افراد فقیر و بچه ها، والدینی که بچه های کوچک دارند، بانوان و اکثریت مردم، قدرت انتخاب عملی و قابل اجراء بستگی به محیط دارد که بتوان در آن محیط افراد مختلفی را، در فعالیت های گوناگون نزدیک به هم جذب کرد. ی) انعطاف پذیری ترکیب توانمند مکان هایی که بتوانند برای منظورهای مختلفی استفاده شوند در مقایسه با مکان هایی که فقط برای یک نوع استفاده طراحی شده اند به استفاده کنندگان خود حق انتخاب های بیشتری می دهند. محیط هایی که واجد چنین شرایطی باشند کیفیتی عرضه می کنند که انعطاف پذیری نام دارد. در واقع، در فضاهای همگانی، این خود فعالیت ها هستند که هر کدام به عنوان یک عامل پشتیبان مهم برای سایر فعالیت ها عمل می کنند، مردم برای این به فضاهای همگانی می آیند که مردمان دیگر را تجربه کنند. بنابراین اگر فضاهای همگانی برای فعالیت های منفک از همدیگر به واحدهای جدا از هم قطعه قطعه شود قسمت اعظم انعطاف پذیری آن از بین می رود. ک) غنای حسی تجربیات حسی استفاده کنندگان از فضاهای شهری آن هم به ترتیبی که موجبات لذت آنان را فراهم نماید کیفیتی را سبب می شود که این کیفیت موجب بالاتر بردن قدرت انتخاب مردم می گردد و آن را غنای حسی می نامند. برای اکثریت مردم بینایی حس مسلط به شمار می آید. اکثر اطلاعاتی که ما با آن ها سر و کار داریم از طریق چشم های ما به جریان می افتند. غنای حسی صرفاً یک موضوع ناب بصری به شمار نمی آید، بلکه حس های دیگر بر آن تأثیر گذاشته و تجربیات حسی افراد را غنا می بخشد، این حواس عبارتند از: ۱- حس جابه جایی ( حرکت ) ۲- حس بویایی ۳- حس شنوایی ۴- حس بساوایی منابع: نکاتی در خصوص طراحی فضای شهری «با رویکرد به خیابان» دفتر فنی دانشکده معماری و شهرسازی، ۱۳۸۴ لینچ، کوین: تئوری شکل خوب شهر، ترجمه حسین بحرینی، انتشارات دانشگاه تهران، سال ۱۳۷۶ ای ین بنتلی، آلن الکک، پال مورین، سو مک گلین، گراهام اسمیت: محیط های پاسخده، ترجمه مصطفی بهزادفر، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران، چاپ اول، ۱۳۸۲ پاکزاد، جهانشاه: راهنمای طراحی فضاهای شهری در ایران، ۱۳۸۳ توسلی، محمود: اصول و روش های طراحی شهری و فضاهای مسکونی در ایران، ۱۳۷۶، ج اول منبع: پژوهشکده شهرسازی و معماری سپیدار 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده