Dreamy Girl 6672 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۴ گم کردن نيازهاي اساسي در زندگي مردم به تدريج و در طول زمان شکل مي گيرد و مي تواند به سادگي ناديده انگاشته شود. فهرست نيازهاي اساسي انسان به قرار زير است: - نياز به توجه ديگران بدون داشتن ارتباط پيوسته و مناسب با ديگران، شرايط رواني و وضعيت هيجاني و رفتاري فرد به شدت آسيب مي بيند. توجه به ارتباط بين ذهن و بدن بدون رژيم غذايي، خواب و ورزش صحيح و مرتب، وضعيت رواني ما آسيب جدّي مي بيند. معمولاً ديده مي شود که جواناني که خانه و ساختارهاي فراهم شده در آن را براي زندگي مستقل ترک مي کنند دچار يکي از بيماري هاي رواني مي شوند. اين به دليل آن است که ترتيب غذايي، الگوهاي خواب و ديگر عادت هاي پيشين آن ها دچار اختلال شده است. نياز به هدفمند بودن اين نياز اساسي همراه با نياز به معني دار بودن زندگي، محتوا و بافت زندگي فرد را فراهم مي آورد. فردي که از به دست آوردن رضايت مندي ناشي از دستيابي به يک هدف، بي نصيب باشد فاصله چنداني با بيماري هاي رواني ندارد. احساس مشارکت اجتماعي دليلي براي بودن و فراتر از نيازهاي شخصي است که ثابت شده است باعث ارتقاي سيستم ايمني، سلامت رواني و شادي او مي شود. نياز به چالش و نوآوري يادگيري يک چيز تازه، توسعه افق ديد و بهبود مهارت هاي فعلي، همگي حس پيشرفت و موفقيت را در فرد به وجود مي آورند. بدون آن، فرد ممکن است احساس بي ارزش بودن کند. نياز به داشتن رابطه نزديک و صميمي با ديگران مردم نياز به اشتراک گذاري ايده ها، اميدها و آرزوهايشان با افراد ديگري دارند که احساس صميميت با آن ها مي کنند. اغلب ما خواستار اين هستيم که حداقل يک نفر در زندگي مان وجود داشته باشد که با او بتوانيم راحت صحبت کنيم و او هم نسبت به ما همين احساس را داشته باشد. نياز به داشتن حس کنترل پيامدهاي از دست دادن کنترل روي محيط پيراموني، روابط با ديگران يا بدن خودمان، به آساني قابل تصوّر است. کساني که در شرايط دشوار زندگي، مثل از دست دادن عزيزان يا از دست دادن کار، بتوانند کنترل خود را حفظ کنند، سريع تر التيام مي يابند. به همين دليل است که داشتن علاقه مندي ها و فعاليت هاي متنوع اهميت دارد. نياز به حس اعتبار و منزلت براي بعضي ها همين که به عنوان مادربزرگ يا پدر مهربان يا دختر خوب يا پسر باهوش شناخته شوند کفايت مي کند. جواناني که تازه روي پاي خود ايستاده اند اگر حس کنند که مورد اعتماد واقع شده اند، حس اتکا به نفس شان بهبود قابل ملاحظه اي مي يابد. بسياري از رفتارهاي مسئله دار و مخرب در اثر تلاش نادرست و نامناسب براي ارضاي اين نياز به وجود مي آيد. نياز به داشتن حس امنيت امنيت اقتصادي، سلامت جسمي و ارضاي نيازهاي اساسي ديگر، همگي در برطرف کردن اين نياز مشارکت دارند. شايان ذکر است که در مورد اين نياز نيز همچون ديگر نيازها نبايد وسواس بيش از حد نشان داد و بايد تعادل را رعايت کرد. يک زندگي، نيازهاي بسيار ممکن است به نظر آيد که اگر بخواهيم تمام اين نيازها را برآورده سازيم، زندگي بسيار پرمشغله و غيرقابل تحملي خواهيم داشت. امّا يک فعاليت ممکن است بسياري از نيازها را پوشش دهد؛ براي مثال، کار در امور خيريه مي تواند نيازهاي 1، 2، 3، 4 و 5 را رفع کند و در ارضاي نيازهاي 6 و 7 نيز مشارکت داشته باشد. قدم زدن با يک دوست در زمان فراغت، مي تواند نيازهاي 1، 2، 3، 4، 5 و 6 را برطرف سازد. پژوهش هاي جديد نشان مي دهد که هر چه زندگي پيچيده تر باشد، سالم تر خواهد بود. در اين صورت، چنانچه در يک ناحيه از زندگي با شکست روبه رو شويم، نيازهاي اساسي ما، حداقل در ديگر بخش ها که سالم مانده اند، برآورده خواهد شد. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده