Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۹۴ شهرها از نظر بیولوژیکی در استفاده از منابع حیاتی همچون هوا، آب و غذا در متابولیسم شهری همچون موجودی جاندارعمل میکنند. هرچه شهر بزرگتر باشد از اطراف خود بیشتر طلب میکند و بدین ترتیب خطر تخریب محیط زیست افزایش مییابد. برای تحلیل هرچه بهتر شهر به عنوان یک واحد اکولوژیکی میتوان آن را در چارچوب یک سیستم داده – ستانده بررسی کرد. بدین صورت که شهر برای پاسخگویی به نیازهای متنوع شهروندان خود ناگزیر به استفاده از دادههایی در حجم بسیار بزرگ است که مهمترین آنها انرژی، غذا و آب میباشد. نتیجه استفاده از این دادهها با توجه به جمعیت فزاینده شهرها ایجاد ستاندههایی در قالب اثرات زیستمحیطی از نوع تغییرات آب و هوایی، آلودگی آب و خاک، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، آلودگی گرمایی، تغییر در سیستم هیدرولوژی و آلودگی از طریق پسماند، زباله و فاضلاب را موجب شده است. رشد سریع و گسترش افقی شهرها در دهههای اخیر تقریبا تمامی کشورهای جهان، اعم از توسعه یافته و در حال توسعه را با مشکلات جدی مواجه ساخته است. مسائل این پدیده نه تنها سیاستهای شهرسازی را به طور وسیعی تحتالشعاع قرار داده، بلکه تبعات حاصل از آن در تشدید چالشهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و زیستمحیطی جوامع نقش اساسی داشته است. در جهان امروز رابطه جامعه انسانی و محیط طبیعی تحت تاثیر پدیده شهرنشینی و توسعه شهری قرارگرفته است. پدیدهای که دارای خصلت جهانی و کلی بوده و دائما روبه افزایش میباشد. شهرنشینی و توسعه شهری را بدون شک، یکی از جنبههای ویژه در تمدن جدید میدانند، مهاجرت شدید روستائیان به شهرها، سبب رشد و گستردگی محدوده شهر و توسعه عظیم و انبوه جمعیت شهری شده است. چنانکه درگیری روزمره انسان امروز با عوارض ناشی از تخریب محیط زیست، حاکی از زیر پا گذاشتن حریمهای طبیعت توسط انسان است . حرمت ننهادن به حفظ حریمهای طبیعت، در واقع مترادف با عدم رعایت اصول همزیستی متعادل با آن است. قرنها انسان در همزیستی کامل با بستر طبیعی زیست خود به سر برده است. رابطه همزیستی در حقیقت به مفهوم سازگاری هر عنصر با بستر و پیرامون خویش است. پذیرفته شدن هر عنصر در سیستم منوط به توان برقراری رابطه همزیستی با بقیه عناصر موجود در مجموعه خواهد بود. اما شواهد موجود نشان میدهد که رشد لجام گسیخته شهرها که به صورت تافتهای جدا بافته از بستر صورت گرفته است، خود عامل ظهور بسیاری از مسائل و مشکلات شهری نظیر استفاده نادرست و ناکارآمد از منابع، افزایش میزان بیکاری، گسترش فقر، کمبود خدمات شهری، معضل مسکن، افزایش آلودگیهای زیستمحیطی و نظایر آن در کشورهای رو به رشد شده و منجر به شکست بسیاری از تلاشهای طراحان و برنامهریزان جهت ارتقای کیفیت زندگی شهری در این کشورها گردیده است. منابع: عزیزی، محمد مهدی (1382): تراکم در شهرسازی: اصول و معیارهای تعیین تراکم شهری، انتشارات دانشگاه تهران زنگنه، یعقوب (1389): درآمدی بر اقتصاد شهری، چاپ اول، انتشارات آذرخش زیاری،کرامت الله (1385): اصول و روشهای برنامهریزی منطقهای، چاپ چهارم، انتشارات دانشگاه یزد منبع: پژوهشکده شهرسازی و معماری سپیدار لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده