رفتن به مطلب

از ظاهر شوهرم بدم مي آيد


ارسال های توصیه شده

طرح مسئله: دختري 25 ساله هستم کمتر از يک هفته است که ازدواج کرده ام. همسرم مرا خيلي دوست دارد، اما من از او بدم مي آيد و متنفرم. در ضمن با اصرار خانواده ازدواج کردم. البته همسرم همه ملاک هاي همسر خوب را دارد، اما قيافه را که براي من بسيار مهم است ندارد. فقط به طلاق فکر مي کنم حالم خيلي بد است.

 

 

 

با سلام خدمت شما خواهر گرامي، ازدواج يکي از اتفاقات مهم زندگي است، اگر شما به هر دليلي احساس خوبي نسبت به ازدواج تان نداشته باشيد، کاملاً طبيعي است که از نظر روحي با اين مسئله درگير شويد.

از شما مي خواهم که به پاسخ اين دو سوال فکر کنيد:

1- چه چيزي باعث شد که عدم تمايل به چهره همسرتان را قبل از ازدواج در نظر نگيريد؟

2- چه چيزي باعث شد که يک هفته بعد از ازدواج به طلاق فکر کنيد؟

 

با توجه به توضيحاتي که در اين پيامک داديد، اين طور به نظر مي رسد که شما در ازدواج با همسرتان به خاطر ملاک هاي خوبي که داشته، ترديد داشتيد و اصرار ديگران شما را به سمت ازدواج سوق داده است؛ با اين حال بعد از ازدواج به اين نتيجه رسيديد که ظاهر يا همان قيافه همسرتان، هنوز هم براي شما اهميت زيادي دارد و اين موضوع باعث ايجاد احساس نارضايتي نسبت به ازدواج شده است.

 

حال چه بايد کرد؟

با توجه به اينکه ازدواج انجام گرفته است، بهتر است که شتاب زده در مورد طلاق تصميم نگيريد. چون حداقل فرقي نمي کند که شما الان طلاق بگيريد يا 6 ماه ديگر اين کار را انجام دهيد. براي همين يک مقدار به خود فرصت دهيد تا همسرتان را بيشتر بشناسيد. سعي کنيد فارغ از چهره و ظاهرش، با او ارتباط بيشتري برقرار کنيد و ببينيد که آيا بعد از گذشت سه يا چهار ماه، نظرتان درباره وي تغيير مي کند يا خير؛ اگر نظرتان تغيير نکرد، در آن صورت بهتر است که اقدام جدي تري انجام دهيد؛ به طور مثال مي توانيد پيش مشاوره برويد و ديگر انتخاب هايي که مي توانيد داشته باشيد را بررسي کنيد.

 

به شما توصيه مي کنم که طي اين چند ماه، اين دو کار را انجام دهيد.

 

1 - بررسي مجدد معيارها : هر فردي معيارهايي براي انتخاب همسر دارد و بايد اين معيارها را اولويت بندي کند؛ به طور مثال اگر قيافه و ظاهر، جزو اولويت هاي اول شما است و اين موضوع براي تان آن قدر مهم است که کنارآمدن با آن براي شما سخت يا نشدني است؛ پس بايد پيش از ازدواج به اين موضوع توجه بيشتري مي داشتيد و حتماً در انتخاب تان لحاظ مي کرديد. اما چنانچه جزو معيارهاي پايين تر شما بوده و در حال حاضر به دليل اين که همسرتان ساير ملاک ها را دارد، براي شما ظاهر اين فرد اهميت زيادي پيدا کرده است، بهتر است با اين موضوع کنار بياييد و معيارهاي اوليه را که براي شما مهم تر است و طرف مقابل تان نيز دارد در نظر بگيريد. افراد به جز تناسب ظاهري مانند چهره و قد، در امر ازدواج بايد تناسبات ديگري مانند شباهت هاي قومي، فرهنگي، طبقه اجتماعي، مذهب، سن، تحصيلات، علايق و ارزش هاي مشترک نيز داشته باشند. چنانچه در ديگر موارد شباهت هايي وجود دارد، به سادگي از کنار آنها نگذريد؛ چرا که اين مشترکات کمک خواهند کرد که اختلافات زوجين به مرور زمان برطرف شود. اين نکته را فراموش نکنيد که در هر انتخابي نقاط مثبت و منفي وجود دارد و هيچ فردي نمي تواند صد در صد انتظارات ما را برآورده سازد.

2- برطرف کردن ترديدها : يکي از اشتباهات ازدواج، ناديده گرفتن ترديدهاي خودمان است. در واقع ما نبايد احساسات دروني و ترديدهاي خود را ناديده بگيريم. وقتي در ازدواج با فردي ترديد داريد، لازم است پيش از ازدواج، آن ها را برطرف کنيد. البته گاهي اوقات، اين ترديدها به خاطر عدم اعتماد به نفس و خودباوري پايين ماست. با اين حال بهتر است از يک روانشناس يا مشاور کمک بگيريد و ترديدهاي خود را برطرف کنيد؛ چرا که برخي اوقات اين ترديدها مربوط به مسائل ديگري مي شود و بايد توسط مشاور بررسي شود تا روي ازدواج و مسير زندگي تاثير منفي نگذارد.

 

بااحترام

اسماعيل زاده - کارشناس ارشد روان شناسي عمومي

  • Like 8
لینک به دیدگاه

کسی که به این راحتی بعد پشت سر گذاشتن تنها یک هفته زندگی مشترک درخواست طلاق میکند مطمئنا نمیتونسته ازدواجش بر مبنای اجبار و صلاحد ید خانواده بوده باشه و در ضمن با صاحب همون قیافه قطعا چند بار قبل ازدواج ملاقات و بیرون رفتنی که داشته قبل ازدواج تحمل قیافه رو داشته و بعدش ؟عجبااااااا:banel_smiley_4:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

والا یه بنده خدایی که از آشناهاست با یک بنده خدای دیگه ای ازدواج کرد معلم شیمی بود ظاهر خوبی نداشت کمی سیه چرده بود از اون مدلا که ریش و سبیل کمی دارن این آشنای ما هم از اول ظاهرش رو نپسندید بعد به بهانه های واهی سر ناسازگاری گذاشت بعد هم طلاق گرفت در نهایت این شد که اون بنده خدا در حال حاضر استاد شیمی در یکی از دانشگاه های کاناداست و این اشنای ما با 45 سال سن هنوز مجرده و پشیمون از اشتباه بزرگی که در زندگیش مرتکب شد

  • Like 7
لینک به دیدگاه

ببین چقدر راحت با زندگی یه آدم بازی میشه.

طرف کل توجیهش در مقابل جنایتی که داره انجام میده یا خواهد داد اینه که به زور شوهرم دادن.

تو بسته ترین خانواده ها هم پسر و دختر قبل از ازدواج یه چند جلسه با هم بیرون میرن و صحبت میکنن. خب اون موقع رای پسر رو میزدی.

یه پسر با چه امیدی این موجود رو انتخاب کرده به عنوان شریک زندگیش بنده خدا خبر نداره ...

من نمیدونم این خانواده ها چی یاد این بچه هاشون میدن.

این پسرا دقیقاً موقع انتخاب همسر به چی دقت میکنن پس.

یا این مملکت رسماً دیوانه خانه است یا من خیلی بی اعصاب شدم.

خیلی تو انتخاب واژه ها دقت کردم من اصلاً نمیتونم در مقابل این مدل آدمها با ادب باشم.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
×
×
  • اضافه کردن...