رفتن به مطلب

زندگی ما


S.F

ارسال های توصیه شده

درود. نظرتون درباره این متن چیه؟

کمی طولانیه. پس کلید وراژه ها رو مشخص می کنم. دنبال کنید محتوا مشخص میشه.

 

خدا خر را آفرید و به او گفت:

تو بار خواهی برد، از زمانی که

تابش آفتاب آغاز می شود تا زمانی

که تاریکی شب سر می رسد.و همواره بر

پشت تو باری سنگین خواهد بود.و تو

علف خواهی خورد و از عقل بی بهره

خواهی بود و پنجاه سال عمر خواهی

کرد و تو یک خر خواهی

بود.

 

خر به خداوند پاسخ داد:

خداوندا! من می خواهم خر باشم،

اما پنجاه سال برای خری همچون من

عمری طولانی است. پس کاری کن فقط

بیست سال زندگی کنم و خداوند آرزوی

خر را برآورده کرد

 

خدا سگ را آفرید و به او گفت:

تو نگهبان خانه انسان خواهی

بود و بهترین دوست و وفادارترین

یار انسان خواهی شد.تو غذایی را که

به تو می دهند خواهی خورد و سی سال

زندگی خواهی کرد.تو یک سگ خواهی

بود.

 

سگ به خداوند پاسخ داد:

خداوندا! سی سال زندگی عمری

طولانی است.کاری کن من فقط پانزده

سال عمر کنم و خداوند آرزوی سگ را

برآورد...

 

 

خدا میمون را آفرید و به او گفت:

و تو از این سو به آن سو و از

این شاخه به آن شاخه خواهی پرید و

برای سرگرم کردن دیگران کارهای

جالب انجام خواهی داد و بیست سال

عمر خواهی کرد.و یک میمون خواهی

بود.

 

میمون به خداوند پاسخ داد:

بیست سال عمری طولانی است، من

می خواهم ده سال عمر کنم.و خداوند

آرزوی میمون را برآورده

کرد.

 

و

سرانجام خداوند انسان را آفرید و به او گفت:

تو انسان هستی.تنها

مخلوق هوشمند روی تمام سطح کره

زمین.تو می توانی از هوش خودت

استفاده کنی و سروری همه موجودات

را برعهده بگیری و بر تمام جهان

تسلط داشته باشی.و تو بیست سال عمر

خواهی کرد.

 

انسان گفت: سرورم!گرچه من

دوست دارم انسان باشم، اما بیست

سال مدت کمی برای زندگی است.آن سی

سالی که خر نخواست ، آن پانزده

سالی که سگ نخواست و آن ده سالی که

میمون نخواست زندگی کند، به من

بده.

 

و

خداوند آرزوی انسان را برآورده

کرد...

 

و

از آن زمان تا کنون انسان فقط بیست

سال مثل انسان زندگی می

کند!!!

 

و

پس از آن،ازدواج می کند و سی سال

مثل خر کار می کند مثل خر زندگی می

کند ، و مثل خر بار می

برد

 

و

پس از اینکه فرزندانش بزرگ شدند،

پانزده سال مثل سگ از خانه ای که در

آن زندگی می کند، نگهبانی می دهد و

هرچه به او بدهند می

خورد...!!!

و

وقتی پیر شد، ده سال مثل میمون

زندگی می کند؛ از خانه این پسرش به

خانه آن دخترش می رود و سعی می کند

مثل میمون نوه هایش را سرگرم

کند...!!!

 

 

شاید زبونش یکم تند باشه.

ولی صرفا برام جالب بود ک مطرحش کنم ببینم نظر دوستانمون چیه دراین باره.

متشکرم

لینک به دیدگاه

جالبه...شایدیه جورایی درسته ولی باید دیدگاهمون به زندگی عوض کنیم باید قشنگ ببینیمش وقتی میگیم 20سال مثل انسان زندگی کرده بقیه مثه خر،سگ،میمون بوده خیلی سختگیرانه است..اگه بعد ازدواج مثه خر کار میکنیم داریم لذت میبریم پس مثل انسان زندگی میکنیم

لینک به دیدگاه
جالبه...شایدیه جورایی درسته ولی باید دیدگاهمون به زندگی عوض کنیم باید قشنگ ببینیمش وقتی میگیم 20سال مثل انسان زندگی کرده بقیه مثه خر،سگ،میمون بوده خیلی سختگیرانه است..اگه بعد ازدواج مثه خر کار میکنیم داریم لذت میبریم پس مثل انسان زندگی میکنیم

 

موافقم. ولی ب نظرم تغییرنوع نگرش بالا به نگرش مثبت تر، بیشتر ی مسکن ه البته. ب نظرتون چ باید کرد؟

ب نظرتون چند درصد جامعه امروزی ما (بلا نسبت کل جامعه :دی) مخالف پست اول زندگی می کنن؟

لینک به دیدگاه

متن برای خوندن و خندیدن خوبه اما خیلی سیاهه. مثلا کارکردن و بازنشسته شدن چ ایرادی داره ؟ ادم اگه کار مورد علاقشو داشته باشه و تعادل داشته باشه کار و زندگیش و لذت هم ببره چیش بده که عمرش دراز باشه؟

حالا اصن اون 20 سال چن نفراینطوری زندگی گردن؟

 

و انسان هستی.تنها

مخلوق هوشمند روی تمام سطح کره

زمین.تو می توانی از هوش خودت

استفاده کنی و سروری همه موجودات

را برعهده بگیری و بر تمام جهان

تسلط داشته باشی.و تو بیست سال عمر

خواهی کرد.

لینک به دیدگاه
متن برای خوندن و خندیدن خوبه اما خیلی سیاهه. مثلا کارکردن و بازنشسته شدن چ ایرادی داره ؟ ادم اگه کار مورد علاقشو داشته باشه و تعادل داشته باشه کار و زندگیش و لذت هم ببره چیش بده که عمرش دراز باشه؟

حالا اصن اون 20 سال چن نفراینطوری زندگی گردن؟

 

و انسان هستی.تنها

مخلوق هوشمند روی تمام سطح کره

زمین.تو می توانی از هوش خودت

استفاده کنی و سروری همه موجودات

را برعهده بگیری و بر تمام جهان

تسلط داشته باشی.و تو بیست سال عمر

خواهی کرد.

 

هیچ کدوم ایراد نداره. من منتظر بودم ی نفر دید متفاوت بده :banel_smiley_4:

واقعیت اینکه این روال زندگی همه ماست اگر و فقط اگر هدف خاصی نداشته باشیم و خودمون رو نشناخته باشیم.

این عمری ک ما داریم نباید صرفا برای تولید مثل و تربیت ش خرج بشه ! نباید صرفا برای کار خرج بشه

اتفاقی ک گاهی رخ میده اینه ک فرضا خانومی شوهرش رو از دست می ده، در سالهای 70-80 عمرش با خودش میگه تمام عمر زحمت کشیدم؛ بچه هام بزرگ کردم و اخرش چی شد؟!

کار مورد علاقه !

جالب اینجاس ک این فقط یک تله است!

دقیقا مثل یک چاقو دو لبه !

چون خیلی از ما ها( از جمله خودمن) درکی از تعادل و عدل نداریم!

 

داستان مردی ک نفس ش را کشت، نوشته صادق هدایت هم سیاه نمایی؟! اما واقعیت ه.

واقعیتی ک سراغ خیلی ها اومده، اما من با مطرح کردن ش سعی کردم تلنگری بزنم ک حواسمون ب هدف زندگی مون باشه.

 

اگر هدفمون بر این باشه ک ب محدودیت هایی ک داریم غالب بشیم، رشد رخ می ده.

فرضا محدودیت وابستگی ب غذا.

البته غلبه ب این امر، در افراد مختلف متفاوته و مشخصا همه ما ب انرژی نیاز داریم. (نمخام وارد بحث انرژی بشم ک خودشون مثنوی هفتاد من میشه !)

لینک به دیدگاه
موافقم. ولی ب نظرم تغییرنوع نگرش بالا به نگرش مثبت تر، بیشتر ی مسکن ه البته. ب نظرتون چ باید کرد؟

ب نظرتون چند درصد جامعه امروزی ما (بلا نسبت کل جامعه :دی) مخالف پست اول زندگی می کنن؟

 

درمان پیدا بکنیم...برای چی زندگی میکنیم الان خوشحالیم یا ادعای افراد راضی رو درمیاریم....باید بشنیم خودمون باشیم خودمون فک کنیم داریم به کجا میریم اگه 2 روز دیگه نباشیم چه حسی خواهیم داشت .... خودشناسی مهمه ...هر کسی یه جور از زندگی لذت میبره هر کسی یه جور مبینه لیوان زندگی رو...

سخته بگیم چند درصد مردم ما کمتر به این جنبه های زندگی نگاه میکنند..یه جورایی گم شدن تو چیزای دیگه فک میکنم سالها باید طول بکشه قبل از همه چی باید مردم فک کنن به زندگیشون کجا هستن میخوان کجا برم به کجا آمده ایم و آمادنم بهر چه بود.....

لینک به دیدگاه

من با همه ی هدف مندیم

با همه ی برنامه هایی که برای زندگی دارم

با همه ی تلاشی که میکنم

با همه ی امیدی که به خدا دارم

 

بعضی وقتا خسته میشم...

 

چون احساس میکنم اینها بیراهه هستن

 

بعضی وقتا فکر میکنم این چیزایی که من دنبالشم ارزش ندارن

 

 

روحم یه چیزی رو میخواد که من نمیدونم چیه...واقعا نمیدونم:sigh:

 

سال خر و سگ و میمون برای خودشون:hanghead:

لینک به دیدگاه

عصری این مطلبو دیدم یاد بحث چند روز پیش بین دوستام افتادم اما وقت نشد جواب بدم

به نظر من شعره پر بی راه نمیگه البته نه به این غلظت ولی از یه دیدگاهی حرفش حقه

 

دیدگاه آدما به زندگی خیلی فرق داره این قابل انکار نیست

اما

شرایط زندگی ادما هم بی تاثیر نیست زندگی اکثر مردم خودمونو در نظر بگریم با مردم دنیا کاری ندارم یه آدم عادی چیکارا میکنه تو طول زندگی؟درس میخونه کار میکنه ازدواج میکنه بچه دار میشه از بچه اش نگه داری میکنه بعدش پیر میشه و میمیره......در کنار اینا یه سری اهداف کوچیک و لذتها هم بوده قبول

 

اینجاست که کم و کیف زندگی میاد وسط هستن آدمایی که کم زندگی کردن ااما زندگی کردن فقط گذر عمر نبوده و در کنارش بودن کسایی که 90 سال عمر کردن اما خیلی از سالهای عمرشون بی فایده بوده اینجاست که باید بگیم چیکار کردیم تو زندگی؟چه مقدارش واقعا مفیده بود؟چه مقدارشو فقط گذروندیم که بگذرونیم؟

 

زیاد عمر کردن بد نیست چیزی که مهمه چطوری عمر کردنه و چجوری زندگی کردن این شعر میگه زندگی که تک بعدی باشه صرفا برای به دست اوردن فقط یه چیز باشه ببخشید لقب حیوان رو به آدم میده شاید کسی خیلی بیشتر از این اعداد گفته شده عمر کنه اما بلد باشه چجوری زندگی کنه چجوری از سالهای زندگیش استفاده کنه مفید بودن و خوب زندگی کردن عدد و رقم نمیشناسه ....

سگ و خر و بقیه حیوانات میفهمن دنبال چی هستن میفهمن چی میخوان و چیکار باید بکنن یجورایی کنایه هستش به نظر من ادمی دنبال زیاد عمر کردنه بدون در نظر گرفتن کم و کیفش بدون اینکه بهمه چی میخواد هدف خیلی مهمه تو زندگی و دونستن اینکه میخوام چیکار بکنم.....

 

امید است سالهایی که عمر میکنیم لحظه لحظه اش به همون کیفیت 20 سال باشه ولو 100سال عمر کرده باشیم:icon_gol:

لینک به دیدگاه

وقت بخیر

متنتون یه جورایی , واقع بینانه ست کلا اگه بخوایم خیلی خیلی خیلی واقع بینانه به زندگی نگاه کنیم تحملش واقعا طاقت فرسا هست ، فقط میدونم غیر از یه چیزایی که اصل ، ارزش ، معنی ناب زندگی و همون هدف غایی خلقت بشر که رسیدن به کمال هست ، نباید بقیه جزییات رو خیلی سخت و جدی بهش پرداخت .

:icon_gol:

لینک به دیدگاه

سلام

 

شغل برای آدم ها جدااز تامین مایحناج زندگی و ایجاد امنیت روانی و اجتماعی یک هویت و ارزش هم هست.

 

محافظت از خانواده تعهد و مسئولیتی هست که شخص هنگام تشکیل زندگی آگاهانه انتخاب میکنه و هم براش لذت بخشه .

 

اینکه به کودک درونمون اجازه بدیم گاهی خودشو بروز بده نشونه یک شخصیت سالم هست نه دلقک بازی .

 

همه این ها بستگی داره به نگرش مختلف انسان ها ، نگرش های متفاوت پیامد های متفاوت دارن . کسی که از زندگیش ناراضیه میگه ای وای دیدی من سی سال مثل بلانسبت مثل خر کار کردم و مثل سگ نگهبان این بچه ها بودم و الان مثل بلانسبت عنتر مسخره بازی دربیارم.

 

ولی کسی که از زندگیش راضیه میگه من سی سال برای خودم و خانوادم تلاش کردم، محتاج کسی نشدم، شرمنده خانوادم نشدم، تمام توانمو برای محافظت از خانوادم انجام دادم و الان از بودن با نوه هام شادم .

 

مراحل رشد اریکسون مرحله آخرش انسجام در برابر ناامیدی هست، وقتی انسان به پیری رسید برمیگرده و گدشته رو مرور میکنه، اگه مراحل قبا رو به طور مثبت طی کرده باشه از زندگیش راضی باشه رضایت مند خواهد بود در غیر این صورت نا امید میشه و فرد ناامید پرخاشگر و ناراضی هست چون فرصتی بای جبران هم نداره.

 

من فکر میکنم درصد زیادی از جامعه ما متاسفانه وقتی به پیری میرسن احساس ناامیدی میکنن، چون مراحل قبلی رشد روانی - اجتماعی رو خوب طی نکردن بنابه دلایل خیلی زیادی که باید آسیب شناسی بشه و روشون کار بشه :icon_gol:

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

سجاد در مقابل داستانت یه داستان میزارم که جواب منه که انسان گر انسان باشد 1000 سال عمر کنه بازم انسان واقعیه!!!!!

قیمت معجزه

وقتی سارا

دخترک هشت ساله ای بود، شنید که پدر ومادرش درباره برادر کوچکترش صحبت میکنند.

فهمید برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی کارش

را از دست داده بود و نمی توانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد.سارا شنید

که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه می تواند پسرمان را نجات دهد. سارا با ناراحتی

به اتاق خوابش رفت و از زیر تخت، قلک کوچکش را درآورد. قلک را شکست، سکه ها را روی

تخت ریخت و آنها را شمرد، فقط 5 دلار. بعد آهسته از در عقبی خانه خارج شد و چند کوچه

بالاتر به داروخانه رفت.

 

جلوی پیشخوان

انتظار کشید تا داروساز به او توجه کند ولی داروساز سرش شلوغ تر از آن بود که متوجه

بچه ای هشت ساله شود. دخترک پاهایش را به هم می زد و سرفه می کرد، ولی داروساز توجهی

نمیکرد بالاخره حوصله سارا سر رفت و سکه ها را محکم روی شیشه پیشخوان ریخت.

داروساز جا خورد، رو به دخترک کرد و گفت: چه می خواهی؟

دخترک جوابداد:

برادرم خیلی مریض است، می خواهم معجزه بخرم.داروساز باتعجب پرسید: ببخشید؟!!دختـرک توضیحداد: برادر کوچک من، داخل سـرش چیزی رفته و بابایم میگویـد که فقط معجـزه می توانداو را نجات دهدمن هم میخواهم معجزه بخرم، قیمتش چقدر است؟

داروساز گفت:

متاسفم دخترجان، ولی ما اینجا معجزه نمی فروشیم.چشمان دخترک

پر از اشک شد و گفت: شما را به خدا، او خیلی مریض است،بابایم پول ندارد تا معجزه بخرد

این هم تمام پول من است، من کجا میتوانم معجزه بخرم؟مردی که گوشه

ایستاده بود و لباس تمیز و مرتبی داشت،

از دخترک پرسید:

چقدر پول داری؟

دخترک پولها را کف دستش ریخت و به مرد نشان داد.

مرد لبخنـدیزد و گفت: آه چه جالب، فکـر می کنم این پول برای خرید معجزه برادرت کافی باشد!

بعد به آرامیدست او را گرفت و گفت: من می خواهم برادر و والدینت را ببینم، فکر می کنم معجزه برادرتپیش من باشد.

آن مرد ، دکتر آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شیکاگو بود.

فردای آنروز عمل جراحی روی مغز پسرک با موفقیت انجام شد و او از مرگ نجات یافت.

پس از جراحی،پدر نزد دکتـر رفت و گفت: از شما متشکـرم، نجات پسرم یک معجـزه واقعـی بود،

می خواهمبدانم بابت هزینه عمل جراحی چقدر باید پرداخت کنم؟دکتر لبخندی

زد و گفت: فقط 5 دلار

لینک به دیدگاه

آقامن یه چیزبگم :

خب معلومه انسان ازهمون اول پاچه خواربوده چون همه گفتندخداوندا ولی انسان گفت: سرورم :ws3:

خب فکرکه می کنم زیاداشتباه هم نیست حداقل خودموکه می بینم 20 ، 25 سال فقط خوب بود.

یه جمله بودحتما من اشتباه فهمیدم (پس از آن،ازدواج می کند و سی سال مثل خر کار می کند مثل خر زندگی میکند ، و مثل خر بار میبرد) زیادمن نپسندیدم .

زندگی بیهوده انسان به دلایلی بستگی داره .......یکیش هدف و امیدبه زندگی هست اگرهدف و امیدنباشه مردی چه باازدواج چه بدون ازدواج.

انسان می تواندآینده خودرازیباکند اگرتا جوان است بتواندبرای رفاه آیندش برنامه ریزی کند.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...