رفتن به مطلب

هفت آمادگی روانی که برای ازدواج کردن باید داشته باشید


ارسال های توصیه شده

در این مطلب قصد داریم چند مورد از «آمادگی‌های» قبل از برقراری ارتباط عاطفی اشاره کنیم، که شما باید مطمئن شوید که این آمادگی‌ها را دارید.!

 

ارتباط عاطفی یکی از مهم­ترین دغدغه‌های بسیاری از افراد و در عین حال یکی از جذاب­‌ترین آن‌هاست. بسیاری از افراد، خیال‌پردازی‌ها و رویاهای بی‌شماری درباره‌­ی رابطه‌­ی عاطفی در سر می‌پرورانند و ملاک‌های متعددی را در نظر دارند. یکی از مهم‌ترین ملاک‌هایی که عموماً افراد برای برقراری ارتباط عاطفی در نظر می‌گیرند، خصوصیات شخصیتی و اخلاقی است.

 

افراد در نهایت تلاش می‌کنند فردی را که انتخاب می‌کنند، حداقلی از خصوصیاتی را که در نظر دارند، داشته باشد. اما ازدواج به عنوان یک ارتباط عاطفی طولانی مدت و متعهدانه، همان‌قدر که ساده به نظر می‌رسد، پیچیدگی‌های ویژه‌ای هم دارد. یکی از دلایلی که برخی از همسران بعد از مدتی از هم جدا می‌شوند و نمی‌توانند ارتباطشان را حفظ کنند، ناآگاهی از همین پیچیدگی‌هاست.

 

به نظر می‌رسد، تا زمانی که یک نفر برخی «آمادگی‌ها» را در خود رشد و پرورش نداده باشد، لزوماً با یافتن فردی که دارای تمام ملاک‌های مورد نظرش است، نمی‌تواند ارتباط پایداری داشته باشد. وقتی این آمادگی‌ها نباشند، کم‌کم تنش‌ها شروع خواهد شد، دو طرف حرف هم را نخواهند فهمید، درگیری‌ها بیشتر خواهد شد و روزبه ­روز طرفین از هم دور خواهند شد. من قصد دارم در این متن به چند مورد از «آمادگی‌های» قبل از برقراری ارتباط عاطفی اشاره کنم، که شما باید مطمئن شوید که این آمادگی‌ها را دارید.

 

توانایی پذیرش علایق دیگری در زندگی خود را دارید

 

وقتی شما با یک نفر وارد رابطه می‌شوید، قرار است با فردی که دنیای دیگری دارد، علایق و نیازها، خصوصیات شخصیتی و خلقی متفاوتی از شما دارد، و به طور کلی با فردی که با شما متفاوت است زندگی کنید و سازگار شوید. افسانه‌ها و ضرب المثل‌های عامیانه را کنار بگذارید، این­که «من و تو باید ما شویم» یا «من و تو یک روح هستیم در دو بدن» به درد ارتباط عاطفی طولانی مدت نمی‌خورند، در واقع این عقاید نه تنها مفید نیستند، بلکه می‌توانند به رابطه آسیب هم برسانند. وقتی طرفین رابطه «فردیت» خود را به نفع «رابطه» کنار بگذارند، نه­ تنها بهبودی در رابطه ایجاد نمی‌شود، بلکه پس از مدتی نارضایتی‌ از رابطه شروع می‌شود و اختلاف‌ها به شکل شدیدتری دیده می‌شوند. برای همین است که روان­شناسان توصیه می‌کنند؛ افرادی که «کاملاً شبیه» ما هستند و افرادی که «اصلاً شبیه» ما نیستند، گزینه‌های مناسبی برای ارتباط نیستند. در رابطه­‌ی عاطفی سالم، طرفین فردیت دیگری را به رسمیت می‌شناسند، علایق و نیازهای او را می‌پذیرند و آن‌ها را نادیده نمی‌گیرند. اشکال کار از جایی آغاز می‌شود که شما توانایی کنار آمدن با تفاوت‌های طرف مقابل‌تان را ندارید و بنابراین سعی می‌کنید که او را شکل خودتان کنید، تغییر دهید و کنترل یا محدودش کنید. ارتباط عاطفی طولانی مدت، نیازمند «سازگاری» و «پذیرش» ویژگی‌های متفاوت دیگری است. شما قرار است مدتی طولانی با فردی که کاملاً متفاوت با شماست، زندگی کنید، پس به جای جنگ برای تغییر دیگری، پذیرش‌تان را بالا ببرید.

 

 

آمادگی مستقل شدن از خانواده را دارید

 

برقراری ارتباط عاطفی نیاز دارد که شما در بسیاری از ابعاد زندگی‌تان از خانواده مستقل شده باشید. در واقع انرژی روانی شما باید به سمتی برود که کمتر از خانواده نیرو بگیرد. شاید بهتر باشد که منظورم را جور دیگری بیان کنم. شاید شما هم بارها شنیده‌اید که انسان‌ها غیر از این­که «بند ناف جسمانی» دارند، «بند ناف روانی» هم دارند. جنین تا زمانی که در رحم مادر است، نیاز به بند نافی دارد که تمام زندگی‌اش را از آن می‌گیرد و درست بعد از تولد، همان چیزی که تمام زندگی‌اش بود، قطع می‌شود تا بتواند خودش را با شرایط جدید سازگار کند و به گونه‌ای دیگر زندگی کند. تا یک جایی از رشد، انسان‌ها نیاز به حمایت روانی خانواده نیز دارند، این همان «بند ناف روانی» است که ما برای رشد به آن نیازمندیم، حمایت همه جانبه. ولی درست مثل «بند ناف جسمانی»، از یک جایی به بعد باید «بند ناف روانی» را هم قطع کرد، چراکه برای رشد روانی، نیاز به استقلال از خانواده داریم. مخصوصاً برای برقراری ارتباط عاطفی، به نظر می‌رسد که برخی وابستگی‌ها به خانواده باید برطرف شده باشد، وابستگی‌های مالی، وابستگی‌های عاطفی و وابستگی‌های حمایتی. پس قبل از برقراری ارتباط عاطفی با دیگری، مطمئن شده باشید که از خانواده مستقل شده‌اید.

 

 

دنبال «نیمه گمشده»تان نمی‌گردید

شما همین حالا، یک انسان کامل، با تمام ویژگی‌های انسانی هستید. کیستی انسانی شما این پتانسیل را دارد که شما را با همین ویژگی‌ها به رشد و کمال برساند، بدون حضور دیگری و حتی وابستگی به دیگری. اگر فکر می‌کنید که با برقراری ارتباط «نیمه گمشده»تان را پیدا می‌کنید و کامل می‌شوید، اجازه دهید جسارت کنم و بگویم که احتمالاً اشتباه فکر می‌کنید! هیچ­کس این توانایی را ندارد که شما را کامل کند. شما نیاز به کسی ندارید که شما را کامل کند، بلکه نیاز به فردی دارید که شما را به طور کامل بپذیرید و خودتان نیز در رابطه­‌ی عاطفی باید این توانایی را داشته باشید که «نیمه گمشده»ی دیگری نباشید، و سعی نکنید که دیگری را کامل کنید. بنابراین قبل از برقراری ارتباط عاطفی پایدار، دست به «خودشناسی» بزنید، ویژگی‌های شخصیتی و خلقی‌تان را بشناسید، الگوهای ناکارآمد ارتباطی‌تان را بشناسید و به اصلاح آن بپردازید، ضعف‌ها را تا جای ممکن برطرف کنید و با ویژگی‌های دیگرتان که قابل تغییر نیستند کنار بیایید. عشق و ارتباط بالغانه، «یگانگی به شرط حفظ تمامیت و فردیت است». اریک فروم، در کتاب «هنر عشق ورزیدن» به بهترین شکل این وضعیت را توصیف می‌کند. فردی که در یک ارتباط رشد نایافته است، چنین تصوری از دیگری دارد: «دوستت دارم، چون به تو نیاز دارم»، ولی فردی که در یک ارتباط بالغانه است، چنین تصوری از ارتباط دارد: «به تو نیاز دارم، چون دوستت دارم».

 

 

در زمان «مجردی» احساس شادکامی می‌کنید

اگر شما در دوران مجردی احساس شادی نمی‌کنید و از زندگی لذت نمی‌برید، احتمالاً با برقراری ارتباط عاطفی نیز اتفاق خاصی نخواهد افتاد. خوشبختی و خوشحالی واقعی چیزی است که از درون به وجود می‌آید و اتفاق‌ها و افراد بیرونی لزوماً نمی‌توانند شما را شاد کنند. اگر شما در دوران مجردی و تنهایی به اندازه‌­ی کافی نیرومند هستید که با مشکلات و اتفاق‌ها کنار بیایید، از زندگی لذت ببرید و با ویژگی‌های خودتان کنار بیایید، احتمالاً با برقراری ارتباط عاطفی نیز می‌توانید این کار را بکنید. ولی اگر صرفاً به دنبال این هستید که تنها نباشید، احتمالاً با اولین نفری که روبه ­رو می‌شوید، ارتباط برقرار خواهید کرد که البته این نشانه‌ی خوبی نیست. قبل از ارتباط باید این توانایی را داشته باشید که به تنهایی خودتان احترام بگذارید.

 

 

«گذشته» را پذیرفته‌اید

همه­‌ی ما یک گذشته داریم که طبیعتاً فرد جدید که وارد زندگی ما می‌شود باید گذشته‌ی ما را بپذیرید، ولی قبل از آن خودِ ما باید با گذشته‌مان کنار آمده باشیم و قادر باشیم که آن را کنار بگذاریم. امکان دارد برخی از افراد در گذشته ارتباط‌های عاطفی داشته باشند، مهم است که در برقراری ارتباط عاطفی با آن کنار آمده باشند. اگر هنوز با خودتان کنار نیامده‌اید، نسبت به این ارتباط گذشته عصبانی هستید، یا هنوز نمی‌دانید که چه چیزی می‌خواهید، کمی صبر کنید. ضمن این­که مهم است که بین رابطه‌ی قبلی که داشته‌اید و رابطه‌ی (متعهدانه) جدیدی که در پی ایجاد آن هستید، فاصله زمانی مناسبی سپری شده باشد. به واقع گذر زمان و در عین حال، واکاوی احساس‌ها و پذیرش وضعیت فعلی منجر می‌شود که فردی را که انتخاب می‌کنید، اصیل‌تر و واقعی‌تر باشد.

 

 

آمادگی به اشتراک گذاشتن زندگی شخصی‌تان را دارید

وقتی شما با یک نفر ارتباط برقرار می‌کنید، شما در واقع با دوستان، خانواده، عادت‌ها، علایق و موقعیت‌های اجتماعی او نیز ارتباط برقرار می‌کنید و از طرفی آن­ها نیز با شما ارتباط برقرار می‌کنند. در این تردیدی نیست که «حریم خصوصی» مهم است، ولی باید این آمادگی را داشته باشید که اجازه دهید دیگری در زندگی روزمره­ی شما وارد شود و برای او زمان بگذارید. در واقع «ارتباط عاطفی» پلی بین زندگی‌های طرفین است. وقتی افراد به جای کشیدن پل، «دیوار» بین زندگی‌های شخصی طرفین بکشند، احتمالاً باید منتظر تنش‌های جدید باشند.

 

 

ببرهای درون‌تان را کُشته‌اید!

 

می‌گویند در سال‌های دور، سرزمینی بوده که مراسم عجیبی برای روز عروسی داشته‌اند. داماد در روز عروسی باید شال و کلاه می‌کرد و به صحرا می‌رفت و «ببر»ی را شکار می‌کرد و برمی‌گشت تا عروس جواب بله را به او بگوید و ازدواج صورت گیرد. این استعاره پیام ضمنی جالبی دارد؛ انگار افراد برای برقراری ارتباط باید ببرهای درون‌شان را می‌کشتند. غرور، خودخواهی و مسئولیت‌ناپذیری مهم­ترین ببرهای درون برای برقراری ارتباط هستند. وقتی شما این «ببرها» را با خودتان به ارتباط عاطفی و زندگی مشترک می‌آورید، طرف مقابل را در معرض خطر قرار می‌دهید؛ نه خطر جانی، بلکه خطر روانی، خطر «زخم» زدن به روان دیگری با غرور، خودخواهی و مسئولیت‌ناپذیری.

 

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...