Dreamy Girl 6,672 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۴ نويسنده: اکبر رضي زاده براي من مهم نيست که چه کسي هستم يا چه کسي نيستم! ولي نمي توانم کتمان کنم که يک بازيگرم. اما يک بازيگر آماتور. يک هنر پيشه ي غير حرفه اي! ... صحنه ي تئاتري که در آن اجراي نقش مي کنم، کوچه و خيابان است. يک تئاتر خياباني. امروز در اين کوچه و خيابان. يا اين شهر و روستا. و فردا در آن کوچه و خيابان، يا آن شهر و روستا! ... تنها تفاوتي که من با يک بازيگر حرفه اي دارم، يکي آن که: هنرمند حرفه اي قبلاً روز و مکان نمايش را پيشاپيش مي داند و از زمان و کيفيت پايان بندي آن نيز مطلع است، ولي من نه از محلِ نمايش خبر دارم، و نه از زمان و پايانِ داستانِ آن. تأسف بارتر از همه اينکه: من نه از کيفيت اتمام نمايش خبر دارم و نه از چگونگي پايان بندي پيرنگ داستان. حتا نمي دانم مخاطبان کارهاي من چه گونه آدمهايي هستند؟ با چه طرز تفکري! ... و دلهره آورتر اينکه: آيا اساساً کس يا کساني مرا خواهند ديد؟! و ديدگانشان زحمت تماشاي بازي هاي يک بازيگر آماتور را به خود خواهند داد؟! ... نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .