رفتن به مطلب

نگاهی به مشکلات زیست‌محیطی استان یزد


ارسال های توصیه شده

زیست بوم/ بهروز مهدیزاده: استان یزد یکی از کم باران‌ترین مناطق فلات مرکزی ایران محسوب می‌شود اما همین استان ذاتا خشک با میانگین بارندگی ٣٠٠میلیمتر در‌سال از گذشته‌های بسیار دور صاحب تمدن و شهریت بوده است. این برکت و آبادانی این استان همه به لطف حضور قنات بوده که از گذشته تاکنون توسط صاحبان آنها نگهداری می‌شده است. همین وجود شبکه آبرسانی و ذخیره سازی زیرزمینی آب باعث شد که این استان چه به لحاظ زندگی شهرنشینی و چه به لحاظ تولید محصولات کشاورزی در زمره بهترین شهرهای ایران قرار بگیرد.

 

زارعین‌اش به تجربه از طبیعت آموختند که آب را بهینه مصرف کنند چراکه درکی عمیق بین انسان و طبیعت در مردمان آن سال‌های دور وجود داشت که در زمان حال به کیمیای گرانبها تبدیل شده است. حال با این اوصاف شاید حدس زدن بزرگترین معضل زیست‌محیطی این استان باستانی و کهن خیلی دور از ذهن به نظر نرسد، مشکلی که تقریبا تمام ایران را مانند زنجیری فولادی فراگرفته و خلاصی از آن برای نسل امروز ما کار شگفت و سترگی است.

خشکسالی و بحران کمبود آب قطعا بزرگترین چالش زیست‌محیطی مردم این استان به شمار می‌رود ولی تنها دغدغه مردم نیست زیرا گونه‌های جانوری بسیاری در یزد وجود دارد که اکنون در معرض انقراض هستند نمونه‌اش همین یوز ایرانی است که همه سعی دارند با چنگ و دندان این گونه درحال انقراض را حفظ کنند. از معضل پسماند و زباله‌های شهری هم نمی‌توان گذشت که بی‌محابا در همه جای این استان بدون رعایت مسائل زیست‌محیطی تخلیه می‌شوند. استان چنین کویری و در معرض تنش آبی شاید نباید میزبان صنایع آب دوست زیادی باشد اما تا چشم کار می‌کند این استان به لطف حضور چنین صنایعی به یکی از قطب‌های صنعتی ایران مبدل شده است. صنایعی که به نظر می‌رسد مضراتش در درازمدت قطعا بیشتر از سود و فایده اقتصادی‌‌ای در زمان حال خواهد بود.

 

از این رو با مریم منصوری یکی از کارشناسان عرصه محیط‌زیست استان یزد این مشکلات را مرور کردیم که در ادامه می‌خوانید:

 

 

معضل تکراری زباله

شهر یزد به مانند سایر شهرهای ایران معضل بزرگ زباله را تجربه می‌کند بدون این‌که طرح تفکیک از مبدا به خوبی اجرا شود. از دیگر مشکلات زیست محیطی استان یزد، تانکرهای جمع‌آوری‌کننده فاضلاب و پساب هستند که نه ماشین‌های حمل آن استانداردی دارد و نه مکان مشخصی در استان برای تخلیه آن تعیین شده است و هر روز در هر گوشه‌ای از این خاک، تخلیه می‌شود و آلودگی به بار می‌آورد. علاوه بر این معدوم ساختن سگ‌های خیابانی با تفنگ و شنیدن صدای ضجه این حیوانات یکی از ناراحت‌کننده‌ترین مسائل زیست محیطی شهری استان یزد محسوب می‌شود. اگرچه این روش به گفته مسئولان جای خود را به عقیم کردن و جمع‌آوری سگ‌ها داده ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که این کار دوباره تکرار نشود.

25709_700.jpg

دلیلش بر می‌گردد به فقدان مراکز استاندارد نگهداری حیوانات که نه‌تنها استان یزد بلکه تمام استان‌ها در این زمینه به شدت کمبود دارند. شکار بی‌رویه یکی دیگر از دغدغه‌های زیست‌محیطی استان یزد به شمار می‌رود. این استان که دارای مناطق حفاظت شده‌ای مثل کالمند، بهادران و کوه بافق است از تنوع زیستی بسیار خوبی برخوردار است. همچنین از بارزترين نمونه‌هاى حمايت شده وحوش منطقه کالمند مى‌توان به «آهو» (غزال ايرانى) «جبير» و «هوبره» اشاره کرد. آهوى ايرانى، جبير، کل، ‌بز، قوچ و ميش، پلنگ‌، کفتار، انواع روباه، گرگ و خرگوش از مهم‌ترين گونه‌هاى حيات‌وحش منطقه به‌شمار مى‌روند. دره انجیر یکی دیگر از مناطق حفاظت شده و شکار ممنوع یزد زیستگاه یوزپلنگ ایرانی است که بارها مورد تجاوز شکارچیان غیرقانونی قرار گرفته است. هرچند که در سال‌های اخیر به شدت تحت حفاظت قرار گرفته‌اند و آمار شکار هم به مقدار قابل ملاحظه‌ای کاهش یافته است.

 

 

کوره‌های آجرپزی و آلودگی هوا

استان یزد از مشکلات زیست‌محیطی سال‌های اخیر بی‌نصیب نمانده است. اساسا هیچ استانی در ایران وجود ندارد که محیط زیستش تحت شرایط بحرانی قرار نگرفته باشد. در نتیجه یزد هم نسبت به این قضیه استثنا نیست. یکی از مشکلات زیست‌محیطی این استان و به‌ویژه شهر یزد وجود کوره‌های آجرپزی است که با افزایش جمعیت شهر وارد حریم شهری شده‌اند و علاوه بر ایجاد آلودگی شدید هوا، بهترین خاک و آب یزد را به تاراج برده‌اند. اصولا کوره‌های آجرپزی در استان یزد به دليل استفاده از سوخت نامناسب، قدمت بسيار و سنتی بودن فرآیند توليد و استفاده نکردن از رو‌ش‌های کاهش آلاینده جزو منابع مهم آلودگی هوا به‌ویژه در حوالی شهر یزد به شمار می‌روند. سوخت این کوره‌ها اکثرا از مازوت تأمین می‌شود که به شدت آلاینده و خطرناک است.

25706_234.jpg

موادی که از سوختن مازوت در این صنعت تولید می‌شود و به هوا می‌رود شامل اکسیدهای گوگرد و نیتروژن و مونوکسیدکربن است که هریک از عناصر آلوده‌کننده هوا محسوب می‌شوند. یکی از مناطق بسیار آلوده این استان که ناشی از صنایع آلاینده است محور یزد- اردکان نام دارد. غالب صنایع بزرگ و کوره‌های آجرپزی در دشت یزد- اردکان قرار دارد. به غیر از کوره‌های آجرپزی، صنایعی از قبیل کارخانه‌های سرامیک و کاشی وجود دارند که فعالیتشان سبب بروز آلودگی هوا، خاک و حتی آب می‌شود. مشکل کوره‌ها قدمت طولانی در یزد دارد. جانمایی غلط این واحدهای صنعتی به‌ویژه در مسیر باد قرار گرفتن آن‌ها سبب شده که نه‌تنها هوای منطقه آلوده شود بلکه هوا و آب شهرهای اطراف هم از گزند مواد و دود آلاینده این واحدها در امان نمانند. به گفته کارشناسان گام نخست در حل این معضل مطالعه و شناخت دقیق محل مناسب برای استقرار این صنایع است.

 

 

موقعیت فعلی کوره‌های آجرپزی در بخش‌های شمال غربی و شمال و شمال‌شرقی شهر یزد که در مسیر بادهای شمال غربی به‌ویژه در شش ماهه اول ‌سال قرار دارند، محیط‌های شهری و حاشیه شهری یزد و نیز روستاهای تابعه شهر یزد و مزارعی را (نظیر مزارع کسنویه- حسین آباد ریسمانی- خویدک- محمد آباد- ده نو و ملاباشی) که عمدتا به سبزی کاری مشغولند، آلوده کرده است. از طرفی برخی از فعالیت‌های کوچک صنعتی مثل ریخته‌گری یا واحدهای تولید پلاستیک در حاشیه شهر وجود دارند که به‌طور مخفیانه به فعالیت خود ادامه می‌دهند. این صنایع در کنار کوره‌های آجرپزی و دیگر صنایع از منابع آلوده‌کننده هوا و آب استان یزد محسوب می‌شوند. زیرزمینی فعالیت کردن بسیاری از این واحدهای آلاینده باعث شده که فعالیت آن‌ از چشم ماموران محیط‌زیست پنهان بماند از این رو به سرعت تعداد این واحدها گسترش پیدا کرد در نتیجه به همان نسبت آلودگی هوا هم بیشتر شده است.

 

 

معدن‌کاوی آفت مناطق حفاظت شده

در حال حاضر درخواست ٦هزار معدن جدید در یزد به ثبت رسیده است. اگر این حجم وسیع معدن‌کاوی صورت گیرد اثرات آن قطعا برای محیط‌زیست یزد فاجعه بار خواهد بود. حدود ٤‌سال پیش به دلیل افزایش فعالیت‌های اکتشاف و عملیات اجرایی معدن، موجی از اعتراضات در شهرستان تفت یزد توسط مردم شکل گرفت. اعتراض‌ها مربوط به آغاز به کار معدن مس در منطقه دره‌زرشک صورت گرفت چرا که اهالی منطقه معتقد بودند که فعالیت معدن‌کاوی سبب آلودگی منابع آب کشاورزی و باغداری آنها می‌شود. در نتیجه در درازمدت اهالی منطقه مجبور می‌شدند ‌که به روستاهای اطراف یا شهرها مهاجرت کنند. متاسفانه در جایی که فعالیت معدن به خاطر توسعه کشور و رونق اقتصادی حتی در مناطق حفاظت شده هم قانونی است، شاید بهترین کار برای جلوگیری از بروز مشکلات زیست‌محیطی استانداردسازی این معادن باشد.

25705_560.jpg

چیزی که اکثر فعالان زیست‌محیطی کشور اطمینانی نسبت به رعایت کردن آن از سوی صاحبان معادن ندارند. حال ٤‌سال از اعتراض به معدن مس دره‌زرشک گذشته اما نه‌تنها معدن‌کاوی‌ها متوقف نشده بلکه به گفته مدیرکل محیط‌زیست یزد حدود ٦هزار درخواست مجوز اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری از معدن در یزد به ثبت رسیده است. در جای دیگر این مقام قویا ذکر کرده که اگر همه این درخواست‌ها مجوز بگیرند باید فاتحه محیط‌زیست و حیات وحش منطقه را خواند. حتی به گفته معاون فنی محیط‌زیست استان یزد، عمده مناطق غیرجنگلی استان یزد مورد هجمه معدن‌کاوان قرار گرفته است. معدن‌کاوی در آبشار سپیده ندوشن یکی از تجاوزهای آشکار به طبیعت و محیط‌زیست یزد شمرده می‌شود.

این آبشار در منطقه ندوشن از لحاظ زیست‌محیطی بسیار بااهمیت است اما طی سال‌های اخیر مورد تاخت‌و‌تاز معدن‌کاوان قرار گرفته که عمده فعالیت آنها مربوط به استخراج و بهره‌برداری از شن و ماسه است. همین حجم بالای فعالیت باعث شده که طبیعت و محیط‌زیست ندوشن به شدت تخریب شود. افزایش تخریب منابع طبیعی این منطقه سبب از بین رفتن اکوسیستم طبیعی منطقه، تخریب مراتع و مزارع و نهایتا تهدید جدی چشمه‌‌سارها و آب‌‌های زیرزمینی، از بین رفتن شرایط زیست محیطی برای ساکنان منطقه می‌شود. هدف معادن و دیگر صنایع در همه جای دنیا اشتغال افراد بومی و همچنین ارتقای تولید و اقتصاد منطقه و کشور است درحالی‌که در ایران رشد فعالیت‌های معدن و دیگر واحدهای صنعتی نه‌تنها سبب افزایش آمار اشتغال افراد بومی نشده‌است بلکه هیچ‌گونه آثار و تبعات مثبت اجتماعی در این فعالیت‌ها دیده نمی‌شود. به علاوه معدن‌ها نه‌تنها افزایش درآمد را برای خانوار روستایی به ارمغان نمی‌آورد بلکه سبب تخریب مزارع و مراتع مردم می‌شود.

 

 

خشکسالی حیات یوز را به خطر انداخته است

دیگر صحبت از این‌که ایران دچار خشکسالی شده است، به یک گفت‌وگوی کاملا تکراری تبدیل شده است. سراسر ایران را بی‌آبی فراگرفته و کسی هم منکر این قضیه نیست. یزد هم در این خصوص از استان های دیگر جدا نخواهد بود به‌خصوص این‌که این استان به لحاظ جغرافیایی یک استان کاملا کویری است، هرچند که با این وجود همیشه رتبه‌های بالای صنعت و کشاورزی را در ایران داشته است، آنهم از نوع محصولات غرقابی و صنایع آب بر. بنابراین عجیب نیست که این استان دچار کمبود شدید آب شده است. به‌طوری که حدود ٣٠٥ روستای یزد از کمبود آب رنج می‌برند و پدیده مهاجرت روند سریعی به خود گرفته است.

25708_111.jpg

بی‌آبی حتی بر جانوران این استان هم رحم نکرده است. یوزپلنگ آسیایی به دلیل بحران کم‌آبی حیاتش در معرض خطر قرار گرفته است. پناهگاه حیات‌وحش دره‌ انجیر از مهم‌ترین زیستگاه‌های یوزپلنگ آسیایی در استان یزد است و علاوه بر یوز، گونه‌های گیاهی و جانوری ارزشمند دیگری نیز در این منطقه زندگی می‌کنند اما به دلیل خشکسالی، این منطقه تحت حفاظت دچار بحران زیستی شده است. به گفته اکثر فعالان محیط‌زیست و کارشناسان خبره این استان، بزرگترین مشکل محیط‌زیستی یزد قطعا بی‌آبی و سوءمدیریت مسئولان این استان است. دیگر آبخوان‌های یزد برای برداشت‌های بی‌رویه آب ندارد، دیگر قنات‌های ما برای آبیاری‌های غرقابی بی‌آب است، دیگر مظاهر حیات یزد، یک به یک خشک شده و درحال خشک شدن است، اینها را به راحتی از شق و شکاف‌های سطح زمین در برخی از دشت‌ها چون دشت یزد – اردکان و ابرکوه می‌توان دید، ٣٠٥ روستای یزد در تب بی‌آبی می‌سوزد، دیگر چاه‌های ١٨٠ متری نیز جوابگو نیست. بی‌شک یزد همچون دیگر استان‌ها به تب بی‌آبی دچار است و این دردی است که با انتقال آب هم درمان نخواهد شد چراکه تجربه نشان داده است که با انتقال از زاینده‌رود هم درمان نشد. این استان نیز همانند دیگر استان‌ها هنوز فاقد یک سند جامع آمایش است. هنوز صنایع یکی پس از دیگری با نیاز آبی بالا در گوشه و کنار این استان صنعتی سر بیرون می‌آورد. رشد قارچ‌گونه صنایع پرآبخواه و تأکید بسیار بر تولید محصولات غرقابی نشان از نبود یک مدیریت اصولی در بهره‌برداری از منابع طبیعی این مرز و بوم است.

 

 

به گفته مریم منصوری یکی از فعالان عرصه محیط‌زیست یزد درد تمام این مشکلات زیست‌محیطی استان، درد بی‌تدبیری است، درد یزد، درد نداشتن یک استراتژی برای توسعه است، درد یزد، درد نداشتن یک سندجامع آمایش است، درد یزد، درد عدم شفاف‌سازی مسئولان در انتشار آمار و ارقام است، در یزد، بیش از آن‌که بحران آب باشد، بحران مدیریتی است. چراکه اگر یزد آب نداشت، همچنان مجوز‌های صنایع آب بر داده نمی‌شد، اگر یزد آب نداشت مازاد برظرفیت استان تولیدات شیر و تخم‌مرغ نداشت. در شرایط فعلی به نظر می‌رسد، این استان در مسیری گام برمی‌دارد که مطالبه آب را به یک مطالبه اجتماعی مبدل کند، تا بگوید که یزد بی‌آب است غافل از آن‌که اگر به سیستم‌های بهره‌وری و مصرف استان در سه حوزه کشاورزی، صنعت و شرب توجه کند، می‌تواند با مدیریت آن، آب را حفظ کند تا حدی که نیازی به انتقال هم نباشد. از سوی دیگر با تشدید شدن خشکسالی، سطح آب چاه‌ها بسیار افت کرده است.

 

 

در همین راستا منابع آبی یزد که از چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق تأمین می‌شد دچار افت ۵۰ تا صد‌درصدی آب قرار گرفته است. میزان خشکسالی به‌حدی است که آب آشامیدنی برخی از روستاها با تانکرهای سیار آب تأمین می‌شود. هم اکنون بسیاری از آبخوان‌های یزد تهی از آب هستند. آثار خشکسالی و کمبود آب در درز و شکاف‌های بسیار گسترده دشت‌های یزد، اردکان و ابرکوه مشاهده می‌شود.

 

 

در مجموع یزد یکی از نقاط کم باران ایران است. متوسط باران سالانه استان حدود ٣٠٠میلیمتر است. در راستای همین بحران کمبود آب بخشی از آب مورد نیاز این استان از استان مجاور اصفهان تأمین می‌شود. استانی که خود دچار بحران آب است. همین مسأله بارها سبب به وجود آمدن تنش بین این دو استان شده است. در همین چند‌سال گذشته بارها خبرهایی مبنی بر انتقال آب زاینده‌رود به یزد و تنش بین کشاورزان دو استان شنیده شده است. از سوی دیگر انتقال آب از اصفهان که خود دچار تنش آب است به شدت کاهش یافته، به‌عنوان مثال واردات آب از استان اصفهان که بایستی ٩٥‌میلیون مترمکعب باشد به کمتر از ٥٥‌میلیون متر مکعب رسیده است.

 

 

مرگ قنات‌های باستانی

| روناک روشن |

 

 

از دوران گذشته میراث بی‌بدیلی در ارتباط با زنده نگهداشتن تمدن و حیات در ایران به‌خصوص مناطق خشک و کویری به جا مانده که مظهر علم و تفکر ایرانی در جهان بوده است. قنات یکی از سنتی‌ترین و در عین حل پرکاربردترین سیستم ذخیره و انتقال آب در جهان است که ایران را از شر خشکسالی‌های پی در پی نجات داده و به آن تمدن و فرهنگ عرضه کرده است. کشاورزی ما مدیون همین قنات‌های کهن بوده که متاسفانه در دوران معاصر با رویکرد غلط نسبت به بهره‌برداری آب این قنات‌ها تقریبا خشک شده‌اند. قنات‌ها چهار کارکرد بسیار مهم داشتند؛ انتقال آب از نقاط پربارش به نقاط کم بارش، جلوگیری از تبخیر آب به علت انتقال زیرزمینی، افزایش نفوذ آب به منابع زیرزمینی و کمک به کشاورزی. یکی از علل مرگ قنات‌ها استفاده بیش از حد از آب‌های زیرزمینی برای مصارف کشاورزی و صنایع بوده است. مجوز حفر چاه‌های عمیق در دهه‌های گذشته بلای خانمانسوزی بود که بر سرنوشت این قنات‌ها فرود آمد.

در حوزه کشاورزی به دلیل مدیریت غلط و فهم نادرست از توسعه کشاورزی و احداث سدهای پی در پی به تدریج حیات این قنات‌ها به خطر افتاد و امروز کمتر قناتی در یزد وجود دارد که در آن همچنان آب به مقدار قابل ملاحظه‌ای وجود داشته باشد. متاسفانه با احداث سدها هدر رفت آب بیشتر شده است، چراکه میزان تبخیر از آب‌های شیرین به مراتب بیشتر از آب‌های شور مثل دریاچه ارومیه و ... است بنابراین با احداث سدها هم تبخیر آب بیشتر شد و هم این‌که این سدها مانعی بزرگ بر نفوذ آب در قنات‌ها بودند. در نتیجه به جای این‌که آب در قنات‌ها بدون تبخیر ذخیره شوند در پشت سد به میزان بالایی تبخیر و هدر رفتند. اگرچه در شرایط فعلی در یزد ٢٩٠٠ رشته قنات فعال وجود دارد که این قنات‌ها جمعا سالانه ٣١٥‌میلیون متر مکعب از آب‌های زیرزمینی را تخلیه می‌کنند، اما٣٠‌درصد قنات‌های این استان در ‌سال زراعی جاری به علت خشکسالی و کم آبی، خشک شده‌اند.

25707_431.jpg

علاوه بر این‌که خشکسالی و عدم استفاده بهینه از منابع آبی و احداث بی‌رویه سد باعث شده که قنات‌ها یکی پس از دیگری خشک شوند دلیل مهم دیگری در مورد تهدید قرار دادن قنات‌ها وجود دارد که آن چیزی نیست جز ورود پسماندهای بیمارستانی به شبکه قنات‌ها. یکی از قنات‌های مهم یزد قنات زارچ است که به دليل جريان فاضلاب «بيمارستان گودرز» در اين استان، مورد تهديد واقع شده است. پسماند بیمارستانی یکی از آلوده‌ترین پسماندها محسوب می‌شود و در صورت تخلیه در منابع آبی آلودگی گسترده‌ای ایجاد می‌کند. این قنات که قدمتش به قرن چهارم هجری می‌رسد و در فهرست آثار ملی قرار دارد به همین راحتی قربانی هجوم مواد عفونی و آلاینده بیمارستانی شده است.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...