برگرفته از کتاب انسان از منظری دیگر ( نویسنده: استاد محمد علی طاهری )
وجود هر چیزی در عالم هستی مادی، مانند سکه ای در نظر می گیریم که دو رو دارد: "واقعیت وجودی" و "حقیقت وجودی.
سکه وجودی: الف) واقعیت وجودی ( واقع و حادث شدن چیزی)
ب) حقیقت وجودی : 1= بررسی علت و سبب وقوع (علت)
2= بررسی فلسفه ی وقوع (چرا)
3= بررسی کیفیت وقوع
واقعیت وجودی:
واقعیت وجودی هر چیزی، به ما نشان می دهد که آن چیز وجود دارد، واقع شده، اتفاق افتاده و حادث شده است. بدون اینکه علت، چگونگی و نحوه ی وقوع آن، اهمیتی داشته باشد. این بخش از وجود، یا قابل مشاهده است یا اثر خود را روی محیط می گذارد و یا قابل ثبت و ضبط و اندازه گیری بوده و یا چند مشخصه از مشخصات فوق را دارد. برای مثال، وجود یک تکه سنگ واقعیت دارد و آن سنگ ادث شده و به وجود آمده است. چه نحوه به وجود آمدن را بدانیم و چه ندانیم. بعضی چیزها را هم ممکن است که نبینیم و حسی روی آن نداشته باشیم ولی واقعیت داشته باشند، مثلا، اشعه ی مادون قرمز واقعیت دارد، هر چند که نمی توانیم آن را ببینیم یا لمس کنیم، اما قادر هستیم آن را با تجهیزاتی اندازه گیری نماییم، حتی مورد بهره برداری عملی قرار دهیم.
در بخش بعدی به تعریف حقیقت وجودی می پردازیم.